سازمان اتکاء کارخانه قند فسا را به بخش خصوصی و یا تعاونی واگذار کند
«باید به حسب انصاف، به حسب وجدان، این مردمی که شماها را روی کارآوردند، این مردم زاغهنشین که شماها را روی مسند نشاندهاند ملاحظه آنها را بکنید، و این جمهوری را تضعیفش نکنید. بترسید از آن روزی که مردم بفهمند در باطن شما چیست و یک انفجار حاصل بشود از آن روز بترسید که ممکن است یکی از "ایام الله" –خدای نخواسته – باز پیدا بشود و آن روز دیگر قضیه این نیست که برگردیم به 22 بهمن، این است که فاتحه همه مارا میخوانند.» امام خمینی(ره) ششم خرداد 1360
«من با این موی سفید و بیماریهای جسمی ناشی از کار، مدتهاست که شرمنده خانوادهام هستم. من چیزی برای از دستدادن ندارم. اینقدر زندگی بر ما فشار آورده که میخواهم خود را به آتش بکشم.»(مصاحبه یکی از کارگران کارخانه قند فسا با یکی از خبرگزاریهای رسمی کشور)
خبر تعطیلی کارخانههای قدیمی و پرسابقه کشور یکی پس از دیگری شنیده میشود. این مساله، مربوط به این دولت و آن دولت و سالهای اخیر نیست و ریشه در سیاستهای اعمالی بر کشورمان دارد که اکنون در دهه چهارم انقلاب کار به آنجا رسیده است که «زاغهنشینان» و «مستضعفان» که به فرموده امام، «ولینعمتان» این انقلاباند؛ حرف از خودسوزی میزنند و مراتب اعتراض خود را به نظامی که خود بر سر کار آوردهاند؛ اعلام میدارند.
آنچه که ما دانشجویان را بر آن داشت تا دست به نگارش این سطور بزنیم، خطری بود که در پس این بحرانهای اقتصادی، موجب تهدید مقبولیت و حتی موجودیت نظام میشود. بحث بر سر نظام اسلامی است و نه دولتها. چرا که بحران رکود در صنعت و تولید و تعطیلی کارخانهها؛ تنها به سیاستهای یک دولت یا دو دولت بازنمیگردد و مربوط به سیاستهای کلی نظام در چهار دهه حیات جمهوری اسلامی میشود.
از حدود هشت یا نه سال پیش، یکی از کارخانههای باسابقه و سودآور جنوب کشور، با مشکلات جدی روبرو شد. کارخانه قند فسا زیرمجموعه سازمان «اتکا» وابسته به وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، با عمری حدود به شصت و سه سال، که در سالهایی حدود هزار کارگر و پرسنل را در خود جای داده بود، به حالت نیمهتعطیل و بهتر بگوییم، تعطیل فرو رفته است.
باید توجه داشت که کارخانه قند فسا، کارخانهای متفاوت از دیگر واحدهای صنعتی و تولیدی است و وضعیت این کارخانه تاثیری مستقیم بر اذهان مردم شهرستان دارد چراکه این کارخانه از ابتدا در شهر و در کنار منازل مسکونی مردم واقع شد و خاطره فعالیت، سوددهی و رونق را از خود به جا گذاشته است. مسئولان امر هر تصمیمی که درباره این کارخانه دارند باید به جایگاه ویژه این کارخانه قدیمی و خاطرهانگیز و البته پرسود اقتصادی در اندیشه و ذهن مردم، توجه ویژه داشته باشند.
با تکیه بر اصل 44 در سالهای اخیر، کارخانهها و مجموعههای تولیدی دولتی از جمله آنهایی که در محدوده شهرها واقع شدهاند به بخش خصوصی واگذار میشود. اما در مواردی که بخش خصوصی چشم طمع به زمین باارزش این واحدهای تولیدی در شهرها دارد؛ دستگاهها را فروخته، کارخانه را با خاک یکسان کرده و سپس با شهرداری وارد معامله میشود. و این موضوع قابل انکار نیست که حتی اگر بخش خصوصی، درصدی پایین از زمین کارخانه را سهم خود کند، باز هم به ثروتی کلان دست یافته است. این سرنوشت که چند سالی است برای کارخانههای کشور حادث میشود را به هیچ عنوان برای کارخانه قند فسا نمیتوان متصور شد. "تنها" و باز هم تاکید میکنیم "تنها" کارخانه شهرستان که شصت سال در مقابل چشم مردم و نانآور خانههایشان بود، روزی با خاک یکسان....!!!
البته مسئولان فعلی شهرستان، به خوبی بر اهمیت وجود این کارخانه و فعالیت آن بر ذهن و روان مردم شهر واقفاند که بارها بر "اهلیت" بخش خصوصی و عدم تغییر کاربری آن تاکید داشته و دارند.
ما دانشجویان نیز از این موضع مسئولان مبنی بر واگذاری مشروط کارخانه قند فسا حمایت میکنیم. قطعا و یقینا علاوه بر حفظ کاربری این واحد تولیدی و فعالیت دوباره آن، پرداخت مطالبات کارگران این کارخانه به ویژه کارگران فصلی که اکنون بی هیچ حقوق و بیمهای به حال خود رها شدهاند، در صدر اولویتهای شروط واگذاری است. حدود 180 کارگر فصلی، غالبا با سنی بالای پنجاه سال و سابقههایی از 15 تا 25 سال در حالی که بیماریهای جسمی فراوانی را از سالها کار در شرایط سخت به جان دارند، این روزها بیهیچ مزد و مواجبی به حال خود رها شدهاند.
لازم به یادآوریست، در دیداری که ماه گذشته، نماینده ویژه وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح از کارخانه قند فسا و کارگران آن داشتند، ایشان بر وضعیت بحرانی کارگران فصلی این کارخانه واقف شده و قول پیگیری و برطرف شدن مسائل کارگران را دادند.
