صف افراطی های انحصار طلب برای مدیریت در فارس/ چند کلام حرف حساب با «افشانی»
سیدمحمدعلی افشانی جایگزین احمدی شده است. او امروز از ساعت 18 عصر، کلید فارس را به دست می گیرد. اما متاسفانه همان اتفاقاتی که برای احمدی در روزهای نخستین افتاد به گونه ای دیگر برای افشانی رقم می خورد.
به گزارش سرویس سیاسی شیرازه، «سید محمدعلی افشانی» در حالی کلیددار دولت تدبیر و امید در فارس می شود که تجربه حتی یک روز مدیریت در فارس را ندارد. این نافی قابلیت های فردی او نیست اما تجربه کار کردن در این استان، مسئله بسیار مهمی است چرا که مدیریت در فارس آن هم در سطح استانداری، از همه استان های کشور متفاوت و در نوع خود سخت، پیچیده و پراسترس است. شاید یکی از دلایل کوتاهی عمر مدیریتی استانداران قبلی از جمله سیدمحمد احمدی هم، خاص بودن مدیریت در فارس باشد. مردم این استان نیز، ضمن باور و اعتقاد به این موضوع، از دولت ها انتظار داشته و دارند، کلید این استان را به فردی در سطح فارس بسپارند، اما چشمشان سال هاست به جمال چنین مدیری روشن نشده است.
پیچیدگی های سیاسی در استان به حدی است که ذهن مدیر ارشد فارس را به سمت حاشیه ها سوق می دهد و انرژی و انگیزه را از آنها سلب می کند. سهم خواهی و انحصار طلبی های گروه های منفعت طلب سیاسی، مدیر ارشد فارس را وارد بازی می کند که دوسر باخت است، نه می تواند توان مدیریتی خود در حل مشکلات مردم را به نمایش بگذارد و نه خود عاقب به خیر می شود!
سیدمحمد احمدی اولین استاندار دولت تدبیر و امید در نهم تیرماه امسال استعفا کرد، گرچه ماه ها در برزخ ماندن و رفتن بود! وقتی قرار شد او استاندار فارس شود، برایش ستاد استقبال و جشن و پایکوبی تشکیل دادند، او نیز به رسم دوستی، نزدیک ترین افراد به خود و خط و مشی سیاسی اش را در مناصب مختلف مدیریتی منصوب کرد. بیشتر از آن که احمدی، در این استان مدیریت کند، مدیریت شد! بازنشسته ها، السابقون فتنه 88، تاجران، و...برای مدیریت در این استان به خط شدند. کار به جایی کشید که از اعتدال (به معنای عام کلمه) چیزی نماند جز جولان دادن کسانی که به تعبیر رهبری نظام، کشور را به لبه پرتگاه بردند.
آنها وقتی احمدی را این گونه یافتند، سهم خواهی را بیشتر کردند، حاضر نبودند هیچ صندلی به غیرخودی واگذار شود! تیغ انتقادها به سمت احمدی روانه شد، از هر بهانه ای برای فشار به او استفاده می کردند. تا این که دعوت های مشکوک از چهره های سیاسی مسئله دار، استاندار فارس را با مخمصه جدی مواجه کرد. از طرفی نمی خواست آرامش موجود استان فدای قدرت نمایی های عده ای عنصر افراطی گردد اما از جانب دیگر حاضر نبود آنها را ناراحت کند.
وقتی احمدی نتوانست در این پارادوکس، موفق ظاهر شود، هم آرامش استان از بین رفت هم یاران او به شدت رنجیده خاطر شدند که چرا جانب آنها را نگرفته است. دوستان از جان بهتر استاندار، وقتی دیدند نمی توان از نردبان احمدی به هدف عالیه رسید! موزی را زیرپایش انداختند تا با سر به زمین بخورد! آنها موضوع مطهری را پیراهن عثمان کردند تا کلید استانداری را از احمدی بگیرند، افراطیون در نهایت موفق شدند هر چند مدتی طول کشید.
حالا سیدمحمدعلی افشانی جایگزین احمدی شده است. او امروز از ساعت 18 عصر، کلید فارس را به دست می گیرد. اما متاسفانه همان اتفاقاتی که برای احمدی در روزهای نخستین رخ داد به گونه ای دیگر برای افشانی رقم می خورد. «کاسه لیسان»، «بادمجان دورقاب چین ها»، «افراطی های انحصارطلب» و «فرصت طلبان» برای پست گرفتن صف کشیده اند و این نشانه یک بحران دیگر در فارس است. آن ها چند دسته شده اند. گروهی که با سیدمحمد احمدی تا روز آخر بودند اما حرص و طمع پست و مقام باعث شده است تا به احمدی پشت کنند و خود را یار دولت و استاندار جدید بخوانند. دسته بعدی، آن هایی هستند که در دوران احمدی صندلی مدیریتی نصیبشان نشد و حالا می خواهند با افشانی بخت خود را بیازمایند. گروه سوم هم کسانی هستند که از قِبَل الطاف خاص احمدی، پستی نصیبشان شده و نمی خواهند به هر قیمتی صندلی را واگذار کنند و پیش پیش به افشانی خوش آمد می گویند و او را مرد راستین و یار دولت می خوانند.
