کد خبر: ۱۰۶۵۴۵
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۷ - ۰۱ اسفند ۱۳۹۵

اسکان غیررسمی در قلب شیراز! / کوخ‌نشینی در جوار کاخ‌ ها

در بلوار امیرکبیر شهر شیراز و در جوار آپارتمان‌های سر به فلک کشیده، محله‌ای زاغه‌نشین با قدمت نزدیک به نیم قرن وجود دارد که زمین آن میلیاردها تومان می‌ارزد.

به گزارش شیرازه، با همکارم درب اولین خانه را زدیم و خودمان را معرفی کردیم. زنِ خانه ما را به داخل تعارف کرد و مردِ خانه تا فهمید خبرنگاریم با خنده گفت: باز آمده‌اید تیتر بزنید که «غذای عیانی در زاغه‌نشینی؟» و از گزارشی برایمان گفت که یک یکسال قبل خبرنگار یکی از روزنامه‌های شیراز موقع دیدن کباب بال مرغ در این محله منتشر کرده بود، ما هم با او خندیدیم اما چه خنده گَس و کشنده‌ای بود.

خانه‌هایشان وصله ناجور محله‌ای در دل شهر شیراز است، خانه‌هایی با سقف‌های کوتاه و بلوکی و بدون پیروی از هیچ معماری که قدمت خود و صاحبشان از این محله بیشتر است. ساکنان این خانه‌ها مهاجران نیستند و اصالت قشقاییشان را می‌شود در‌ لباس پوشیدن و صحبت کردنشان مشاهده کرد.

روح‌الله 38سال دارد و در همین خانه به دنیا آمده و با چشمهایش ظهور برج‌های اطراف خانه درب و داغانشان را به تماشا نشسته است و حالا او دو فرزند دارد که محل زندگی خود را از دوستان و همکلاسیانشان پنهان می‌کنند.

 

روح‌الله می‌گوید: آب و برقمان رایگان است، اما فکر نکنید که مسئولان دلشان برای ما سوخته است، اوایل پول آب و برق را تخمینی از ما می‌گرفتند اما بعدها متوجه شدند که با صدور قبض برای ما، ما رسمیت پیدا می‌کنیم و دیگر این کار را ادامه ندادند.

او به دانشگاه رفته شاید بتواند هم سرنوشت خود را تغییر دهد و هم به همسایگان خود کمک کند، اما هر گاه خواسته در کار دولتی مشغول شود به دلیل شرایط زندگی تایید نشده است و با غم می‌گوید: سرنوشت فرزندانمان هم همین شکل است، در این خانه‌ها نخبه‌های کشف نشده زیاد است.

عجیب است، اینجا خانه‌ها کوچکند، باران که می‌بارد، پاهایتان در گِل و پهن گوسفند فرو می‌رود اما خبری از آسیب‌های اجتماعی مانند اعتیاد و مسائل غیر اخلاقی نیست.

 

کرم‌علی کارگر صاحب اصلی این زمین‌ها بوده که اوایل انقلاب از ایران فرار کرده است و این زمین نیز مانند سایر متعلقات آن فرد توسط دولت مصادره شده است.

کرم‌علی در همین خانه ازدواج کرده، پسر داماد کرده و دختر به دانشگاه فرستاده است و در جعبه کوچکی در خانه‌اش می‌توان احضاریه‌های تخلیه مختلفی از سال 60 تاکنون را دید.

 

این پدر خسته می‌گوید: همه حرفایم را بنویس دختر جان، شناسنامه‌ام را ببین، هربار رفتم رای دادم تا شاید کسی به طمع رای دوباره هم که شده ما را ببیند، اما همه ما را از یاد برده‌اند، هیچ نماینده‌ای ما را نمی‌شناسد و حق هم دارد، کسر شان مدیریتشان هستیم.

آلما کلاس دوم ابتدایی است و خانه به خانه ما را همراهی می‌کند و اصرار دارد به خانه آنها برویم. به خانه‌شان که می‌رسیم مادرش با روی باز از ما استقبال می‌کند، آلما به همکار عکاسم می‌گوید: عمو اگر من آرایش کنم از من عکس می‌گیری؟ بغض می نشیند روی دلم، آرایش کج و معوج آلما و لبخند کودکانه‌اش جلوی دوربین، چشمانم را می‌سوزاند.

پدر آلما که با دختری از عشایر ازدواج کرده می‌گوید: همسرم عشایر بوده و زندگی سخت را بلد بود وگرنه کسی با ما ازدواج نمی‌کند مگر آدم‌هایی که شبیه خودمان سختی کشیده باشند. من دو دختر دارم و آینده‌شان به بی‌پولی و آوارگی من گره خورده اما مسئولان کَکشان نمی‌گزد.

در این محله دو خانواده که سرپرست خود را از دست داده‌اند و چند نفر دیگر از همسایه‌ها با نگهداری از گوسفند و مرغ هزینه زندگیشان را تامین می‌کنند و آلودگی محیط سبب شده تا هم همسایگان و هم ساکنان اطراف آن محل معترض شوند.

یکی از کسبه‌های نزدیک محله که بعضی از مردم این محلهِ ناهمگونِ شهری نزد او حساب دفتری دارند می‌گوید: 30 سال است که ما اینجا کار می‌کنیم و این افراد را به اسم می‌شناسیم، مردمی آرام و بی‌آزار هستند.

