یادداشت/ اصغر زارعی
داعش در خط پایان
پیروزی عراق بر داعش، نقطه ثقل این کشور در برابر هجمههای بعدی نیز هست و همانگونه که پیروزی ایران در جنگ تحمیلی بر صدام، کشورمان را بیمه کرد،پاکسازی عراق از وجود تکفیریها هم چارچوبهای نظامی و امنیتی این کشور را قوام میبخشد.
به گزارش شیرازه، روزنامه «حمایت» در یادداشتی از «اصغر زارعی» نوشت:
پیروزی نیروهای مسلح عراقی از جمله، ارتش، پلیس فدرال، نیروهای ضد تروریسم و حشدالشعبی، وحدت و کارآمدی مثالزدنی آنها را در فروپاشی قلعه داعش در موصل به نمایش گذاشت و این دستاورد چشمگیر، بدون شک، مرحله جدیدی در عراق و منطقه را کلید زده است. با آزادسازی کامل موصل، تنها نقطه باقی مانده، شهر«تلعفر» است که با توجه به توانمندی نیروهای مسلح عراق، انتظار میرود تا پاکسازی کامل این شهر از لوث وجود تکفیریها، زمان زیادی باقی نمانده باشد. پیروزی این عملیات بزرگ که از همان ابتدا با توجه به حضور فعال نیروهای حشدالشعبی، مسجل بود، گرچه با کارشکنیهای بسیاری در داخل و خارج عراق مواجه گردید، اما قاطعیت دولت عراق، مانع از هرگونه خدشه به جریان اصلی عملیات شد تا موصل در نهایت به دست نیروهای بومی عراقیها باز پس گرفته شود. بنابراین، آزادسازی موصل، از سه زاویه حماسه بزرگی بود.
اول اینکه این شهر، حدود یک میلیون نفر جمعیت دارد و عملیات آزادسازی باید به شکلی انجام میشد تا مردم عادی آسیب نبینند که تحقق این امر، نشاندهنده مهارت جنگی بسیار بالای بکار گرفته شده از سوی رزمندگان عراقی است.
ثانیاً، با توجه به اینکه بهانه حضور آمریکا و اساساً حمله این کشور به عراق، مبارزه با داعش و تروریسم بود، ضرب شست نیروهای مسلح در موصل، بهانه حضور نظامی را از آمریکاییها میگیرد و در نتیجه استقلال عراق را تقویت خواهد کرد؛ ضمن اینکه اشغال «بعشیقه» از سوی ترکیه به بهانه تأمین امنیت این کشور، دیگر توجیهی نخواهد داشت. فتح الفتوح موصل همچنین، به معنی شکست سرمایهگذاران تروریسم و ناامنی در این کشور به ویژه عربستان سعودی نیز به شمار میآید، چراکه پدرجد تروریستها و کشورهای همپیمان با ریاض، از تکفیریها تحت عناوین جعلی مانند «دفاع از حقوق اهل سنت» و «حمایت از عشایر انقلابی» همواره حمایت کرده و بر آتش فرقهگرایی مذهبی دمیدهاند. با شکست داعش، سوداگران ناامنی و حامیان تروریسم تکفیری در عراق و منطقه، چارهای جز پذیرش هزیمت و قبول شرایط جدید منطقه ندارند.
ثالثاً، پیروزی عراق بر داعش، نقطه ثقل این کشور در برابر هجمههای بعدی نیز هست و همانگونه که پیروزی ایران در جنگ تحمیلی بر صدام، کشورمان را بیمه کرد، پاکسازی عراق از وجود تکفیریها هم چارچوبهای نظامی و امنیتی این کشور را قوام میبخشد. به بیان دیگر، خنثی شدن توطئه تجزیه عراق، اضمحلال جریانهای تکفیری و بروز و ظهور تواناییهای ارتش و حشدالشعبی، آینده امنیت سرزمین بینالنهرین را تضمین کرده و توان دولت عراق را مضاعف میکند، زیرا یکی از مهمترین اهدافی که از ابتدای جنگ نیابتی در منطقه به ویژه در عراق و سوریه مد نظر پشتیبانان تروریستها علی الخصوص آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار داشت، سناریوی تجزیه منطقه بود که در دولت قبلی آمریکا پیگیری میشد. این سناریو در حالی که تروریستهای دست پرورده وهابیت، عملاً کارایی خود را برای سرنگونی دولتهای محور مقاومت در منطقه از دست دادهاند، اکنون فاقد کارایی است و صحنهگردانان تجزیه عراق با فتح موصل، دریافتهاند که چنانچه بر خواسته خود اصرار ورزند، با مشت آهنین نیروهای مسلح عراق و وحدت مردم این کشور مواجه خواهند شد. بنابراین، عراق متحد و نیرومند، ضمن اینکه آرامش و امنیت را به عراق تقدیم میکند، میتواند نقش پویاتری در منطقهایفا کند که قطعاً این شرایط جدید به نفع محور مقاومت تمام خواهد شد.
