اعتماد نکردن به وعده مستکبرین جزو «اصول امام» است
به گزارش شیرازه به نقل از فارس، آنچه در ادامه میآید بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب درباره «اصول امام» است:
*نگاه کنید ببینید روی چه چیزهایی این مردِ حکیمِ پختهی آگاه تکیه کرده
نگاه کنید به بیانات امام؛ امام، خیلی مرد عمیقی بود، خیلی مرد پُرمغزی بود؛ همینکه معروف است: آنچه در آینه جوان بیند پیر در خشت خام آن بیند
در مورد امام واقعاً صادق بود. آن تحلیلی را که حالا باید جلوی انسان بیاورند، تماشا کند، بخواند، دقّت کند، تا به یک نتیجهی عمقی برسد، این را امام همینطور نگاه که میکرد میفهمید؛ مرد پخته، مرد آگاه. شما نگاه کنید ببینید روی چه چیزهایی این مردِ حکیمِ پختهی آگاه تکیه کرده، آنها اساسِ مسئله است، مسائل اساسی آنها است. اینها را نبایستی بتوانند تغییر بدهند؛ یک شکل مخالفت با نظام و مخالفت با انقلاب مخالفت با این چیزها است. اگر چنانچه در کارهای ما، در حرفهای ما، در جهتگیریها و رویکردهای تبلیغی ما مخالفت با آن مبانی وجود داشته باشد ضدّیّت با انقلاب و ضدّیّت با نظام اسلامی و ضدّیّت با اسلام سیاسیای است که تحقّق پیدا کرده.1394/12/25
بیانات در دیدار اعضای مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم
*اتّکال به قدرت پروردگار و اعتماد به او، موجب میشد که امام بزرگوار در مواضع انقلابی خود صریح باشد
اتّکال به قدرت پروردگار و اعتماد به او، موجب میشد که امام بزرگوار در مواضع انقلابی خود صریح باشد. امام با صراحت صحبت میکرد؛ آنچه را مورد اعتقاد او بود صریح بیان میکرد، چون اتّکاء به خدا داشت، نه اینکه نمیدانست قدرتها بدشان میآید، نه اینکه نمیدانست آنها عصبانی میشوند، میدانست امّا به قدرت الهی، به کمک الهی، به نصرت الهی باور داشت. در برابر حوادث، دچار رودربایستی نشد؛ به یکی از نامهها - امام شاید به دو نامه از نامههای سران مستکبر دنیا یا وابستگان به مستکبر، - که به او نوشته بودند جواب داد، امام به آن نامه، با صراحت تمام، مطلب را جواب داد که همانوقت در صداوسیمای جمهوریاسلامی پخش شد. البتّه امام مؤدّبانه حرف میزد امّا مواضع قاطع و روشن خود را در آن نامهها بیان کرد و این توکّل خود را امام مثل خونی در شریان ملّت جاری کرد؛ ملّت هم اهل توکّل به خدای متعال شد، به نصرت الهی معتقد شد، و در این راه وارد شد. اینکه امام به مستکبرین هیچ اعتمادی و هیچ اعتقادی نداشت، موجب میشد که به وعدههای آنها اعتنائی نکند. رئیسجمهور آمریکا - ریگان، که رئیسجمهور مقتدری هم بود - به امام نامه نوشت و پیغام فرستاد و آدم فرستاد، امام به او اعتنائی نکرد، پاسخی به او نداد و اعتنائی نکرد و وعدهای را که او داده بود، امام به هیچ گرفت.
