فرمانده سپاه میان آوارها، سربازان ارتش میان سرما؛ «منتقدان روی مبل یا در تورنتو»!
به گزارش شیرازه،فرمانده سپاه میان آوارها، سربازان ارتش میان سرما؛ «منتقدان روی مبل یا در تورنتو»!
موسوی و کروبی انسانهای معمولی نیستند که از آنها خبری نمیگیرند
غلامعلی رجایی، از فعالان اصلاحطلب که در زمان حیات مرحوم هاشمی مشاور وی بود، به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با سایت جماران گفته است:
«من این حرف را قبول ندارم که حصری وجود ندارد؛ اگر حصر نیست نام این وضعیت را چه می توان گذاشت؛ درست است که در بعضی از محدودیت ها ترک هایی ایجاد شده است اما کماکان حصر باقی است. حداقلش این است که من اطلاع دارم خانواده آقای موسوی گلایه دارند که چرا آقای روحانی از ایشان سراغی نمیگیرند. به هر حال آقای مهندس موسوی نخست وزیر حضرت امام و دوره دفاع مقدس است. دولت تا به حال چه ملاحظهای داشته که از این خانوادهها خبری نگرفته است؟! اینها انسانهای معمولی نیستند یکی از اینها یک زمانی نخست وزیر این مملکت و دیگری رئیس پارلمان بود.»[۱]
*باید دقت داشت که ساکنان یک کشور، جملگی در برابر قانون و امنیت ملی آن کشور یکسان هستند و هیچکس بر دیگری رجحانی ندارد.
فیالواقع در تفکر اسلام ناب، مسئله «ژن خوب» هرگز پذیرفته نیست و البته تعالیم اسلامی درباره مسئولان و خواص حکومت سختگیری بیشتری هم دارد.
آقایان موسوی و کروبی تا قبل از فتنه سال ۸۸، هرکه بودهاند و هرچه کردهاند اما مشخصا با ایفای نقش محوری در فتنه دچار «حبط اعمال» شدهاند و اتفاقا در موقعیت فعلی، سابقه آنها تبدیل به یک وزر و وبال برای آنها نیز میشود.
با عنایت به این مقولات، ادعایی تحت عنوان «آنها انسانهای معمولی نیستند» نه تنها به هیچوجه پذیرفته نیست بلکه این معمولی نبودن از وجه مسئولیت داشتن این افراد؛ اتفاقاً توبیخ و مجازات بیشتری را بواسطه فتنه بزرگ سال ۸۸ شامل آنها میکند.
***
سربازانی که چادرهای خود را به مردم دادند...
فرمانده سپاه میان آوارها، سربازان ارتش میان سرما، «منتقدان روی مبل یا در تورنتو»! + عکس
امیر کیومرث حیدری، فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران روز گذشته و هنگام مصاحبه تلفنی با برنامه تلویزیونی «حالا خورشید» به این نکته اشاره کرد که با وجود توزیع گسترده چادر و امکانات امدادی میان زلزلهزدگان منطقه غرب کشور، اما همچنان کمبودهایی در ساعات اول امداد وجود داشته که به همین دلیل، برخی سربازان وظیفه نیز بصورت داوطلبانه، چادر خود را در اختیار زلزلهزدگان قرار دادهاند و خود تا صبح در سرما به سر بردهاند.
در همین حال، روز گذشته تصاویری از پرسنل و فرماندهان ارتش و سپاه در فرایند امدادرسانی به زلزلهزدگان نیز در رسانهها منتشر شد که تحسین عمومی را برانگیخت:
*اگرچه سطح خدمات و امداد به زلزلهزدگان غرب کشور هر لحظه باید فراگیرتر و پرسرعتتر شود ولی تجربه بحران زلزله به خصوص در دو فاجعه زلزله بم و زرند در سالهای ۸۲ و ۸۳ نشان میدهد که با وجود تمام انتقادات، اما وضعیت امداد رسانی دولت، سپاه، ارتش و سایر نهادهای مسئول به زلزلهزدگان عزیز کرمانشاهی در سطح استاندارد قرار دارد.
در همین حال اقدامات مردمدارانه فرماندهان و پرسنل ارتش و سپاه پاسداران نیز تحسین و اطمینان خاطر عمومی را برانگیخته است.
حضور فرماندهان ارتش و سپاه در ساعات اولیه زلزله در منطقه و در ادامه سرکشی بدون دیسیپلین آنها از مردم و مناطق زلزله زده در کنار تصاویری از همیاری نظامیها و نیروهای امدادرسان با مردم عزیز زلزلهزده، توانسته است مشکلات مناطق بحرانزده را تسکین ببخشید.
