... و اما نفت!
صحبتهای بسیار مهم رئیسجمهور در جمع مردم بوشهر، از گشوده شدن فصل جدیدی در مدیریت داخلی و نیز رویکرد سیاست خارجی دولت یازدهم حکایت دارد.
به گزارش شیرازه، یاسر جبرائیلی طی یادداشتی در فارس نوشت: ریاست محترم جمهور جناب حجت الاسلام روحانی روز دوشنبه 23 دیماه در جمع مردم بوشهر به نکاتی اشاره و مواضعی اتخاذ کردند که نشان میدهد دولت دست دشمن را خوانده و برای مقابله با جبهه جدید نبردی که علیه کشور گشوده شده، برنامه دارد. برخلاف تصور برخی تحلیلگران بازار آزاد که افت شدید قیمت نفت را ناشی از تغییر وضعیت عرضه و تقاضا میبینند، آقای روحانی از «طراحی کاهش قیمت نفت علیه برخی کشورها» سخن گفتند و از توجه به ظرفیتهای داخلی و پیش بینی برای مقابل با این طراحی خبر دادند: «آنهایی که کاهش قیمت نفت را علیه برخی از کشورها طراحی کرده اند، پشیمان خواهند شد. این راه، برای آنها قابل ادامه دادن نیست، اگر از کاهش قیمت نفت، ایران ضرر می کند، بدانید کشورهای تولید کننده دیگر همچون عربستان و کویت بیش از ایران ضرر خواهند کرد... تنها یک سوم بودجه ایران به نفت وابسته است و راه جبران این کاهش بهای نفت را هم پیش بینی کردهایم».(1)
عبارت «طراحی کردند» در بیان رئیس جمهور اهمیت بسیاری دارد. پیشتر نیز وزیر محترم نفت کاهش قیمت نفت را یک «توطئه سیاسی» خوانده بودند. عباراتی چون «طراحی» و «توطئه» در روابط بینالملل، سالها در این کشور از سوی جریان لیبرال داخلی به «توهم» تعبیر شده است. لیبرالهایی که نگاهی عاطفی و آرمانگرایانه به نظام بینالملل دارند و معتقدند «با گفت و گو میتوان به صلح رسید»(2) و جوامع، از طریق کنش متقابل و همکاری افزونتر به سمت مقاصد مشترک که از همه مهمتر صلح و سعادت همگانی است، حرکت میکنند. از همین روست که ریشه دشمنی آمریکا با ملت ایران را به ماجرای تسخیر سفارت تقلیل میدهند و باورشان این است که اگر در گام اول ملت شعار «مرگ بر آمریکا» سر ندهند و «هرگز نگویند شیطان بزرگ»(3)، عوامل کدورت خاطر آمریکاییها رفع میشود و در گام بعدی میتوان با یک تماس تلفنی و مذاکره مستقیم، همه سوء تفاهمات را رفع و رجوع کرد و همه با هم به سوی صلح و سعادت حرکت کنیم.
این تفکر، بر اساس همین مبانی که ذکرش رفت، علل شکست مذاکرات در دولت قبل را در مواردی چون «بیانیه خوانی و شعاردهی طرف ایرانی» در مذاکرات و «بلد نبودن اصول مذاکره» و «مونولوگ به جای دیالوگ» جست و جو می کرد و افکار عمومی را نیز به پذیرش همین باور فرا میخواند. نفت، این طلای سیاه، اما نشان داد که فقط در حوزه اقتصاد و انرژی کاربرد ندارد، بلکه بادکنک تخیلات بیپایه و آرزوهای کودکانه بعض نظریهپردازان را نیز میتواند به ضرب قیمت خود متلاشی کرده و آنان را به عالم واقع بازگرداند.
کسانی که علت دشمنیهای دشمن را در بیانیه خوانی و داشتن سر دعوا با جهان میدیدند، امروز پاسخی قانع کننده برای این سوال ندارند که چرا این توطئه نفتی در آن دوران «تنشزایی» و «بیانیه خوانی» شکل نگرفت و امروز در عین «تنشزدایی» و خنده و تلفن و توافق، دشمن توطئه کاهش قیمت نفت را طراحی میکند؟
«توطئه نفتی» درس های فراوانی برای ما دارد. درس نخست این است که اولا وجود دشمن را بپذیریم، ثانیا از خیالپردازی درباره روابط بینالملل و دشمن و آمریکا اجتناب و این اندیشه را از ذهن بیرون کنیم که میتوان «اعتماد» دشمن را جلب کرد و با او وارد «بازی برد-برد» شد. لازمه عملیاتی شدن این درس، میدان ندادن به امثال نظریهپردازن «امتیاز یکجانبه» است که از پیشنهاد مذاکره مستقیم نیز فراتر رفته و به صراحت گفتند و نوشتند که دولت آقای روحانی از حقوق هستهای ملت عقب بنشیند، تعامل و بده-بستان را کنار گذاشته و یکجانبه به غرب امتیاز دهد «بدون آنکه بخواهد مابهازا و امتیازی در قبال آن دریافت کند»(4) تا بلکه اعتمادسازی اتفاق بیفتد.
