نویسنده کتاب راز قطعنامه: کسانی که جام زهر به امام دادند صحنه گردان فتنه ۸۸ بودند
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی شیرازه، کامران غضنفری، نویسنده کتاب «راز قطعنامه» به مناسبت ۱۳ آبان ماه روز استکبارستیزی در جمع دانشجویان و اساتید دانشکده علوم قرآنی شیراز سخنرانی کرد.
وی با اعتقاد به اینکه ارائه دادن گزارشهای اقتصادی، سیاسی و نظامی غیرواقعی به حضرت امام خمینی(ره) منجر به پذیرش جام زهر شد، گفت: گزارش اقتصادی حاکی از این بود که پول نداریم، خزانه خالی شده و امکانات مالی برای پشتیبانی مالی از جنگ نداریم.
غضنفری با بیان اینکه گزارش سیاسی مربوط به رئیس دولت اصلاحات که وزیر ارشاد و مسئول تبلیغات ستاد کل در چند ماه پایانی جنگ بود، اظهار کرد: در گزارش سیاسی بیان میشود که مردم از جبههها استقبال نمیکنند و به جبهه روی نمیآورند.
وی با تصریح اینکه یک گزارش نظامی متعلق به محسن رضایی فرمانده وقت سپاه و دیگری مربوط به ظهیرینژاد رئیس وقت ستاد مشترک ارتش است، خاطرنشان کرد: مفهوم گزارش نظامی این است که ما دیگر توان مقابله با دشمن را نداریم.
این محقق و پژوهشگر با اشاره به اینکه یک گزارش هم متعلق به هاشمی رفسنجانی درخصوص فضای سیاسی، اقتصادی و نظامی است، تصریح کرد: جالب است بدانید که هاشمی نه در یادداشتهای روزانه سال ۶۷ خودش و نه در هیچ جای دیگری به نامه مفصلی که نوشته و جلوی امام گذاشته هیچ اشارهای نمیکند تا ردی از خود به جا نگذارد و در مصاحبهای میگوید پذیرش قطعنامه ۵۹۸ به نامه نخست وزیر و فرمانده سپاه برمی گردد و قصه را گردن آن دو نفر میاندازد درحالی که همه گزارشاتی که در آن جلسه نوشته شده با خط دهی خود وی بوده است و به فرمانده سپاه و نخست وزیر و سایرین خط داده که چنین گزارشی را بنویسید.
این نویسنده با بیان اینکه در کتاب راز قطعنامه سه دسته گزارش داده شده به امام را ارائه دادیم و بررسی کردیم و مشخص شد که سه دسته گزارش کذب بوده است، گفت: آخر خردادماه سال ۶۷ رضایی به دیدار هاشمی میرود و میگوید چند میلیارد دلار برای عملیات جبهه کنار گذاشتیم، هرچه میخواهید بنویسید و بعدا هم مشخص شد که دولت شش میلیارد دلار ذخیره ارزی داشته اما به امام میگویند پول نداریم. چند روز بعد از این ملاقات هاشمی در ۲۷ خرداد ۶۷ به امام گزارش میدهد که فرماندهان تجهیزاتی از ما میخواهند اما برای فراهم کردن آن پول نداریم.
غضنفری اظهار کرد: در گزارش سیاسی هم گفته شده که مردم رغبتی به حضور در جبهه ندارند درحالی که در یادداشت ۵ اردیبهشت ۶۵ هاشمی بحث اعزام نیروها به جبهه مطرح و ذکر شده که فرماندهان میگویند اعزام نیرو خوب است یعنی در جلسه رسمی میگویند سطح اعزامها خوب است اما بعد به امام میگویند که مردم رغبتی به حضور در جبهه ندارند. این حرف را شمخانی در سال ۹۰ هم در تلویزیون میگوید و من در مقالهای از وی پرسیدم بهتر نبود قبل از چنین اظهار نظری یادداشت ۱۵ مرداد ۶۷ هاشمی را بخوانید که میگوید: «ظهر شمخانی آمد گزارش عملیات سپاه را داد گفت ۳۰۰ گردان نیرو حاضر است و آمدن نیرو همچنان ادامه دارد.»
وی گزارش نظامی را هم حاوی اطلاعات غلط دانست و افزود: چکیده نامه ۶صفحهای رضایی را امام در چند خط اینچنین بیان میفرماید که فرمانده سپاه در نامه دو تیر ۶۷ گفته تا ۵ سال دیگر هیچگونه پیروزی نخواهیم داشت و اگر بتوانیم تا آن موقع تجهیزات لیزری و اتمی داشته باشیم و به شرط تامین بودجه در سال ۷۱ میتوانیم حمله آفندی داشته باشیم و البته شرط آن این است که بتوانیم آمریکا را هم از منطقه بیرون کنیم.