در یک مورد دیگر، یک وعدهای در مورد پایان جنگ تحمیلی، یکی از دولتهای وابستهی به آمریکا داده بود، بحث صدها میلیارد یا هزار میلیارد در میان بود، امام اعتنائی به آن نکردند، اعتماد نکردند. ما حالا در قضایای گوناگون جاری خودمان داریم همین معنا را لمس میکنیم، میبینیم که چطور نمیشود به وعدهی مستکبرین اعتماد کرد، به حرفهایی که در جلسهی خصوصی میزنند نمیشود اعتماد کرد، این را داریم لمس میکنیم. امام آن را جزوِ خطوط اصلیِ کار خود قرار داد، اعتماد به خدا، بیاعتمادی به مستکبران. این البتّه به معنای قطع رابطهی با دنیا نبود، [چون] سران کشورها به مناسبتهای مختلف برای امام پیام تبریک میفرستادند، امام هم به پیام تبریک آنها جواب میداد. ارتباط اینجوری، در حدّ معمول، مؤدّبانه و محترمانه وجود داشت امّا هیچگونه اعتمادی به مستکبرین و قلدران و تبعه و دنبالهروان آنها وجود نداشت.1394/03/14
بیانات در مراسم بیست و ششمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی رحمهالله
اختلاف امام(ره) با دولت موقت بر سر حضور آمریکایی ها در ایران
[یکی از اصول امام(ره)]در بُعد خارجی [است]. امام صریحاً در جبههی مخالف قلدران بینالمللی و مستکبران قرار داشت، هیچ ملاحظهای نمیکرد. این است که امام در مقابلهی میان قلدران و مستکبران و قدرتهای زورگوی عالم با مظلومان، در جبههی مظلومان بود؛ صریح و بدون ملاحظه و بیتقیّه این را بیان میکرد.
* واژهی «شیطان بزرگ» برای آمریکا یک ابداع عجیبی از سوی امام بود
طرفدار جدّیِّ مظلومان جهان بود. امام با مستکبرین سرِ آشتی نداشت. واژهی «شیطان بزرگ» برای آمریکا، یک ابداع عجیبی از سوی امام بود. امتداد معرفتی و عملی این تعبیر شیطان بزرگ خیلی زیاد است. وقتی شما یک کسی را، یک دستگاهی را شیطان دانستید، معلوم است که باید رفتار شما در مقابل او چگونه باشد، باید احساسات شما نسبت به او چگونه باشد؛ امام تا روز آخر، نسبت به آمریکا همین احساس را داشت؛ عنوان شیطان بزرگ را، هم به کار میبرد، هم از بن دندان اعتقاد به این معنا داشت. در مقابل از اوّل انقلاب کسانی بودند که توجّه نمیکردند که آمریکا عقبهی تغذیهکنندهی رژیم طاغوتی است که بهوسیلهی ملّت ایران برافتاد. ملّت ایران رژیم طاغوت را ساقط کردند، امّا کسانی بودند آن روز که با حضور آمریکاییها، با فعّالیّت آنها - حتّی فعّالیّت برخی از نهادهای آمریکایی - در داخل کشور موافق بودند! اختلاف عمدهی دولت موقّت با امام بزرگوار سر این قضیّه بود؛ ما از نزدیک میدیدیم. آنها توجّه نمیکردند که آمریکا تغذیهکنندهی رژیم طاغوت بود؛ این رژیم حالا برافتاده است امّا آن دستگاه تغذیهکننده هنوز باقی است، فعّال است، اگر به او میدان داده شود، مجال داده شود، دوباره مشغول خواهد شد و ضربه خواهد زد و نقاط ضعف را جستجو خواهد کرد و از آن نقاط ضعف وارد خواهد شد؛ این را توجّه نمیکردند.
*تا آخر، امام علیه آمریکا و دستگاه سیاسی و امنیّتی آمریکا موضع داشت
امام این را میدید، لذا موضعگیری امام در زمینهی مسئلهی لانهی جاسوسی ناشی از همین نگاه و همین دیدگاه بود. در دنیا کسانی به این نقطه توجّه نکردند و ضربهاش را خوردند که حالا نمیخواهیم کسانی را شماتت و ملامت کنیم؛ امّا این ضربهای است که بعضی خوردند، بهخاطر اینکه رژیمهای مرتجع و مستکبر را ساقط کردند، [ولی] عقبهی آنها را نادیده گرفتند. امام این عقبه را از روز اوّل دید، با آن مقابله کرد؛ لذا تا آخر، امام علیه آمریکا و دستگاه سیاسی و امنیّتی آمریکا موضع داشت.
