برگزاری سومین جلسه حسینیه انقلاب اسلامی در شیراز
تفاوت های حکومت دینی و دین حکومتی در شیراز بررسی شد
سید محمد باقر رکنی گفت: حکومت دینی با حکومت دینداران فرق می کند
به گزارش شیرازه، سومین جلسه حسینیه انقلاب اسلامی با موضوع «حکومت دینی یا دین حکومتی؟» با سخنرانی استاد سید محمد باقر رکنی و حضور خواننده ارزشی شیراز "طاها" در تاریخ چهارشنبه 7 مردادماه برگزار شد که مشروح آن سخنرانی در زیر می آید:
بحثی که ان شاالله درخدمتتان هستیم تحت عنوان" حکومت دینی یا دین حکومتی؟"به عنوان یک سوال مطرح می شود. البته بحث میتواند تحت عناوین دیگری، مثلا حکومت اسلامی یا اسلام حکومتی،انقلاب اسلامی یا اسلام انقلابی ،جمهوری اسلامی و اسلام جمهور یا اسلام جمهوری هم مطرح شود، درمجموع به لحاظ موضوعی خیلی فرقی ندارند.
در«حکومت دینی یا دین حکومتی» منظور دین اسلام است.به عنوان آخرین و جامع ترین دینی که از طرف خداوند توسط پیامبر معصومش به بشر ابلاغ شده .خود به خود احتمالا ویژگی وتعاریف اولیه را که مطرح کنیم خدمت دوستان، یک نوع آسیب شناسی از حکومت دینی و دین حکومتی هم خواهد شد.به عبارتی یک نوع آسیب شناسی از انقلاب اسلامی یا جمهوری اسلامی هم دراین بحثمان مستتر است. استنادات من هم از نهج البلاغه و غررالحکم بوده یعنی از فرمایشات حضرت علی (ع) و یکی دوتا از احادیث و آیات دیگرمی باشد.
مخاطب ما شما عزیزانی هستید که دغدغه انقلاب دارید،درد انقلاب دارید،علاقه مند به انقلاب هستید بنابراین اساسا بحث ما از لحاظ چهارچوب نظری یک همچین فضایی که عرض کردم ارائه خواهد شد.اول بیاییم یک تعریف مختصر از حکومت دینی و دین حکومتی داشته باشیم.
تفاوت حکومت دینی و دین حکومتی
حکومت دینی به لحاظ واژگانی حکومتی است که باید دین را پیاده کند.یعنی در حکومت دینی غایت وفلسفه ی وجودی حکومت باید به دین منتهی بشود .به عبارت دیگر هدف اصلی و فلسفه اصلی حکومت دینی عملی کردن اصول و فروع دین در زندگی مردم است. عبارتی پیاده کردن کامل دین و اصطلاحا دین کامل است.اگر دین به صورت کامل پیاده بشود این هدف نهایی و به قولا غایت عالی ومتعالی تشکیل حکومت است یعنی حکومت دینی باید به آنجا برسد.حالا یا در راه رسیدن هست یا رسیده یا نرسیده آن بحث دیگری است.وهدف دین حکومتی استفاده از دین جهت تحکیم قدرت است یعنی در حکومت دینی غایت دین است و در دین حکومتی غایت قدرت یا حکومت است.تفاسیر مختلفی هم طبیعتا شده و میشود که دین حکومتی ممکن است مبنایش مثلا ماکیاولیستی باشد که هرابزاری را تجویز بکند و مجاز بداند.تفکر ماکیاولی هم همین را می گوید،رسیدن به هدف با هر وسیله ای یعنی رسیدن به هدف، وسیله را توجیح می کند،فرقی نمی کند مشروع باشد یا نامشروع حق باشد یا باطل.این تعریف خیلی ساده ای که برای شروع بحثمان لازم بود.
ویژگی های حکومت دینی
اما ویژگی های حکومت دینی که بیشتر من از خطبه ی 131 نهج البلاغه ترجمه ی مرحوم دشتی استفاده کردم.حضرت علی (ع) یک دعایی دارد که میگویند، خدایا جنگی که ما میخواهیم بکنیم،اگر اشتباه نکنم ظاهرا دراوایل جنگ صفین باشد، امام علی مناجاتی دارد خیلی مختصر و کوتاه که درخطبه ی 131 آمده که خدایا این جنگ ما برای کسب قدرت نیست،كَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِي سُلْطَانٍ
دنیایی نیست، بلکه برای وَ لَكِنْ لِنَرِدَ اَلْمَعَالِمَ مِنْ دِينِكَ یعنی بازگشت به اسلام راستین می باشد.خودتان متوجه هستید که اسلام 25 سال منحرف شد.وحضرت علی خار درچشم واستخوان در گلو تحمل کردند.حالا بحثش مفصل است. لِنَرِدَ اَلْمَعَالِمَ مِنْ دِينِكَ بازگشت به اسلام راستین است نُظْهِرَ اَلْإِصْلاَحَ فِي بِلاَدِكَ واینکه اصلاح و آبادانی درشهرها ایجاد بکنیم رفاه نسبی برقرار بکنیم.رفاه اجتماع،این بعد کاملا دنیوی و اخروی تشکیل حکومت هاست.مردم در چهارچوب حکومت دینی باید حداقل های رفاه اجتماعی را داشته باشند فَيَأْمَنَ اَلْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِكَ وَ تُقَامَ اَلْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِكَ یک پناهگاه ومنزل وماوایی باشد برای محرومان تو، مخصوصا بندگان محروم ومظلومت آنهایی که مورد ستم واقع شدند.باید این حکومت پناهگاه باشد نه اینکه حکومت بر گرده ی مردم بالاخص مستضعفین سوار بشود.