اما از این نکته نیز نباید غفلت کرد که عراق پس از داعش، قاعدتاً از دایره تمرکز دشمنانش خارج نخواهد شد و آنان از هر مسیری برای رسیدن به اهدافشان علیه دولت و ملت عراق اقدام خواهند کرد. از جمله این موارد میتوان به یارگیری پادوهای غربی - عربی از گروههای سیاسی و قومی ـ مذهبی از یک سو و حذف یا بدنام کردن عناصر و مجموعههای خدوم از سوی دیگر اشاره کرد. از این رو، نفوذ همزمان در بخشی از بدنه اهل سنت و برخی گروههای شیعی برای تکمیل پازل مطلوب آمریکا و عربستان و تلاش برای حذف و یا بدنام کردن حشدالشعبی، خطر مهمی است که باید مورد توجه دولت و سیاستمداران عراقی قرار گیرد.
نکته دیگر اینکه حامیان منطقهای و فرا منطقهای تروریسم تکفیری به قدرت و نفوذ کلام مرجعیت در مقابله با داعش، بیش از پیش پی بردهاند و بر این اساس؛ قطعاً یکی از مهمترین نقاط تمرکز آنها ضربه زدن به این عنصر وحدتبخش و اقتدار آفرین در این کشور است؛ همچنان که طی چند سال گذشته، تجربه نشان داد هرگاه خط سیر دشمن در راستای تضعیف و یا حذف نفوذ کلام مرجعیت قوت گرفت، به همان میزان از انسجام سیاسی ـ اجتماعی عراق کاسته و طبعاً بر حجم ضربات و خسارات وارده افزوده شد.
و بالاخره باید گفت که یقیناً این گروه ساخته و پرداخته جریان عبری- عربی – غربی، فاصله چندانی تا دفن شدن در عراق و سوریه ندارد و میتوان گفت که با سقوط موصل، کار داعش در منطقه غرب آسیا پایان یافته اما اندیشه خلافت چند صباحی تداوم خواهد داشت و ویروس داعش به کشورهای دیگر منتقل خواهد شد؛ حتی ممکن است داعش تغییر نام دهد، چنانکه قبل از اعلام خلافت توسط ابوبکر البغدادی، جزئی از گروه القاعده محسوب میشد و بعداً به «دولت اسلامی عراق و شام» تغییر نام داد. شاهد این مدعا آن است که در خبرها آمده بود به زودی گروهی متشکل از ورشکستههای داعشی، تروریستهای فراری از صحنه جنگ، عناصری که تاکنون تجربه نظامی نداشتهاند و شماری از گروهها و سازمانهای افراطی بومی در عراق و سوریه و دیگر کشورهای جهان، اعلام موجودیت خواهند کرد.
لذا با در نظر گرفتن مجموعه شرایط موجود باید گفت که بخشی مهمی از نیروهای داعش بعد از شکست نهایی در عراق و سوریه نمیتوانند سرزمین در اختیار داشته باشند و پس از دریافت ضربات مهلک و همچنین هلاکت رهبر این گروه، تحرکات آنها به اعلام موجودیت، صدور بیانیه و یا در خوشبینانهترین حالت، عملیاتهای ایذایی محدود خواهد شد. این مساله در مورد القاعده نیز اتفاق افتاد و هنگامی که تشکیلاتش در افغانستان شکست خورد و سرکرده خود را از دست داد، نتوانست موقعیت خود را در افغانستان بازیابد، بنابراین، داعش هم مانند بقیه گروههای تروریستی در آیندهای نهچندان دور به زبالهدان تاریخ خواهد پیوست و وخامت فعلی شرایط این گروه، به زودی به مرگ اندیشه داعشیسم منجر خواهد شد.