بیانات در مراسم بیست و ششمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی رحمهالله1394/03/14
*امام بزرگوار از اوّل شروع نهضت، همهی حرف خود را صریح، بدون ابهام بیان کرد
امام بزرگوار از اوّل شروع نهضت، همهی حرف خود را صریح، بدون ابهام بیان کرد. از اوّل، امام رژیم طاغوتیِ موروثیِ استبدادیِ سلطنتی را نفی کرد، ملاحظه نکرد؛ از اوّل معلوم بود که امام دنبال یک نظام و یک تشکیلات مردمی است.1392/11/19
بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش
منش و ذات و رفتار دولت ایالات متّحدهی آمریکا، مداخلهگری و سلطهگری است؛ امام در مقابل این، موضع صریح و شفّاف گرفت.1392/11/19
بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش
* شیوه را میتوانند عوض کنند اما اصول باید مستحکم بماند
تاکتیکها را میتوانند عوض کنند، شیوههای کار را میتوانند عوض کنند، [امّا] اصول، همچنان مستحکم باید بماند؛ این راز استحکام انقلاب و راز پیشرفت کشور است.1392/11/19
بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش
یکی از اصول امام(ره) عبارت از: اعتماد به وعدهی الهی و بیاعتمادی به قدرتهای مستکبر، یکی از اصول امام اتّکال به کمک الهی، اعتماد به صدق وعدهی الهی، و نقطهی مقابل، بیاعتمادی به قدرتهای مستکبر و زورگوی جهانی است؛ این یکی از اجزاء مکتب امام است. اتّکال به قدرت الهی؛ خدای متعال وعده داده است به مؤمنین؛ و کسانی که این وعده را باور ندارند در کلام خودِ خداوند لعن شدهاند: وَ لَعنَهُمُ اللَّه،(1) وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِم،(2) آن کسانی که «اَلظّآنّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوءِ عَلَیهِم دائِرَةُ السَّوءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِم وَ لَعَنَهُم وَ اَعَدَّ لَهُم جَهَنَّمَ وَ سآءَت مَصیرًا».(3) اعتقاد به وعدهی الهی، به صدق وعدهی الهی - که فرموده است «اِن تَنصُروا االلهَ یَنصُرکُم»(4) - یکی از ارکان تفکّر امام بزرگوار ما است؛ باید به این وعده اعتماد و اتّکال کرد. نقطهی مقابل، به دلخوشکُنَکهای دشمنان، مستکبران، قدرتهای جهانی، مطلقاً نباید اعتماد کرد؛ این هم در عمل امام، در رفتار امام، در بیانات امام بهطور کامل مشهود است.
این اتّکال به قدرت پروردگار و اعتماد به او، موجب میشد که امام بزرگوار در مواضع انقلابی خود صریح باشد. امام با صراحت صحبت میکرد؛ آنچه را مورد اعتقاد او بود صریح بیان میکرد، چون اتّکاء به خدا داشت، نه اینکه نمیدانست قدرتها بدشان میآید، نه اینکه نمیدانست آنها عصبانی میشوند، میدانست امّا به قدرت الهی، به کمک الهی، به نصرت الهی باور داشت. در برابر حوادث، دچار رودربایستی نشد؛ به یکی از نامهها - امام شاید به دو نامه از نامههای سران مستکبر دنیا یا وابستگان به مستکبر، - که به او نوشته بودند جواب داد، امام به آن نامه، با صراحت تمام، مطلب را جواب داد که همانوقت در صداوسیمای جمهوریاسلامی پخش شد. البتّه امام مؤدّبانه حرف میزد امّا مواضع قاطع و روشن خود را در آن نامهها بیان کرد و این توکّل خود را امام مثل خونی در شریان ملّت جاری کرد؛ ملّت هم اهل توکّل به خدای متعال شد، به نصرت الهی معتقد شد، و در این راه وارد شد.
*ریگان به امام پیغام داد اما امام به هیچ گرفت
اینکه امام به مستکبرین هیچ اعتمادی و هیچ اعتقادی نداشت، موجب میشد که به وعدههای آنها اعتنائی نکند. رئیسجمهور آمریکا - ریگان، که رئیسجمهور مقتدری هم بود - به امام نامه نوشت و پیغام فرستاد و آدم فرستاد، امام به او اعتنائی نکرد، پاسخی به او نداد و اعتنائی نکرد و وعدهای را که او داده بود، امام به هیچ گرفت.