غضنفری یادآور شد: نیمه مرداد ۶۷ چند روز بعد از پذیرش قطعنامه که عملیات مرصاد انجام شد، رضایی توسط رئیسجمهور پیغامی میدهد و میگوید برای حمله به بصره و تصرف آن آمادهایم! شهری که صدام کیلومترها میدان مین و سیم خاردار و انواع دفاعها را در آن چیده است.
وی ادامه داد: از رضایی پرسیدیم نامه یک ماه قبل یعنی در تیرماه درست بوده است یا پیام یک ماه بعد؟! چطور شد درخواست عملیات آفندی و چنین عملیاتی کردی؟ به فاصله یک ماه قضیه ۱۸۰ درجه برعکس شد؟! واقعیتهای جبهه نشان داد که این توان را داشتیم اما به امام گفته بودیم که نمیتوانیم!
نویسنده کتاب راز قطعنامه درخصوص پشت قضیه زمینهچینی سیاسی هم در مقاله «دیپلماسی پنهان ۵۹۸» آورده است که پنج ماه قبل از اینکه امام قطعنامه را بپذیرد یعنی نهم اسفند سال ۶۶ ولایتی به سازمان ملل نامه میزند که ما آماده اجرای قطعنامه هستیم و نامه دیگری هم به شورای عالی امنیت فرستاده میشود که قطعنامه را میپذیریم اما این خبرها در کشور سانسور میشود یعنی بدون اجازه و اطلاع امام، قطعنامه را قبل از پذیرش امام به نوعی پذیرفته بودند!
وی به علت فرستادن نامه ولایتی در نهم اسفندماه اشاره و اظهار کرد: آمریکا یک سری قطعنامه برای تحریم ایران تدوین میکند اما چین و شوروی سابق جلو تصویب آنرا میگیرند. اوایل اسفند ۶۶ ظریف، کارمند محلی دفتر نیویورک که زیردست محلاتی نماینده ما در نیویورک کار میکرده و با ویزای دانشجویی بوده به ولایتی نامه میزند و میگوید نماینده شوروی پیش من آمد و گفت در جلسه دوشنبه که آمریکا قطعنامه را میآورد از مسکو دستور آمده که مقاومت نکنیم و آنرا تصویب کنیم.
غضنفری تصریح کرد: ظریف در کتاب خاطرات خود با اشاره به این موضوع که چند روز بعد یک هیئت رسمی از سرویس اطلاعات روسیه به ایران آمدند و گفتند نمایندگی نیویورک به شما خیانت کرده زیرا به آنها گفته بودیم که جلو قطعنامه آمریکا میایستیم ولی به شما خیانت کردهاند، در پاسخ مدعی میشود بله این هیئت یک خبر کذب دادند و هدفشان این بود که مرا خراب کنند!»
نویسنده مقاله «دیپلماسی پنهان ۵۹۸» گفت: از ظریف سوال کردهام شما آن موقع چکاره مملکت بودی؟! یک کارمند محلی که هنوز عضو وزارت خارجه هم نبودی! بعد مدعی میشوی یک هیئت رسمی در یک ملاقات رسمی یک خبر کذب میدهند که یک کارمند محلی را تخریب کنند؟! از این نقشها در سوابق آقای ظریف کم نیست!
وی با اشاره به زمینهسازیهای نظامی که امام را به قصه ۲۳ تیر رساند، گفت: کسانی که خواهان توقف جنگ بودند میدانستند تا زمانی که فاو، جزایر مجنون و یک سری نقاط دیگر در دست ماست و در موضع قدرت هستیم امام زیر بار پذیرش قطعنامه نمیرود، بنابراین گفتند باید اینها را به عراق پس بدهیم و به امام بگوییم اگر قطعنامه را نپذیریم خوزستان را هم میگیرند. عملیاتهای بزرگ سالانه درتمام پنج سال همه در جنوب بود اما سال ۶۶ عملیات مهم سالانه در شمال غرب انجام میشود.
