پایان تاریخ مصرف بازی با دوگانههای تصنعی
به گزارش شیرازه، محمدابراهیم کریمی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت: با گذشت 8 ماه از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری امسال، شاهد شکلگیری نوعی جریان اعتراضی [از بدنه جریان اعتدال و اصلاحات] علیه دولت دوازدهم هستیم! گویا دوگانههای کاذبی مانند «صلح-جنگ» یا «اعتدال-ارتجاع» که با مدیریت آقای رئیسجمهور و اتاق فکر انتخاباتی ایشان شکل گرفت، هماکنون به دوگانههای دیگری از جمله «اصلاحات-اعتدال» و «امید- ناامیدی» تبدیل شده است! اگرچه سران اعتدال و حتی جریان اصلاحات در تلاشند جنبش اعتراضی شکلگرفته علیه دولت دوازدهم را توطئهای از سوی رقبای سیاسی آن خوانده و حتی سخنگوی دولت پشیمانی طرفداران سابق و مخالفان فعلی آقای روحانی را برنتافته و تفسیر به رای میکند اما بر همگان مسجل است مخالفت شکلگرفته با دولت، معلول درک پارادوکس عینی «شعار» و «عمل» دولت اعتدال از سوی افکار عمومی و حتی بدنه جریان اعتدال و اصلاحات است. به عبارت شفافتر، شکاف موجود میان «ذهنیت افکار عمومی» در اردیبهشت 1396 و «عینیت شرایط جامعه» در دیماه امسال به اندازهای عمیق است که درک آن حتی از سوی طرفداران سابق دولت نیز امکانپذیر نیست.
واقعیت امر این است که میان «خلق دوگانههای تصنعی»
تا «شکلگیری دوگانههای طبیعی»، تفاوت اساسی وجود دارد. در جریان
رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری امسال، شاهد شکلگیری دوگانههایی هدفمند و
مدیریت شده، با هدف جلب «آرای سلبی» مردم [با استناد به تاکتیک
رقیبهراسی] بودیم. بدیهی است میان «آرای سلبی» و «آرای ایجابی» تفاوت
ماهوی و عمیق» وجود دارد. «آرای سلبی» نشأتگرفته از نوعی «واکنش رفتاری»
نسبت به جریان دیگر است و در آن «تعلق خاطر نسبت به یک جریان سیاسی» اصالت
و موضوعیت ندارد. بدیهی است «آرای سلبی» بر خلاف «آرای ایجابی» قابلیت
تغییرپذیری زیادی دارد، زیرا پس از مدتی اندک، فضا و اتمسفر سیاسی -
تبلیغاتی جای خود را به سنجش ریزبینانه عملکرد بازیگر پیروز در انتخابات
خواهد داد. اگر جریان پیروز در انتخابات با استناد به تواناییهای واقعی و
وعدههایی ملموس به پیروزی رسیده باشد، به طور طبیعی مخالفتها با
عملکرد آن کمتر خواهد شد. با این حال در صورتی که جریان پیروز در جریان
رقابتهای انتخاباتی دست به خلق دوگانههای کاذب زده و از طریق جلب آرای
سلبی [به جای جلب حمایت ایجابی افکار عمومی] به پیروزی رسیده باشد، قدرت
اندکی جهت اقناع شهروندان خواهد داشت.
یک- آرای سلبی دولت دوازدهم نسبت به آرای ایجابی آن بالاتر بوده است.
