شیرازه

برچسب ها
ابراهیم رفت نزدیک تپه، رو به قبله ایستاد و با صدای بلند اذان گفت. هر چه گفتیم:"نگو! می زننت!" فایده ای نداشت.آخرای اذان بود که تیر به گلویش خورد و او را مجروح کرد.
کد خبر: ۴۳۶۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۱۹