شیرازه، بی شک یکی از دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی کم کردن فاصله دولت و ملت است. انقلاب اسلامی در واقع از دیوارها پلی ساخت تا ارتباط ولی نعمتان انقلاب و مسئولان به آسانی میسر شود. در این بین، نقش سفرهای استانی دولتمردان بسیار بااهمیت بود. سنتی  که گرچه از سوی روسای جمهور مختلف دنبال می شد، اما از زمان دولت دهم حال و هوای این سنت همیشگی دولت ها متفاوت از گذشته شد. گرچه بر سر سبک و سیاق این سفرها و تعداد مصوبات و کلنگ زنی ها و هزینه‌ کردهای آن بحث و جدل فراوان بود اما نفس عمل امری قابل توجه بود.

نزدیک شدن و ارتباط رودروی مردم با رییس جمهور به عنوان دومین مقام سیاسی کشور، آشنایی نزدیک با مشکلات هر استان، سوق دادن اعتبارات به مناطق محروم، ارتباط نزدیک مردم با مسئولان و فزایش همبستگی، وحدت ملی و مشارکت مردم در اداره امور کشور و گره‌گشایی از پروژه‌های عمده عمرانی دولت بخشی از مزایای این سرکشی به استان ها و شهرستان ها و روستاها بود. رهبر انقلاب نیز بر این عمل تاکید کرده و می ‌فرمایند: «انسان تعجب می كند از برخی افراد كه چگونه چنین اقدام خوب و ارزشمندی را زیر سؤال می برند در حالی كه با سفرهای استانی، دولت از نزدیك با حقایق و مشكلات نقاط مختلف كشور آشنا می شود... اینكه در برخی از شهرها، مردم كه تا آن زمان یك مدیركل را هم ندیده بودند، از نزدیك با رئیس جمهور دیدار كنند، كار مهمی است بنابراین باید این حركت مبارك به درستی تا انتها ادامه یابد و نتایج آن را مردم لمس كنند.»

این سنت بعد از دولت دهم با برخی تغییرات از سوی دولت تدبیر و امید پیگیری شد و روحانی تا پایان سال 95 موفق شد 35 بار به سبک خودش به سفر استانی برود. او حتی در آستانه انتخابات تنها ظرف 40 روز گذشته 10 بار به استان های مختلف سفر کرد.

حالا اما استاندار فارس چند روز پیش(10 اردیبهشت)، دولت تدبیر و امید را دولت مستقر دانست و گفت: برخی فکر می کنند که دولت باید بگردد در حالی که دولت دوره گرد در هیچ کشوری منشا تحول نبوده است! او نه تنها بر خلاف نظر رئیس دولت اظهار نظر کرده که گفته های پیشین خود را نیز نقض می کند. سید محمدعلی افشانی 19 اسفند سال 95 در جمع فرمانداران و بخشداران استان فارس گفته بود: «در عصری زندگی می‌کنیم که مدیریت دولتی متمرکز در جامعه دیگر تمام شده و همانطور که پدرسالاری دیگر در جامعه پذیرفته نمی‌شود مدیریت متمرکز دولتی به معنای عام آن نیز قابل پذیرش نیست.»

آرشیو اظهارات او نشان می دهد که همیشه از دولت مستقر و تمرکز اختیارت در مرکز گله مند بوده است به گونه ای که بارها خواستار افزایش اختیارات استانداران شده بود. گرچه این تناقضات برای مردم و رسانه ها بسیار مهم است اما برای افشانی زمان مهم است و از آن جایی که تصمیمات دولت قبل برای اعتدالی ها نقش بلاگردان همه رذایل را بازی می ‌کند، همه چیز حتی سفرهای استانی باید زیرعلامت سوال و تمسخر قرار گیرد.

قطعا نگارنده به دنبال دفاع از عملکرد دولت قبل نیست اما در میان همه نقایص و کاستی ها و پلشتی هایی که در دولت گذشته اتفاق افتاد، برکات سفرهای استانی و دوره گردی( به زعم استاندار فارس) به خسارتش می چربید. حداقل فایده سفرهای استانی این بود که محرومین دیده می شدند. روستائیان احساس می‌ کردند که نظام و دولت متمرکز در تهران نیست، بلکه متعلق به کل کشور است.

جناب افشانی حتما تایید می کنند ارتباط چهره به چهره ارشد‌ترین مسئول اجرایی کشور با مردم دورافتاده ‌ترین مناطق کشور که تاکنون حتی از دیدار و سخن گفتن با یک مدیرکل هم محروم بودند، باعث احیا و رونق مجدد سرمایه اجتماعی انقلاب اسلامی شد. سرمایه‌ ای که بر‌تر از بر‌ترین سلاح‌های نظامی جهان می‌ تواند حافظ امنیت ملی و آرامش مرزی کشور باشد. سرمایه ای که امروز هم سایه جنگ را از سر کشور کنار زده است.

استاندار فارس بهتر از هر کسی می داند خارج کردن دولت متمرکز در تهران و توسعه آن به استان‌ها و افزایش اختیارات استان‌ها تا چه میزان اهمیت دارد چرا که برخی گره های کور  به جای «دندان» بخشنامه‌ های بی ‌فایده که در تهران صادر می ‌شود، با «دست» استانداران باز می شود!

دولت می گوید 4 سال مشغول آواربرداری است اما زمان مفیدی که حسن روحانی در سفرهای استانی خود اختصاص داده، کمتر از 3 ساعت بوده است! دولت متمرکز یعنی دولت همیشه غایب در بحران ها. در این اوضاع و احوال از مردم می خواهند شاكر باشند و بگذارند چهار سال ديگر صدرات کنند!