نکته آخری که امام درخطبه اشاره می فرمایند. اقامه و برپا داشتن حدود و ثغور دین که فراموش شده میباشد..دینی که مهجور شده ما می خواهیم حدودش را مشخص کنیم.
شما اهل دعایید اهل نیایش هستید اهل مناجات هستید.در دعای ندبه یک جور راز ونیاز و حرف زدن با امام زمان هست وقتی که مطالعه می فرمایید 38 مورد ایْنَ به کار رفته . أَیْنَ الْحَسَنُ أَیْنَ الْحُسَیْنُ؟ أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ؟ شروع میشود تا أَیْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدیدِ الْفَرائِضِ وَ السُّنَنِ؟ کجاست آن که می آید و سنت وسیره پیامبر و واجبات را احیا میکند أَیْنَ مُحْیى مَعالِمِ الدّینِ وَ أَهْلِهِ؟کجاست آنکه می آید نشانه های دین را زنده میکند.کجاست آن کسی که می آید کتاب وسنت را احیا میکند 38 بار در دعای ندبه میگویدکجاست آنکه می آید؟ این خودش یک پیام هست یعنی شرایط در زمان ظهور ومقدمات ظهور طوری هست که اسلام از وضعیت اولیه خودش منحرف شده .کجاست آنکه می آید کجی ها و راستی ها را اصلاح میکند. راست میکند أَیْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقامَةِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَجِ؟ کجی هارا راست می کند. کجاست آنکه راست کننده کجی ها.عین معزالاولیا کجاست ؟آنکه عزت می دهد به بندگان مومن أَیْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِیاءِ وَ مُذِلُّ الْأَعْداءِ؟
اینها را ما در دعای ندبه که تاکیداتی دارد میبینیم که دقیقا همین فرمایشات حضرت علی(ع) است که اینجا عرض کردم.ویژگی دیگر حکومت دینی، مایه ی عزت اسلام و مسلمان است.در دعای افتتاح خواندیم اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ خدایا آن دولت کریمه ات را به ما عطا کن ما منتظر آن دولت کریمه ات هستیم .که چه ویژگی دارد؟ تُعِزُّ بِهَا الاِسْلامَ وَاَهْلَهُ دراین دولت اسلام و مسلمان ها عزت پیدا میکنند عزیز می شوند و این معنای حکومت دینی، حکومت مطلوب می باشد. وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ منافق و نفاق دروغ ریا وتظاهر ومنافقین طرد ،بی ارزش و بی مقدار می شود.
بنابراین اگر درحکومتی به ویژه ریا، تظاهر و دروغ مرتب تکرار شود و قبح دروغ ریخته باشد، رجال مملکتی مسئولین ارشد مملکتی مثل آب خوردن به خلق اللهدروغ بگویند این حکومت مشکل دارد.این حکومت، حکومت دینی نیست. حکومت دینی فراموش نکنیم که در عمل کف جامعه خودش را نشان میدهد یعنی این نیست که ما فقط خیال بکنیم آرم الله بیاید وسط پرچم به جای شیر و خورشید مسئله حل میشود .اگر رعایت نکنیم مسئله بدتر میشود چرا؟ چون آن قبلی ها مدعی نبودند ،مدعی این دیدگاه واسلام نبودند تخلفی هم میکردند میگفتند ما همینی که هستیم وسیستمی که جایگزین شده فقط الله را نمی تواند بیاورد روی پرچم، الله را باید ساری وجاری بکند در رفتار تک تک مردم ازبالا تا پایین فرقی هم نمی کند.
ویژگی دیگری که ادامه ی همین دعا هست در دعای افتتاح، اینکه خدایا کمکمان کن ما مردم را به طاعت و هدایت الهی دعوت بکنیم و به دعوت رسولان تو لبیک میگوییم .دینی که دنیا و آخرت مارا آباد میکند . یعنی حکومتی که برمبنای دین باشد باید دنیا را آباد کند نیازهای مردمانش را تامین بکند . اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ : تُعِزُّ بِهَا الاِسْلامَ وَاَهْلَهُ ، وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ ومارا جز کسانی قرار بده که به سوی خدا دعوت میکنی وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلى طاعَتِکَ ، وَالْقادَةِ اِلى سَبیلِکَ ، وَتَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ !و راه پیامبران را نشان میدهی ودعوت میکنی به واسطه ی حکومت روزی ما را بده. بزرگ منشی و کرامت دنیا و آخرت روزی ما بکن.
