کتاب «رد خون روی برف» منتشر شد؛
«آنجا و هیچجا ندیدم محمود سرش را جلوی گلوله یا زوزه خمپاره و انفجارش خم کند. ماها همه خودبهخود خیز میرفتیم، میخوابیدیم. ولی محمود حتی سرش را هم خم نمیکرد. آدم احساس میکرد صداشان را نمیشنود یا نمیبیندشان».
کد خبر: ۵۹۹۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۱