او می‌گوید: من ساعات بیکاریم را می‌آیم مغازه تا کمک حال پدرم باشم و وقتی این مردم را می‌بینم از خودم می‌پرسم واقعا مسئولان شهر از این افراد بی‌اطلاعند؟ و اگر قصد کمک دارند بیش از 30 سال است که کمکی به این افراد نشده است.

 

محله‌ای که در مورد آن صحبت می‌کنیم زمینی است به مساحت 7 هزار و 800 مترمربع در کوچه 29 خیابان امیرکبیر پشت کارخانه ریشمک که فردی به نام دهقان پیش از انقلاب آن را به کارگران خود داده و آنها در آن ساکن شده بودند و بعد از فرار او از ایران کارگران بلاتکلیف مانده‌اند.

این محله که فاقد گاز شهری است و در این زمستان سرد مردم خانه‌هایشان را با چراغ نفتی گرم می‌کنند در زمینی بسیار ارزشمند واقع شده که همین گرانقیمت بودن زمین سبب شده که فقرِ مردم ساکن در آن روز به روز بیشتر شود.

بیشتر ساکنان این محل کارگر هستند و حدود 70 کودک در آنجا ساکن است که عدم رعایت بهداشت زندگی آنها را به خطر نداخته است.

 

حیدر عالیشوندی، فرماندار شیراز، در مورد این محل و ساکنانش می‌گوید: زمین تصرفی است و در زمین تصرفی شهرداری نمی‌تواند اجازه ساخت و ساز دهد، اینکار علاوه بر خلاف قانون بودن سبب می‌شود عده‌ای فکر کنند که در هر زمینی ساکن شوند مالکیت آن زمین متعلق به آنها است.

فرماندار شیراز با بیان اینکه ساکنان این محله دارای قدمت هستند، عنوان می‌کند: در حال پیگیری یک راه‌حل هستیم تا بتوانیم بدون فشار به این قشرِ کارگر؛ مشکلشان را حل کنیم.

در این محله پدران زیادی زندگی می‌کنند که خود در این اینجا دنیا آمده و اکنون فرزندانشان را در بدترین شرایط زندگی تربیت و بزرگ می‌کنند. 

 

این زمین میلیاردی که مزین به خانه‌هایِ حلبی و بلوکی با سقف‌های پلاستیکی است مدعیان زیادی دارد و اهالی آنجا می‌گویند که به آنها گفته‌اند در قبال تخلیه به آنها یک میلیون و 500 هزار تومان پول می‌دهند که حتی هزینه جابجایی وسایلشان نیز نمی‌شود.

کاظمی یکی از ساکنان این محله که تحصیلات دانشگاهی نیز دارد می‌گوید: این زمین ارزشمند و بزرگ است، مسئولان می‌تواند مقداری از زمین را به ما بدهند که با فروش آن بتوانیم در محلات پایین شهر برای خود سرپناهی دست و پا کنیم و مشکل هر دو طرف حل شود.

فرزاد رئیس زاده، شهردار منطقه چهار با اشاره به این نکته که در مورد این محله شهرداری اختیارات چندانی ندارد، می‌گوید: با هماهنگی‌هایی که با فرمانداری شیراز شده، ساکنان قدیمی این محله در شرایط مطلوب‌تری اسکان داده می‌شوند.

 

رئیس زاده با بیان اینکه بیش از 100 نفر در این محله زندگی می‌کنند، می‌گوید: تنها اهالی قدیم این محله اسکان داده خواهند شد و افرادی که به تازگی در این محله ساکن شده‌اند جمع‌آوری می‌شوند.

خلیل حاجی‌پور، عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز، چنین محلاتی را سکونتگاه‌های غیررسمی عنوان می‌کند و می‌گوید: اولین نکته در رویکرد توانمندسازی این است که ما باید این محدوده‌ها یا سکونتگاه‌های غیر‌رسمی را به عنوان یک واقعیت شهری بپذیریم، وقتی این واقعیت شهری را پذیرفتیم در واقع با کمک خود شهروندان و ظرفیت‌های درونی آنها و همکاری دولت به معنی واقعی نه دستوری بهسازی و نوسازی این محلات را در دستور کار قرارداد.

حاجی‌پور عنوان می‌کند: باید در توانمندسازی این نکته را مدنظر قرار داد که این محلات تهدید نیستند و دولت نیز نباید صرفا تامین‌کننده خدمات باشد بلکه باید نقش تسهیل‌گر را ایفا کرده و همچنین دارایی‌ها و ظرفیت‌های درونی محلات را شناسایی کند تا این مشکل حل شود.

علی اکبری نماینده مردم شیراز در مجلس و عضو کمیسیون عمران مجلس که با تماس ما از وجود چنین محله‌ای مطلع شد، می‌گوید: اهمیت اول رعایت قانون و مقررات است و اگر این زمینه متعلق به نهادی است باید به آن تحویل داده شود.

اکبری تاکید می‌کند: در برنامه ششم توسعه برای حل مشکلات چنین افرادی راهکارهایی عملی خوبی ارائه شده و منابع اعتباری نهادهای رسیدگی به چنین مواردی تامین شده است.

نماینده مردم شیراز در مجلس قول داد تا تیمی از کارشناسان را برای بررسی این محله و مشکلاتش به این محله بفرستد.

 

نظرات بینندگان