غضنفری با اشاره به طراحی، پیشنهاد و تصمیم بر تغییر جبهه از جنوب به شمال غرب، خاطرنشان کرد: رئیس جمهور وقت که مقام معظم رهبری بودند با این تغییر جبهه مخالفت میکنند و میگویند در کردستان عراق دنبال چه بگردیم؟! اما آقایان تصویب میکنند که در سرمای زمستان نیروها را از جبهه جنوب به کوهستانهای برفگیر و صعبالعبور کردستان ببرند. فرماندهان عملیاتی جنگ هم مخالفت میکنند از جمله رحیم صفوی میگوید مخالف بودم و اعلام کردم. قالیباف، فرمانده لشکر خراسان، عزیز جعفری و بقیه هم مخالف بودند که در زمستان رزمندگان را به کوهستانهای کردستان بفرستند.
وی با بیان اینکه از طرف دیگر هاشمی در یک سخنرانی علنی گرای عملیات آینده را اعلام میکند و میگوید رزمندگان ما جبهه جدیدی خواهند داشت در کردستان عراق، گفت: سردار غلامعلی رشید که جزو رفقای رضایی بوده و است به رضایی گزارش میدهد که اگر میخواهیم نیروها را جمع کنیم ببریم غرب، صدام به جنوب حمله میکند و فاو را میگیرد.
غضنفری با اشاره به ارائه گزارشات متعدد اطلاعاتی به فرمانده سپاه و جنگ مبنی بر اینکه صدام خودش را برای عملیات در جبهه جنوب آماده کرده است، تصریح کرد: سردار رشید میگوید «رفتم پیش برادر محسن و به او گفتم صدام در جنوب بسیار نیرو وارد کرده و برای پس گرفتن فاو میخواهد عملیات کند، ما دست به کار بسیار خطرناکی میزنیم حداقل دو لشکر را در فاو نگه دارید» اما به این تذکرات توجهی نمیشود.
وی با اظهار تأسف از اینکه عراق ۲۸ فروردین ۶۸ یک روزه فاو که حدود دوازده هزار شهید برای حفظ آن دادیم را میگیرد، گفت: فرمانده جنگ الکترونیک که یک واحد سری بود و بیسیمهای فرماندهان عراق را شنود میکردند، میگوید «ده روز قبل از عملیات صدام در ۲۸ فرودین به فرماندهی اطلاع دادیم که صدام میخواهد با فلان امکانات و تجهیزات و نیرو به فاو حمله کند» اما عجیب است که این خبر نه به بچههای مستقر در فاو و نه هیچکدام از فرماندهان دیگر سپاه اطلاع داده نمیشود.
به گفته غضنفری، از طرفی هم محسن رضایی به فرماندهان سپاه نامه میزند که تمام فرماندهان سپاه در کرمانشاه، باختران یعنی هزار کیلومتر دورتر از فاو در تاریخهای 27 و 28 فروردین برای شرکت در سمیناری حضور پیدا کنند.
وی خاطرنشان کرد: روحانی چند سال قبل گفته است که در زمان حمله صدام به فاو، فرمانده نیروی سپاه در فاو به ما گفتند که خط را بمباران کنید و گرا خط خودشان بوده بنابراین زنگ زدیم به هاشمی گفتیم خط سقوط کرده و درخواست بمباران دارند، هاشمی گفت خبر صحت ندارد؛ یکی دو ساعت بعد هم گفت رضایی این خبر را تکذیب کرده و گفته نه صحت ندارد، فاو سقوط نمیکند مگر اینکه صدام بمب اتم به کار ببرد!
غضنفری ادامه داد: خبرنگاری مهرماه سال گذشته در مصاحبه ایام دفاع مقدس از رضایی میپرسد چرا آنموقع سقوط فاو را تکذیب کردید که وی جواب میدهد «چون تلفنی از من پرسیده بودند و من احتمال میدادم که دشمن تلفن را شنود کند، آنطور جواب دادم وگرنه خودم میدانستم خط سقوط کرده است!» این جوابی که رضایی میدهد معنایش چیست؟ به فرض اینکه دشمن شنود میکرد مگر دشمن ما صدام و آمریکا نبود خود آنها حمله کردند و فاو سقوط کردند!
این تحلیلگر مسائل سیاسی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه همه کسانی که تیر ۶۷ در خوراندن جام زهر به امام خمینی دست داشتند در فتنه سال ۸۸ هم صحنه گردانهای اصلی بودند، گفت: میخواستند در سال ۸۸ جام زهر دیگری را به رهبری نظام بخورانند که به لطف خدا موفق نشدند؛ باز هم نقش همین افراد در قضایای دو سال اخیر پررنگ است، ساز ناکوک رابطه با شیطان را چه کسانی کوک میکنند؟ چه کسانی پروژه رابطه با آمریکا را هدایت و دنبال میکنند؟ ده سال امام در زمان حیات خود جلو اینها را گرفت و اجازه نداد نیت شیطانی خودشان را عملیاتی کنند. رهبری هم جلو آنها ایستاده و در دو ساله اخیر میبینید که بیشترین فشار را وارد میکنند که به هر قیمتی شده این رابطه از سر گرفته شود و از بیان آن هم اِبایی ندارند.
