یادداشت/ عبدالله گنجی
سیاه کردن نظام برای رأی سیاه
رقیبهراسی به جای ارائه کارنامه تدبیر دیگری است که جهت نخبگان فرهنگی و دانشجویی به کار گرفته میشود و وحشتی مانند وحشت از ناطق در سال 1376 را روانه اجتماع و رسانه کردند که گویی طالبان و داعش قرار است بر کشور حاکم شوند.
به گزارش شیرازه، «عبدالله گنجی» در سرمقاله شماره امروز روزنامه «جوان» نوشت:
علاقهمند به نوشتن مطلبی که تلقی جانبدارانه در انتخابات داشته باشد در این روزها نبودم اما وقتی میبینم توبهفرمایان به هر ریسمان و دستگیرهای برای رأی چنگ میزنند و نظام جمهوری اسلامی را جایگزین رقبا کردهاند احساس کردم باید تدابیر رأیساز دولت مستقر را مرورنمایم. جریان مستقر پس از سنجشهای متعدد به این نتیجه رسید که امکان پیروزی قاطع به راحتی در دسترس نیست لذا روشها و تدابیر سهگانهای را طراحی نمودند که عبارتند از: تدلیس برای توده، رقیبهراسی برای نخبگان و جوانان و رقابت با نظام برای جذب رأی سیاه. که برخی از این روشها سالها از سوی اصلاحطلبان مورد تمسخر و استیضاح بود اما اکنون با آن همراهاند.
1- تدلیس علنی و عریان: سعید حجاریان از طراحان اصلی فتنه 1388 چند سال بعد از ناکامی فتنه، با صراحت بر نفی تقلب در انتخابات 1388 تأکید ولی تدلیس را موجب رأی آوری دولت دوم احمدینژاد دانست. نماد این تدلیس را سیبزمینی معرفی کردند و سالهاست با آن عملیات روانی انجام دادهاند. دولت روحانی در ماههای پایانی بدتر از دولت احمدینژاد عمل کرد. وام ده میلیونی قرضالحسنه و قول استخدام به 33 هزار و 500 دهیار به شرط اخذ رأی روستاها، پرداخت دوباره یارانه به کسانی که سالها طول کشید تا از لیست یارانهبگیران کشور حذف شوند و دولت خود را طرفدار این تدبیر میدانست. پاسخ به نامههایی که چهار سال از سوی مردم به ریاست جمهوری ارسال و آنجا تلنبار شده بود. پاسخ به این نامهها بهانهای برای واریز مبلغی پول به حساب صاحبان نامهها شد. سه برابر کردن یارانه اقشار وابسته به بهزیستی و کمیته امداد، واریزی افزایش حقوق در فروردین و حال آنکه سال 95 در تیرماه ضریب افزایش اعمال گردید، تصویب وام 100 میلیونی مسکن و.... این تدلیس آشکار از سوی اصلاحطلبان و روشنفکرانی که احمدینژاد را سرزنش میکردند با سکوت مواجه شد. این هنر روحانی است که در مناظره به رقبا میگوید شعار ندهید، از کجا میخواهید یارانه بدهید؟ اما خود یارانه بخشی را در آستانه انتخابات سه برابر و یارانه قطعشدهها را سه روز آخر احیا نماید.
2- رقیبهراسی به جای ارائه کارنامه تدبیر دیگری است که جهت نخبگان فرهنگی و دانشجویی به کار گرفته میشود و وحشتی مانند وحشت از ناطق در سال 1376 را روانه اجتماع و رسانه کردند که گویی طالبان و داعش قرار است بر کشور حاکم شوند. او که مدعی اعتدال بود تندروهای تجدیدنظرطلب را به وجد آورده است و روحانی را بسیار در مبارزه با نظام جسورتر از خود میدانند.