حکومت دینی با حکومت دینداران فرق می کند
اگر حکومتی این علائم ونشانه ها را که گفتیم نداشت حکومت دینی نیست. نکته ای راهم احتمالا دوستان میدانند.حکومت دینی با حکومت دینداران فرق میکند حالا آنهایی که سنشان بیشتر هست میدانند زمان پیش از انقلاب گروههای سیاسی بودند مثل نهضت آزادی مثل جبهه ملی ،مرحوم بازرگان ...اینها مثلا معتقد بودند که حکومت دینداران تشکیل بشود ولی حکومت دینی نداشته باشیم .یعنی چی؟یعنی یک حکومتی تشکیل بشود ،دینداران نماز و روزه شان را به جا بیاودند، بی دین ها هم کار خودشان را انجام بدهند کسی کاری به کار کسی نداشته باشد.
این طبق نظر اعضا نهضت آزادی و جبهه ملی و...بود.که بعدها به لیبرال هامعروف شدند.یادم می آید اوایل انقلاب این بحث ها مطرح بود و در روزنامه ها و محافل سیاسی بحث می شد،میگفتند این کاباره ها را نبندید سخت نگیرید کاباره ها باز باشد مساجد وحسینیه هم باز باشد حالا هرکس علاقه دارد برود کاباره و هر کس هم علاقه ندارد برود مسجد دعای کمیل بخواند .سخت نگیرید، یک اسلام لیبرالیستی .عملا هم میگفتند وتلاش هم میکردند که این میشود در خوشبینانه ترین حالتش حکومت دینداران میشود نه حکومت دینی.
آنی که حضرت امام قیام کرد دقیقا حکومت دینی بود نه حکومت دینداران .حکومت دینداران که حال حاضر خیلی از کشورها ی دیگر هستند شاید به لحاظ شکل ظاهری هم حکومت دینداران قوی تر از دینداران خود ما باشد.
ویژگی دین حکومتی
خب من فقط خواستم تفاوتش را خدمت شما عرض کرده باشم.ویژگی های دین حکومتی را هم خدمتتان بگویم، طبیعتا از باب«تُعرف الأشياءبأضدادها» میشود از ضد یک چیزی دقیقا به معرفت یک موضوعیپی برد. ویژگی های مخالف و متضاد حکومت دینی در دین حکومتی هست.
این هم از فرمایشات حضرت علی (ع) هست، ویژگی های دین حکومتی؛ ظلم وستم و تضییع حقوق می باشد. امام علی فرمایشی دارند که در غرر الحکم هست« العدل نظام الامره» عدل اسکلت یا به قول برخی،روح حکومت اسلامی است.چهار چوب و ساختار حکومت قوام و نظام حکومت، عدل است.البته خود حضرت درجاهای مختلف نهج البلاغه و فرمایشات دیگرشان، عدل را گفتند و تعریف کردند که باید چه باشد و چه هست چه نیست.
«ان إفضل قره عين الولاه, استقامه العدل فى البلاد» عدل باید نور چشم سران، امرا،والیان،مسئولان حکومتداران وحاکمان باشد.درکلمات قصار حضرت علی(ع) فکر میکنم هست که ایمان 4 پایه دارد عدل،صبر،جهاد ویقین .وبعد تعریف میکنند ومی گویند که عدل نیز خودش 4 پایه دارد .ازایشان سوال کردند عدل افضل ترهست یا سخاوت ؟فرمود عدل.عدل همه چیز را سرجای خودش قرار می دهد وسخاوت آن را از سرجای خودش خارج میکند .عدل به بقا و قوام یک حکومت کمک میکند نه سخاوت که حالا بحث های مفصل تری دارد.
دومین ویژگی دین حکومتی پرداختن به فرعیات به جای اصول است.ما اصل را رها و به ظواهر می چسبیم.عمق را رها میکنیم به پوسته می چسبیم. یعنی دین کلیشه ای دین ظاهری ،دین ظاهری آمیخته به ریاست، آمیخته به دروغ است .ظاهرمان هم خیلی ترو تمیز ریش ها آنکادر شده، کت و شلوارها یقه ها آخوندی مرتب، انگشتر عقیق احتمالا فیروزه هم کنارش گذاشتیم تا مستحبات تکمیل بشود! .،حاضر هستیم در گرمای 50 درجه کت وشلوار بپوشیم، شخصیتمان خیلی محکم بشود ولی اینها پوسته است و ظاهر سازی.
