ناهيد؛ بانوي نابينايي كه قالي مي بافد و زعفران درو مي كند
بانوي كارآفرين نابينا مي گويد: "تكليف انسان هايي كه نقص عضو ندارند كه روشن است، آن ها اساسا حق ندارند كه به موفقيت نرسند. اما مي خواهم به افرادي كه مانند خودم از نعمت ديدن محرومند تاكيد كنم كه اگر استعدادهاي دروني خودشان را بيابند، با توكل برخدا به هر هدفي كه اراده كنند، خواهند رسيد."
به گزارش شیرازه به نقل از پایگاه اطلاع رسانی بسیج سازندگی، رونق كسب و كار در روستاي "شاهيني" از توابع كرمانشاه تكيه بر همت بانويي دارد كه از نعمت بينايي محروم است. ناهيد شيخي پور روشندلي همه فن حريف است كه توانسته در يكي از روستاهاي استان كرمانشاه علاوه بر اعضاي خانواده اش، براي زنان روستايي نيز اشتغالزايي كند. قالي بافي، گلدوزي، خياطي، پرورش قارچ، توليد عرقيات از گياهان دارويي، فرآوري زيتون، توليد كود ارگانيك ورمي كمپوست و كشت زعفران زمينه هاي فعاليت اين بانوي روستايي است.
ناهيد شيخي پور درباره تحصيلاتش، مي گويد: "من به صورت مادرزادي نابينا بودم. از وقتي كه يادم مي آيد دوست داشتم مثل ساير بچه ها باشم و دلم نمي خواست نقص عضو باعث عقب ماندنم از ديگران شود. به همين دلیل با وجود مشقت هاي زياد با همه توان درس مي خواندم. در روستا امكاناتي براي تحصيل يك فرد نابينا وجود نداشت و رفت و آمد به شهر هم برايم مشكل بود. بنابراين بعد از يادگيري خط بريل به صورت آزاد و بدون معلم مطالعه و تمرين مي كردم و در نهايت سال 84 از طريق آموزش از راه دور ديپلم گرفتم."
قاليبافي در تاريكي
او درباره نحوه ورودش به عرصه توليد و كسب و كار مي گويد: "با توجه به نابينايي ام، متوجه شدم كه يكي از حوزه هايي كه بهتر مي توانم در آن فعاليت كنم، عرصه صنايع دستي و قالي بافي است. كار قالي بافي را از سال ۸۱ با كمك سازمان جهاد كشاورزي شروع و با توجه به علاقه اي كه داشتم در مدت يك هفته به طور كامل ياد گرفتم. در سال ۸۲ در تهران با نقشه برجسته قالي بافي ويژه نابينايان آشنا شدم و با كمك يك مربي دلسوز به نام خانم برنا همه قواعد آن را فرا گرفتم. از آن تاريخ تا امروز تابلو فرش هاي زيادي بافتم و فروختم، تعدادي از آنها را هم به موزه فرش تهران فرستادم و يكي از آنها را در جريان سفر مقام معظم رهبري به كرمانشاه به ايشان هديه كردم. براي بافتن قالي و تابلو فرش ابتدا توسط دوستانم كار نقشه خواني انجام مي شود سپس خودم با استفاده از دستگاه تايپي كه از طريق استانداري و بهزيستي در اختيارم قرار گرفته، به خط بريل تبديل مي كنم و با كدگذاري براي رنگ ها به راحتي كار بافتن را انجام مي دهم."
ناهيد شيخي پور مي افزايد: "از درآمد كار قاليبافي راضي هستم اما دوست داشتم براي بيكاري اعضاي خانواده و نيز مردم روستا به ويژه در فصل زمستان كه كشاورزي از رونق مي افتد، فكري بكنم. به همين دليل بعد از گذراندن دوره هاي پرورش قارچ و توليد ورمي كمپوست به همراه زنان روستايي كارگاه توليد قارچ و كمپوست راه اندازي كرديم. در همين كارگاه كار فرآوري زيتون و توليد عرقيات گياهي را هم انجام مي دهيم و سود خوبي دارد."
كشت زعفران زندگي مان را تغيير داد
كشت زعفران يكي ديگر از عرصه هاي فعاليت خانم شيخي پور است. او در اين باره مي گويد: "با مطالعاتي كه انجام دادم متوجه شدم كه از يك سو كشت زعفران درآمد بسيار زيادي دارد و از سوي ديگر با خاك و آب و هواي روستاي ما سازگار است. به همين دليل در زمين هاي خانوادگي كار كشت زعفران را هم شروع كردم و علاوه بر آن به ساير روستائيان هم توصيه كردم كه زعفران بكارند. ترويج كشت زعفران باعث تغيير سطح زندگي مردم روستاي "شاهيني" شد و از اين بابت خيلي خوشحالم. در كشت زعفران از كود توليدي كارگاه استفاده مي كنيم، استفاده از كود ارگانيك و 100 درصد طبيعي ورمي كمپوست هم ميزان محصول توليدي را افزايش داده و هم كيفيت بهتري رقم زده است."