«آوردهاند روزي «شاهعباس صفوي» رجال کشور را به ضيافتي شاهانه مهمان کرد و دستور داد تا در سر قليانها به جاي تنباکو، از سرگين اسب استفاده نمايند!
پیچیدگی های سیاسی در استان به حدی است که ذهن مدیر ارشد فارس را به سمت حاشیه ها سوق می دهد و انرژی و انگیزه را از آنها سلب می کند. سهم خواهی و انحصار طلبی های گروه های منفعت طلب سیاسی، مدیر ارشد فارس را وارد بازی می کند که دوسر باخت است، نه می تواند توان مدیریتی خود در حل مشکلات مردم را به نمایش بگذارد و نه خود عاقب به خیر می شود!
سیدمحمد احمدی اولین استاندار دولت تدبیر و امید در نهم تیرماه امسال استعفا کرد، گرچه ماه ها در برزخ ماندن و رفتن بود! وقتی قرار شد او استاندار فارس شود، برایش ستاد استقبال و جشن و پایکوبی تشکیل دادند، او نیز به رسم دوستی، نزدیک ترین افراد به خود و خط و مشی سیاسی اش را در مناصب مختلف مدیریتی منصوب کرد. بیشتر از آن که احمدی، در این استان مدیریت کند، مدیریت شد! بازنشسته ها، السابقون فتنه 88، تاجران، و...برای مدیریت در این استان به خط شدند. کار به جایی کشید که از اعتدال (به معنای عام کلمه) چیزی نماند جز جولان دادن کسانی که به تعبیر رهبری نظام، کشور را به لبه پرتگاه بردند.
آنها وقتی احمدی را این گونه یافتند، سهم خواهی را بیشتر کردند، حاضر نبودند هیچ صندلی به غیرخودی واگذار شود! تیغ انتقادها به سمت احمدی روانه شد، از هر بهانه ای برای فشار به او استفاده می کردند. تا این که دعوت های مشکوک از چهره های سیاسی مسئله دار، استاندار فارس را با مخمصه جدی مواجه کرد. از طرفی نمی خواست آرامش موجود استان فدای قدرت نمایی های عده ای عنصر افراطی گردد اما از جانب دیگر حاضر نبود آنها را ناراحت کند.
وقتی احمدی نتوانست در این پارادوکس، موفق ظاهر شود، هم آرامش استان از بین رفت هم یاران او به شدت رنجیده خاطر شدند که چرا جانب آنها را نگرفته است. دوستان از جان بهتر استاندار، وقتی دیدند نمی توان از نردبان احمدی به هدف عالیه رسید! موزی را زیرپایش انداختند تا با سر به زمین بخورد! آنها موضوع مطهری را پیراهن عثمان کردند تا کلید استانداری را از احمدی بگیرند، افراطیون در نهایت موفق شدند هر چند مدتی طول کشید.
حالا سیدمحمدعلی افشانی جایگزین احمدی شده است. او امروز از ساعت 18 عصر، کلید فارس را به دست می گیرد. اما متاسفانه همان اتفاقاتی که برای احمدی در روزهای نخستین رخ داد به گونه ای دیگر برای افشانی رقم می خورد. «کاسه لیسان»، «بادمجان دورقاب چین ها»، «افراطی های انحصارطلب» و «فرصت طلبان» برای پست گرفتن صف کشیده اند و این نشانه یک بحران دیگر در فارس است. آن ها چند دسته شده اند. گروهی که با سیدمحمد احمدی تا روز آخر بودند اما حرص و طمع پست و مقام باعث شده است تا به احمدی پشت کنند و خود را یار دولت و استاندار جدید بخوانند. دسته بعدی، آن هایی هستند که در دوران احمدی صندلی مدیریتی نصیبشان نشد و حالا می خواهند با افشانی بخت خود را بیازمایند. گروه سوم هم کسانی هستند که از قِبَل الطاف خاص احمدی، پستی نصیبشان شده و نمی خواهند به هر قیمتی صندلی را واگذار کنند و پیش پیش به افشانی خوش آمد می گویند و او را مرد راستین و یار دولت می خوانند.
«آوردهاند روزي «شاهعباس صفوي» رجال کشور را به ضيافتي شاهانه مهمان کرد و دستور داد تا در سر قليانها به جاي تنباکو، از سرگين اسب استفاده نمايند!
مهمانها مشغول کشيدن قليان
شدند. دود و بوي پهنِ اسب فضا را پر کرد، اما رجال از بيم ناراحتي شاه پشت
سر هم بر ني قليان، پُکهاي عميق زده و با احساس رضايت، دودش را هوا
ميدادند چنان كه گويي در عمرشان، قليان و تنباکويي به آن خوبي
نکشيدهاند!
