اندراحوالات بیمه روستایی؛ آقای وزیر! این بیمه «پول نقد» نیست، سند «تحقیر» است
شیرازه- سرویس اجتماعی: دوشنبه همین هفته مسئولین وزرات رفاه، کار و تامین اجتماعی جشن گرفته بودند که ایرانی ها همه صاحب دفترچه بیمه شده اند. حسن روحانی هم که به این مراسم دعوت شده بود گفت: «علاوه بر طرح بیمه سلامت همگانی، باید کیفیت خدمات و کارایی این دفترچهها را نیز ارتقاء دهیم»
این باید روحانی و کیفی شدن خدمات دفترچه ها آرزوی دیرینه مردم است. کسی امروز به همت مسئولین دغدغه داشتن دفترچه را ندارد.همان طور که روحانی گفته است بیمه شدگان چشم انتظار بهبود کیفی خدمات بیمه ای هستند. خود روحانی هم دفترچه بیمه دارد. بیمه تامین اجتماعی. البته قبل از این رئیس جمهور شود نوع بیمه اش این بود.
اما حداقل حدود 30 درصد جامعه ایرانی یعنی بالغ بر 20 میلیون نفر در کشور یک بیمه کاملا متفاوت! با رئیس جمهور دارند.
آری. سخن از روستائیان است. ماه قبل، رئیس سازمان امور عشایری خبر داد که هم اکنون بیش از 95 درصد عشایر کشور تحت پوشش بیمه خدمات درمانی قرار گرفته اند و 5 درصد باقی مانده از جمعیت عشایر نیز تا پایان امسال زیر پوشش بیمه درمانی می روند.
خوب. خداروشکر. اما آیا کیفیت خدمات دهی این بیمه ها هم این قدر مثبت و امید بخش است. واقعیت این است که چنین نیست. به عنوان مثال، وزیر بهداشت هم به این موضوع واقف است که بیش از نیمی از روستاهای کشور پزشک ندارد. و یا بدتر این که هیچ پزشک زنی حاضر نیست در روستاها خدمت کند. حالا خودتان حساب کنید در روستایی که پای پزشک به آن باز نشده است، دفترچه درمانی چطور می تواند در لحظات سخت و اضطراری به داد بیمار برسد.
دفترچه بیمه برای بسیاری از روستاییان و عشایر، نقش تزئینی به خود گرفته است و خیلی از آنها نمی توانند از خدمات دفترچه های بیمه درمانی استفاده کنند، تفنگ بی فشنگی که به دست هر روستائی داده شده و عملا کارآیی چندانی ندارد.
استان فارس با حدود 12 درصد بیشترین سهم جمعیت عشایر کشور را در خود جای داده است. یک سوال. آیا این جمعیت به اندازه شیرازی ها از خدمات بیمه ای و پزشکی بهره می برند؟ جواب واضح است، نه! در شهر شیراز به عنوان مرکز این استان، مردم به خدمات درمانی متنوع و پیشرفته ای دسترسی دارند و براحتی می توانند با داشتن انواع بیمه های پایه و تکمیلی، هزینه های درمان خود را کمتر کنند، اما عشایر و روستائیان همین استان، از چنین امکانی بی بهره هستند و بسیاری از آنان، از دفترچه بیمه های خود استفاده چندانی نمی کنند.
کافی است یک روستایی با تن رنجور و بیمار و سختی راه را به جان بخرد و پایش به درمانگاه های قطب پزشکی کشور باز شود، و از بد حادثه، پزشک متخصص در آن درمانگاه حضور نداشته باشد، بایستی دارنده این دفترچه جیبش خالی شود! چرا که بیمه روستائیان و عشایر با پزشکان اورژانس و عمومی قرار دارد ندارد و خدمات سرپایی و آزمایشگاهی با امضا پزشک عمومی را پوشش نمی دهد.
برای اثبات ادعا کافی است سری به درمانگاه های بزنید. هستند بسیاری از بیماران روستائی که از قبل پرداخت هزینه های یک سرماخوردگی عادی جیبشان خالی شده و کرایه برگشت به خانه ندارند. روستائیان سالهاست از نامهربانی ها روزگار آسیب های جدی دیده اند و اکثرا راهی شهر شدند تا آرزوهای گمشده خود را در کوچه پس کوچه های شهر بیابند اما اینجا هم کسی با آن ها مهربان نیست!
می گفتند با ادغام بیمه ها و یکسان شدن آن ها همه از خدمات بیمه ای برابر بهره می برند و بی عدالتی ها تمام می شود، ظاهرا این موضوع در حد وعده مانده است و فقط رنگ جلد بیمه های خدمات درمانی آبی شده و آسمان برای دارندگان دفترچه های روستائی همچنان ابری است.
چندی پیش دکتر هاشمی وزیر بهداشت که از وی به عنوان موفق ترین فرد کابینه یاد می شود، گفت: «دفترچههای بیمه باید حکم پول نقد داشته باشند» حرف، حرف خوبی است اما باید از آقای دکتر سوال کرد، به نظر شما دفترچه بیمه روستایی معادل چند تومان است؟ اصلا کسی می تواند معادل ریالی برای آن مشخص کند؟
آقای وزیر! دفترچه های روستایی برای دارندگان آن، پول نقد که نیست، بلکه سند تحقیر و تبعیض نیز هست. روستائیان خود معتقدند بی خاصیت ترین نوع دفترچه در ایران اسلامی سهم آنها شده است.
در هر حال، با توجه به این که بسیاری از ساکنان روستاها و مناطق عشایری کشور، امکانات رفاهی چندانی ندارند و پوشش همه هزینه های درمانی برای بسیاری از آن ها غیرممکن است، بنابراین نظام سلامت وظیف دارد روستائیان و عشایر همان گونه بیند که جامعه شهری را می بیند
به امید رسیدن روزی که بیماران به غیر از درد بیماری مجبور به تحمل دشواریهای دیگر نباشند. ان شاء الله