یک اصل کلی هست که اساسا هرپدیده سیاسی اجتماعی وفرهنگی در دوران زندگی بشری بر روی کره زمین رخ داده هرجا که بوده کاری به دین اسلام واینها ندارد چه غرب شرق، قدیم جدید هرپدیده سیاسی اجتماعی و فرهنگی که رخ میدهد به محض ظهور و بروزش یک جریان موازی کنارش به عنوان رقیب،رشد میکند،. ما این را در فلسفه تربیتی داریم که تئوریسین های فلاسفه غرب یک تئوری که ارائه میدهند، جریانات رقیب خود به خود رشد میکنند. در دوران مدرن وپست مدرنهم داریم. مثلامکتب فرانکفورت و چه عرض کنم از این ایسم های پست مدرنی هم کنارش می آید. که حالا یا از عرصه کنار زده می شود و یا خودش را مطرح کند.در بحث حرکت انبیای عظام الهی هم از اول تا الان همین مدل هست، یعنی از ویژگی های ذاتی حکومت ها وحرکت ها وجنبش ها و برنامه های کلان فرهنگی،اجتماعی وسیاسی بوده است.
ببینید زمان حضرت موسی خیلی راحت سامری تولید میشود.30 روز جناب موسی (ع) به کوه طور میرود ،سی روز میشود چهل روز .در این فاصله 10 روزه سامری تولید میشود.حالا سامری، نمادبت پرستی و شیطان وشرک برای کسانی ایجاد شده که تمام معجزات حضرت موسی را با چشم دیده بودند.
دیده بودند که فرعون می خواست اینها را بکشد اما باکمک و نفس پاک حضرت موسی از نیل گذشتند.اینها را از نزدیک دیده بودند و میدانستند که موسی انسان خداپرست وصالح و سالمی هست.اینها را میدانستند ودیده بودند ولی خیلی راحت سامری توانست ایجاد یک جریان موازی بکند برای خودش، دکان باز کرد مشتری هم جذب کرد.که بعد درتاریخ می گویند آغاز بت پرستی همین سامری است که زمان حضرت موسی می باشد.
موازی سازی که عرض کردم خدمتتان،تحریف ظاهری وباطنی هست که توسط خواص شروع میشود . درهر مکتب و حکومتی آغاز تحریف وانحراف از خواص ورهبران وتوزیع کنندگان ایدئولوژی است.تاریخ رابررسی بفرمایید حالا من نمی خواهم خیلی به تاریخ غیر اسلام رجوع کنیم، خود تاریخ اسلام وصدر اسلام را مطالعه بفرمایید .آغاز انحراف اصلی از زمان خود رسول اکرم(ص) شروع شد.یعنی از زمان خود پیامبر یک عده آمدند پیامبر جعلی شدند، "مسیلمه" کذاب یکی از آنها بود .ما حدود 8-7 نفر داریم که از زمان حضرت رسول و بعد از رحلت ایشان ادعای نبوت کردند،گفتند: خب، محمد برای خودش یار جمع کرد ماهم برای خودمان یار جمع کنیم.جمع هم کردند، یعنی اینطور نبود که پاسخی بهشان ندهند، مردم هم سراغشان رفتند.
بزرگترین تحریف تاریخی کلامی فقهی در اسلام،فتنه و کودتای سقیفه بود.خیلی راحت از جهل عوام استفاده شد واین فتنه ها وتحریف ها توسط خواص اتفاق افتاد.هیچ کدامش را عوام ابداع نکردند،عوام پیرو بودند.خواص یا توزیع کنندگان ایدئولوژی یا رهبران، این کارها را کردند.خود این پرداختن به فرعیات عرض کردم که تظاهر و ریا را درجامعه زیاد میکند .تا چندسال پیش بود الان هم نمی دانم هست یا نه. میخواهم عرض کنم دایره استخدامی سیستم جمهوری اسلامی این بود که مثلا از شما سوال کنم کفن مرد چندتیکه هست وکفن زن چند تیکه و به قولا نماز جمعه میری یا نه؟آن بنده خداهم ترسیده بود و گفته بود که به خدا من هر روز میرم نماز جمعه (خنده حضار) گفتن خب پیر شده فقط جمعه ها نماز جمعه هست،گفت اشتباه کردم ولی جمعه ها همش میریم!نکته جالبش اینجاست که از کفن زن می پرسند که چند تکه هست یا کفن مرد را می پرسند اما دیگر کاری ندارنددر آن اداره یا نهاد منتسب به حکومت اسلامی چه فتنه وفسادی هست.به آن فسادکار ندارد فقط کار به ظاهر دارند.
دین حکومتی این می شود.دین حکومتی دقیقا تیشه به ریشه ی دین میزند .یعنی نه دین را می خواهد داشته باشد نه حکومت دینی، فقط کسب قدرت! ویژگی دیگر دین حکومتی در کلام امیر المومنین، طرد صالحان واستفاده از فاسد است.خیلی قشنگ جابه جا می شوند ،آدم های کوچک کارهای بزرگ میگیرند وآدمهای بزرگ کارهای کوچک. هردو آفت است. نباید کار کوچک را به آدم بزرگ سپرد،آدم بزرگ تلف می شود از آن طرف هم نباید کاربزرگ را به آدم کوچک داد،کار بزرگ تلف میشود و دقیقا مصداق همان بی عدالتی که عرض کردم. طرد صالحان و استفاده از فاسدان که مصداق دقیق بی عدالتی هست میشود. آغاز انحصار یعنی انحصار طلبی، که خود آغاز ایجاد باندهای مخوف مافیایی می باشد.مافیا یعنی یک لایه های زخیمی که شما نمی دانی من چه کار میکنم.منم ودوستانم وهم حزبی هایم.حکومت پدر خوانده ای به وجود می آید،حکومت فامیلی، حکومت قبیله ای ایجاد می شود.
