یادداشت/ حسین قدیانی
عوض کار، خنده نشاندن بر لب گروهک نابکار!
بدتر از این هم آیا متصور هست که سخن بهگونهای بگویی که منافقین را با آن همه سابقه در ترور و جنایت و وحشیگری، خوش بیاید، بدان حد که سرکرده وقیح و بیآبرویشان از فلان موضع تو، دفاع کند؟!
به گزارش شیرازه، حسین قدیانی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت:
بدتر از این هم آیا متصور هست که سخن بهگونهای بگویی که منافقین را با آن همه سابقه در ترور و جنایت و وحشیگری، خوش بیاید، بدان حد که سرکرده وقیح و بیآبرویشان از فلان موضع تو، دفاع کند؟! واقعا تحریف امام و تخریب دوران امام، چرا؟! و وادادگی تا کجا؟! همین ایام، از قضا سالگرد یکی از ننگینترین صفحات سیاه کارنامه منافقین است! کم کسی بود مگر آیتالله بهشتی؟! امامی که به جد پرهیز داشت از مدح اشخاص، در وصف «سیدالشهدای انقلاب اسلامی» اما از عنوان «ملت» استفاده کرد! حال آیا رواست جوری سخن بگویی و جوری دوران امام را و یاران غلتیده در خون امام را هدف بگیری که «سرکرده قاتلان بهشتی» برایت هورا بکشد؟! همان حرامیان که در جنگ تحمیلی و در آشکارترین خیانت ممکن، با صدام و صدامیان همدست شدند علیه این خاک! همان حرامیان جلاد بیرحم، که نه بزرگ میشناختند و نه کوچک! نه عناصر تأثیرگذار و نه مردم عادی کوچه و بازار! مردی به سبب ریش یا زنی به جرم چادر، کم از تیغ منافقین گذشتند؟! کم و زیادش را کاری ندارم اما هزاران ترور در انواع و اقسام شیوهها، بر یک انقلاب نوپای تازهنفس تحمیل کردند و اینک، آیا سزاوار است سخن بر مدار خوشایند این جماعت حقیقتا عاری از شرف؟! در هر مصافی میان ملت ایران و دشمنان قسمخورده، آیا جز این است که منافقین برای دشمن این مردم، خوشرقصیها کردند؟! واقعا چه شده است بعضیها را که موضعگیریشان در قبال فلان رخداد تاریخی، قند در دل منافقین آب میکند؟! و زبان آنها را علیه این ملت، دراز میکند؟! معالاسف، سخنان چند شب پیش سرکرده منافقین روسیاه، نشان داد حرف را اگر دشمنپسند بزنیم و موضع را اگر ناجوانمردانه بگیریم، چقدر سابقهداران ترور را خوش میآید!
سرکرده روسیاه منافقین البته از فتنهگران 88 هم دفاع جانانه کرد! بگذار این را برای بار شاید صدم بنویسم که ما آن روزها، اگر چه طبق قاعده مسلم انتخابات، پذیرش رأی اکثریت را مصداق قانونگرایی میدانستیم لیکن همواره از «40 میلیون رأی» گفتیم و نوشتیم! آری! ما معتقد بودیم فتنه، فقط فتنه علیه آرای اکثریت نیست، بلکه همه آرا را هدف دارد! و اصل و اساس انتخابات را هدف دارد! و حتی اصل و اساس نظام را هدف دارد! متأثر از دروغ بزرگ تقلب که «اسم رمز آشوب» بود، البته آن روزهای اول، خیلیها معترض بودند اما وقتی دیدند و فهمیدند قصه چیز دیگری است و انتخابات بهانه است، صف خود را از فتنهگرانی که حتی به یومالعیار عاشورا هم رحم نکردند، جدا کردند! پس صد باره تأکید میکنم منظور ما از فتنه و فتنهگر، هرگز قاطبه هموطنانی نیستند که آن روزهای اول، اعتراضی از خود نشان دادند! منظور ما و مراد ما، جماعت وقیحی هستند که معتقد بودند «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است!» از قضا، چند شب پیش، سرکرده گروهک ضاله منافقین هم، از تبدیل شعار «رأی مرا پس بده» به شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» ابراز خشنودی کرد! آهای حضراتی که خود، بارها و بارها اعتراف کردید «تقلب، فیالواقع اسم رمز آشوب بود و واقعیت نداشت» و «اساسا سازوکار انتخابات در نظام جمهوری اسلامی، هرگز اجازه تخلف، آن هم در حد 11 میلیون رأی را نمیدهد» ننگ و نفرین ابدی بر شما باد که سرکرده تروریستها، اینگونه از شما حمایت میکند! در خسران دنیا و اُخرای شما، حقا که همین بس! که قاتلان بهشتی و مطهری و رجایی و باهنر و مرد و زن کوچه و بازار، رسما بیایند وسط و این همه آشکار، حمایتتان کنند! و چه مضحک که بعضی از شما عنوان «خط امام» را هم یدک میکشید! لیکن امام شما و بزرگ شما و قائد شما و پیشوای شما، همان بود که چند شب پیش، از شعارتان حمایت کرد!
