وصیتنامه شهید «خسرو محمودی»؛
لطف بیدریغ معبود، مرا به نور رساند
شهید «خسرو محمودی» در وصیت خود مینویسد: خدا ما را جزء سربازانی قرار داد که بتوانیم دست استعمار که متجاوزین زمان میباشد را از بن قطع کنیم و به درستی خدا چقدر مهربان میباشد و چقدر بندهاش را دوست میدارد.
به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «شیرازه»، به نقل از نوید شاهد فارس، شهید «خسرو محمودی» ۳۰ آذر سال ۱۳۴۴ در روستای «دژکرد» شهرستان اقلید چشم به جهان گشود. ۶ساله بود که راهی مدرسه شد. دوره ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت پشت سر گذاشت.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برای ادامه تحصیل به شهرستان آباده رفت و در هنرستان کشاورزی مشغول تحصیل شد. سال دوم دبیرستان تازه شروع کرده بود که تصمیم گرفت راهی جبهه شود و با گذراندن دوره آموزشی به منطقه عین خوش اعزام شد و سرانجام ۴ آبان سال ۱۳۶۱ به شهادت رسید. پیکر پاکش در روستای دژکرد شهرستان اقلید به خاک سپرده شد.
متن وصیت شهید «خسرو محمودی» به شرح زیر است:
«وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» خدا ما را جزء سربازانی قرار داد که بتوانیم دست استعمار که متجاوزین زمان میباشد را از بن قطع کنیم و به درستی خدا چقدر مهربان میباشد و چقدر بندهاش را دوست میدارد که خود من کجا بودم و کجا رفتم و حالا به کجا خواهم رفت؛ به جایی که تمام نعمتهای الهی در اختیارم است و از آنها استفاده مینمایم.
ای پدر و مادر مهربانم به خدا قسم مواقعی که در آباده بودم در دل من مانند وحی بود که تقدیرم باشد از آنجا سفر کنم و به جبهه بروم. از دست من ناراحت نباش من خیلی از تو رضا میباشم و مدیونت هستم، تو خیلی زحمت مرا کشیدهای شیرت را حلالم کن و به خودت قدرت و توانائی بیفزا که پسری داشتی که میخواهد در راه اسلام مبارزه نماید و کفر جهانی را سرکوب کند.
ای پدرم واقعاً تو برایم پدری کردی. تو چقدر اسلام دوست بودی واقعاً مهربانی. دیگر عرضی ندارم مرا حلال کنید. دعا کنید. والسلام علیکم و رحمة اله و برکاته.
انتهای خبر/
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!