مسکن دار شدن افراد جامعه مهمترین علت پیشرفت یک کشور
بطور مثال در کشور سوئیس، 80 درصد خانه ها در دست دولت است و مردم از طریق اجاره یا طرق دیگر مثل اجاره به شرط تملیک و.. این خانه ها را در اختیار می گیرند. در دیگر کشورهای اروپایی نیز وضع به همین منوال است و مسکن را در کنار امنیت(پلیس)، بهداشت و آموزش قرار می دهند که دولتها موظفند که در تامین آن برای مردمانشان بکوشند. شما فکر کنید آیا می شود کلانتریها وپلیس را بصورت کامل در اختیار بخش خصوصی قرار داد. آیا می شود بیمارستانهای یک کشور را همگی در اختیار بخش خصوصی قرار داد تا هرکاری که دلشان می خواهد بکنند. یا می شود تصور کرد که یک دولت آموزش و پرورش و آموزش عالی را یکسره در دست سرمایه داران قرار دهد و خود به گوشه ای بنشیند؟ لیبرالیسم اقتصادی که بعضی از دولتمردان گذشته و حال ما بنیانش را در این کشور اسلامی گذاشتند که اگر آن تفکر تمام و کمال کارش را پیش ببرد به خصوصی سازی افراطی و سرمایه داری مطلق العنان منجر می شود که حیطه های اساسی زندگی مردم مثل مسکن،بهداشت و درمان و آموزش های به اصطلاح غیر انتفاعی را در بر می گیرد.
بصورت میانگین از مسکن(با امکانات مشابه) در خیلی از کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی بیشتر است. اگر جلوی احتکار در بخش مسکن گرفته شود و هرکس که پول زیادی دارد (بماند که خمس و زکات و مالیات آن را می دهد)حداقل پولش را ببر در جای دیگری و مسکن احتکار نکند)بسیار جای تعجب است که چگونه است که اگر شخصی در یک سوله مقادیر زیادی رب گوجه فرنگی یا روغن احتکار کند با این شخص برخورد می شود و از نظر شرع مبین اسلام و مردم کار محتکر از نکوهیده ترین کارهاست ولی اگر شخصی در یک شهر دهها و صدها خانه داشته باشد و اجاره دهد منع قانونی ندارد.
چگونه است که اگر شخصی در یک مغازه جوراب فروشی ،جوراب را گران بفروشد (که ابدا چیز مهمی هم در معیشت مردم نیست )وجریمه می شود و یا اداره تعزیرات حکومتی و یا دیگر مراجع با او به حق برخورد می کنند ولی گرانفروشی در زمینه اجاره خانه هیچ منعی ندارد و حتی بارها دیده شده که بنگاهها برای گرفتن حق کمیسیون بیشتر صاحبخانه را ترغیب به گرانفروشی و تعویض مستأجر می کنند .در کشورهایی که دارای اقتصاد کاملا لیبرال هستند نیزعنان اختیار مسکن را در دست بخش خصوصی قرار نمی دهند تکلیف کشورهای با اقتصاد سوسیالیستی یا نیمه سوسیالیستی که مشخص است.حال چگونه است که بعضی از مسئولین در کشور اسلامی ما می خواهند کاملا قوانین سرمایه داری و لیبرالیسم اقتصادی و بحث عرضه و تقاضا را حاکم بر بخش مسکن کنند،بخش مسکنی که به شخصیت و عزت و کرامت و ناموس و خانواده و کودکان مردم مرتبط است.اینگونه که بخش مسکن را دولت به حال خود گذاشته تا با قوانین اقتصاد کاملا لیبرال بازار خود را تنظیم کند حاصلی جز پولدارتر شدن روز به روز سرمایه داران و فقیر تر شدن مردم مستضعف جامعه و گسترده تر شدن گسل طبقاتی بین مردم ندارد.مشکل مسکن باعث عدم ازدواج جوانان می شود مشکل مسکن فقر و انواع فساد و بزهکاریهای اجتماعی ناراحتیهای روحی و روانی را در پی دارد. وقتیکه مسکن در ایران تبدیل به کالایی جهت سفته بازی شده است و در شهرها بسیاری مسکن خالی داریم که عده ای سودجو چند مسکن خریده اند و به معنای واقعی کلمه احتکار کرده اند تا به سودهای بادآورده برسند عنان کار را به دست عرضه و تقاضا دادن اصلا معنی نمی دهد ...بعضی ها چند مسکن دارند که هم گران می شود و هم از آنها برای تفریحات مجردی استفاده می کنند..حال آنکه مالیاتی برای مسکن اضافه نمی دهند و فقط با احتکار کالای اساسی مردم، زندگی را برآنها ناگوار کرده اند..وقتی شخصی سرپناه داشته باشد و غذایی برای خوردن نداشته باشد که در این حالت به او از نظر اسلام مسکین می گویند می تواند با خوردن یک نان خود را سیر کند ولی وقتی که مسکن نداشته باشد چه کند؟به او از نظر اسلام چه می گویند؟پیامبر اسلام می فرماید که اسباب کشی از سخت ترین کارها در دنیاست.در کشورهایی که بسیاری از مسکنها در دست دولت است چون خانه ها مبله است اسباب کشی عبارتست از جابجایی چند چمدان که وسایل شخصی افراد خانواده در آنست.ولی متاسفانه اجاره نشین ها هر سال از جایی به جای دیگر اسباب کشی می کنند و خودشان را تنها و فراموش شده در مقابل بنگاهدارها و صاحبخانه ها می بینند که هرکدامشان فقط منفعت خود را می بیند چون دولت منتخبشان در این بین کوچکترین نقشی ندارد و گویی اصلا به او مربوط نیست.
