هدفمندسازي يارانه ها، چرخش از توسعه سرمايهسالارانه به پيشرفت عادلانه
طرح هدفمند كردن يارانهها، پس از چند سال بحث و بررسي و ماهها مجادله، سرانجام به اجراي حساسترين مرحله خود رسيد. ضرورت اجراي اين طرح، تقريبا از سوي اكثر قريب به اتفاق صاحبنظران اقتصادي مورد تأييد است و جسارت "محمود احمدينژاد " در پيشگام شدن براي اجراي آن تحسينبرانگيز. هرچند برخي چهرهها و جريانهاي سياسي داخلي، به ناكامي دولت در اجراي اين طرح و نتايج سياسي حاصل از آن چشم اميد دوختهاند و در اين مسير، منافع شخصي و سياسي را بر منافع ملي ترجيح ميدهند، اما بهنظر ميرسد عموم مردم جامعه و جريانهاي سياسي مختلف و حتي مراجع بزرگوار تقليد، با وجود تحمل سختيها و برخي انتقادها به عملكرد دولت احمدينژاد، به نتايج مبارك حاصل از اجراي موفقيتآميز آن اميدوارند و در اين مسير، همراه و هم گام هستند.
آنچه اما بهنظر ميرسد در اين مسير بايد مورد توجه قرار گيرد، عبارتند از:
1. تغيير قيمتها از سوي دولت بيترديد موجي از افزايش قيمتها در اكثر كالاها و خدمات را به راه مياندازد. اين مسأله از سوي تمامي اقشار اجتماعي قابلفهم و درك است. آنچه در اين ميان حايز اهميت فوقالعاده است، كنترل ميزان و نرخ تورم حاصل از افزايش قيمتها در جامعه است كه بخش قابلملاحظهاي از آن، نه اقتصادي كه ناشي از تحولات رواني جامعه است؛ بهويژه اينكه تلاشهايي براي برهمزدن آرامش رواني جامعه مشاهده ميشود. كنترل رواني جامعه پيچيده ايراني در اين شرايط، بيش از هرچيز از مسير توجيه هرچه بيشتر اجتماعي و فراخوان براي همكاري و همراهي ملي ميسر است و هرگونه سلب اعتماد و عدم صداقت و شفافيت با مردم هوشمند ايراني، كه از تجربههاي تاريخي گرانسنگي برخوردار هستند و از قبل از سر گذراندن مسايل و مشكلات زياد، در مهمترين چهارراه استراتژيك جهان، بهخوبي قادر به شناسايي دوستان و دشمنان خود هستند، ضربهاي به اجراي موفقيتآميز اين طرح خواهد زد.
2. هرچند گريزي از اجراي اين طرح نيست، اما اجراي آن تنها با رعايت آستانه تحمل اقشار گوناگون اجتماعي، درست و ميسر ميشود و هرگونه عبور از آستانه تحمل هركدام از اقشار اجتماعي يا دهكهاي اقتصادي؛ خلاف عقلانيت، شريعت و اخلاق است. به همين دليل، رشد روز به روز آستانه تحمل و رعايت آن در تغيير وضعيت اقتصادي و به تبع آن اجتماعي، لازم و ضروري است. بهعبارتي خرد شدن هيچيك از اقشار اجتماعي در زير چرخ اصلاحات اقتصادي، بههر دليلي پذيرفتي نيست و عدم توجه به اين نكته يكي از مشكلات و چالشهاي اصلي سياستهاي توسعه اقتصادي در ايران، در سالهاي گذشته بوده است.
3. دو رويكرد اصلي اين طرح، توزيع عادلانه و استفاده درست از منابع ملي است. توجه همواره به اين دو رويكرد از سوي دولتمردان و درك آن از سوي مردم، لازم و ضروري است. توجه پيوسته دولتمردان به اين رويكردها، به وضع تصميمهاي همجهت منجر خواهد شد و درك آن از سوي مردم به اجراي صحيح و درست آن ميانجامد. در اين ميان مشاهده هرگونه هدردهي منابع ملي از سوي مردم ويا توسط دستگاههاي دولتي و حكومتي؛ و يا عدم برخورد منصفانه، عادلانه و همهجانبه با مفاسد اقتصادي توسط دستگاههاي قضايي، منجر به نارضايتي اجتماعي و عدم همراهي مردم ميشود. به همين دليل تحت فشار قرار دادن همزمان دولت، براي بهرهوري بيشتر و دستگاه قضا براي برخورد عادلانه با مفاسد اقتصادي، لازم و ضروري است تا مردم فشارهاي ناشي از اصلاحات اقتصادي را بهتر و اميدوارانهتر تحمل كنند.
با اينهمه، تغيير مسير دولت جمهوري اسلامي از مسير "توسعه اقتصادي سرمايهسالارانه " به "پيشرفت اقتصادي عادلانه " امر مباركي است كه در صورت تداوم، جراحتهاي اجتماعي- فرهنگي ناشي از سياستهاي توسعه اقتصادي در دو دهه گذشته را درمان ميكند و جامعه اسلامي ايراني را، نه بهعنوان بخشي از حلقههاي نظام سرمايهداري، كه به جايگاه پيشقراول شكلدهندگان تمدن جديد اسلامي ميرساند.
انتهای پیام/70