بحثی که ان شاالله درخدمتتان هستیم تحت عنوان" حکومت دینی یا دین حکومتی؟"به عنوان یک سوال مطرح می شود. البته بحث میتواند تحت عناوین دیگری، مثلا حکومت اسلامی یا اسلام حکومتی،انقلاب اسلامی یا اسلام انقلابی ،جمهوری اسلامی و اسلام جمهور یا اسلام جمهوری هم مطرح شود، درمجموع به لحاظ موضوعی خیلی فرقی ندارند.
در«حکومت دینی یا دین حکومتی» منظور دین اسلام است.به عنوان آخرین و جامع ترین دینی که از طرف خداوند توسط پیامبر معصومش به بشر ابلاغ شده .خود به خود احتمالا ویژگی وتعاریف اولیه را که مطرح کنیم خدمت دوستان، یک نوع آسیب شناسی از حکومت دینی و دین حکومتی هم خواهد شد.به عبارتی یک نوع آسیب شناسی از انقلاب اسلامی یا جمهوری اسلامی هم دراین بحثمان مستتر است. استنادات من هم از نهج البلاغه و غررالحکم بوده یعنی از فرمایشات حضرت علی (ع) و یکی دوتا از احادیث و آیات دیگرمی باشد.
مخاطب ما شما عزیزانی هستید که دغدغه انقلاب دارید،درد انقلاب دارید،علاقه مند به انقلاب هستید بنابراین اساسا بحث ما از لحاظ چهارچوب نظری یک همچین فضایی که عرض کردم ارائه خواهد شد.اول بیاییم یک تعریف مختصر از حکومت دینی و دین حکومتی داشته باشیم.
تفاوت حکومت دینی و دین حکومتی
حکومت دینی به لحاظ واژگانی حکومتی است که باید دین را پیاده کند.یعنی در حکومت دینی غایت وفلسفه ی وجودی حکومت باید به دین منتهی بشود .به عبارت دیگر هدف اصلی و فلسفه اصلی حکومت دینی عملی کردن اصول و فروع دین در زندگی مردم است. عبارتی پیاده کردن کامل دین و اصطلاحا دین کامل است.اگر دین به صورت کامل پیاده بشود این هدف نهایی و به قولا غایت عالی ومتعالی تشکیل حکومت است یعنی حکومت دینی باید به آنجا برسد.حالا یا در راه رسیدن هست یا رسیده یا نرسیده آن بحث دیگری است.وهدف دین حکومتی استفاده از دین جهت تحکیم قدرت است یعنی در حکومت دینی غایت دین است و در دین حکومتی غایت قدرت یا حکومت است.تفاسیر مختلفی هم طبیعتا شده و میشود که دین حکومتی ممکن است مبنایش مثلا ماکیاولیستی باشد که هرابزاری را تجویز بکند و مجاز بداند.تفکر ماکیاولی هم همین را می گوید،رسیدن به هدف با هر وسیله ای یعنی رسیدن به هدف، وسیله را توجیح می کند،فرقی نمی کند مشروع باشد یا نامشروع حق باشد یا باطل.این تعریف خیلی ساده ای که برای شروع بحثمان لازم بود.
ویژگی های حکومت دینی
اما ویژگی های حکومت دینی که بیشتر من از خطبه ی 131 نهج البلاغه ترجمه ی مرحوم دشتی استفاده کردم.حضرت علی (ع) یک دعایی دارد که میگویند، خدایا جنگی که ما میخواهیم بکنیم،اگر اشتباه نکنم ظاهرا دراوایل جنگ صفین باشد، امام علی مناجاتی دارد خیلی مختصر و کوتاه که درخطبه ی 131 آمده که خدایا این جنگ ما برای کسب قدرت نیست،كَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِي سُلْطَانٍ
دنیایی نیست، بلکه برای وَ لَكِنْ لِنَرِدَ اَلْمَعَالِمَ مِنْ دِينِكَ یعنی بازگشت به اسلام راستین می باشد.خودتان متوجه هستید که اسلام 25 سال منحرف شد.وحضرت علی خار درچشم واستخوان در گلو تحمل کردند.حالا بحثش مفصل است. لِنَرِدَ اَلْمَعَالِمَ مِنْ دِينِكَ بازگشت به اسلام راستین است نُظْهِرَ اَلْإِصْلاَحَ فِي بِلاَدِكَ واینکه اصلاح و آبادانی درشهرها ایجاد بکنیم رفاه نسبی برقرار بکنیم.رفاه اجتماع،این بعد کاملا دنیوی و اخروی تشکیل حکومت هاست.مردم در چهارچوب حکومت دینی باید حداقل های رفاه اجتماعی را داشته باشند فَيَأْمَنَ اَلْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِكَ وَ تُقَامَ اَلْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِكَ یک پناهگاه ومنزل وماوایی باشد برای محرومان تو، مخصوصا بندگان محروم ومظلومت آنهایی که مورد ستم واقع شدند.باید این حکومت پناهگاه باشد نه اینکه حکومت بر گرده ی مردم بالاخص مستضعفین سوار بشود.
