نخست وزیری که مسئول روسپیخانه شاه بود/ فسادهای اخلاقی و اداری عَلم در دانشگاه شیراز
علم پس از استعفا از نخست وزیری، در اسفند 1342، به ریاست دانشگاه پهلوی شیراز منصوب شد واین سمت را تا 1345 حفظ كرد.
به گزارش شیرازه به نقل از میزان، در طول 37
سال رژیم منحوس پهلوی دوم، بیش از 50 دولت مستعجل به روی کار آمدند؛
دولتهایی متزلزل با نخست وزیرانی بی اراده و مسلوب الاختیار که وجه مشترک
همه آنها فساد اخلاقی و سیاسی و اقتصادی و ارتکاب اعمال منافی عفت عمومی و
مغایر با هنجارها و ارزشهای جامعه بود.
یکی از نخست وزیران عصر پهلوی دوم که از نزدیکان محمدرضا پهلوی نیز محسوب میشد، اسدالله علم بود؛ فردی که از تیر 1341 تا اسفند 1342 متصدی سمت نخست وزیری بود و پس از آن نیز به وزارت دربار منصوب شد تا تدارکاتچی اعمال شنیع و مفسدههای شاه ملعون باشد.
اسدالله علم در 1298 شمسی در بیرجند متولد شد؛ پدر وی ملقب به «شوكت الملک» از مزدوران رضاخان قزاق بود که نقش ویژهای در اعمال غاصبانه وی داشت. علم با اعمال نفوذ پدرش در سال 1323 پیشكار مخصوص محمدرضا پهلوی شد و این سمت را تا اواسط 1326 حفظ كرد.
نقش عَلم در کودتای 28 مرداد
پس از کشته شدن رزمآرا ونخست وزیری مصدق، علم از سوی شاه سرپرست اداره املاك ومستغلات پهلوی شد. او درجریان كودتای 28 مرداد 1332 كه به سقوط دولت مصدق انجامید، با عوامل جاسوسی انگلیس ازجمله برادران رشیدیان و شاپور ریپورتر هماهنگ بود و پس از كودتا وقدرت گرفتن شاه نیز در حلقه مشاوران پهلوی دوم درآمد.
پس از كنارهگیری فضل الله زاهدی از سمت نخست وزیری در فروردین 1334، علم در كابینه حسین علاء وزیر كشور شد. او در این سمت كه تا فروردین 1336 ادامه داشت، استانداران و فرمانداران سراسر كشور را تعویض كرده و عناصر مورد اعتماد شاه را جایگزین ساخت. وی در همین دوره انتخابات مجلس نوزدهم را برگزار كرد. كنترل و جلوگیری از انتشار مطبوعات مخالف از دیگر اقدامات وی در مقام وزارت كشور بود. لایحه تأسیس ساواك نیز در همین دوره تهیه و تقدیم مجلس شد.
با تشكیل كابینه منوچهر اقبال در فروردین 1336، علم در 27 اردیبهشت همان سال «حزب مردم» را درچارچوب تحقق سیاستهای انگلیس در ایران تشكیل داد. اما ریاست وی بر این حزب تنها تا پایان دوران نخست وزیری اقبال ـ شهریور 1339 ـ دوام یافت و به دنبال افتضاحات انتخابات تابستان 1339 مجبور به استعفا از دبیركلی حزب مردم شد.
علم پس از عزل علی امینی از مقام نخست وزیری، در تیر 1341 مأمور تشكیل كابینه شد و تا اسفند 1342 عهدهدار این سمت بود.
لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی
مهمترین رویداد این دوره تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی بود. این لایحه به دلیل آنكه ماهیت ضداسلامی داشت مورد اعتراض شدید روحانیون به ویژه امام خمینی(ره) قرار گرفت و اوجگیری مخالفتهای مردمی سبب شد تا علم از اصرار بر تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی عقب نشینی كرده و لغو آن را در آذر 1341 اعلام نماید.
برگزاری رفراندم ششم بهمن 1341 و تحریم آن توسط مردم، كشتار طلاب در مدرسه فیضیه قم در فروردین 1342، بازداشت حضرت امام خمینی در 15 خرداد 1342 و سپس سركوب خونین قیام پانزده خرداد از دیگر رویدادهای عمده دوران نخست وزیری علم بود.