ناهيد شيخي پور به همراه جمعي از زنان روستايي براي راه اندازي كارگاه بسته بندي محصولات كشاورزي موفق به دربافت تسهيلات حمايتي از جهاد سازندگي، صندوق مهر و بسيج سازندگي شده است. او در اين باره مي گويد: "محصولات كشاورزي اگر در بسته بندي هاي مناسب عرضه شوند، بازار بهتر و ارزش بيشتري پيدا مي كنند. به همين دليل قصد داريم در روستا يك كارگاه بسته بندي بسازيم و دستگاه صنايع تبديلي بسته بندي بخريم، تسهيلات لازم را هم دريافت كرده ايم. اگر بتوانيم برند مناسبي براي زعفران توليدي روستا به ثبت برسانيم و محصولات را به خوبي بسته بندي كنيم، به راحتي مي توانيم زعفران را به عراق صادر كنيم."
نابينايي را به عنوان يك مانع به رسميت نمي شناسم
آيا اين رسيدگي به اين همه مشغله با وجود نابينايي، براي ناهيد شيخي پور كار سختي نيست؟ او در پاسخ تاكيد مي كند: "هيچ وقت نابينايي خودم را به عنوان يك مانع در برابر رسيدن به موفقيت، به رسميت نشناختم. بلكه اعتقادم براين است هر كس بخواهد كاري را به سرانجام برساند، حتما مي تواند، فقط كافي است تلاش و همت لازم را بكار بگيرد. من هم با توكل بر خدا و پشتيباني خانواده وهمياري دوستان در روستا اقدام به راه اندازي كسب وكار براي دختران روستايي كردم و خوشبختانه تا به حال هم موفق بوده ايم."
خانم شيخي پور مي افزايد: "اگر اهل كار باشيم، كار زياد است! در غير اين صورت اگر فكر كنيم كه منظور از كار همان پشت ميزنشيني و استخدام است، آينده اي جز شكست در انتظارمان نخواهد بود. ايران خاك حاصلخيزي دارد، لااقل در روستا كه اغلب مردم زمين كشاورزي در اختيار دارند، بي كاري معنايي ندارد. با حضور در دوره هاي آموزشي كه جهاد كشاورزي، بسيج سازندگي، سازمان فني و حرفه اي، بهزيستي و انجمن نابينايان برگزار مي كنند حتما مي توان راهي براي درآمدزايي كسب كرد."
او اضافه مي كند: "تكليف انسان هايي كه نقص عضو ندارند كه روشن است، آن ها اساسا حق ندارند كه به موفقيت نرسند. اما مي خواهم به افرادي كه مانند خودم از نعمت ديدن محرومند تاكيد كنم كه اگر استعدادهاي دروني خودشان را بيابند، با توكل برخدا به هر هدفي كه اراده كنند، خواهند رسيد."
ناهيد شيخي پور درباره تحصيلاتش، مي گويد: "من به صورت مادرزادي نابينا بودم. از وقتي كه يادم مي آيد دوست داشتم مثل ساير بچه ها باشم و دلم نمي خواست نقص عضو باعث عقب ماندنم از ديگران شود. به همين دلیل با وجود مشقت هاي زياد با همه توان درس مي خواندم. در روستا امكاناتي براي تحصيل يك فرد نابينا وجود نداشت و رفت و آمد به شهر هم برايم مشكل بود. بنابراين بعد از يادگيري خط بريل به صورت آزاد و بدون معلم مطالعه و تمرين مي كردم و در نهايت سال 84 از طريق آموزش از راه دور ديپلم گرفتم."
قاليبافي در تاريكي
او درباره نحوه ورودش به عرصه توليد و كسب و كار مي گويد: "با توجه به نابينايي ام، متوجه شدم كه يكي از حوزه هايي كه بهتر مي توانم در آن فعاليت كنم، عرصه صنايع دستي و قالي بافي است. كار قالي بافي را از سال ۸۱ با كمك سازمان جهاد كشاورزي شروع و با توجه به علاقه اي كه داشتم در مدت يك هفته به طور كامل ياد گرفتم. در سال ۸۲ در تهران با نقشه برجسته قالي بافي ويژه نابينايان آشنا شدم و با كمك يك مربي دلسوز به نام خانم برنا همه قواعد آن را فرا گرفتم. از آن تاريخ تا امروز تابلو فرش هاي زيادي بافتم و فروختم، تعدادي از آنها را هم به موزه فرش تهران فرستادم و يكي از آنها را در جريان سفر مقام معظم رهبري به كرمانشاه به ايشان هديه كردم. براي بافتن قالي و تابلو فرش ابتدا توسط دوستانم كار نقشه خواني انجام مي شود سپس خودم با استفاده از دستگاه تايپي كه از طريق استانداري و بهزيستي در اختيارم قرار گرفته، به خط بريل تبديل مي كنم و با كدگذاري براي رنگ ها به راحتي كار بافتن را انجام مي دهم."