نکته آخری که امام درخطبه اشاره می فرمایند. اقامه و برپا داشتن حدود و ثغور دین که فراموش شده میباشد..دینی که مهجور شده ما می خواهیم حدودش را مشخص کنیم.
شما اهل دعایید اهل نیایش هستید اهل مناجات هستید.در دعای ندبه یک جور راز ونیاز و حرف زدن با امام زمان هست وقتی که مطالعه می فرمایید 38 مورد ایْنَ به کار رفته . أَیْنَ الْحَسَنُ أَیْنَ الْحُسَیْنُ؟ أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ؟ شروع میشود تا أَیْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدیدِ الْفَرائِضِ وَ السُّنَنِ؟ کجاست آن که می آید و سنت وسیره پیامبر و واجبات را احیا میکند أَیْنَ مُحْیى مَعالِمِ الدّینِ وَ أَهْلِهِ؟کجاست آنکه می آید نشانه های دین را زنده میکند.کجاست آن کسی که می آید کتاب وسنت را احیا میکند 38 بار در دعای ندبه میگویدکجاست آنکه می آید؟ این خودش یک پیام هست یعنی شرایط در زمان ظهور ومقدمات ظهور طوری هست که اسلام از وضعیت اولیه خودش منحرف شده .کجاست آنکه می آید کجی ها و راستی ها را اصلاح میکند. راست میکند أَیْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقامَةِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَجِ؟ کجی هارا راست می کند. کجاست آنکه راست کننده کجی ها.عین معزالاولیا کجاست ؟آنکه عزت می دهد به بندگان مومن أَیْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِیاءِ وَ مُذِلُّ الْأَعْداءِ؟
اینها را ما در دعای ندبه که تاکیداتی دارد میبینیم که دقیقا همین فرمایشات حضرت علی(ع) است که اینجا عرض کردم.ویژگی دیگر حکومت دینی، مایه ی عزت اسلام و مسلمان است.در دعای افتتاح خواندیم اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ خدایا آن دولت کریمه ات را به ما عطا کن ما منتظر آن دولت کریمه ات هستیم .که چه ویژگی دارد؟ تُعِزُّ بِهَا الاِسْلامَ وَاَهْلَهُ دراین دولت اسلام و مسلمان ها عزت پیدا میکنند عزیز می شوند و این معنای حکومت دینی، حکومت مطلوب می باشد. وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ منافق و نفاق دروغ ریا وتظاهر ومنافقین طرد ،بی ارزش و بی مقدار می شود.
بنابراین اگر درحکومتی به ویژه ریا، تظاهر و دروغ مرتب تکرار شود و قبح دروغ ریخته باشد، رجال مملکتی مسئولین ارشد مملکتی مثل آب خوردن به خلق اللهدروغ بگویند این حکومت مشکل دارد.این حکومت، حکومت دینی نیست. حکومت دینی فراموش نکنیم که در عمل کف جامعه خودش را نشان میدهد یعنی این نیست که ما فقط خیال بکنیم آرم الله بیاید وسط پرچم به جای شیر و خورشید مسئله حل میشود .اگر رعایت نکنیم مسئله بدتر میشود چرا؟ چون آن قبلی ها مدعی نبودند ،مدعی این دیدگاه واسلام نبودند تخلفی هم میکردند میگفتند ما همینی که هستیم وسیستمی که جایگزین شده فقط الله را نمی تواند بیاورد روی پرچم، الله را باید ساری وجاری بکند در رفتار تک تک مردم ازبالا تا پایین فرقی هم نمی کند.
ویژگی دیگری که ادامه ی همین دعا هست در دعای افتتاح، اینکه خدایا کمکمان کن ما مردم را به طاعت و هدایت الهی دعوت بکنیم و به دعوت رسولان تو لبیک میگوییم .دینی که دنیا و آخرت مارا آباد میکند . یعنی حکومتی که برمبنای دین باشد باید دنیا را آباد کند نیازهای مردمانش را تامین بکند . اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ : تُعِزُّ بِهَا الاِسْلامَ وَاَهْلَهُ ، وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ ومارا جز کسانی قرار بده که به سوی خدا دعوت میکنی وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلى طاعَتِکَ ، وَالْقادَةِ اِلى سَبیلِکَ ، وَتَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ !و راه پیامبران را نشان میدهی ودعوت میکنی به واسطه ی حکومت روزی ما را بده. بزرگ منشی و کرامت دنیا و آخرت روزی ما بکن.