فسادهای اخلاقی و اداری عَلم در دانشگاه شیراز
علم پس از استعفا از نخست وزیری، در اسفند 1342، به ریاست دانشگاه پهلوی شیراز منصوب شد واین سمت را تا 1345 حفظ كرد . او در این سمت مفاسد اخلاقی و اداری فراوانی را مرتكب شد كه خشم دانشجویان را بر انگیخت .وی سپس در 19 آبان این سال وزیر دربار شد. وی همزمان چندین مقام تشریفاتی دیگر از جمله آجودانی مخصوص محمدرضا شاه، نمایندگی ویژه شاه در هیأت مدیره بنیاد پهلوی، عضویت درهیأت مدیره بنگاه ترجمه و نشر كتاب، مدیریت عامل كمیته پیكار با بیسوادی، عضویت در هیأت مدیره سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی و دبیركلی «حزب مردم« را به تدریج برعهده گرفت. با این حال وزارت دربار مهمترین شغل سیاسی وی بود.
اختیارات ویژه عَلم در وزارت دربار
علم در دوران حاكمیت خود بر وزارت دربار در بسیاری از تصمیمگیریهای كشور دخالت میكرد. او در این سمت محرك شاه در بركناری پاكروان رئیس ساواك و انتصاب نصیری به ریاست این سازمان بود. با این انتصاب، سازمان اطلاعات و امنیت كشور به مراتب بیشتر از گذشته تحت كنترل و نظارت مستقیم دربار شاه درآمد. در مراحل بعد به تدریج وزارتخانههای خارجه، دفاع، كشور و نفت نیز تحت نفوذ و كنترل مستقیم دربار درآمدند. علم به عنوان تنظیم كننده این نوع ارتباط، در تمام سالهای وزارت خود در دربار، رابطه با مأموران سیاسی و اطلاعاتی انگلیس را در ایران حفظ كرد. او در این سالها عامل تحكیم منافع انگلیس در ایران بود و بادولتمردان و سفرای امریكا نیز رابطه صمیمانهای برقرار كرده بود.
اقدامات جاسوسی عَلم در شبکه "بدامن"
علم از عوامل فعال یكی ازشبكههای جاسوسی و اطلاعاتی بود كه توسط وی و «شاپور ریپورتر» در همسوئی با اقدامات امریكا و انگلیس، ساقط كردن دولت مصدق را برعهده داشت. این شبكه تحكیم پایههای سلطنت پهلوی را هدف خود قرار داده بود و در دو دهه پایانی عمر رژیم پهلوی نقشی فعال اما پنهان در عرصه سیاسی و اجتماعی و اقتصادی كشور داشت. وی در شبكه «بدامن» توانست با تطمیع، بسیاری از عناصری را كه در مسائل احزاب و گروههای سیاسی صاحبنظر بودند تحت نفوذ خود درآورد. شبكه «بدامن» به مرور چنان گسترش یافت كه با شبكههای جاسوسی امریكا (سیا)، انگلیس (اینتلیجنس سرویس) و اسرائیل (موساد) پیوند خورد و در كلیه شئون سیاسی واقتصادی و فرهنگی كشور نقش خود را ماهرانه ایفا نمود. این شبكه زمینهساز توسعه نفوذ صهیونیستها در ایران و عامل افتتاح سفارت اسرائیل در تهران بود.
یکی از ویژگیهای علم که وی را به شاه ملعون بسیار نزدیک کرده بود، زنبارگیها و بی بندوباریهای او بود؛ علم در زمانی که وزارت دربار را عهده دار بود علاوه بر اعمال نفوذ در دستگاه های امنیتی و مالی رژیم پهلوی، مسئولیت روسپی خانه شاه ملعون را نیز برعهده داشت و به نوعی تدارکاتچی اعمال شنیع و فسادهای لجام گسیخته وی بود؛ علم در سراسر کتاب خاطراتش به مسئولیت خطیری که شاه ملعون به عهدهاش گذاشته بود اشاره میکند و آن مسئولیت خطیر را گزینش زنان و دختران زیباروی ایرانی و فرنگی برای محافل و بساط تعیش شاه ملعون معرفی میکند.
در بخشی از کتاب خاطرات علم چنین آمده است: "به جای آن که به دفتر بروم یک دختر خانم امریکایی را ملاقات کردم و دو ساعتی را با اوگذراندم. بسیار خجل بودم که از وقتم دزیدهام و بیچاره مردم معطل اند که مرا ببینند. چه باید کرد؟ نفس عماره (کذا) است و گاه مسلط. (ص ۳۴ کتاب خاطرات علم).او خطاب به شاه گفت : یک میهمان رسیده است که عکسش همراه است. ملاحظه فرمودند و چون شاهنشاه شیفته ... هستند فرمودند بعد از ظهر باید او را قطعا ببینم" (ص ۴۲).
