شیرازه: در آغاز سال 95 بودیم که رئیس جمهور رسما خبر از برجام های جدیدی داد. برجام هایی که ابتدا سراغ مسئله موشکی و منطقه ای خواهد رفت. این مسئله با واکنش صریح رهبرمعظم انقلاب در حرم رضوی روبرو شد و با صراحت تمام برجام های 2و3 را رد کردند.

اما مسئله تمام نشد، سیاست خارجه دولت یازدهم که براساس تنش زدایی بنا شده بود و حتی از عاشورا درس مذاکره می گرفت و صلح حسنی را پیشنهاد می کرد؛ این بار عملا وارد پروژه برجام منطقه ای شد.

برجام منطقه ای با انفعال وزارت خارجه نسبت به فاجعه منی و کم توجهی نسبت به  کشته شدن 500 حاجی ایرانی اوج گرفته بود. اتفاقی که قلب همه مردم ایران را جریحه دارد کرد و با وجود اینکه مردم داغدیده ایران از دولت درخواست واکنش محکم و جدی داشتند اما بازهم در سایه انفعال و وادادگی وزارت خارجه نه تنها واکنش درخوری نداشتند بلکه موجبات جری تری شدن آل سعود را فراهم کردند.

همین سیاست خارجه واداده که امتحان خود را در هسته ای و فاجعه منی داده بود، نسبت به شیعیان عربستان هم با همین مشی سیاسی وارد شد. که نتیجه آن چیزی جز سرکوب شیعیان عربستان و شهادت شیخ نمر نداشت.

اما همین برجام منطقه ای اخیرا با سفر ظریف به اسلو و دیدار با جان کری دوباره جان گرفت؛ که وب سایت المانیتور مدعی شد ظریف در این دیدار به طرف های آمریکایی گفته است: " ایران ممکن است آماده نشان دادن انعطاف بیشتر برای پیشبرد راه‌حل سیاسی در سوریه باشد"

المانیتور به نقل از ظریف نوشته بود"من همیشه گفته‌ام اگر روی یک فرد متمرکز شویم، هیچ راه‌حلی وجود نخواهد داشت زیرا مساله جمع جبری صفر خواهد بود."

دقیقا یک روز پس از این گزارش المانیتور ظریف، یکی از انقلابی ترین دپیلمات های وزارت خارجه را آن هم در این شرایط حساس منطقه ای عزل کرد.
عزل امیرعبداللهیان موجب خرسندی وابستگان آل سعود و رژیم های دیکتاتور منطقه شد و رسما این برکناری را نشانه عقب‌نشینی ایران از مواضع خود در سوریه، بویژه درباره بقای اسد ارزیابی کردند!

العربیه رسانه آل سعود در این باره نوشت:" عزل عبداللهیان نشان دهنده عزم دولت روحانی برای همکاری با اعراب است و از قول وزارت خارجه آمریکا نوشت که ایران آماده انعطاف‌پذیری درباره اسد است."

اما این پایان ماجرای برجام منطقه ای نبود. بازهم درست یک روز پس از عزل نابهنگام امیر عبداللهیان آل‌خلیفه در حکمی عجیب و خلاف حقوق بین الملل آیت‌الله شیخ عیسی قاسم رهبر شیعیان بحرین را سلب تابعیت کرد و حتی حکم حبس شیخ علی سلمان را به 9 سال افزایش داد و روند دادگاه انحلال جمعیت الوفاق را هم تسریع کرد.

این حماقت آل خلیفه بدون پاسخ نماند. رهبران انقلابی از لبنان و عراق تا مراجع تقلید حاضر در قم همگی به شدت واکنش نشان داده و اعلام کردند نسبت به این مسئله بی تفاوت نخواهند ماند.

اما واکنش فرمانده سپاه قدس ایران، باعث حیرت محافل سیاسی رسانه ای دنیا شد. فردی که اقدامات او و سربازانش در حلب و فلوجه موجبات حیرت و تحسین همگان شده است.سردار قاسم سلیمانی با بیانیه ای حساب شده و انقلابی جور انفعال دستگاه سیاست خارجه که امتحان خود را در بقیه مسائل منطقه پس داده بود را کشید.

سردار سلیمانی در قسمتی از بیانیه خود آورده بود:" یقینا آنها می دانند تجاوز به حریم آیت الله شیخ عیسی قاسم خط قرمزی است که عبور از آن شعله ای از آتش را در بحرین و سراسر منطقه پدید خواهد آورد و برای مردم راهی جز مقاومت مسلحانه باقی نخواهد گذاشت."

بلافاصله این بیانیه بود که در صدر اخبار رسانه های جهان قرار گرفت و حکام دیکتاتور و دست نشانده منطقه و اربابانشان را دچار گیجی و سردرگمی کرد. و اینک این دست بالاتر محور مقاومت است که در منطقه حرف اول را می زند. دست بالاتری که در سوریه و عراق و لبنان خودش را به جهانیان ثابت کرده است و همه می دانند قدرت مقاومت با کسی شوخی ندارد.

از طرفی واکنش قاطعانه سردار سلیمانی در حالی بود که وزارت خارجه در اقدامی منفعلانه تنها یک بیانیه ضعیف و سوال برانگیز منتشر کرد. در این بیانیه تنها به دولت بحرین نسبت به «تخریب همه پلهای ارتباط با مردم و رهبران میانه‌روی این کشور» هشدار داده بود و بعد از آن هم مشاور رسانه ای دولت و معاون سیاسی دفتر رییس جمهور بجای محکومیت آل خلیفه براساس همان جریان فکری_عملی برجام منطقه ای کنایه ای به بیانیه سردار سلیمانی زد.

حال باید گفت دولت تدبیر! بهتر است بجای اینکه دنبال برجام منطقه ای و قفل کردن محور مقاومت باشد، فکر چاره ای برای باز کردن قفل صنعت هسته ای و چرخ های صنعت و معیشت مردم بکند. در این سه سال سیاست خارجه تنش زدا این روحیه قاسم سلیمانی ها بوده که آمریکا را در خلیج فارس ذلیل و خوار و تکفیری ها را در سوریه و عراق زمین گیر کرده است.