غضنفری ضمن اشاره به اظهارات روحانی در چند ماه قبل مبنی بر اینکه بحث اصلی ما هستهای نیست و به دنبال آن هستیم که از این طریق به تعامل گسترده با جهان برسیم، افزود: از نظر روحانی جهان یعنی ایالات متحده آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان و میگوید از طریق مذاکرات هستهای میخواهیم به تعامل با اینها برسیم. مسائلمان را حل کنیم و هستهای یک بهانهای است تا بر سر سایر مسائل جهانی و منطقهای کنار بیاییم درحالی که مقام معظم رهبری بارها تاکید میفرمایند که در هیچ موضوع دیگری با آمریکا مذاکره نخواهیم کرد.
وی با اشاره به بیاعتنایی که در قصه مذاکرات شد و تاکیدات صریح رهبری را زیر پا گذاشتند، گفت: آخرین دسته گلی که به آب دادند توافق هستهای وین بود زیرا خطوط قرمز را به صراحت نقض کردند و میتوانیم بگوییم هیچکدام از خطوط قرمز رعایت نشده است.
غضنفری با تصریح اینکه برخی در ظاهر میگویند ما مخلص و فدایی رهبریم، هرچه امر بفرمایند اما بعد در عمل کار خودشان را میکنند، گفت: آخرین نمونه فرمان نه مادهای رهبری بود که آقا اولین شرط اجرای برجام را این دانستند که باید رئیس جمهور آمریکا و اتحادیه اروپا تعهد کتبی بدهند که تحریمها را لغو خواهند کرد نه تعلیق چراکه تمام مقامات آمریکاییها به صراحت گفتند تحریمها را تعلیق میکنیم و ساختار آن و قوانینش را نگه میداریم تا به محض کوچکترین خطای ایران بلافاصله تحریمها را برگردانیم.
وی یادآور شد: روحانی دو روز بعد پاسخ فرمان 9 مادهای رهبری را میدهد و میگوید، « ۲۶ مهرماه رسما نامه دادند که همه تحریمها را لغو خواهند کرد» ادعایی کاملا خلاف واقع! و در آخر نامه هم میگوید «با توجه به فرمایشات شما و مصوبه شورای امنیت ملی و مجلس با حسن نیت نسبت به اجرای کامل برجام اقدام خواهیم کرد» اجرای کامل یعنی تمام چیزهایی که گفتهاید نقاط ضعف و نفوذ است را هم اجرا میکنیم!
غضنفری در ادامه جلسه به پرسشهای دانشجویان پاسخ داد و گفت: زمستان ۵۸ بنی صدر به ملاقات امام خمینی(ره) میرود و از طرفی خبرنگاران را هم در جلو بیمارستان جمع کرده بود، در بیمارستان امام به او میگوید «نه به درد ریاست جمهوری میخوری و نه صلاحیت این کار را دارید». اما وی به محض خروج از بیمارستان در مصاحبه میگوید «اکنون از عیادت امام آمدم و به این نتیجه رسیدم که خودم را کاندیدا کنم» تا مردم گمان کنند امام کاندیدا شدن وی را تایید کرده است. اما امام صبر کرد تا زمانی که بنیصدر دست خودش را رو کند و در عین حال یاران امام هم بین مردم درخصوص کارها و اقدامات پشت پرده بنی صدر اطلاع رسانی میکردند.
وی در پاسخ به سوال دیگری یادآور شد: تلویزیون دو گزارش و دیدار مقام معظم رهبری را به صورت مشروح پخش نکرد. یکی دیدار وی با مسئولین وزارت خارجه در ۲۲ مرداد سال گذشته و یکی هم دیدار هیئت دولت با ایشان در شهریور سال گذشته بود که فقط خلاصه خبر و سخنان رهبری را پخش کردند و علت آن هم تذکرات شدیدی بود که حضرت آقا به آنها دادند.