یکی از نخست وزیران عصر پهلوی دوم که از نزدیکان محمدرضا پهلوی نیز محسوب میشد، اسدالله علم بود؛ فردی که از تیر 1341 تا اسفند 1342 متصدی سمت نخست وزیری بود و پس از آن نیز به وزارت دربار منصوب شد تا تدارکاتچی اعمال شنیع و مفسدههای شاه ملعون باشد.
اسدالله علم در 1298 شمسی در بیرجند متولد شد؛ پدر وی ملقب به «شوكت الملک» از مزدوران رضاخان قزاق بود که نقش ویژهای در اعمال غاصبانه وی داشت. علم با اعمال نفوذ پدرش در سال 1323 پیشكار مخصوص محمدرضا پهلوی شد و این سمت را تا اواسط 1326 حفظ كرد.
نقش عَلم در کودتای 28 مرداد
پس از کشته شدن رزمآرا ونخست وزیری مصدق، علم از سوی شاه سرپرست اداره املاك ومستغلات پهلوی شد. او درجریان كودتای 28 مرداد 1332 كه به سقوط دولت مصدق انجامید، با عوامل جاسوسی انگلیس ازجمله برادران رشیدیان و شاپور ریپورتر هماهنگ بود و پس از كودتا وقدرت گرفتن شاه نیز در حلقه مشاوران پهلوی دوم درآمد.
پس از كنارهگیری فضل الله زاهدی از سمت نخست وزیری در فروردین 1334، علم در كابینه حسین علاء وزیر كشور شد. او در این سمت كه تا فروردین 1336 ادامه داشت، استانداران و فرمانداران سراسر كشور را تعویض كرده و عناصر مورد اعتماد شاه را جایگزین ساخت. وی در همین دوره انتخابات مجلس نوزدهم را برگزار كرد. كنترل و جلوگیری از انتشار مطبوعات مخالف از دیگر اقدامات وی در مقام وزارت كشور بود. لایحه تأسیس ساواك نیز در همین دوره تهیه و تقدیم مجلس شد.
با تشكیل كابینه منوچهر اقبال در فروردین 1336، علم در 27 اردیبهشت همان سال «حزب مردم» را درچارچوب تحقق سیاستهای انگلیس در ایران تشكیل داد. اما ریاست وی بر این حزب تنها تا پایان دوران نخست وزیری اقبال ـ شهریور 1339 ـ دوام یافت و به دنبال افتضاحات انتخابات تابستان 1339 مجبور به استعفا از دبیركلی حزب مردم شد.
علم پس از عزل علی امینی از مقام نخست وزیری، در تیر 1341 مأمور تشكیل كابینه شد و تا اسفند 1342 عهدهدار این سمت بود.
لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی
مهمترین رویداد این دوره تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی بود. این لایحه به دلیل آنكه ماهیت ضداسلامی داشت مورد اعتراض شدید روحانیون به ویژه امام خمینی(ره) قرار گرفت و اوجگیری مخالفتهای مردمی سبب شد تا علم از اصرار بر تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی عقب نشینی كرده و لغو آن را در آذر 1341 اعلام نماید.
برگزاری رفراندم ششم بهمن 1341 و تحریم آن توسط مردم، كشتار طلاب در مدرسه فیضیه قم در فروردین 1342، بازداشت حضرت امام خمینی در 15 خرداد 1342 و سپس سركوب خونین قیام پانزده خرداد از دیگر رویدادهای عمده دوران نخست وزیری علم بود.
فسادهای اخلاقی و اداری عَلم در دانشگاه شیراز
علم پس از استعفا از نخست وزیری، در اسفند 1342، به ریاست دانشگاه پهلوی شیراز منصوب شد واین سمت را تا 1345 حفظ كرد . او در این سمت مفاسد اخلاقی و اداری فراوانی را مرتكب شد كه خشم دانشجویان را بر انگیخت .وی سپس در 19 آبان این سال وزیر دربار شد. وی همزمان چندین مقام تشریفاتی دیگر از جمله آجودانی مخصوص محمدرضا شاه، نمایندگی ویژه شاه در هیأت مدیره بنیاد پهلوی، عضویت درهیأت مدیره بنگاه ترجمه و نشر كتاب، مدیریت عامل كمیته پیكار با بیسوادی، عضویت در هیأت مدیره سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی و دبیركلی «حزب مردم« را به تدریج برعهده گرفت. با این حال وزارت دربار مهمترین شغل سیاسی وی بود.