پیروزی نیروهای مسلح عراقی از جمله، ارتش، پلیس فدرال، نیروهای ضد تروریسم و حشدالشعبی، وحدت و کارآمدی مثالزدنی آنها را در فروپاشی قلعه داعش در موصل به نمایش گذاشت و این دستاورد چشمگیر، بدون شک، مرحله جدیدی در عراق و منطقه را کلید زده است. با آزادسازی کامل موصل، تنها نقطه باقی مانده، شهر«تلعفر» است که با توجه به توانمندی نیروهای مسلح عراق، انتظار میرود تا پاکسازی کامل این شهر از لوث وجود تکفیریها، زمان زیادی باقی نمانده باشد. پیروزی این عملیات بزرگ که از همان ابتدا با توجه به حضور فعال نیروهای حشدالشعبی، مسجل بود، گرچه با کارشکنیهای بسیاری در داخل و خارج عراق مواجه گردید، اما قاطعیت دولت عراق، مانع از هرگونه خدشه به جریان اصلی عملیات شد تا موصل در نهایت به دست نیروهای بومی عراقیها باز پس گرفته شود. بنابراین، آزادسازی موصل، از سه زاویه حماسه بزرگی بود.
اول اینکه این شهر، حدود یک میلیون نفر جمعیت دارد و عملیات آزادسازی باید به شکلی انجام میشد تا مردم عادی آسیب نبینند که تحقق این امر، نشاندهنده مهارت جنگی بسیار بالای بکار گرفته شده از سوی رزمندگان عراقی است.
ثانیاً، با توجه به اینکه بهانه حضور آمریکا و اساساً حمله این کشور به عراق، مبارزه با داعش و تروریسم بود، ضرب شست نیروهای مسلح در موصل، بهانه حضور نظامی را از آمریکاییها میگیرد و در نتیجه استقلال عراق را تقویت خواهد کرد؛ ضمن اینکه اشغال «بعشیقه» از سوی ترکیه به بهانه تأمین امنیت این کشور، دیگر توجیهی نخواهد داشت. فتح الفتوح موصل همچنین، به معنی شکست سرمایهگذاران تروریسم و ناامنی در این کشور به ویژه عربستان سعودی نیز به شمار میآید، چراکه پدرجد تروریستها و کشورهای همپیمان با ریاض، از تکفیریها تحت عناوین جعلی مانند «دفاع از حقوق اهل سنت» و «حمایت از عشایر انقلابی» همواره حمایت کرده و بر آتش فرقهگرایی مذهبی دمیدهاند. با شکست داعش، سوداگران ناامنی و حامیان تروریسم تکفیری در عراق و منطقه، چارهای جز پذیرش هزیمت و قبول شرایط جدید منطقه ندارند.
ثالثاً، پیروزی عراق بر داعش، نقطه ثقل این کشور در برابر هجمههای بعدی نیز هست و همانگونه که پیروزی ایران در جنگ تحمیلی بر صدام، کشورمان را بیمه کرد، پاکسازی عراق از وجود تکفیریها هم چارچوبهای نظامی و امنیتی این کشور را قوام میبخشد. به بیان دیگر، خنثی شدن توطئه تجزیه عراق، اضمحلال جریانهای تکفیری و بروز و ظهور تواناییهای ارتش و حشدالشعبی، آینده امنیت سرزمین بینالنهرین را تضمین کرده و توان دولت عراق را مضاعف میکند، زیرا یکی از مهمترین اهدافی که از ابتدای جنگ نیابتی در منطقه به ویژه در عراق و سوریه مد نظر پشتیبانان تروریستها علی الخصوص آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار داشت، سناریوی تجزیه منطقه بود که در دولت قبلی آمریکا پیگیری میشد. این سناریو در حالی که تروریستهای دست پرورده وهابیت، عملاً کارایی خود را برای سرنگونی دولتهای محور مقاومت در منطقه از دست دادهاند، اکنون فاقد کارایی است و صحنهگردانان تجزیه عراق با فتح موصل، دریافتهاند که چنانچه بر خواسته خود اصرار ورزند، با مشت آهنین نیروهای مسلح عراق و وحدت مردم این کشور مواجه خواهند شد. بنابراین، عراق متحد و نیرومند، ضمن اینکه آرامش و امنیت را به عراق تقدیم میکند، میتواند نقش پویاتری در منطقهایفا کند که قطعاً این شرایط جدید به نفع محور مقاومت تمام خواهد شد.