همانگونه که اشاره شد، تکیه بر تاکتیک «رقیبهراسی کاذب» در انتخابات، نقش
مهمی در شکلگیری این نسبت نامتوازن داشته است. بدیهی است در چنین شرایطی،
بخش اعظمی از «آرای سلبی» پس از مدتی به «آرای مخالف دولت» تبدیل خواهد
شد. این روند در جریان رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری اردیبهشتماه امسال
کاملا قابل پیشبینی بود. به عبارت بهتر، کاملا محرز بود با گذشت زمان، از
بین رفتن هیجانات تبلیغاتی- انتخاباتی و قرار گرفتن عملکرد دولت در بوته
تحلیل و نقد مخاطبان و افکار عمومی، نهتنها آرای سلبی به آرای ایجابی
تبدیل نمیشود، بلکه صاحبان آرای سلبی در کسوت مخالفان دولت قرار خواهند
گرفت. علاوه بر آن، برخی طرفداران دولت (دارندگان آرای ایجابی) نیز پس از
مدتی به طور طبیعی در صدد سنجش عملکرد منتخب خود برآمده و عملکرد مسؤولان
اجرایی را مورد ارزیابی قرار میدهند، بنابراین حتی برخی «آرای ایجابی» در
انتخابات نیز قابلیت تغییر و تحول دارند؛ حال تکلیف آرای سلبی در این
معادله کاملا مشخص است.
دو- بر خلاف آنچه مقامات دولت دوازدهم سعی در القای آن دارند، نارضایتی
شکلگرفته علیه دولت، برخاسته از «تحرکات منتقدان» نبوده و محصول تحولی است
که در نگاه صاحبان «آرای سلبی» نسبت به عملکرد دستگاه اجرایی کشور روی
داده است. این روند نه به گونهای است که بتوان آن را مدیریت یا هدایت کرد و
نه تصنعی و ساخته و پرداخته دست منتقدان دولت است! در این راستا ما با
تحولی طبیعی، قابل پیشبینی و مستمر روبهرو هستیم که ارائه تفاسیر وارونه
نسبت به آن، تاثیری در ادامه این روند نخواهد داشت. با گذشت 8 ماه از
انتخابات ریاستجمهوری، مفهوم «کارآمدی» و مشتقات آن برای مردم و خصوصا
افرادی که به دولت مستقر رای دادهاند، مبنا و ملاکی برای قضاوت و ارزیابی
عملکرد قوه مجریه محسوب میشود. هماکنون رایدهندگان،پس از حدود 8 ماه
به دنبال تطبیق مصادیق عملکرد دولت با شعارهای انتخاباتی آن، بویژه در حوزه
معیشت عمومی هستند. بدیهی است عدم انطباق مصادیق عملکرد دولت با شعارهای
انتخاباتی، منجر به نارضایتی شهروندان از آن خواهد شد.
سه- فرار به جلوی سخنگو و دیگر اعضای دولت دوازدهم و هدفمند خواندن
«انتقادات صورتگرفته» از عملکرد قوه مجریه، نهتنها منجر به اقناع افکار
عمومی در قبال عملکرد دولت نخواهد شد، بلکه منتج به ظهور و بروز مخالفتهای
بیشتری نسبت به عملکرد آن میشود. اعضای دولت دوازدهم باید این حقیقت را
مدنظر قرار دهند که زمان استناد به دوگانههای کاذب انتخاباتی که از سوی
آنها و در مصاف با جریان رقیب تولید شد، به پایان رسیده و تاریخ مصرف این
«مانور تبلیغاتی» معمولا محدود است! هماکنون مولفهها و معیارهای ارزیابی
عملکرد دولت از سوی افکار عمومی کاملا مشخص و شفاف است. همه این مولفهها
در ذیل مفهوم «کارآمدی» تعریف میشود. در این برهه، دیگر «رقیبهراسی» و
مشتقات آن محلی از اعراب ندارند. با این حال به نظر میرسد مسؤولان دولت
دوازدهم همچنان سعی دارند با «خلق دوگانههای تصنعی» با نارضایتیهای
شکلگرفته از خود روبهرو شوند. مواضع اخیر «محمدباقر نوبخت» سخنگوی دولت
درباره افرادی که از رای به دولت دوازدهم پشیمان شدهاند، مهر تاییدی بر
این ادعاست!