با «آقای جدولی» ایران آشنا شوید
آرایشگر محل مرا جدولی کرد
«علی حاجیلی» پیرمرد ۶۵ سالهای است که بیش از دوسوم عمر خود را به حل کردن جدول گذرانده است. به قول خودش دیپلم قدیم طبیعی (تجربی) دارد و سالها در شغل فنی فعالیت میکرده و الان هم که بازنشسته شده و صاحب پنج فرزند و شش نوه شده، به نویسندگی و شاعری روی آورده است. داستان آقای جدولی شدن آقای حاجیلی به ایام نوجوانی او برمیگردد. «ما در جنوبیترین قسمت تهران در محلهای در غرب فرودگاه قلعهمرغی زندگی میکردیم. در آغاز دوران جوانی توسط یکی از دوستانم به حل جدول گرایش پیدا کردم؛ اما داستان وابستگیام به جدول به سلمانی محله ما برمیگردد. آرایشگری در محل ما بود که ایشان مجله اطلاعات هفتگی برای مشتریانش میخرید. به دلیل اینکه او دسترسی به مجله نداشت، از من درخواست میکرد که از سر پل جوادیه فعلی برای او مجله بخرم. من هم به این شرط برای او مجله میخریدم که جدولش برای من باشد! همین سلمانی بزرگترین انگیزه من شد برای حل جدول.»
باسواد بودن پدر و مانوس بودن او با روزنامه، روزبهروز علاقه آقای حاجیلی را به جدول بیشتر میکند. «پدرم با اینکه دامدار بود، باسواد بود و به روزنامه علاقه داشت؛ برای همین هر روز روزنامه کیهان و اطلاعات میخرید و من هم از خداخواسته جدولهایش را حل میکردم.»
خانوادهام را معتاد جدول کردم!
ازدواج و زندگی متاهلی هم عادت جدولی آقای حاجیلی را تغییر نداده است. «بعد از ازدواج هم این عادت جدول حل کردن تغییر نکرد و باز هم مهم ترین سرگرمی من و همسرم در دوران متاهلی حل جدول بود. من نه تنها خودم معتاد جدول شدم که حتی خانواده ام را هم معتاد کردم.» آقای حاجیلی صراحتا میگوید که به حل کردن جدول اعتیاد دارد و اگر روزی سه چهار تا جدول حل نکند، روزش شب نمیشود. «من در تمام لحظات زندگی از زمانی که در خانه هستم یا حتی در سفرها همراه خودم جدول میبرم. فقط در بایگانی خانه ام حدود ۳۵۰ جلد مجله جدول حلشده دارم.» به غیر از سودوکو، در حل کردن تمام جدولها استاد است. «غیرممکن است از کنار کیوسک روزنامهفروشی رد شوم یا جایی جدولی ببینم و مبهوت آن نشوم. شاید باورتان نشود؛ اما گاهی از نان شب برایم واجبتر است!»
در خانه مشاعره میکنیم
آقای حاجیلی علاوه بر جدول به شعر و کتاب و نوازندگی هم علاقهمند است و اگر فرصت کنند، با اعضای خانواده حتما مشاعره میکنند. «در خانه ما دیوان تمام شعرا از خیام و حافط و مولانا گرفته تا شاعران معاصر موجود است. اصلا یکی از برنامههای محبوب ما در تلویزیون برنامه مشاعره است و بعد از آن مسابقات تلویزیونی را تماشا میکنیم.» آقای حل جدول میگوید که سرگرمی محبوبش باعث شده که اطلاعات او طی سالها افزایش پیدا کند و او را در نویسندگی و شاعری هم کمک کند: «من دو جلد کتاب درباره فولکلوریک شاهسونها نوشتم. خودم هم اصالتا شاهسونی و آذری هستم. بیشتر اشعارم هم آذری است؛ مگر اشعار مناسبتی.» آقای حاجیلی تا به حال بارها به مناسبت های مختلف برای دوستان و آشنایانش شعر سروده است.
فقط یک جا جدول حل نکردم
اعتیاد آقای حاجیلی به جدول باعث میشود همیشه و همه جا درحال جدول حل کردن باشد؛ همه جا به جز: «تنها جایی که من به فکر حل جدول هم نیفتادم، خانه خدا بود. یعنی حدود ۷۰ تا جدول همراه خودم به مکه بردم؛ اما همان تعداد را حلنشده برگرداندم.» آقای جدولی معتقد است مهمترین راه برای پیشگیری از آلزایمر همین جدول حل کردن است.
«معصومه رمضانی» همسر آقای حاجیلی میگوید از همان ابتدا پا به پای همسر خود جدول حل میکرده و الان که داماد و عروس دار شدند،آنها هم مشتری جدولهای پدر هستند. «از روز اولی که ازدواج کردیم اولین کاری که همسرم کرد این بود که یک کتابخانه در خانه درست کرد. اوضاع در خانه ما به شکلی بود که هیچکس از خانه ما دست خالی بیرون نمیرفت و با جدول و کتاب میرفت. در مهمانی های ما جدول یکی از اجزای پذیرایی به حساب میآید.» آقای حاجیلی الان متخصص حل جدول شده و هر کس از اقوام و فامیل که در حل جدولهایشان به بن بست برسند، به او مراجعه میکنند. «جدول» جز مایحتاج خانواده حاجیلی شده تا جایی که: «ما بیشتر از آنکه برای خورد و خوراک و لباس خود هزینه کنیم؛ برای جدول و کتاب پول میدهیم.»
شهرت آقای حاجیلی آنقدر زیاد شده که: «الان همسر مرا در محله به عنوان آقای جدولی میشناسند و هر موقع بخواهند برای نشریه محلی جدول طراحی کنند، سراغ همسر من میآیند.»