کد خبر: ۹۴۱۴۰
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۲ - ۲۶ مرداد ۱۳۹۵
حدادعادل:

امروز دلواپس‌تر از همه دلواپسان خود آقای روحانی است

اینکه یک عده‌ای واقعا نگران بودند که در برجام سر ملت ایران کلاه برود نگرانی بجایی بود. در این قضیه دلواپس‌تر از همه دلواپسان خود آقای روحانی است.
به گزارش شیرازه، حدادعادل مشاور عالی رهبر انقلاب در گفت‌وگویی تفصیلی با روزنامۀ اصلاح طلب اعتماد به اظهار نظر دربارۀ موضوعات و مسائل جاری سیاسی کشور پرداخته است که محورهای مهم آن را در زیر می‌خوانیم:

* چه اصولگرا باشیم و چه اصلاح‌طلب هیچ کداممان نباید خلاف استقلال کشور قدمی برداریم و آرمانی داشته باشیم. مسلماً استقلال کشور جزء آرمان‌های ماست.

* اتفاقاتی که افتاده و رای‌گیری‌هایی که در این دو ماهه اخیر شده نشان نمی‌دهد که انتخابات مجلس دهم «شکست اصولگرایان» در انتخابات بوده باشد./ در صدد شناخت نقطه‌های قوت و ضعف خودمان هستیم تا در انتخابات آینده ضعف‌ها را جبران کنیم./ اعتقاد ندارم که در انتخابات اخیر مجلس، شخصیت‌ها تعیین کننده بودند بلکه فضا موثر بود. / یکی از تحلیل‌هایمان در نتیجه‌ای که در تهران گرفتیم این است که دیر به وحدت رسیدیم و فرصت برای سازماندهی به تبلیغات و استفاده از تمام ظرفیت بالقوه‌ای که داشتیم پیدا نکردیم. اگر بتوانیم این را در انتخابات ریاست جمهوری جبران کنیم ممکن است نتیجه دیگری بگیریم.

* یک عده در این قصه برجام به مردم می‌گفتند: «ما نگرانیم» و عده‌ای می‌گفتند: «ما امیدواریم»./ امروز که ماهها از برجام و انتخابات گذشته است مردم بهتر می‌توانند داوری کنند که حق با امیدواران بوده یا دلواپسان./ اینکه یک عده‌ای واقعا نگران بودند که در این قضیه برجام سر ملت ایران کلاه برود نگرانی بجایی بود. حالا هم همین اتفاق افتاده است./ من امروز عقیده دارم که در قضیه برجام دلواپس‌تر از همه دلواپسان خود آقای روحانی است. اگرچه ایشان همچنان در سخنرانی‌ها بر اصل موفقیت برجام تاکید می‌کند اما وقتی که مذاکره‌کننده ارشدی مثل آقای عراقچی به تلویزیون می‌آید و برخلاف همیشه که سعی می‌کرده امید ببخشد می‌گوید که تحریم‌ها روی کاغذ برداشته شده اما در عمل برطرف نشده است، نشان می‌دهد که آنها که نگران بودند حق داشتند اما این حق در فضای انتخابات گم شده بود.

* آیا وقت آن فرا نرسیده است که ما و اصلاح طلبان بنشینیم و مشترکا به درک واحدی در مورد رفتار آمریکا در همین قضیه برجام برسیم؟/ مهم‌تر از این که چه کسی در انتخابات پیروز شود این است که کدامیک از مشکلات کشور حل می‌شود. اینکه دلمان خوش باشد که یکبار ما پیروز می‌شویم و بار دیگر طرف مقابل، یا اینکه چه کسی می‌رود و روی صندلی‌های مجلس می‌نشیند اهمیت ندارد. نشستن بر روی این صندلی‌ها بعد از چند ماه عادی می‌شود. دلخوشی ما باید این باشد که در همه این تلاش‌های سیاسی و غوغاهای سیاسی بتوانیم مشکلی از مشکلات مردم را حل کنیم. واقعا الان بنده نظرم این است که در مجلس این دو جریانی که حضور دارند و حضور هر دو هم قابل توجه است باید تلاش کنند راه حلی برای خروج از رکود پیدا کنند. این نشانه بلوغ سیاسی است./ حرف من این است اگر ما بر سر استقلال با اصلاح طلبان اشتراک نظر داریم امروز باید دوش به دوش هم و دست در دست هم مقابل آمریکا بایستیم.