شاه رو به آنها کرده و گفت: «سر قليانها با بهترين تنباکوها پر و توسط حاکم همدان برايمان فرستاده شده است»
حكام و درباريان از تنباکو و عطر آن بسيار تعريف کرده و گفتند: «به راستي تنباکويي بهتر از اين نميتوان يافت!»
شاه با تحقير به آنها نگاهي
کرد و گفت: «مرده شوي تان ببرد که به خاطر حفظ پست و مقام، حاضريد به
جاي تنباکو، پِهِن اسب بکشيد و به به و چه چه کنيد...»
برخی از آن ها هم سر و صدا و جنجالی به راه انداختند تا از این ره، سودی نصیب آن ها شود و کلاهی از این نمد برای خود ببافند. در واقع دعوای این عده بر سر لحاف ملا است!
به هر حال اگر سیدمحمدعلی افشانی می خواهد در این استان عاقبت به خیر شود و باقیات صالحاتی برای خود دست و پا کند، باید گربه را دم حجله بکشد و گرنه بی تعارف، سرنوشت احمدی در انتطارش است.
او باید بداند، رفتار برخی از سیاسیون مدعی اعتدال در فارس به گونه ای است که روزی عکس یادگاری با احمدی را افتخار می دانستند اما وقتی موسم رفتن احمدی شد، دیده شدن در تصویر خداحافظی شد مایه دردسر!
افشانی باید بداند، بسیاری دل خود را برای مدیر شدن صابون می زنند، از استخوان خرد کرده ها تا عده ای لاستیک فروش!
جناب آقای افشانی، «اصلاح طلبان در لباس اعتدال» نشان دادند که خوش استقبال و بدبدرقه اند! اگر با آن ها پیمان بستید، روی رستگاری نخواهید دید چرا که عاقبت احمدی، تجربه گرانسنگی است، پس با مردم عهد ببندید و با اقتدا به رفتار مولایمان امیرالمومنین(ع) دعای مردم صبور و نجیب فارس را بدرقه راهتان کنید. حضرت علی (ع) در نامه ای خطاب به مالک اشتر چنین دستور می دهد:«برای شنیدن سخنان کسانی که حاجت و گرفتاری دارند، زمانی از وقت خود را اختصاص ده که با ایشان بنشینی و بدون داشتن محافظ، در کمال فروتنی، کلامشان را بشنوی» و می نویسد: «نگذار زمان دور بودن تو از مردم طولانی شود».(1) و در نهایت این که «من آنچه شرط بلاغ بود با تو گفتم تو خواه پندگیر، خواه ملال ...»
برخی از آن ها هم سر و صدا و جنجالی به راه انداختند تا از این ره، سودی نصیب آن ها شود و کلاهی از این نمد برای خود ببافند. در واقع دعوای این عده بر سر لحاف ملا است!
به هر حال اگر سیدمحمدعلی افشانی می خواهد در این استان عاقبت به خیر شود و باقیات صالحاتی برای خود دست و پا کند، باید گربه را دم حجله بکشد و گرنه بی تعارف، سرنوشت احمدی در انتطارش است.
او باید بداند، رفتار برخی از سیاسیون مدعی اعتدال در فارس به گونه ای است که روزی عکس یادگاری با احمدی را افتخار می دانستند اما وقتی موسم رفتن احمدی شد، دیده شدن در تصویر خداحافظی شد مایه دردسر!
افشانی باید بداند، بسیاری دل خود را برای مدیر شدن صابون می زنند، از استخوان خرد کرده ها تا عده ای لاستیک فروش!
جناب آقای افشانی، «اصلاح طلبان در لباس اعتدال» نشان دادند که خوش استقبال و بدبدرقه اند! اگر با آن ها پیمان بستید، روی رستگاری نخواهید دید چرا که عاقبت احمدی، تجربه گرانسنگی است، پس با مردم عهد ببندید و با اقتدا به رفتار مولایمان امیرالمومنین(ع) دعای مردم صبور و نجیب فارس را بدرقه راهتان کنید. حضرت علی (ع) در نامه ای خطاب به مالک اشتر چنین دستور می دهد:«برای شنیدن سخنان کسانی که حاجت و گرفتاری دارند، زمانی از وقت خود را اختصاص ده که با ایشان بنشینی و بدون داشتن محافظ، در کمال فروتنی، کلامشان را بشنوی» و می نویسد: «نگذار زمان دور بودن تو از مردم طولانی شود».(1) و در نهایت این که «من آنچه شرط بلاغ بود با تو گفتم تو خواه پندگیر، خواه ملال ...»
1. نهج البلاغه، نامه 53.
نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
مردم به پست وثروت وعلم انسانها احترام می گذارند این یک واقعیت است
تا پول داری تا پست داری تا موقعیت علمی داری احترام هم هست اینها که برود وضع تغییر می کند
جهان گردد به کام کاسه لیسان
ضمنا کاسه لیسی به گروه خاصی تعلق ندارد در همه گروه های سیاسی کاسه لیسی رواج دارد