حکومت دینی با حکومت دینداران فرق می کند
اگر حکومتی این علائم ونشانه ها را که گفتیم نداشت حکومت دینی نیست. نکته ای راهم احتمالا دوستان میدانند.حکومت دینی با حکومت دینداران فرق میکند حالا آنهایی که سنشان بیشتر هست میدانند زمان پیش از انقلاب گروههای سیاسی بودند مثل نهضت آزادی مثل جبهه ملی ،مرحوم بازرگان ...اینها مثلا معتقد بودند که حکومت دینداران تشکیل بشود ولی حکومت دینی نداشته باشیم .یعنی چی؟یعنی یک حکومتی تشکیل بشود ،دینداران نماز و روزه شان را به جا بیاودند، بی دین ها هم کار خودشان را انجام بدهند کسی کاری به کار کسی نداشته باشد.
این طبق نظر اعضا نهضت آزادی و جبهه ملی و...بود.که بعدها به لیبرال هامعروف شدند.یادم می آید اوایل انقلاب این بحث ها مطرح بود و در روزنامه ها و محافل سیاسی بحث می شد،میگفتند این کاباره ها را نبندید سخت نگیرید کاباره ها باز باشد مساجد وحسینیه هم باز باشد حالا هرکس علاقه دارد برود کاباره و هر کس هم علاقه ندارد برود مسجد دعای کمیل بخواند .سخت نگیرید، یک اسلام لیبرالیستی .عملا هم میگفتند وتلاش هم میکردند که این میشود در خوشبینانه ترین حالتش حکومت دینداران میشود نه حکومت دینی.
آنی که حضرت امام قیام کرد دقیقا حکومت دینی بود نه حکومت دینداران .حکومت دینداران که حال حاضر خیلی از کشورها ی دیگر هستند شاید به لحاظ شکل ظاهری هم حکومت دینداران قوی تر از دینداران خود ما باشد.
ویژگی دین حکومتی
خب من فقط خواستم تفاوتش را خدمت شما عرض کرده باشم.ویژگی های دین حکومتی را هم خدمتتان بگویم، طبیعتا از باب«تُعرف الأشياءبأضدادها» میشود از ضد یک چیزی دقیقا به معرفت یک موضوعیپی برد. ویژگی های مخالف و متضاد حکومت دینی در دین حکومتی هست.
این هم از فرمایشات حضرت علی (ع) هست، ویژگی های دین حکومتی؛ ظلم وستم و تضییع حقوق می باشد. امام علی فرمایشی دارند که در غرر الحکم هست« العدل نظام الامره» عدل اسکلت یا به قول برخی،روح حکومت اسلامی است.چهار چوب و ساختار حکومت قوام و نظام حکومت، عدل است.البته خود حضرت درجاهای مختلف نهج البلاغه و فرمایشات دیگرشان، عدل را گفتند و تعریف کردند که باید چه باشد و چه هست چه نیست.
«ان إفضل قره عين الولاه, استقامه العدل فى البلاد» عدل باید نور چشم سران، امرا،والیان،مسئولان حکومتداران وحاکمان باشد.درکلمات قصار حضرت علی(ع) فکر میکنم هست که ایمان 4 پایه دارد عدل،صبر،جهاد ویقین .وبعد تعریف میکنند ومی گویند که عدل نیز خودش 4 پایه دارد .ازایشان سوال کردند عدل افضل ترهست یا سخاوت ؟فرمود عدل.عدل همه چیز را سرجای خودش قرار می دهد وسخاوت آن را از سرجای خودش خارج میکند .عدل به بقا و قوام یک حکومت کمک میکند نه سخاوت که حالا بحث های مفصل تری دارد.
دومین ویژگی دین حکومتی پرداختن به فرعیات به جای اصول است.ما اصل را رها و به ظواهر می چسبیم.عمق را رها میکنیم به پوسته می چسبیم. یعنی دین کلیشه ای دین ظاهری ،دین ظاهری آمیخته به ریاست، آمیخته به دروغ است .ظاهرمان هم خیلی ترو تمیز ریش ها آنکادر شده، کت و شلوارها یقه ها آخوندی مرتب، انگشتر عقیق احتمالا فیروزه هم کنارش گذاشتیم تا مستحبات تکمیل بشود! .،حاضر هستیم در گرمای 50 درجه کت وشلوار بپوشیم، شخصیتمان خیلی محکم بشود ولی اینها پوسته است و ظاهر سازی.
یک اصل کلی هست که اساسا هرپدیده سیاسی اجتماعی وفرهنگی در دوران زندگی بشری بر روی کره زمین رخ داده هرجا که بوده کاری به دین اسلام واینها ندارد چه غرب شرق، قدیم جدید هرپدیده سیاسی اجتماعی و فرهنگی که رخ میدهد به محض ظهور و بروزش یک جریان موازی کنارش به عنوان رقیب،رشد میکند،. ما این را در فلسفه تربیتی داریم که تئوریسین های فلاسفه غرب یک تئوری که ارائه میدهند، جریانات رقیب خود به خود رشد میکنند. در دوران مدرن وپست مدرنهم داریم. مثلامکتب فرانکفورت و چه عرض کنم از این ایسم های پست مدرنی هم کنارش می آید. که حالا یا از عرصه کنار زده می شود و یا خودش را مطرح کند.در بحث حرکت انبیای عظام الهی هم از اول تا الان همین مدل هست، یعنی از ویژگی های ذاتی حکومت ها وحرکت ها وجنبش ها و برنامه های کلان فرهنگی،اجتماعی وسیاسی بوده است.