* من فضای مجلس نهم را فضای چوب لای چرخ دولت نمی‌دانم. این را نه برای خوشایند شما بلکه به عنوان واقعیتی که حس می‌کردم می‌گویم. ممکن است در هر مجلسی چند نفر هم باشند که لحنشان تند باشد یا ادبیاتشان را نپسندیم، ولی رای مجلس که رای آن چند نفر نیست. آن چند نفر هم ممکن است اصولگرا باشند یا اصلاح طلب. واقعا در مجلس نهم بنا بر این نبود که با دولت آقای روحانی مخالفت دائمی و بی‌دلیل باشد. شما همان رای اول مجلس به کابینه آقای روحانی را ببینید. آقای طیب‌نیا بالاترین رای را شاید در تاریخ رای اعتمادها به دست آورد./ بالاخره ببینید در مجلسی که ۲۹۰ نفر عضو آن هستند ممکن است چند نفر هم باشند که یک زبان تندی داشته باشند./ بله. ما خودمان هم بعضی از این رفتارها را نمی‌پسندیدیم./ قبول دارم که لحن بد بود اما همان کسی که لحنش تند بود می‌خواست بگوید که من نگرانم./ من می‌خواهم بگویم که اگر یک کسی دید که عقربی بالای سر شما است و می‌خواهد شما را بگزد. اگر این آدم با لحن بدی به شما این تذکر را بدهد شما باید لحن بد او را به اهمیت هشدارش ببخشید. اگر کسی آمد و با لحن بدی راجع به پر کردن قلب راکتور اراک حرف بدی زد لحن بدش محکوم است ولی او داشت می‌گفت که مراقب باش که این راکتور را از تو می‌گیرند ولی آنچه را که قول دادند به تو نمی‌دهند. این دومی را هم ما ببینیم. عرض من همین است.

* من اگر بخواهم یک فهرستی از تهمت‌هایی که از فتنه ۸۸ تا امروز در همین فضای رسانه‌ای و مجازی به شخص خود من وارد شده عرضه کنم حیرت می‌کنید. اتفاقا این روزها در نظر دارم که یک چیزی در این باب بنویسم چراکه تصور می‌کنم سکوت من باعث می‌شود که بعضی از مردم هم بعضی از حرف‌ها را باور کنند

* در مورد فهرست انگلیسی دوتا حرف بود. یکی اینکه ما دخالت انگلستان را محکوم کردیم که بی بی سی بیاید و مردم را تشویق کند که به این فهرست رای بدهند. این کار درستی هم بود که به انگلیس بفهمانیم حق دخالت در انتخابات ما را ندارد. اما اگر کسی آمد و گفت فلان شخصیتی که در این فهرست است انگلیسی است این به نظرم حرف نابجایی بود

* در مورد آقای هاشمی باید بگویم که هیچ وقت به ایشان در تمام این سال‌هایی که در عرصه سیاست حضور داشتم بی‌احترامی نکرده‌ام اما ما انتظاراتی از آقای هاشمی داریم که برآورده نشدن آنها باعث شده به صورت جدی گله‌مند باشیم. امروز که دختر آقای هاشمی با حکومت دینی ابراز مخالفت می‌کند. ما از آقای هاشمی که برای استقرار حکومت دینی زندان‌های شاه را تحمل کرده انتظار داریم بیاید و موضع بگیرد و اجازه ندهد نزدیکترین افراد به ایشان مهم‌ترین آرمان انقلاب را مخدوش کنند.

