چه کسی مسئول گفتمانسازی اقتصاد مقاومتی در استان فارس است؟
شیــــرازه – سرویس اقتصادی؛ تا چند روز دیگر، ابلاغ رهبر معظم انقلاب اسلامی به روسای قوای سهگانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص «سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی» یکساله میشود. طی این یکسال، هر چهار رئیسی که مخاطب مستقیم ابلاغیه رهبری قرار گرفتند، بر ضرورت تحقق اقتصاد مقاومتی تاکید کردند. اما آیا پیشرفتی محسوسی در این حوزه صورت گرفت؟! قطعا برخی امور اساسی برای تحقق نیازمند گذر زمان هستنند اما با احتساب این مساله، آیا مردم به اندازه همین یک سال و نه بیشتر، حس کردهاند که اقتصاد مقاومتی در حال عملیاتی شدن است؟ به نظر پاسخ منفی است. فارغ از روند پیرفت اقتصاد مقاومتی، یک سوال کلیدیتر این است که آیا اساسا مردم به این سوال اندیشیدهاند؟ آیا اقتصاد مقاومتی برای مردم آنقدر حساس شده که روند پیشرفت آن را بخواهند حس بکنند یا نکنند؟ آیا اقتصاد مقاومتی برای مردم، به یک مساله تبدیل شده تا به فکر ایفای نقش در تحقق آن باشند؟ چه کسی باید تحقق این نوع اقتصاد را برای مردم به یک دغدغه تبدیل کند؟
یکی از بندهای مهم «سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی» که در 30 بهمن 92 ابلاغ گردید، بند 21 آن است که به صراحت بر گفتمانسازی این نوع اقتصاد تاکید دارد؛
تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی و گفتمان سازی آن بویژه در محیطهای علمی، آموزشی و رسانهای و تبدیل آن به گفتمان فراگیر و رایج ملی.
گفتمان بهمثابه یک فضای فکری و تنفسی است که وقتی عمومی میشود، همه را درگیر خود میسازد. عمدتا برای گفتمانسازی ابتدا، نخبگان جامعه توجیه شده و سپس از ظرفیت آنها در انتقال محتوا به بدنه جامعه که عموم مردم را دربرمیگیرد، استفاده میشود. در این میان، نمادسازی و شعارسازی یکی از موارد جدی است که در اقناعسازی باید صورت گیرد. به عنوان مثال، گفتمان حمایت از انرژی هستهای ابتدا در میان نخبگان صورت گرفت، سپس با استفاده از آنها، نتایج مثبت در اختیار داشتن انرژی هستهای از جمله مصارف پزشکی آن تشریح شد و همزمان نمادسازی و شعارسازی نیز صورت گرفت مثل شعار «انرژی هستهای حق مسلم ماست». رهبر انقلاب در خصوص ضرورت گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی در جمع سران قوا میفرمایند:
باید محورهای اصلی این سیاستها با استدلال صحیح و منطقی برای مردم بیان شوند تا به تدریج در بخشهای مختلف جامعه رسوخ پیدا کند و به یک مطالبه عمومی تبدیل شود. گفتمانسازی در خصوص اقتصاد مقاومتی و تبدیل آن به یک گفتمان عمومی، بسیاری از مشکلات را بر طرف و کارها را تسهیل خواهد کرد.
Khamenei.ir نیز در گفتگو با یک کارشناس مدیریت استراتژیک در این خصوص مینویسد:
«گفتمان» مثل یك فضا است، فضایی است كه خارج از آن نمیتوان تنفس كرد. مثلاً مطالبهی حقوق هستهای در كشور ما به یك گفتمان تبدیل شده است. همانگونه كه مردم انرژی هستهای را حق مسلم خود میدانند، اقتصاد مقاومتی هم باید بشود حق مسلم مردم؛ یعنی بشود یك مطالبهی عمومی. این بزرگترین كار است. بدون گفتمانسازی هیچ كاری نمیتوان انجام داد.
به نظر میرسد مساله گفتمانسازی اقتصاد مقاومتی در استان فارس مغفول واقع شده است. مردم اقتصاد مقاومتی را مساله خود و خانوادهشان نمیدانند و این یک مشکل بزرگ است. به جای اینکه تبلیغات موثر اقناعی – انگیزشی در خصوص تبیین چرایی اقتصاد مقاومتی و نتایج عملیاتی شدن آن در مدارس، دانشگاهها و حتی حوزههای علیمه صورت پذیرد تا عملا خانوادهها درگیر این مساله شوند، اکثر مسئولان استان با حرفهای کلی میگویند که اقتصاد مقاومتی چقدر خوب است! البته این به معنای نادیده گرفتن زحمات مسئولین در قسمتها و ردههای مختلف نیست اما انتظار بسیار فراتر از این عملکردها است. باید مرور شود که برای گفتمانسازی استفاده از کمربند ایمنی چه طرحهایی پیاده شد؛ از فعالسازی دانشآموزان به عنوان یک پلیس که به پدر خوانده تذکر بدهد تا تبلیغات تلویزیونی و میدانی. چرا طرحی نیست که همین فرزندان را در خصوص عدم استفاده از کالاهای خارجی در خانوادهها فعال سازد؟ چرا در برخی بیلبوردهای شهر همچنان کالاهای خارجی تبلیغ میشود؟ چرا استاندار فارس چنین مواردی را جلسات مختلف تذکر نمیدهد؟ و دهها سوال دیگر.
مهمترین وجه انقلاب اسلامی 57، مردمی بودن آن بود. فتنه 88 وقتی به پایان رسید که مردم، تمام قدر احساس خطر کرده و وارد صحنه شده و حماسه 9 دی را رقم زدند. تجربه ثابت کرده تا هر مسالهای در این ممکلت، به مسالهی مردم تبدیل نشود، امکان تحقق موفق آن وجود ندارد. این مساله اما در حوزه اقتصاد مقاومتی، از نظر مسئولان استان فارس دور مانده است.