3- رقابت با نظام به جای رقابت با رقیب برای جذب رأی سیاه مخالفان نظام، خانواده معدومین و منافقین با اتهام 38 سال اعدام به رقیب. همگان میدانند که اتهام اعدام به رقیب مسئله بیربطی است و اصل نظام نشانه است، چرا که اعدام و شکل دینی آن یعنی قصاص واجب الهی و از شئون حکومت است و مانند مسائل مدیریتی مشمول گرایش و سلیقه نمیشود. جمع شدن طراحان فتنه 1388 ذیل پرچم او دلیل دیگری بر رقابت ایشان با نظام است. روحانی وقتی متوجه شد که پای چراغ تاریک است تلاش کرد از طریق رقابت با نظام و حمله به گذشته آن حرارتی را به پوسته سخت رأی (رأیسیاه) بدمد تا شاید بتواند کسانی را که در انتخابات شرکت نمیکنند، به سمت خود جلب نماید. علاوه بر سه دستور کار ذکر شده، به کارگیری شبکه مدیریت کشور از یک سو و به کارگیری حجم وسیعی از پول برای نقل و انتقال اتوبوسی مردم به مراسمات از سوی دیگر در حال انجام است. در کنار اقدامات مذکور تیم حقوقی دولت هر روز از چند رسانه شکایت میکند تا بتواند با خفه کردن رسانههای منتقد اقدامات ذکر شده را به راحتی دنبال نماید. واقعاً رأیی که از طریق تدلیس، رقابت با نظام و رقیبهراسی به دست میآید چه ارزشی دارد؟ اصالت قدرت عنان اخلاق و عزت را پاره و احساس کمتری نسبت به رأی دور دوم رؤسای جمهور پیشین استرس عجیبی را بر کاندیدای جریان مستقر حاکم کرده است. رقابت با نظام باعث گردیده است همه رسانههای فارسیزبان غرب، همه کانالهای ضد انقلاب، همه اپوزیسیون خارجنشین (به جز رضا پهلوی)، همه اپوزیسیونهای داخلی با محوریت نهضت آزادی( نهضت آزادی بیانیه حمایت صادر کرد) و... از روحانی حمایت کنند. انتخابات برای روحانی حیثیتی شده است و اضطراب ناشی از شکستن سنت دو دورهای بعد از 36 سال آنقدر بر وی اثر گذاشته است که از هیچ اقدامی تاکنون فروگذار نکرده است. امید است روحانی زودتر از پیروزیاش مطمئن شود و از این معرکه مشمئزکنندهای که برایش آفریدهاند نجات یابد و از رقابت با نظام به رقابت با رقیب روی آورد و به جای رقیبهراسی بر ارائه کارنامه و برنامه متمرکز شود و از غش در معامله پرهیز نماید.
منبع: روزنامه جوان
علاقهمند به نوشتن مطلبی که تلقی جانبدارانه در انتخابات داشته باشد در این روزها نبودم اما وقتی میبینم توبهفرمایان به هر ریسمان و دستگیرهای برای رأی چنگ میزنند و نظام جمهوری اسلامی را جایگزین رقبا کردهاند احساس کردم باید تدابیر رأیساز دولت مستقر را مرورنمایم. جریان مستقر پس از سنجشهای متعدد به این نتیجه رسید که امکان پیروزی قاطع به راحتی در دسترس نیست لذا روشها و تدابیر سهگانهای را طراحی نمودند که عبارتند از: تدلیس برای توده، رقیبهراسی برای نخبگان و جوانان و رقابت با نظام برای جذب رأی سیاه. که برخی از این روشها سالها از سوی اصلاحطلبان مورد تمسخر و استیضاح بود اما اکنون با آن همراهاند.
1- تدلیس علنی و عریان: سعید حجاریان از طراحان اصلی فتنه 1388 چند سال بعد از ناکامی فتنه، با صراحت بر نفی تقلب در انتخابات 1388 تأکید ولی تدلیس را موجب رأی آوری دولت دوم احمدینژاد دانست. نماد این تدلیس را سیبزمینی معرفی کردند و سالهاست با آن عملیات روانی انجام دادهاند. دولت روحانی در ماههای پایانی بدتر از دولت احمدینژاد عمل کرد. وام ده میلیونی قرضالحسنه و قول استخدام به 33 هزار و 500 دهیار به شرط اخذ رأی روستاها، پرداخت دوباره یارانه به کسانی که سالها طول کشید تا از لیست یارانهبگیران کشور حذف شوند و دولت خود را طرفدار این تدبیر میدانست. پاسخ به نامههایی که چهار سال از سوی مردم به ریاست جمهوری ارسال و آنجا تلنبار شده بود. پاسخ به این نامهها بهانهای برای واریز مبلغی پول به حساب صاحبان نامهها شد. سه برابر کردن یارانه اقشار وابسته به بهزیستی و کمیته امداد، واریزی افزایش حقوق در فروردین و حال آنکه سال 95 در تیرماه ضریب افزایش اعمال گردید، تصویب وام 100 میلیونی مسکن و.... این تدلیس آشکار از سوی اصلاحطلبان و روشنفکرانی که احمدینژاد را سرزنش میکردند با سکوت مواجه شد. این هنر روحانی است که در مناظره به رقبا میگوید شعار ندهید، از کجا میخواهید یارانه بدهید؟ اما خود یارانه بخشی را در آستانه انتخابات سه برابر و یارانه قطعشدهها را سه روز آخر احیا نماید.
