استرس داوطلبان و هیجان والدین برای گذر از غولی که شاخهایش شکست
به گزارش شیرازه به نقل از فارس، روز پراسترس و سرشار از هیجانی را آغاز کرده بودند، استرس چهرههایشان از نوع خداحافظی با خانوادهها هم پیدا بود، هر فردی که از مقابل درب یکی از حوزهها میگذشت میتوانست در اولین نگاه داوطلبان کنکور را از میان جمعیت تشخیص دهد.
داوطلبانی که در لحظه ورود به دانشگاه محل آزمون، نگاهی سرشار از امید و آرزو داشتند و شاید آینده خود را در همان دانشگاه یا دانشگاهی مانند آن جستجو میکردند.
آنقدر استرس داشتند که کوچکترین توجهی به محیط اطراف نداشتند و حتی نمیتوانستند از احساساتشان بگویند ولی در همان گفتوگوی چند جملهای از اهدافشان گفتند و از آیندهای که بدون قبولی در کنکور هم میتوانند آن را بسازند.
با تمام افزایش ظرفیتها و صحبتهای مسئولان که از ایجاد ظرفیت برای تمام داوطلبان میگویند باز هم عدهای کنکور را به مانند غولی میبینند که برای تعیین آیندهشان باید از آن گذر کنند.
اما والدینشان گویا آرزوهای دور و درازتری داشتند، برخی فرزندشان را در قامت یک مهندس میدیدند برخی از حالا او را در لباس فارغالتحصیلی تجسم میکردند.
برخی چای و تخمه هم آورده بودند و بساط یک پیکنیک آخر هفتهای فراهم بود.
امروز روز ریاضیها و انسانیها بود، خودشان میگفتند که کنکور تنها کلید موفقیت در زندگی نیست ولی آمدهاند تا محصول یک سال تلاششان را درو کنند و برای رسیدن به هدف مسیر کنکور را هم تجربه کنند شاید جاده آیندهشان از همینجا آغاز شود.
برخی از آنها برای نخستین بار در کنکور شرکت میکنند و برخی دیگر برای چندمین بار به آزمون آمدهاند تا شانس خود را برای کسب رتبه بهتر نسبت به سال یا سالهای گذشته بیازمایند.
برخی حتی با سنهای بالا و موهای سپید برای شرکت در کنکور آمدند.
ساعت 7:30 صبح درب حوزه برگزاری آزمون بسته شد و والدین پشت درهای بسته در انتظار آمدن فرزندانشان بودند.
ذکر خدا وجه اشتراک تمام این والدین بود، برخی بساط چای و میوه هم به همراه آوردند و برخی دیگر از خاطراتشان برای دیگران گفتند.
برخی حتی در خودروی خود به خواب رفته بودند، گویی استرس ناشی از کنکور فرزندان در شب قبل والدین را هم بی خواب کرده بود.
یکی دیر به حوزه رسیده بود و با استرس خواهش میکرد که اجازه دهند در آزمون حاضر شود.
آزمون که آغاز شد ثانیهها برای داوطلبان ارزش طلا پیدا کرد.
در این میان اما عدهای از داوطلبان نیز بودند که اشتهای خوبی داشته و مقادیر زیادی خوراکی و نوشیدنی برای خود آوردند تا در لحظه لحظه کنکور از خوردن آنها بی بهره نباشند.
آزمون که به پایان رسید داوطلبان یکی یکی از حوزه خارج شدند و داوطلبان برای یافتن فرزندانشان از بین جمعیت ایستاده بودند.
نخستین سوالی که خانوادههای نگران پس از خروج فرزندانشان از دانشگاه از آنها میپرسند این سوال است: «چطور بود؟»
برخی کل آزمون را در یک جمله خلاصه کرده و گفتند: «آسان بود».
یکی از داوطلبان سوالات کنکور را مثل آب خوردن دانسته و دیگری گفت: برای کسی که درس خوانده بود سوالات راحتی مطرح شده بود.
برخی از کمی وقت سوالات عمومی گلایه داشتند و برخی از سختی سوالات اختصاصی میگفتند.
انسانیها از سوالات روانشناسی راضی بودند و از سوالات زبان گلایه داشتند.
والدین اما همچنان فرزند خود را به توکل به خدا دعوت کرده و میگفتند مهم تلاش است، منتظر میمانیم تا نتایج اعلام شود.
نتایج اولیه آزمون سراسری سال 95 نیمه دوم مردادماه اعلام میشود و در آن زمان، انتخاب رشته به دغدغه جدید داوطلبان بدل میشود.