اما از این نکته نیز نباید غفلت کرد که عراق پس از داعش، قاعدتاً از دایره تمرکز دشمنانش خارج نخواهد شد و آنان از هر مسیری برای رسیدن به اهدافشان علیه دولت و ملت عراق اقدام خواهند کرد. از جمله این موارد میتوان به یارگیری پادوهای غربی - عربی از گروههای سیاسی و قومی ـ مذهبی از یک سو و حذف یا بدنام کردن عناصر و مجموعههای خدوم از سوی دیگر اشاره کرد. از این رو، نفوذ همزمان در بخشی از بدنه اهل سنت و برخی گروههای شیعی برای تکمیل پازل مطلوب آمریکا و عربستان و تلاش برای حذف و یا بدنام کردن حشدالشعبی، خطر مهمی است که باید مورد توجه دولت و سیاستمداران عراقی قرار گیرد.
نکته دیگر اینکه حامیان منطقهای و فرا منطقهای تروریسم تکفیری به قدرت و نفوذ کلام مرجعیت در مقابله با داعش، بیش از پیش پی بردهاند و بر این اساس؛ قطعاً یکی از مهمترین نقاط تمرکز آنها ضربه زدن به این عنصر وحدتبخش و اقتدار آفرین در این کشور است؛ همچنان که طی چند سال گذشته، تجربه نشان داد هرگاه خط سیر دشمن در راستای تضعیف و یا حذف نفوذ کلام مرجعیت قوت گرفت، به همان میزان از انسجام سیاسی ـ اجتماعی عراق کاسته و طبعاً بر حجم ضربات و خسارات وارده افزوده شد.
و بالاخره باید گفت که یقیناً این گروه ساخته و پرداخته جریان عبری- عربی – غربی، فاصله چندانی تا دفن شدن در عراق و سوریه ندارد و میتوان گفت که با سقوط موصل، کار داعش در منطقه غرب آسیا پایان یافته اما اندیشه خلافت چند صباحی تداوم خواهد داشت و ویروس داعش به کشورهای دیگر منتقل خواهد شد؛ حتی ممکن است داعش تغییر نام دهد، چنانکه قبل از اعلام خلافت توسط ابوبکر البغدادی، جزئی از گروه القاعده محسوب میشد و بعداً به «دولت اسلامی عراق و شام» تغییر نام داد. شاهد این مدعا آن است که در خبرها آمده بود به زودی گروهی متشکل از ورشکستههای داعشی، تروریستهای فراری از صحنه جنگ، عناصری که تاکنون تجربه نظامی نداشتهاند و شماری از گروهها و سازمانهای افراطی بومی در عراق و سوریه و دیگر کشورهای جهان، اعلام موجودیت خواهند کرد.
لذا با در نظر گرفتن مجموعه شرایط موجود باید گفت که بخشی مهمی از نیروهای داعش بعد از شکست نهایی در عراق و سوریه نمیتوانند سرزمین در اختیار داشته باشند و پس از دریافت ضربات مهلک و همچنین هلاکت رهبر این گروه، تحرکات آنها به اعلام موجودیت، صدور بیانیه و یا در خوشبینانهترین حالت، عملیاتهای ایذایی محدود خواهد شد. این مساله در مورد القاعده نیز اتفاق افتاد و هنگامی که تشکیلاتش در افغانستان شکست خورد و سرکرده خود را از دست داد، نتوانست موقعیت خود را در افغانستان بازیابد، بنابراین، داعش هم مانند بقیه گروههای تروریستی در آیندهای نهچندان دور به زبالهدان تاریخ خواهد پیوست و وخامت فعلی شرایط این گروه، به زودی به مرگ اندیشه داعشیسم منجر خواهد شد.
نظرات بینندگان