با این حال اما عدهای در رسانهها و شبکههای اجتماعی از نبود کمک و امداد در مناطق زلزلهزده و حتی «دزدی» سخن گفتهاند!
مثلاً روز گذشته فیلمی منتشر شد که نشان میداد چند کامیون حامل کمکهای امدادی در حال خالی کردن اقلام خود در کنار جاده هستند.
همان عده اشاره شده ضمن بازنشر این فیلم تأکید کردند که دزدان در حال تخلیه اقلام امدادی زلزلهزدگان هستند و عموم بارهای امدادی نیز در راه غارت میشود!
با اینحال اما لحظاتی بعد مشخص شد که این کامیون امدادی در کنار یک روستای زلزلهزده ایستاده است و کسانی که مشغول تخلیه کامیون هستند نه تنها دزد نیستند بلکه ساکنان زلزلهزده همان منطقه هستند.
البته خدمات امدادی و ارسال کمکهای کالایی برای یک منطقه در ساعات اولیه بحران به هیچ وجه خالی از خلل و خطر نیست...
چه اینکه شاید هنوز هم مناطقی باشند که به کمکهای سریع نیاز داشته باشند و یا شاید برخی از اقلام به دلیل سودجویی به مقصد نرسند اما باید دانست که این رخدادها بخشی از شاکله وقوع بحران هستند که متأسفانه باید گفت در تمام دنیا رخ میدهد و منتقدان مبلنشین به دلیل عدم حضور در بحرانها و یا بیخبری از این مقولات؛ با دیدن فیلم شکایات یک فرد و یا با خوانش خبری درباره نرسیدن یک یا چند کامیون امدادی؛ بلافاصله به بهانه یک دستمال قیصریه را به آتش میکشند و اینطور نتیجه میگیرند که هیچ کمکی به زلزلهزدگان و بحراندیدگان نمیشود!
جالب آنکه مثلا رامبد جوان نیز با انتشار یک ویدئو، ضمن بیان اینکه هماکنون در تورنتوی کانادا به سر میبرد به اظهار همدردی با زلزلهزدگان و تأکید بر کمک به آنها پرداخت و اما در آخر اینطور گفت که: «نمیدونم کِی قراره که آدمهای بیمسئولیت توی ایران جواب پس بدَن»!
گفتنیست، پس از وقوع زلزله خونبار بم در سال ۸۲ و کشته شدن بیش از ۳۰ هزار نفر از هموطنانمان، کنفرانسهای علمی فراوانی درباره «مدیریت بحران در حوادث طبیعی» در کشورهای مختلف و با حضور مدیران مسئول ایرانی در این دو زلزله برگزار شد.
کسانی از صاحبان مقالات این کنفرانسها نیز که به ایران آمدهاند و سخنرانیهای دانشگاهی هم داشتهاند صراحتاً تأکید کردهاند که بهترین مدیریت بحران در حوادث طبیعی را در ایران اسلامی شاهد بودهاند.
آنها در این زمینه مثالهای فراوانی از کشورهای دیگر دنیا و حتی از آمریکا داشتند که گاهی تکلیف بیخانمانها و حتی اجساد نیز تا هفتهها و ماهها نامشخص است و بر همین اساس در این کشورها گاهی بیماریهای ناشی از تعفن اجساد نامدفون، سبب بروز بیماریهای اپیدمیک گسترده در مناطق بحران زده میشود.
مقولهای که در جمهوری اسلامی ایران و در زلزلههای بزرگی مثل بم و زرند هرگز رخ نداد. اما مشابه آن در طوفان معروف کاترینا در ایالات متحده، افراد بی خانمان تا ماهها بعد از فاجعه، همچنان در انتظار کمک های اولیه و حتی اسکان موقت بودند.
سیاهنماییهای اشاره شده در حالی رخ داد که عدهای که در روز اول پس از زلزله کرمانشاه به «کاسبان زلزله» مشهور شدند، در گام اول سیاهنمایی مبنی بر تلفات گسترده در مسکن مهر و یا کشته شدن هزاران نفر! نیز رسوا شدند.
زیرا بعداً مشخص شد که در مسکن مهر کرمانشاه و سرپل ذهاب (تا زمان نگارش این مطلب) تنها ۲ نفر کشته شدهاند و تلفات عمومی زلزله هم اگرچه حتی به ازای یک نفر نیز ملت ایران را داغدار میکرد اما به نسبت بزرگای زلزله و به دلیل مقاوم بودن عمده ساختمانها، زیاد و در مقیاس زلزلههای بم و زرند (به ترتیب حدود ۳۴ هزار و یک هزار کشته) نبوده است.