ببینید زمان حضرت موسی خیلی راحت سامری تولید میشود.30 روز جناب موسی (ع) به کوه طور میرود ،سی روز میشود چهل روز .در این فاصله 10 روزه سامری تولید میشود.حالا سامری، نمادبت پرستی و شیطان وشرک برای کسانی ایجاد شده که تمام معجزات حضرت موسی را با چشم دیده بودند.
دیده بودند که فرعون می خواست اینها را بکشد اما باکمک و نفس پاک حضرت موسی از نیل گذشتند.اینها را از نزدیک دیده بودند و میدانستند که موسی انسان خداپرست وصالح و سالمی هست.اینها را میدانستند ودیده بودند ولی خیلی راحت سامری توانست ایجاد یک جریان موازی بکند برای خودش، دکان باز کرد مشتری هم جذب کرد.که بعد درتاریخ می گویند آغاز بت پرستی همین سامری است که زمان حضرت موسی می باشد.
موازی سازی که عرض کردم خدمتتان،تحریف ظاهری وباطنی هست که توسط خواص شروع میشود . درهر مکتب و حکومتی آغاز تحریف وانحراف از خواص ورهبران وتوزیع کنندگان ایدئولوژی است.تاریخ رابررسی بفرمایید حالا من نمی خواهم خیلی به تاریخ غیر اسلام رجوع کنیم، خود تاریخ اسلام وصدر اسلام را مطالعه بفرمایید .آغاز انحراف اصلی از زمان خود رسول اکرم(ص) شروع شد.یعنی از زمان خود پیامبر یک عده آمدند پیامبر جعلی شدند، "مسیلمه" کذاب یکی از آنها بود .ما حدود 8-7 نفر داریم که از زمان حضرت رسول و بعد از رحلت ایشان ادعای نبوت کردند،گفتند: خب، محمد برای خودش یار جمع کرد ماهم برای خودمان یار جمع کنیم.جمع هم کردند، یعنی اینطور نبود که پاسخی بهشان ندهند، مردم هم سراغشان رفتند.
بزرگترین تحریف تاریخی کلامی فقهی در اسلام،فتنه و کودتای سقیفه بود.خیلی راحت از جهل عوام استفاده شد واین فتنه ها وتحریف ها توسط خواص اتفاق افتاد.هیچ کدامش را عوام ابداع نکردند،عوام پیرو بودند.خواص یا توزیع کنندگان ایدئولوژی یا رهبران، این کارها را کردند.خود این پرداختن به فرعیات عرض کردم که تظاهر و ریا را درجامعه زیاد میکند .تا چندسال پیش بود الان هم نمی دانم هست یا نه. میخواهم عرض کنم دایره استخدامی سیستم جمهوری اسلامی این بود که مثلا از شما سوال کنم کفن مرد چندتیکه هست وکفن زن چند تیکه و به قولا نماز جمعه میری یا نه؟آن بنده خداهم ترسیده بود و گفته بود که به خدا من هر روز میرم نماز جمعه (خنده حضار) گفتن خب پیر شده فقط جمعه ها نماز جمعه هست،گفت اشتباه کردم ولی جمعه ها همش میریم!نکته جالبش اینجاست که از کفن زن می پرسند که چند تکه هست یا کفن مرد را می پرسند اما دیگر کاری ندارنددر آن اداره یا نهاد منتسب به حکومت اسلامی چه فتنه وفسادی هست.به آن فسادکار ندارد فقط کار به ظاهر دارند.
دین حکومتی این می شود.دین حکومتی دقیقا تیشه به ریشه ی دین میزند .یعنی نه دین را می خواهد داشته باشد نه حکومت دینی، فقط کسب قدرت! ویژگی دیگر دین حکومتی در کلام امیر المومنین، طرد صالحان واستفاده از فاسد است.خیلی قشنگ جابه جا می شوند ،آدم های کوچک کارهای بزرگ میگیرند وآدمهای بزرگ کارهای کوچک. هردو آفت است. نباید کار کوچک را به آدم بزرگ سپرد،آدم بزرگ تلف می شود از آن طرف هم نباید کاربزرگ را به آدم کوچک داد،کار بزرگ تلف میشود و دقیقا مصداق همان بی عدالتی که عرض کردم. طرد صالحان و استفاده از فاسدان که مصداق دقیق بی عدالتی هست میشود. آغاز انحصار یعنی انحصار طلبی، که خود آغاز ایجاد باندهای مخوف مافیایی می باشد.مافیا یعنی یک لایه های زخیمی که شما نمی دانی من چه کار میکنم.منم ودوستانم وهم حزبی هایم.حکومت پدر خوانده ای به وجود می آید،حکومت فامیلی، حکومت قبیله ای ایجاد می شود.
نظرات بینندگان