گفتنیست، کارگران در نشستی خبری که اخیرا در رسانهها منتشر شده است و البته در گفتوگوهای صمیمیشان با ما دانشجویان، اعلام داشتهاند که کارخانه آنان را از حق و حقوقشان، نحوه بازنشستگی پیش از موعد و بیمه؛ بیخبر نگاه داشته است و قوانین مربوطه را به آگاهی آنان نمیرساند. همچنین کارخانه قند فسا، عناوین شغلی کارگران حتی با سابقه بالای خدمت را به نازلترین شکل ممکن تعیین و خدمت آنان را ضایع کردهاست.
بنابراین لازم است که تخلفات مسئولان فعلی و ادوار گذشته کارخانه بررسی و آنان که سزاوار مجازاتند شناخته و مجازات شوند. به علاوه این ضرر و زیانهای ناشی از دور زدن قانون و به استضعاف کشاندن هرچه بیشتر قشر مستضعف کارگر، باید بررسی شده و تمام حق و حقوق آنان پرداخت شود.
پیشنهاد ما دانشجویان پیش از واگذاری کامل کارخانه به بخش خصوصی، تاسیس یک شرکت تعاونی با حضور تمام کارکنان و بازنشستگان کارخانه و نیز سایر علاقه مندان و واگذاری سهام کارخانه به این شرکت است.مسلما آنها که خود دهها سال رنج این کارخانه را به جان خریدهاند، شایستهترین افراد برای مدیریت این مجموعهاند. اما در صورتی که چنین امری محقق نشود، گزینه بعدی واگذاری کارخانه به بخش خصوصی است که پیشنهادهایی در این مورد از جانب تشکلهای دانشجویی استان به مسئولان مربوطه شهرستان و کشور در ادامه میآید:
1- از آنجا که پروسه واگذاری کارخانه به بخش خصوصی زمان بر است و این بین، کارگران فصلی در وضعیت بلاتکلیفی به سر میبرند، لازم است که ابتدا و در نخستین مرحله، مطالبات و حق و حقوق کارگران پرداخت شود.
2- مسئولان امر باید و حتما با خریدار کارخانه قرارداد و شرط داشته باشند که خریدار جدید، حق تخریب کارخانه و تغییر کاربری آن را ندارد. و برای این مهم، تضمینهای لازم و قانونی را دریافت کنند.
3- این سومین دوره بحرانی کارخانه قند فساست. لازم است که گروهی از کارشناسان و متخصصان وضعیت شهرستان و کارخانه را بررسی و راهکارهای عملی برای سرپا شدن این کارخانه را ارائه دهند. اگر چغندر این کارخانه قابل تامین است، مجددا دستگاههای بخش چغندری آن خریداری و کارخانه شروع به کار کند. اگر کارخانه با شکر خام سرپا میماند، سازوکارهای لازم برای ورود بیدردسر شکر به کارخانه مهیا شود. همچنین باید بررسی کرد که آیا این مجموعه میتواند با تبدیل چغندر به قند و یا تصفیه شکر خام باز هم برای سالها سوددهی اقتصادی بدون مواجه با بحران و رکود داشته باشد. اگر چنین نیست، این مجموعه با حفظ کاربری خود میتواند تغییر فعالیت و زمینه کاری دهد؛ که نیاز به بررسی های کارشناسی دقیق دارد.
ما این موضوع را نیز گوشزد میکنیم که هر بحران اقتصادی به دنبال خود بحرانهایی به مراتب شدیدتر را در اجتماع بر جای خواهد گذاشت. اینکه تعداد بسیاری از کارگران فصلی کارخانه قند فسا در نوبت طلاق به سر میبرند، دلیلی جز مشکلات معیشتی ناشی از تعطیلی کارخانه ندارد. چرا که این کارگران با سن بالای پنجاه سال و بیماریهای ناشی از سالها کار در شرایط سخت، اکنون حتی به عنوان کارگر روزمزد نیز نمیتوانند کار کنند. همچنین طبق اطلاعات ما، برخی از این کارگران، برای گذران زندگی دست به جمعآوری ضایعات و حتی دزدیدن نان زدهاند!
ما دانشجویان طبق رسالت دانشجویی خود، تذکرات و پیشنهادهای لازم در مورد این مساله مهم را به گوش مسئولان رساندهایم و از آنجا که خانهخرابکنتر از «آه مظلوم» چیزی را نمیشناسیم، به مسئولان توصیه میکنیم که در شلوغی و رفتآمدهای انتخاباتی پیشرو، برای برقراری «عدالت اجتماعی» که به تعبیر شهید مطهری یکی از ارکان لازم برای استمرار انقلاب اسلامی است؛ تلاش کنند.
مجمع دانشجویی آرمان دانشگاه شیراز
مجمع دانشجویی عدالتخواه دانشگاه فسا
مجمع دانشجویان عدالتخواه شیراز
انجمن وفاق و توسعه دانشگاه شیراز
مجمع دانشجویی آرمان دانشگاه آزاد واحد شیراز
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فسا
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی فسا
انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده فنی و مهندسی شهید باهنر شیراز
تشکل دانشجویی امید ایران دانشگاه آزاد اسلامی شیراز
تشکل اسلامی سیاسی آفتاب واحد مرودشت
انجمن اسلامی امید دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه دولتی استهبان
بسیج دانشجویی دانشگاه شیراز
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد واحد شیراز
بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور شیراز
بسیج دانشجویی دانشگاه علمی کاربردی شیراز
بسیج دانشجویی دانشگاه هنر شیراز
بسیج دانشجویی دانشگاه فسا
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی فسا
//. انتهای پیام