غرق شدن مسوولیتها در دریای حوادث
یکی از نادرترین اتفاقات دریایی هفته گذشته - شنبه ۱۶ دیماه - ساعت ۲۰ بهوقت محلی در آبهای ساحل شرق چین با برخورد یک نفتکش ایرانی به نام سانچی با ۱۳۶ هزار تن میعانات گازی متعلق به شرکت ملی نفت ایران و کشتی فلهبر چینی که حریق نفتکش و مفقود شدن ۳۲ پرسنل آن را در پی داشت رقم خورد، حریقی که آنقدر شعله کشید که همه طول کشتی را در آغوش گرفته و در نهایت موجب غرق شدن کامل آن شد. نفتکش سانچی پس از حدود ۸ روز سوختن در دل دریا فرورفت و تمام امیدواریها برای نجات احتمالی پرسنل این نفتکش به تلخی پایان یافت.
تکرار تراژدی مرگ، آب و آتش تنها مربوط به دیماه نیست آن چیزی که نباید تکرار شود قصه سانچی و پلاسکوها است. مواردی که باید با اقدامات پیشگیرانه از تولد حادثهای دیگر در خاکستر این آتشها جلوگیری کند. چند پلاسکو در شهرها باید به علت فرسودگی بسوزد یا چند بار دیگر قرار است معدن زغالسنگ گلستان فرو بریزد یا زلزله در کرمانشاه رخ دهد و بگویم حادثههای طبیعی و نادر بودند هرچند حادثه سانچی یک تصادم دریایی بود؛ اما برای حادثه کشتی سانچی و پلاسکوها باید فراتر از همدردی رفت و نوشت چراکه مدیریت بحران در چگونگی انتقال اخبار به حداقل رساندن خسارتهای روحی و روانی جامعه است. اکنون با اقدامات پیشگیرانه، مدیریت چگونگی برخورد با خانوادههای داغدار و اطلاعرسانی اخبار در حادثههای مشابه از شدت آلام میتوان کاست.
طبق گفتههای مسوؤلان از روزهای اول مشخص بود پیکر 32 خدمه کشتی نفتکش در دمای بالای سوختن میعانات گازی جان باختند و به دلیل شدت انفجارها راهی برای بیرون آوردن پیکرها نبود اما با فکر اینکه نباید مردم را ناامید کرد چه کردیم با روح و روان جامعه و خانوادههای منتظر.
هرچند که اطلاعرسانی نفی از دست دادن امید و کمرنگ شدن تلاشها نیست اما آن چیزی که احساس همدردی را برای خانوادهها داغدار حادثه سانچی قابل هضم کند اینکه در این 8 روز چه کردیم؛ مسوؤلان و رسانهها به وظایف خودشان عمل کردند!
نگذاریم با مدیریت نشدن و عدم همدردیهای بهموقع حتی از طرف ما رسانهها در مقابل حوادث، مردم ایران را در دریایی از غم و ناامیدی از عدم پیگیریهای بهموقع غرق کند.
انتهای پیام/