* اعتماد نکردن به وعده مستکبرین جزو اصول امام است
در یک مورد دیگر، یک وعدهای در مورد پایان جنگ تحمیلی، یکی از دولتهای وابستهی به آمریکا داده بود، بحث صدها میلیارد یا هزار میلیارد در میان بود، امام اعتنائی به آن نکردند، اعتماد نکردند. ما حالا در قضایای گوناگون جاری خودمان داریم همین معنا را لمس میکنیم، میبینیم که چطور نمیشود به وعدهی مستکبرین اعتماد کرد، به حرفهایی که در جلسهی خصوصی میزنند نمیشود اعتماد کرد، این را داریم لمس میکنیم. امام آن را جزوِ خطوط اصلیِ کار خود قرار داد، اعتماد به خدا، بیاعتمادی به مستکبران. این البتّه به معنای قطع رابطهی با دنیا نبود، [چون] سران کشورها به مناسبتهای مختلف برای امام پیام تبریک میفرستادند، امام هم به پیام تبریک آنها جواب میداد. ارتباط اینجوری، در حدّ معمول، مؤدّبانه و محترمانه وجود داشت امّا هیچگونه اعتمادی به مستکبرین و قلدران و تبعه و دنبالهروان آنها وجود نداشت.1394/03/14
بیانات در مراسم بیست و ششمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی رحمهالله
*موضع قاطع امام(ره) مقابل شوروی در پی ورود به افغانستان
امام بزرگوار در طول این سالیان دراز از فلسطین حمایت کرد، دفاع کرد. از فلسطین دفاع کرد، از افغانستان دفاع کرد. آن روزی که شورویها وارد افغانستان شدند، با اینکه ما گرفتار دشمنی آمریکا بودیم - دولتها معمولاً در این مواقع که با یک طرف گرفتاری دارند، با طرف دیگر میسازند - امام بزرگوار در همان حال در مقابل شوروی موضع قاطع گرفت، که این موضع قاطع را حتّی بعضی از دولتهایی که گرایش غربی داشتند هم نگرفتند امّا امام بزرگوار بدون هیچ ملاحظهای از ملّت افغانستان حمایت کرد، از ملّت لبنان حمایت کرد، فلسطینیها را با کمال صمیمیّت مورد حمایت خودش قرار داد. این منطق امام است در مورد مقابلهی با استکبار. با این منطق امروز میشود قضایای دنیا را شناسایی کرد، موضع درست را میشود فهمید. امروز ما به همان اندازهای که با رفتار وحشیانه و ظالمانهی جریان داعش در عراق و در سوریه مخالفیم، به همان اندازه با رفتار ظالمانهی پلیس فدرال آمریکا در داخل کشورشان مخالفیم - اینها هر دو مثل هم هستند - به همان اندازه با محاصرهی غزّه که محاصرهی ظالمانهای است علیه مردم مظلوم غزّه مخالفیم، به همان اندازه با بمباران مردم مظلوم و بیپناه یمن مخالفیم، به همان اندازه با سختگیریهایی که علیه مردم بحرین بهوجود میآید مخالفیم، به همان اندازه با حملهی هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا به مردم در افغانستان و در پاکستان مخالفیم. این منطق، منطق امام است. هرجا ظلم هست دو طرف وجود دارد: ظالم و مظلوم؛ ما طرفدار مظلومیم، مخالف با ظالمیم؛ این موضعگیریای است که امام بصراحت انجام میداد و این یکی از خطوط اصلی است.1394/03/14
بیانات در مراسم بیست و ششمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی رحمهالله
*امام در قضیّه مقابلهی با شبکهی صهیونیستی هیچ ملاحظهای نکردند
امام در قضیّهی مقابلهی با شبکهی صهیونیستیِ خطرناکی که بر دنیا میخواهد حکومت بکند، هیچ ملاحظهای نکردند، حرفی را پوشیده نگذاشتند، صراحتاً در مقابل صهیونیسم موضع گرفت.1392/11/19
بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش
نظام سلطه در شکل کامل خود تجسّم و تجسّد پیدا میکند در رژیم و دولت کنونی ایالات متّحدهی آمریکا؛ لذا امام صریحاً در مقابل آمریکا موضع گرفت.1392/11/19
بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش
راز ماندگاری نظام جمهوری اسلامی بر ریل انقلاب و بر خطوط اصلی امام بزرگوار، صراحت بوده است؛ هیچ نبایستی این شفّافیّت را، این صراحت را از دست داد. در مقابل مخالفان، در مقابل دوستان، در مقابل دشمنان، مواضع جمهوری اسلامی باید مواضع شفّافی باشد.1392/11/19
بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش
*محور همه اصول و قواعد کار امام بزرگوار ما در اسلام و مردم خلاصه میشود
محور همه اصول و قواعد کار امام بزرگوار ما در دو چیز خلاصه مىشد: اسلام و مردم. اعتقاد به مردم را هم امام بزرگوار ما از اسلام گرفت.1382/03/14
بیانات در سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره)