نیروهای با تجربه او را زیر نظر داشتند که مبادا کلکی در کارش باشد. شبی یکی از بچهها بیدار بوده، میبیند عیدی آرام و بیصدا بلند شد و هر چه مهر نماز در آسایشگاه بود همه را در سطل ادرار ریخت.
کد خبر: ۴۸۴۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۲۰