مسکن
نیاز همگان
است و جزو کالاهای مکمل برای زندگی مردم به حساب میآید، پس جزو اولویتهای
اول
سرمایهگذاری دولت باید محسوب شود. مسکن از اساسیترین مایحتاج زندگی مردم
هستند و بدون آنها ادامه حیات حداقلی ممکن نیست. پس در اختیار داشتن مسکن
امری
اجتنابناپذیر و واجب است. مسکن مانند خودرو نیست که بدون آن افراد بتوانند
زندگی
کنند. چه بسا افرادی که امروز صاحب ماشین نیستند و در رفاه و آسایش کامل
معیشت میگذرانند
اما افرادی که در خیابانها زندگی میکنند از حداقل رفاه نسبی هم
محروماند. علاوه
بر نکاتی که ذکر شد، بسیاری از صنایع و مشاغل وابسته به این بخش هستند و
امروزه
گفته میشود حدود ۱۲۰ نوع شغل به طور مستقیم و غیرمستقیم متاثر از اقتصاد
مسکن
هستند. پس گذشته از نیاز مردم، دولت برای اشتغالزایی هم میتواند این حوزه
را در
اولویتهای اول سرمایهگذاری قرار دهد.بعضی دولتمردان ما حتی همان قواعد
اقتصاد لیبرالی که خودشان به آن اعتقاد دارند را نیز رعایت نمی کنند بطور
مثال در دیگر کشورها در شرایط رکود مالیات کمتری می گیرند و مراکز تولیدی و
دیگر اصناف را شامل معافیتهای مالیاتی می کنند ولی وزیر اقتصاد کنونی تنها
در پی بالا بردن مالیاتهاست...آنهم در شرایطی که هرروز خبرهایی در مورد
تعطیلی بنگاههای اقتصادی می شنویم...آیا بهتر نیست که وزیر محترم اقتصاد و
دارایی به فکر گرفتن مالیات سنگین از اشخاصی باشد که بیش از یک مسکن دارند
تا آنها مجبور شوند سرمایه های خود را از بخش احتکار مسکن خارج کنند و به
بخشهای مولد ببرند.
نیاز مردم به مسکن در شرایط رکود هم برقرار است. در این شرایط مردم برای اینکه برای خود سرپناهی داشته باشند یا باید اقدام به خرید مسکن کنند یا باید از طریق اجاره دارای سرپناه شوند. بهقطع زمانی که مردم قدرت خرید برای اجاره مسکن نداشته باشند و همزمان با آن نیز بازار مسکن در رکود به سر ببرد، افراد نمیتوانند واحد مسکونی بخرند، و به این دلایل مسلما تقاضا برای اجاره بالا میرود و زمانی که این اتفاق میافتد نرخ اجاره هم افزایش پیدا میکند.در سالهای گذشته این جابهجایی معمولا از پایان خرداد و با شروع تابستان اوج میگرفت و هر ساله نیز متعاقب آن بر میزان اجارهبها افزوده میشد؛ افزایش اجارهای که دلایل موجهی نداشت و صاحبان املاک به بهانههای مختلف اقدام به افزایش نرخ اجاره مسکن میکردند. امسال نیز تعجیل در جابهجایی مستاجران بهانه لازم را به دست صاحبان واحدهای اجارهای داده است.
با توجه به رکود در سال جاری باز هم شاهد افزایش نرخ اجاره بها بودیم. دلیل این امر چیست؟ آیا امروزه نرخ اجاره مسکن متناسب با درآمد جامعه در نظر میشود؟ با توجه به حداقل حقوق کارگران در سال جاری، یک کارگر چگونه میتواند از پس پرداخت اجارهبهای مسکن برآید؟
درآمد ناکافی کارگران امری انکارناپذیر است و دولت و مسئولان باید بر اساس تعریف شاخص خط فقر در دستمزد و مزایای کارکنان تغییر به وجود آورند و شرایط زندگی آنها را بهبود بخشند.