و ناخواسته به همه فهماند که شما اعوان و انصار فتنه، فیالواقع در «خط رجوی» هستید! و اما، از 88 چند سال بیاییم جلو! سلمنا آقایان! الان نه 78 است و نه 88 اما در همین سال 96 شما چگونه در ایام تبلیغات انتخاباتی، سخن گفتید که سرکرده منافقین، اینگونه از تخریب دوران امام و تعویض شهید و جلاد، ابراز رضایت میکند؟! اجازه داریم بپرسیم «فأین تذهبون؟!» براستی چیست پاسخ شما در قبال این همصدایی؟! کجا میخواهید بروید؟! پله آخر این دشمنشادکنیها کجاست؟! به کدام مقصد میخواهید برسید؟! والله، این راه را قبل از شما هم رفتهاند! و به این مقصد، پیش از شما هم رسیدهاند! هیهات! این حرکت آلوده، هرگز به فتح قله جدیدی منجر نمیشود، بلکه شما را الصاق میکند به قاتلان خون مطهر مطهریها و بهشتیها و قدوسیها و رجاییها و باهنرها! عوض کار، که خواسته همه ملت از شماست، عوض خدمت، که تمنای همه مردم از شماست، عوض غلبه متن بر حاشیه، که استدعای همه خیرخواهان از شماست و عوض کاستن از مشکلات، که ابتداییترین تکلیف و طبیعیترین وظیفه شماست، با مواضع کذا، خنده همراهی بر لب گروهک نابکار تروریستی منافقین مینشانید؟! کجا دارید میروید؟! این بود آنکه «اعتدال» میخواندیدش؟! که نفر اول منافقین، در ایام سالگرد شهادت بهشتی بزرگ، بیاید طرف شما؟! متأسفم برای این همه وادادگی! در مواجهه با کار، وادادگی! در مواجهه با دشمن، وادادگی! در مواجهه با بدعهدی دشمن، وادادگی! در مواجهه با گرفتن حق ملت و لغو واقعی تحریمها، وادادگی! در مواجهه با منافقین هم وادادگی! آری! تحریف امام و تخریب دوران امام، یعنی وادادگی در قبال قاتلان خون 72 تن، که سرکرده منافقین، بیخود شعار کسی را سردست نمیگیرد! این نوشته را اما تمام نمیکنم الا با سلامی نثار بهشتی و یارانش! آیتالله شهید! آنچه تو با خون خود نوشتی، شاهد باش با چه خون دلی، مشغول پاسداری از آن هستیم! با چه خون دلی...
بدتر از این هم آیا متصور هست که سخن بهگونهای بگویی که منافقین را با آن همه سابقه در ترور و جنایت و وحشیگری، خوش بیاید، بدان حد که سرکرده وقیح و بیآبرویشان از فلان موضع تو، دفاع کند؟! واقعا تحریف امام و تخریب دوران امام، چرا؟! و وادادگی تا کجا؟! همین ایام، از قضا سالگرد یکی از ننگینترین صفحات سیاه کارنامه منافقین است! کم کسی بود مگر آیتالله بهشتی؟! امامی که به جد پرهیز داشت از مدح اشخاص، در وصف «سیدالشهدای انقلاب اسلامی» اما از عنوان «ملت» استفاده کرد! حال آیا رواست جوری سخن بگویی و جوری دوران امام را و یاران غلتیده در خون امام را هدف بگیری که «سرکرده قاتلان بهشتی» برایت هورا بکشد؟! همان حرامیان که در جنگ تحمیلی و در آشکارترین خیانت ممکن، با صدام و صدامیان همدست شدند علیه این خاک! همان حرامیان جلاد بیرحم، که نه بزرگ میشناختند و نه کوچک! نه عناصر تأثیرگذار و نه مردم عادی کوچه و بازار! مردی به سبب ریش یا زنی به جرم چادر، کم از تیغ منافقین گذشتند؟! کم و زیادش را کاری ندارم اما هزاران ترور در انواع و اقسام شیوهها، بر یک انقلاب نوپای تازهنفس تحمیل کردند و اینک، آیا سزاوار است سخن بر مدار خوشایند این جماعت حقیقتا عاری از شرف؟! در هر مصافی میان ملت ایران و دشمنان قسمخورده، آیا جز این است که منافقین برای دشمن این مردم، خوشرقصیها کردند؟! واقعا چه شده است بعضیها را که موضعگیریشان در قبال فلان رخداد تاریخی، قند در دل منافقین آب میکند؟! و زبان آنها را علیه این ملت، دراز میکند؟! معالاسف، سخنان چند شب پیش سرکرده منافقین روسیاه، نشان داد حرف را اگر دشمنپسند بزنیم و موضع را اگر ناجوانمردانه بگیریم، چقدر سابقهداران ترور را خوش میآید!