ناهيد شيخي پور مي افزايد: "از درآمد كار قاليبافي راضي هستم اما دوست داشتم براي بيكاري اعضاي خانواده و نيز مردم روستا به ويژه در فصل زمستان كه كشاورزي از رونق مي افتد، فكري بكنم. به همين دليل بعد از گذراندن دوره هاي پرورش قارچ و توليد ورمي كمپوست به همراه زنان روستايي كارگاه توليد قارچ و كمپوست راه اندازي كرديم. در همين كارگاه كار فرآوري زيتون و توليد عرقيات گياهي را هم انجام مي دهيم و سود خوبي دارد."
كشت زعفران زندگي مان را تغيير داد
كشت زعفران يكي ديگر از عرصه هاي فعاليت خانم شيخي پور است. او در اين باره مي گويد: "با مطالعاتي كه انجام دادم متوجه شدم كه از يك سو كشت زعفران درآمد بسيار زيادي دارد و از سوي ديگر با خاك و آب و هواي روستاي ما سازگار است. به همين دليل در زمين هاي خانوادگي كار كشت زعفران را هم شروع كردم و علاوه بر آن به ساير روستائيان هم توصيه كردم كه زعفران بكارند. ترويج كشت زعفران باعث تغيير سطح زندگي مردم روستاي "شاهيني" شد و از اين بابت خيلي خوشحالم. در كشت زعفران از كود توليدي كارگاه استفاده مي كنيم، استفاده از كود ارگانيك و 100 درصد طبيعي ورمي كمپوست هم ميزان محصول توليدي را افزايش داده و هم كيفيت بهتري رقم زده است."
ناهيد شيخي پور به همراه جمعي از زنان روستايي براي راه اندازي كارگاه بسته بندي محصولات كشاورزي موفق به دربافت تسهيلات حمايتي از جهاد سازندگي، صندوق مهر و بسيج سازندگي شده است. او در اين باره مي گويد: "محصولات كشاورزي اگر در بسته بندي هاي مناسب عرضه شوند، بازار بهتر و ارزش بيشتري پيدا مي كنند. به همين دليل قصد داريم در روستا يك كارگاه بسته بندي بسازيم و دستگاه صنايع تبديلي بسته بندي بخريم، تسهيلات لازم را هم دريافت كرده ايم. اگر بتوانيم برند مناسبي براي زعفران توليدي روستا به ثبت برسانيم و محصولات را به خوبي بسته بندي كنيم، به راحتي مي توانيم زعفران را به عراق صادر كنيم."
نابينايي را به عنوان يك مانع به رسميت نمي شناسم
آيا اين رسيدگي به اين همه مشغله با وجود نابينايي، براي ناهيد شيخي پور كار سختي نيست؟ او در پاسخ تاكيد مي كند: "هيچ وقت نابينايي خودم را به عنوان يك مانع در برابر رسيدن به موفقيت، به رسميت نشناختم. بلكه اعتقادم براين است هر كس بخواهد كاري را به سرانجام برساند، حتما مي تواند، فقط كافي است تلاش و همت لازم را بكار بگيرد. من هم با توكل بر خدا و پشتيباني خانواده وهمياري دوستان در روستا اقدام به راه اندازي كسب وكار براي دختران روستايي كردم و خوشبختانه تا به حال هم موفق بوده ايم."
خانم شيخي پور مي افزايد: "اگر اهل كار باشيم، كار زياد است! در غير اين صورت اگر فكر كنيم كه منظور از كار همان پشت ميزنشيني و استخدام است، آينده اي جز شكست در انتظارمان نخواهد بود. ايران خاك حاصلخيزي دارد، لااقل در روستا كه اغلب مردم زمين كشاورزي در اختيار دارند، بي كاري معنايي ندارد. با حضور در دوره هاي آموزشي كه جهاد كشاورزي، بسيج سازندگي، سازمان فني و حرفه اي، بهزيستي و انجمن نابينايان برگزار مي كنند حتما مي توان راهي براي درآمدزايي كسب كرد."
او اضافه مي كند: "تكليف انسان هايي كه نقص عضو ندارند كه روشن است، آن ها اساسا حق ندارند كه به موفقيت نرسند. اما مي خواهم به افرادي كه مانند خودم از نعمت ديدن محرومند تاكيد كنم كه اگر استعدادهاي دروني خودشان را بيابند، با توكل برخدا به هر هدفي كه اراده كنند، خواهند رسيد."
نظرات بینندگان