داشتن رفاه و آسایش ؛ خواستی فطری و آرزوی هر انسان است. از لوازم عزت ، زندگی بالنسبه مرفه و آبرومند است؛خداوند همه نعمت های عالم را برای بهره مندی بشر آفریده است..
از غیرمنطقی ترین سخنان این است که عده ای بگویند : خداوند نعمت های بیکران را خلق کرده و انسانها را فقط به تماشای آنها و عبور از آنها دعوت کرده و در ازای حسرت و محرومیت از بهره برداری از نعمت ها ، وعده پاداش در دنیای دیگر را داده است؛معلوم است که این حرف غلط است ، خداوند نعمت ها را برای بهره- مندی بشر خلق کرده است.
خداوند فقر و نداری و و بی خانمانی ،مجرد بودن افراد جامعه و کاهش جمعیت مسلمانان را نپسندیده است چرا که همه این ها ، عزت انسانی و عزت جامعه اسلامی را مخدوش می کند..
خداوند
نخواسته است
که یک خانواده همه عمر خود را در محرومیت و فشار زندگی کند تا بتواند یک
آپارتمان
۶۰ یا ۷۰ متری داشته باشد، اسلام مسکن مناسب را از سعادت فرد مومن می داند و
حتی در روایات داریم که مسکن و مرکب و همسر را متاع دنیا ندانید بلکه از
عقبی بدانید و برای داشتن آنها دعا کنید و تلاش کنید.خداوند
نخواسته است که
انسانها در حسرت آرزوی استفاده از حداقل ها بسوزند و بسازند.وقتی که بصورت
رسمی از صدا و سیما عنوان می شود که میانگین سن ازدواج مردان در تهران
بالای 31 و زنان 28 است این زنگ خطر را برای جامعه مسلمان و شیعی ما به صدا
در می آورد...مگر یک زن تا چندسالگی می تواند بارداری سالم داشته
باشد.واقعا باید ببینیم که مساله مسکن چقدر در امر ازدواج نکردن جوانان و
سپس بچه دار نشدن یا تک فرزندی خانواده ها تاثیر گزار است.باور کنیم که
ممکن است با چند تدبیر مثل گذاشتن قوانین سخت برای داشتن بیش از یک مسکن و
مالیاتهای سنگین و قابل حصول بر خانه های خالی ،با اجاره دادن خانه ها توسط
دولت و شهرداریهامثل بسیاری از کشورها،با
بستن قراردادهای کم هزینه برای دولت با پیمانکاران داخلی و حتی خارجی(به
شرط اشتغال جوانان ایرانی) در راستای تولید انبوه مسکن،وارد کردن
تکنولوژیهای روز دنیا در زمینه ساخت مسکن که سرعت تولید خانه را چند برابر
می کند،با تدوین قوانین برای گرانفروشی نکردن صاحبخانه ها در زمینه اجاره
بها، قیمت اجاره ها پایینتر می آید و نرخ ازدواج در کشور بسیار بالاتر می
رود.به نظر می رسد پایین آمدن قیمت مسکن و اجاره خانه بیشترین تأثیر را
در افزایش ازدواج و زاد و ولد و احساس خوشبختی و رضایت مردم داشته باشد.
نکات پایانی:
*در آيه119 سـوره طـه، مـسكن يكي از چهار خواسته و ضروريات اصلي انسان معرفـي ميشود (الاتجوع، لا تعري، لا تظمؤا، لا تضحي)
*در سوره نحل از سکونت گاه و مسکن به عنوان نعم بزرگ الهی یاد شده است. (من بيوتكم سكنا )
*داشتن
مسكن خوب و وسيع در روايات از سعادت يك مسلمان
شمرده شده و از مسكن تنگ و خانه كوچك نكوهش گردیده است.البته داشتن خانۀ
وسيع با روي آوردن به تجمل و رفاه زدگي فرق مي كند. منزل وسيع به
معناي آن كه اتاق هاي متعددي داشته باشد كه همسر، فرزندان و ميهمانان
بتوانند به
راحتي از فضاي خانه استفاده كنند.
حضرت علي عليه السلام وسعت صحن و حيات منزل را جزء شرافت منزل دانسته و برتري اتاق
پذیرایی و همسايه خوب را جزء بركت خانۀ خوب شمرده اند.
*امام صادق عليه السلام می فرماید: خداوند دوست دارد هرگاه به بنده اي نعمتي ارزاني داشت، آثار آن نعمت را در او ببيند. سؤال كردند: چگونه؟. حضرت فرمودند: استفاده از لباس خوب، بوي خوش، منزلي تميز كه با گچ سفيد كاري شده باشد و فضاي بيروني منزل تمييز باشد و داخل منزل از روشنايي و نور خوب بهرمند باشد.