درس دوم «توطئه نفتی» این است که هرگونه ابراز ضعف در برابر دشمن، او را نسبت به موفقیت در به زانو درآوردن ما امیدوارتر کرده و به گشودن جبهههای جدید نبرد راغبتر میکند. اینکه بگوئیم «آمریکا می تواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیاندازد» یا در سایر حوزهها اظهار عجز کنیم، جز جریتر کردن دشمن چیزی عایدمان نخواهد شد.
درس سوم این است که نباید خیال کنیم مسئله آمریکا با ما، نگرانی واشنگتن از فعالیتهای هستهای ایران است و اگر بتوانیم کاخ سفید و کنگره را درباره صلحآمیز بودن برنامه هستهای قانع کنیم، تحریمها برداشته خواهد شد. این اعتراف مقام ارشد امنیتی آمریکا را اینجا تکرار میکنیم که هدف تحریمها، تغییر نظام سیاسی ایران است(5)؛ لذا خوش خیالی است اگر تصور کنیم حتی با برچیدن کامل تاسیسات و پایان دادن به برنامه هستهای، تحریمها لغو خواهد شد.
درس چهارم و آخر «توطئه نفتی»، توجه به ظرفیتهای داخلی برای مقابله با توطئههای دشمن و حل مشکلات داخلی است که در بیان ریاست محترم جمهور نیز مشاهده میشود. میتوان از گفتههای رئیس جمهور درباره جبران کاهش بهای نفت در بودجه، این استنباط را کرد که ایشان نظر مثبتی درباره طرح اخیر مجلس برای قطع کامل وابستگی بودجه به نفت دارند. این دوراندیشی، همراهی و همفکری به دور از رقابتهای سیاسی برای حل مشکلات کشور، بیتردید از سوی مردم نیز با پاداش تحسین و اعتماد و یاری مواجه خواهد شد. شاید توجه به این هشدار رهبر انقلاب در دیدار بیستم اسفند 92 با مسئولان دستگاههای مختلف و برنامهریزی بر اساس آن، امروز ما را چندین گام جلوتر از دشمن قرار داده بود: «فرض بفرمایید که در مراکز تصمیمگیری، تصمیمگیری بشود روی قیمت نفت، یکوقت قیمت نفت را مِنباب مثال بیاورند به شش دلار، کما اینکه برای ما اتفاق افتاد؛ خیلی از اینها عادی نیست؛ اینها کارهای پیشبینیشده و مؤثر و به دنبال تصمیمگیریهای مشخصی است که از مراکزی دنبال میشود. بنابراین مؤلفه دوم [اقتصاد مقاومتی]، توانایی مقاومت در برابر عوامل تهدیدزا است».(6)
پانوشتها:
--------------------------
1- http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931023000691
2- سید محمد خاتمی، روزنامه اطلاعات، 8/8/1378
3- سید محمد خاتمی، هفته نامه تایم، 8 سپتامبر 2006
4-http://baharnewspaper.com/News/92/06/04/17782.html
5- http://www.aljazeera.com/indepth/opinion/2012/01/201211111562697555.html
6- http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=25795
عبارت «طراحی کردند» در بیان رئیس جمهور اهمیت بسیاری دارد. پیشتر نیز وزیر محترم نفت کاهش قیمت نفت را یک «توطئه سیاسی» خوانده بودند. عباراتی چون «طراحی» و «توطئه» در روابط بینالملل، سالها در این کشور از سوی جریان لیبرال داخلی به «توهم» تعبیر شده است. لیبرالهایی که نگاهی عاطفی و آرمانگرایانه به نظام بینالملل دارند و معتقدند «با گفت و گو میتوان به صلح رسید»(2) و جوامع، از طریق کنش متقابل و همکاری افزونتر به سمت مقاصد مشترک که از همه مهمتر صلح و سعادت همگانی است، حرکت میکنند. از همین روست که ریشه دشمنی آمریکا با ملت ایران را به ماجرای تسخیر سفارت تقلیل میدهند و باورشان این است که اگر در گام اول ملت شعار «مرگ بر آمریکا» سر ندهند و «هرگز نگویند شیطان بزرگ»(3)، عوامل کدورت خاطر آمریکاییها رفع میشود و در گام بعدی میتوان با یک تماس تلفنی و مذاکره مستقیم، همه سوء تفاهمات را رفع و رجوع کرد و همه با هم به سوی صلح و سعادت حرکت کنیم.
