نوجوان 15 سالهای در تدارکات لشکر خدمت میکرد به نام حسنی که مسئولیت آبرسانی را به عهده داشت؛ یک روز یکی از رانندگان تانکرهای بزرگ آب با عصبانیت فریاد میزد: این حسنی کجاست؟! باید امروز او را بکشم! با کامیون او را زیر میکنم.
کد خبر: ۵۸۰۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۹