اختیارات ویژه عَلم در وزارت دربار
علم در دوران حاكمیت خود بر وزارت دربار در بسیاری از تصمیمگیریهای كشور دخالت میكرد. او در این سمت محرك شاه در بركناری پاكروان رئیس ساواك و انتصاب نصیری به ریاست این سازمان بود. با این انتصاب، سازمان اطلاعات و امنیت كشور به مراتب بیشتر از گذشته تحت كنترل و نظارت مستقیم دربار شاه درآمد. در مراحل بعد به تدریج وزارتخانههای خارجه، دفاع، كشور و نفت نیز تحت نفوذ و كنترل مستقیم دربار درآمدند. علم به عنوان تنظیم كننده این نوع ارتباط، در تمام سالهای وزارت خود در دربار، رابطه با مأموران سیاسی و اطلاعاتی انگلیس را در ایران حفظ كرد. او در این سالها عامل تحكیم منافع انگلیس در ایران بود و بادولتمردان و سفرای امریكا نیز رابطه صمیمانهای برقرار كرده بود.
اقدامات جاسوسی عَلم در شبکه "بدامن"
علم از عوامل فعال یكی ازشبكههای جاسوسی و اطلاعاتی بود كه توسط وی و «شاپور ریپورتر» در همسوئی با اقدامات امریكا و انگلیس، ساقط كردن دولت مصدق را برعهده داشت. این شبكه تحكیم پایههای سلطنت پهلوی را هدف خود قرار داده بود و در دو دهه پایانی عمر رژیم پهلوی نقشی فعال اما پنهان در عرصه سیاسی و اجتماعی و اقتصادی كشور داشت. وی در شبكه «بدامن» توانست با تطمیع، بسیاری از عناصری را كه در مسائل احزاب و گروههای سیاسی صاحبنظر بودند تحت نفوذ خود درآورد. شبكه «بدامن» به مرور چنان گسترش یافت كه با شبكههای جاسوسی امریكا (سیا)، انگلیس (اینتلیجنس سرویس) و اسرائیل (موساد) پیوند خورد و در كلیه شئون سیاسی واقتصادی و فرهنگی كشور نقش خود را ماهرانه ایفا نمود. این شبكه زمینهساز توسعه نفوذ صهیونیستها در ایران و عامل افتتاح سفارت اسرائیل در تهران بود.
یکی از ویژگیهای علم که وی را به شاه ملعون بسیار نزدیک کرده بود، زنبارگیها و بی بندوباریهای او بود؛ علم در زمانی که وزارت دربار را عهده دار بود علاوه بر اعمال نفوذ در دستگاه های امنیتی و مالی رژیم پهلوی، مسئولیت روسپی خانه شاه ملعون را نیز برعهده داشت و به نوعی تدارکاتچی اعمال شنیع و فسادهای لجام گسیخته وی بود؛ علم در سراسر کتاب خاطراتش به مسئولیت خطیری که شاه ملعون به عهدهاش گذاشته بود اشاره میکند و آن مسئولیت خطیر را گزینش زنان و دختران زیباروی ایرانی و فرنگی برای محافل و بساط تعیش شاه ملعون معرفی میکند.
در بخشی از کتاب خاطرات علم چنین آمده است: "به جای آن که به دفتر بروم یک دختر خانم امریکایی را ملاقات کردم و دو ساعتی را با اوگذراندم. بسیار خجل بودم که از وقتم دزیدهام و بیچاره مردم معطل اند که مرا ببینند. چه باید کرد؟ نفس عماره (کذا) است و گاه مسلط. (ص ۳۴ کتاب خاطرات علم).او خطاب به شاه گفت : یک میهمان رسیده است که عکسش همراه است. ملاحظه فرمودند و چون شاهنشاه شیفته ... هستند فرمودند بعد از ظهر باید او را قطعا ببینم" (ص ۴۲).
نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
بنظرم سایتتون بجای اینکه گذشته هایی که دیگه تموم شده را ورق بزند به بررسی حقایق موجود جامعه بپردازد