این تفکر، بر اساس همین مبانی که ذکرش رفت، علل شکست مذاکرات در دولت قبل را در مواردی چون «بیانیه خوانی و شعاردهی طرف ایرانی» در مذاکرات و «بلد نبودن اصول مذاکره» و «مونولوگ به جای دیالوگ» جست و جو می کرد و افکار عمومی را نیز به پذیرش همین باور فرا میخواند. نفت، این طلای سیاه، اما نشان داد که فقط در حوزه اقتصاد و انرژی کاربرد ندارد، بلکه بادکنک تخیلات بیپایه و آرزوهای کودکانه بعض نظریهپردازان را نیز میتواند به ضرب قیمت خود متلاشی کرده و آنان را به عالم واقع بازگرداند.
کسانی که علت دشمنیهای دشمن را در بیانیه خوانی و داشتن سر دعوا با جهان میدیدند، امروز پاسخی قانع کننده برای این سوال ندارند که چرا این توطئه نفتی در آن دوران «تنشزایی» و «بیانیه خوانی» شکل نگرفت و امروز در عین «تنشزدایی» و خنده و تلفن و توافق، دشمن توطئه کاهش قیمت نفت را طراحی میکند؟
«توطئه نفتی» درس های فراوانی برای ما دارد. درس نخست این است که اولا وجود دشمن را بپذیریم، ثانیا از خیالپردازی درباره روابط بینالملل و دشمن و آمریکا اجتناب و این اندیشه را از ذهن بیرون کنیم که میتوان «اعتماد» دشمن را جلب کرد و با او وارد «بازی برد-برد» شد. لازمه عملیاتی شدن این درس، میدان ندادن به امثال نظریهپردازن «امتیاز یکجانبه» است که از پیشنهاد مذاکره مستقیم نیز فراتر رفته و به صراحت گفتند و نوشتند که دولت آقای روحانی از حقوق هستهای ملت عقب بنشیند، تعامل و بده-بستان را کنار گذاشته و یکجانبه به غرب امتیاز دهد «بدون آنکه بخواهد مابهازا و امتیازی در قبال آن دریافت کند»(4) تا بلکه اعتمادسازی اتفاق بیفتد.
درس دوم «توطئه نفتی» این است که هرگونه ابراز ضعف در برابر دشمن، او را نسبت به موفقیت در به زانو درآوردن ما امیدوارتر کرده و به گشودن جبهههای جدید نبرد راغبتر میکند. اینکه بگوئیم «آمریکا می تواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیاندازد» یا در سایر حوزهها اظهار عجز کنیم، جز جریتر کردن دشمن چیزی عایدمان نخواهد شد.
درس سوم این است که نباید خیال کنیم مسئله آمریکا با ما، نگرانی واشنگتن از فعالیتهای هستهای ایران است و اگر بتوانیم کاخ سفید و کنگره را درباره صلحآمیز بودن برنامه هستهای قانع کنیم، تحریمها برداشته خواهد شد. این اعتراف مقام ارشد امنیتی آمریکا را اینجا تکرار میکنیم که هدف تحریمها، تغییر نظام سیاسی ایران است(5)؛ لذا خوش خیالی است اگر تصور کنیم حتی با برچیدن کامل تاسیسات و پایان دادن به برنامه هستهای، تحریمها لغو خواهد شد.
درس چهارم و آخر «توطئه نفتی»، توجه به ظرفیتهای داخلی برای مقابله با توطئههای دشمن و حل مشکلات داخلی است که در بیان ریاست محترم جمهور نیز مشاهده میشود. میتوان از گفتههای رئیس جمهور درباره جبران کاهش بهای نفت در بودجه، این استنباط را کرد که ایشان نظر مثبتی درباره طرح اخیر مجلس برای قطع کامل وابستگی بودجه به نفت دارند. این دوراندیشی، همراهی و همفکری به دور از رقابتهای سیاسی برای حل مشکلات کشور، بیتردید از سوی مردم نیز با پاداش تحسین و اعتماد و یاری مواجه خواهد شد. شاید توجه به این هشدار رهبر انقلاب در دیدار بیستم اسفند 92 با مسئولان دستگاههای مختلف و برنامهریزی بر اساس آن، امروز ما را چندین گام جلوتر از دشمن قرار داده بود: «فرض بفرمایید که در مراکز تصمیمگیری، تصمیمگیری بشود روی قیمت نفت، یکوقت قیمت نفت را مِنباب مثال بیاورند به شش دلار، کما اینکه برای ما اتفاق افتاد؛ خیلی از اینها عادی نیست؛ اینها کارهای پیشبینیشده و مؤثر و به دنبال تصمیمگیریهای مشخصی است که از مراکزی دنبال میشود. بنابراین مؤلفه دوم [اقتصاد مقاومتی]، توانایی مقاومت در برابر عوامل تهدیدزا است».(6)
پانوشتها:
--------------------------
1- http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931023000691
2- سید محمد خاتمی، روزنامه اطلاعات، 8/8/1378
3- سید محمد خاتمی، هفته نامه تایم، 8 سپتامبر 2006
4-http://baharnewspaper.com/News/92/06/04/17782.html
5- http://www.aljazeera.com/indepth/opinion/2012/01/201211111562697555.html
6- http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=25795
نظرات بینندگان