2- رقیبهراسی به جای ارائه کارنامه تدبیر دیگری است که جهت نخبگان فرهنگی و دانشجویی به کار گرفته میشود و وحشتی مانند وحشت از ناطق در سال 1376 را روانه اجتماع و رسانه کردند که گویی طالبان و داعش قرار است بر کشور حاکم شوند. او که مدعی اعتدال بود تندروهای تجدیدنظرطلب را به وجد آورده است و روحانی را بسیار در مبارزه با نظام جسورتر از خود میدانند.
3- رقابت با نظام به جای رقابت با رقیب برای جذب رأی سیاه مخالفان نظام، خانواده معدومین و منافقین با اتهام 38 سال اعدام به رقیب. همگان میدانند که اتهام اعدام به رقیب مسئله بیربطی است و اصل نظام نشانه است، چرا که اعدام و شکل دینی آن یعنی قصاص واجب الهی و از شئون حکومت است و مانند مسائل مدیریتی مشمول گرایش و سلیقه نمیشود. جمع شدن طراحان فتنه 1388 ذیل پرچم او دلیل دیگری بر رقابت ایشان با نظام است. روحانی وقتی متوجه شد که پای چراغ تاریک است تلاش کرد از طریق رقابت با نظام و حمله به گذشته آن حرارتی را به پوسته سخت رأی (رأیسیاه) بدمد تا شاید بتواند کسانی را که در انتخابات شرکت نمیکنند، به سمت خود جلب نماید. علاوه بر سه دستور کار ذکر شده، به کارگیری شبکه مدیریت کشور از یک سو و به کارگیری حجم وسیعی از پول برای نقل و انتقال اتوبوسی مردم به مراسمات از سوی دیگر در حال انجام است. در کنار اقدامات مذکور تیم حقوقی دولت هر روز از چند رسانه شکایت میکند تا بتواند با خفه کردن رسانههای منتقد اقدامات ذکر شده را به راحتی دنبال نماید. واقعاً رأیی که از طریق تدلیس، رقابت با نظام و رقیبهراسی به دست میآید چه ارزشی دارد؟ اصالت قدرت عنان اخلاق و عزت را پاره و احساس کمتری نسبت به رأی دور دوم رؤسای جمهور پیشین استرس عجیبی را بر کاندیدای جریان مستقر حاکم کرده است. رقابت با نظام باعث گردیده است همه رسانههای فارسیزبان غرب، همه کانالهای ضد انقلاب، همه اپوزیسیون خارجنشین (به جز رضا پهلوی)، همه اپوزیسیونهای داخلی با محوریت نهضت آزادی( نهضت آزادی بیانیه حمایت صادر کرد) و... از روحانی حمایت کنند. انتخابات برای روحانی حیثیتی شده است و اضطراب ناشی از شکستن سنت دو دورهای بعد از 36 سال آنقدر بر وی اثر گذاشته است که از هیچ اقدامی تاکنون فروگذار نکرده است. امید است روحانی زودتر از پیروزیاش مطمئن شود و از این معرکه مشمئزکنندهای که برایش آفریدهاند نجات یابد و از رقابت با نظام به رقابت با رقیب روی آورد و به جای رقیبهراسی بر ارائه کارنامه و برنامه متمرکز شود و از غش در معامله پرهیز نماید.
منبع: روزنامه جوان
نظرات بینندگان