کاسبان زلزله غمبار کرمانشاه، در روز نخست همچنین به دلیل حجم کم تلفات، مجبور شده بودند تصاویری مربوط به زلزله در ایتالیا را باز نشر و در قبال آن نظام اسلامی را متهم کنند...
***
ظریفیان: اصلاحطلبان بخاطر ترامپ، از روحانی حمایت کردند!
غلامرضا ظریفیان، از فعالان اصلاحطلب، در بخشی از یک مصاحبه با سایت نامهنیوز گفته است:
«اصلاحطلبان انتظار دارند دولت از نیروهای کارآمدتری در دولت و هم در استانداریها و هم در ردههای میانی کشور استفاده کند. دولت از شهامت و سرعت بیشتری بر اعمال سیاستهای درست برخوردار باشد. آنچه در عمل رخ داد انتظارات اصلاحطلبان را در چند ماه اخیر تامین نکرد؛ هرچند در مواضع کلان یعنی منافع ملی و واقعیتهای موجود در کشور و مشکلاتی که در سیاست خارجی و منطقه داشتیم و مشکلاتی که در مورد انتخاب شدن آقای ترامپ و سیاستهای برخی از کشورهای منطقه به خصوص عربستان بود، باعث شد تا اصلاحطلبان ترجیح دهند، با وجود انتقاد از دولت حمایت کنند.»
او میافزاید: آنها معتقدند دولت میتوانست با قدرت بیشتری عمل کند اما از تواناییهای بیشتری در نظام اجرایی کشور استفاده کند. اصلاحطلبان همچنان معتقد هستند ضمن اینکه باید نقش اصلاحطلبانه خود را حفظ کنند و نقد مشفقانه به دولت کنند اما معتقدند باید از این دولت حمایت کنند. در عین حال سازوکارهایی را فراهم کنند تا کریدورهای بیشتر برای گفتوگوی بیشتر با دولت فراهم آورند.[۲]
*اظهارات ظریفیان را میتوان در چارچوب پروژه «عبور اصلاحطلبان از روحانی» ارزیابی کرد.
چه اینکه پیش از این، بهزاد نبوی هم منکر هرگونه ائتلاف میان چپها و رئیسجمهور روحانی شده بود و مرتضی مبلّغ، دیگر فعال اصلاحطلب نیز به تازگی از این گفته است که هیچ ارتباط تشکیلاتی بین ما و روحانی نبوده است![۳]
صحبتهای ظریفیان، نبوی، مبلغ و... اما در حالی است که رئیسجمهور روحانی در عملکرد خود نسبت به دولت گذشته هیچ تغییر نداده است ولی اصلاحطلبان متأسفانه از آن جهت که گویا به دنبال بهانه برای طلاق دادن آقای روحانی هستند؛ اینطور عنوان میکنند که روحانی در حال چرخش به راست است و یا ضعیف عمل میکند!
جالب آنکه آقای روحانی در دولت یازدهم نیز حاضر نشد هیچیک از سمتهای کلیدی دولت خود را به اصلاحطلبان بدهد اما چپها در همان فضا عنوان میکردند که ما فدائیان دولت هستیم، تمام کارهای رئیسجمهور قانونیست! و اصلا باید دست روحانی و ظریف را هم بوسید.
کار این قضیه به آنجا رسید که «احمد شیرزاد»، از فعالان ستادی اصلاحطلب، چندی قبل در یک گفتوگوی تصویری در یکی از خبرگزاریهای کشور، هنگامی که از وی خواسته شد فقط یک مورد از انتقادات اصلاحطلبان به آقای روحانی در ایام دولت یازدهم که مرتبط با مردم بوده باشد را بگوید؛ نتوانست.
به این معنی که سخن آقای ظریفیان مبنی بر «انتقادات اصلاحطلبان» حرف مدللی نیست و بیشتر یک بهانهجویی سیاسی برای اعلام عبور از روحانی –که تحلیلها میگوید محقق میشود- بوده است.
گفتنیست، ظریفیان پیش از این نیز طی اظهاراتی با بیان اینکه «روحانی مسئول برجام نیست؛ پای توصیه بزرگان نظام در میان بود!»[۴] تلاش کرد تا با سلب مسئولیت پاسخگویی از رئیسجمهور، پروژه «برجام روحانی» را به گردن نظام اسلامی بیاندازد.
اقدام عجیبی که برخی معتقدند از رسوبات ماجرای تأکید اصلاحطلبان بر لزوم عتبهبوسی از دولت در ایام ماضیه بوده است...