سرکرده روسیاه منافقین البته از فتنهگران 88 هم دفاع جانانه کرد! بگذار این را برای بار شاید صدم بنویسم که ما آن روزها، اگر چه طبق قاعده مسلم انتخابات، پذیرش رأی اکثریت را مصداق قانونگرایی میدانستیم لیکن همواره از «40 میلیون رأی» گفتیم و نوشتیم! آری! ما معتقد بودیم فتنه، فقط فتنه علیه آرای اکثریت نیست، بلکه همه آرا را هدف دارد! و اصل و اساس انتخابات را هدف دارد! و حتی اصل و اساس نظام را هدف دارد! متأثر از دروغ بزرگ تقلب که «اسم رمز آشوب» بود، البته آن روزهای اول، خیلیها معترض بودند اما وقتی دیدند و فهمیدند قصه چیز دیگری است و انتخابات بهانه است، صف خود را از فتنهگرانی که حتی به یومالعیار عاشورا هم رحم نکردند، جدا کردند! پس صد باره تأکید میکنم منظور ما از فتنه و فتنهگر، هرگز قاطبه هموطنانی نیستند که آن روزهای اول، اعتراضی از خود نشان دادند! منظور ما و مراد ما، جماعت وقیحی هستند که معتقد بودند «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است!» از قضا، چند شب پیش، سرکرده گروهک ضاله منافقین هم، از تبدیل شعار «رأی مرا پس بده» به شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» ابراز خشنودی کرد! آهای حضراتی که خود، بارها و بارها اعتراف کردید «تقلب، فیالواقع اسم رمز آشوب بود و واقعیت نداشت» و «اساسا سازوکار انتخابات در نظام جمهوری اسلامی، هرگز اجازه تخلف، آن هم در حد 11 میلیون رأی را نمیدهد» ننگ و نفرین ابدی بر شما باد که سرکرده تروریستها، اینگونه از شما حمایت میکند! در خسران دنیا و اُخرای شما، حقا که همین بس! که قاتلان بهشتی و مطهری و رجایی و باهنر و مرد و زن کوچه و بازار، رسما بیایند وسط و این همه آشکار، حمایتتان کنند! و چه مضحک که بعضی از شما عنوان «خط امام» را هم یدک میکشید! لیکن امام شما و بزرگ شما و قائد شما و پیشوای شما، همان بود که چند شب پیش، از شعارتان حمایت کرد!
و ناخواسته به همه فهماند که شما اعوان و انصار فتنه، فیالواقع در «خط رجوی» هستید! و اما، از 88 چند سال بیاییم جلو! سلمنا آقایان! الان نه 78 است و نه 88 اما در همین سال 96 شما چگونه در ایام تبلیغات انتخاباتی، سخن گفتید که سرکرده منافقین، اینگونه از تخریب دوران امام و تعویض شهید و جلاد، ابراز رضایت میکند؟! اجازه داریم بپرسیم «فأین تذهبون؟!» براستی چیست پاسخ شما در قبال این همصدایی؟! کجا میخواهید بروید؟! پله آخر این دشمنشادکنیها کجاست؟! به کدام مقصد میخواهید برسید؟! والله، این راه را قبل از شما هم رفتهاند! و به این مقصد، پیش از شما هم رسیدهاند! هیهات! این حرکت آلوده، هرگز به فتح قله جدیدی منجر نمیشود، بلکه شما را الصاق میکند به قاتلان خون مطهر مطهریها و بهشتیها و قدوسیها و رجاییها و باهنرها! عوض کار، که خواسته همه ملت از شماست، عوض خدمت، که تمنای همه مردم از شماست، عوض غلبه متن بر حاشیه، که استدعای همه خیرخواهان از شماست و عوض کاستن از مشکلات، که ابتداییترین تکلیف و طبیعیترین وظیفه شماست، با مواضع کذا، خنده همراهی بر لب گروهک نابکار تروریستی منافقین مینشانید؟! کجا دارید میروید؟! این بود آنکه «اعتدال» میخواندیدش؟! که نفر اول منافقین، در ایام سالگرد شهادت بهشتی بزرگ، بیاید طرف شما؟! متأسفم برای این همه وادادگی! در مواجهه با کار، وادادگی! در مواجهه با دشمن، وادادگی! در مواجهه با بدعهدی دشمن، وادادگی! در مواجهه با گرفتن حق ملت و لغو واقعی تحریمها، وادادگی! در مواجهه با منافقین هم وادادگی! آری! تحریف امام و تخریب دوران امام، یعنی وادادگی در قبال قاتلان خون 72 تن، که سرکرده منافقین، بیخود شعار کسی را سردست نمیگیرد! این نوشته را اما تمام نمیکنم الا با سلامی نثار بهشتی و یارانش! آیتالله شهید! آنچه تو با خون خود نوشتی، شاهد باش با چه خون دلی، مشغول پاسداری از آن هستیم! با چه خون دلی...
نظرات بینندگان