غضنفری با اشاره به بخشی از سخنان مقام معظم رهبری خطاب به مسئولان وزارت خارجه در مردادماه 93 مبنی بر اینکه « رابطه با آمریکا و مذاکره با این کشور به جز در موارد خاصی برای جمهوری اسلامی نه تنها هیچ نفعی ندارد بلکه ضرر هم دارد و کدام عاقلی است که دنبال کار بیمنفعت برود!؟ عدهای اینجور وانمود میکردند که اگر با آمریکاییها دور میز مذاکره بنشینیم بسیاری از مشکلات حل میشود، البته ما میدانستیم اینجور نیست اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرد... از این ارتباطات نه تنها فایدهای عاید نشد بلکه لحن آمریکاییها تندتر و اهانتآمیزتر شد و توقعات طلبکارانهی بیشتری را در جلسات مذاکرات و در تریبونهای عمومی بیان کردند... در مجموع معلوم شد مذاکره برخلاف تصورات برخیها، به هیچ چیز کمک نمیکند»، گفت: مقام معظم رهبری از این واضحتر به وزیر خارجه بگویند که مذاکره فایده ندارد و ادامه ندهید اما میبینیم بعد از چند ماه حسن روحانی میگوید که جز مذاکره راهی نداریم.
این تحلیلگر مسائل سیاسی در پاسخ به این سوال که وظیفه ما در شرایطی که نفاق پیچیدهای وجود دارد چیست، اظهار کرد: وظیفه ما روشنگری و بصیرت افزایی است؛ باید اطلاعات، مطالب و روشنگریها را به مردم و جامعه منتقل کنیم زیرا وقتی مردم مطلع شوند، مطمئن باشید در انتخابات هم با آگاهی تصمیم درست را میگیرند.
وی یادآور شد: مقام معظم رهبری در سال ۸۸ به دوستانی که میخواستند برای سران فتنه کیفرخواست بنویسند، گفتند مردم را آگاه کنید زیرا اگر اینها افشا شوند تبدیل به یک مهره مرده سیاسی میشوند بنابراین وظیفه ما این است که آگاهیها را در جامعه منعکس کنیم، مردم در مواقعی که میخواهند انتخابی آگاهانه داشته باشند میدانند چه کنند.
این کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به شروع فعالیتهای انتخاباتی اصلاحطلبان در ستادها از سال گذشته به منظور جذب اکثریت کرسی مجلس، گفت: برخی جاها دوستان اصولگرا هم تشکلهایی را در شهرها به وجود آوردهاند که از تفرقه میان اصولگرایان پرهیز و به دیدگاههای مشترک برسند.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه برخی از مردم در انتخابات قومیتگرا هستند، گفت:: تا درصدی قومیتگرا هستند و این استدلال را زهرا رهنورد بیان کرده بود و گفته بود من لر هستم و موسوی هم داماد لرستان است و مگر میشود داماد خود را رها و به کس دیگری رای دهند، این استدلال دوران عرب جاهلیت است چراکه برخی کاندیداها در حوزه محل تولد خود بیشترین رای را نیاوردند.
غضنفری در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا لاریجانی بخاطر انتخابات با اصلاحطلبان همراهی میکند، گفت: ظاهرا تعاملات و بده بستانهایی برای انتخابات اسفندماه شده است.
وی درخصوص تایید برجام در شورای نگهبان هم تصریح کرد: آقای جنتی توضیح دادند که شورای نگهبان برجام را تایید نکرده بلکه راجع به مصوبه مجلس تصمیم گرفته است. درواقع در مجلس هم خود برجام به رای گذاشته نشد و لاریجانی کار ۴۰ روزه کمیسیون برجام را عملا نادیده گرفت و طرح خودشان مبنی بر نحوه اجرای برجام توسط دولت را به رای در مجلس گذاشت یعنی فرض بر این گرفتند که برجام تایید شده است و به واقع خود مجلس و قانون را دور زدند.
این کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی با بیان اینه چه کسانی در تسخیر لانه جاسوسی نقش داشتند، گفت: تسخیر لانه جاسوسی طرحی بود که خود دانشجویان انقلابی و عضو انجمن اسلامی این کار را انجام دادند و میخواستند در اعتراض به دسیسههای آمریکا در آنجا تجمع کنند و نهایتا اعلامیههایی بدهند اما اصلا پیش بینی اینکه گروگان گیری شود و یک سال و نیم طول بکشد را نمیکردند.
غضنفری ادامه داد: دانشجویان از قبل تصمیم داشتند با شهید بهشتی و امام خامنهای و موسوی خوئینیها مشورت کنند که حضرت آقا مشهد بودند و به شهید بهشتی هم دسترسی نداشتند بنابراین با موسوی خوئینیها مشورت کردند و قرار شد که این اقدام را انجام دهند اگر امام مخالفت کردند، سریع آنجا را ترک کنند اما حاج احمد آقا خمینی در پیامی به دانشجویان گفت که امام گفتهاند خوب جایی را گرفتید و محکم آنجا را نگه دارید.