* اصولگرایان در حال حاضر در تدارک دستیابی به سازوکاری برای رسیدن به وحدت در مورد انتخابات ریاست‌جمهوری آینده هستند و قبل از اینکه این سازوکار شکل نهایی بگیرد همه اظهار نظرها شخصی است. حالا چه له و چه علیه یک فرد./ اصولگرایان مصمم هستند که در انتخابات آینده حضور موثر داشته باشند./ یک واقعیت دیگر هم وجود دارد و آن اینکه پیش‌بینی انتخابات سال ۹۶ در تاریخی مثل ۱۲ مرداد ۹۵ کار دشواری است. برای بنده که مدعی هستم شمی در پیش‌بینی نتایج هم دارم هیچ وقت به اندازه امروز ،پیش‌بینی نتیجه انتخاباتی برایم دشوار نبوده است.

* اگر آقای روحانی در همین قضیه فیش‌های حقوقی می‌آمد و خیلی قاطع و شفاف خود پرچمدار مقابله با این اتفاقات می‌شد به نظرم یک برد بود. هم برای دولت، هم برای کشور و هم برای جریان اصولگرایی که از این اقدام آقای روحانی حمایت کند. این یک نمونه است. یا اگر مثلا در غلبه بر این رکود و جلوگیری از ارتباط دادن همه امور به آمریکا و یا جلوگیری از قاچاق، دولت با اقتدار عمل کند در انتخابات آینده اثر می‌گذارد. اما متاسفانه ما چنین چیزی نمی‌بینیم. بنده مشکل دولت آقای روحانی را نداشتن اقتدار در عمل می‌بینم.

* در مورد آن یازده روز چیزی ناگفته نمانده که من بخواهم اضافه کنم و همه چیز مشخص است. اما برایتان یک خاطره می‌گویم. روزهای اول یا دوم این اتفاق بود که آقای لاریجانی رییس مجلس از حدود سی نفر از نمایندگان فعال و سرشناس مجلس دعوت به حضور در دفتر کارشان کردند تا رایزنی کنند. من هم در آن جلسه بودم و نزدیک به آقای لاریجانی نشسته بودم. هر کسی یک صحبتی کرد. انواع و اقسام پیشنهادها و واکنش‌های تند مطرح شد. اقدامات حادی مطرح شد. من ساکت بودم. آخر سر تعجب کردند و گفتند فلانی نظرش چیست؟ من گفتم که من آقای احمدی‌نژاد را می‌شناسم،رهبری را هم می‌شناسم. نیازی نیست که مجلس هیچ اقدامی بکند. آقای احمدی‌نژاد عقب‌نشینی می‌کند و به سر کارش برمی‌گردد شما حرص نخورید. همین. فردا و پس فردا آمد و یک هفته شد. نمایندگان می‌آمدند و می‌گفتند که دیدی پیش‌بینی‌ات محقق نشد؟ اما من همچنان معتقد بودم که برمی‌گردد که روز یازدهم آمدند و گفتند که به سرکارش بازگشته است.

* آقای احمدی‌نژاد تفسیر خاصی از قانون اساسی داشتند که بر اساس آن به خودشان حق می‌دادند قانون مصوب مجلس را در کشوی میزشان بگذارند و ابلاغ نکنند. من این تفسیر را قبول نداشتم و آن را بر خلاف استقلال مجلس و حقوق مجلس می‌دانستم. به مقام معظم رهبری نامه‌ای نوشتم مطلب را توضیح دادم و از ایشان بر طبق اختیاراتی که در قانون اساسی دارند کمک خواستم. ایشان هم پاسخ دادند که باید همۀ قوا از قوانین مصوب مجلس که به تأیید شورای نگهبان رسیده باشد اطاعت کنند. این بهترین راه خاتمه دادن به یک مشکل و معضلی بود که می‌توانست فضا را غبارآلود کند. البته آقای احمدی‌نژاد بعدها تلافی کرد و من هم از این ایستادگی و مخالفت هیچ وقت پشیمان نشده‌ام، چون بر سر حق ایستادم.

* روش سیاسی من با روش آقای لاریجانی فرق دارد، اما طرح انتقادات را در شرایط فعلی سودمند نمی‌دانم.

منبع: مشرق
نظرات بینندگان