کد خبر: ۹۲۸۵
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۵ - ۰۸ اسفند ۱۳۸۹

سياست آمريكا در مقابل قيام مردم بحرين

بحرين يكي از مهمترين متحدين آمريكا در دنياي عرب است و پس از اردن، بحرين ديگر دولت عربي است كه كاخ سفيد نمي‌تواند شاهد تغيير رژيم در آن باشد.

موسسه امريكن اينترپرايز در مقاله‌اي به قلم مايكل رابين نوشت: بحرين كوچكترين كشور عربي دنياست؛ شش كشور را به اندازه بحرين مي‌توان در يكي از ايالت هاي آمريكا جا داد. استقرار ناوگان پنجم نيروي دريايي آمريكا در بحرين، آن را به يكي از مهمترين متحدين ما در دنياي عرب، تبديل كرده است. پس از اردن، بحرين ديگر دولت عربي است كه آمريكا نمي‌تواند شاهد تغيير رژيم در آن باشد.

بحرين از صبغه تاريخي بلندمدت برخوردار بوده است و فرقه‌‌هاي مختلفي در آن ساكن هستند. اين جزيره تا اوايل قرن شانزدهم يكي از استان‌هاي ايران به شمار مي‌رفت. در آن زمان نيروي دريايي پرتغال كه تلاش مي‌كرد از خيلج فارس خود را به هند برساند، اين جزيره را اشغال كرد. حكومت ايران هرگز به صورت كامل با جدايي بحرين كنار نيامد. زماني كه انگليسي‌ها در سال 1970 خليج فارس را ترك كردند، شاه ايران مدعي حكمراني كشورش بر اين جزيره شد.

نزديك به 70 درصد از مردم آن شيعه هستند و تقريباً نيمي از مردم آن در خانه‌هاي خود به زبان فارسي سخن مي‌گويند.

در سال 2007، علي [حسين] شريعتمداري، نماينده رهبر ايران در روزنامه كيهان، دعاوي ايران در مورد بحرين را تجديد كرد و مقامات ايراني پس از آن بار‌ها در مورد اين جزيره سخن گفتند. مقامات ايراني در اظهارات خود از تغيير خليج فارس به يك درياچه ايراني دم مي‌زنند؛ از اين رو آنها درصددند تا حكمرانان سني بحريني را كنار زده و استيلاي ايران بر اين كشور را مجدداً محقق سازند و از اين طريق نفوذ آمريكا را در اين منطقه به پايان برسانند.

بحرين كه به واسطه گذرگاهي به عربستان سعودي متصل مي‌شود، اين كشور را براي خاندان سلطنتي ‌آل‌سعود به خط مقدم رويارويي سني‌ها و شيعيان تبديل كرده است. هر زمان كه ايران از شورش شيعيان در اين كشور حمايت كرده است، نيروهاي نظامي سعودي با عبور از گذرگاه به كمك مقامات بحريني آمده شورش را سركوب كرده‌اند.

قيامي كه امروز شاهد آن هستيم، بنا به تحريك ايران به وجود نيامده است؛ اما با اين حال دولت ايران ممكن است در صدد بهره برداري از آن برآيد. مسئله اصلاحات در مورد بحرين ـ و ديگر دولت‌هاي حاشيه خليج فارس ـ جدي است. لذا اوباما چه تدبيري بايد بينديشد؟

كاخ سفيد و وزارت امور خارجه بايد با استفاده از فرصت پيش‎آمده در جهت توسعه حكومت مشروطه واقعي حركت كنند. بند 33 قانون اساسي بحرين، در واقع رويايي است كه يك ديكتاتور در سر مي‌پروراند. در اين بند فهرستي از امتياز‌هاي خاص پادشاه را مي‌توان يافت.

پادشاهان در مقايسه با جمهوري‌ خواهان بسيار ميانه‌روتر هستند. خاندان سلطنتي بحرين از خصوصيات ناسيوناليستي منحصر به فردي برخوردار است، اما بيش از اين نبايد در رأس قانون قرار گيرند. حكومت‌ها مي‌بايست انتخاب شوند، نه اينكه به واسطه هوا و هوس حاكمان موروثي از كار بركنار گردند. همچنين قانون اساسي هر كشور بايد به نحوي تنظيم گردد كه رهبران ملي را در تصميم‌گيري‌هاي دفاعي گرد هم آورد تا از اين طريق سيستم دفاعي مؤثر فراهم آيد. بايد توجه داشت كه همكاري در عرصه دفاع نيز مستلزم برنامه‌ريزي و تلاش‌هاي بلندمدت مي‌باشد.

رئاليست‌ها ممكن است خواهان بازگشت به گذشته باشند، زماني كه ديكتاتور‌هاي حامي آمريكا، بر كشورها حكمراني مي‌كردند و اهالي كشور خود را براي خدمت به خط مي‌كردند؛ اما بايد قبول كرد كه ديگر آن روزها باز نخواهند گشت.
ايجاد تغييرات لازم در قانون اساسي، نه‎تنها در بحرين بلكه در قطر، امارات متحده عربي، عربستان سعودي و كويت ضروري است. بايد با استفاده از فرصت پيش‎آمده، ثبات را در منطقه تجديد و از رژيم‌هايي كه حضور آنها براي امنيت ملي آمريكا حياتي هستند، محافظت كرد.

انتهای پیام/70

نظرات بینندگان