تحمیق مردم توسط روزنامه حامی دولت/ ریختوپاش گسترده در وزارت نفت/ نابودی صنایع در پی گرانی دلار و بنزین
********
کیهان
تحمیق مردم توسط روزنامه حامی دولت بگویید اختیارات ما 15 درصد بیشتر نیست!
یک روزنامه حامی دولت از رئیسجمهور خواست با گفتن اینکه اختیاراتش حداکثر
15 تا 20 درصد است، به فرافکنی مسئولیت بپردازد.روزنامه جمهوری اسلامی که
مدتی است طیفی از عناصر تجدیدنظرطلب و حامی فتنه در آن حضور دارند با بیان
اینکه «مصاحبه تلویزیونی هفته گذشته رئیس جمهور روحانی، تقریباً هیچکس را
راضی نکرد. خلاصه حرفهایی که درباره این مصاحبه گفته و مطالبی که درباره
آن نوشته شده این است که 60 دقیقه وقت رئیس جمهور، مصاحبه کننده، تلویزیون و
مردم گرفته شد اما انتظارها برآورده نشد.» نوشت: مهم این است که علت
ناکارآمدی این مصاحبه دانسته شود و برای جلوگیری از تکرار این ناکارآمدی
راهحلی پیشنهاد شود.
نکته این است که شما آقای رئیسجمهور روحانی فقط سه سال دیگر وقت دارید و ضمناً قدرت چندانی نیز در اختیار ندارید.
از مجموع قوای سهگانه، شما یک قوه را در اختیار دارید که خانه پر آن
میشود یک سوم قدرت؛ البته با خوشبینی کامل. ولی همین یک سوم هم در اختیار
شما نیست، زیرا اولاً اقتصاد کشور بهگونهای طراحی شده که تقریباً 90 درصد
آن در اختیار چند نهاد غیردولتی است. ثانیاً رسانه ملی و سایر رسانهها هم
در اختیار دولت نیستند و اگر یک روزنامه دولتی و چند روزنامه حامی دولت
وجود دارند، در برابر انبوه رسانههایی که با بودجههای سرسامآور مشغول
ناامید کردن مردم از دولت هستند چیزی بیش از قطرهای در برابر یک دریا
نیستند. و ثالثاً حتی کارگزاران دولت در دستگاههای مختلف به میزان بیش از
70 درصد با دولت هماهنگ نیستند.
نویسنده بینام سرمقاله روزنامه ادامه میدهد: با توجه به این واقعیت که
فقط بخشی از واقعیتهاست، شما آقای رئیسجمهور حداکثر 15 تا 20 درصد از
قدرت را در اختیار دارید و روشن است که با این میزان از قدرت نمیتوانید
کشور را اداره کنید و پاسخگوی تمام مشکلات و معضلات باشید آنهم در شرایطی
که بخش قابل توجهی از بودجه دولت شما در اختیار دستگاهها و کسانی قرار
میگیرد که مدیریت شما را نقض میکنند.
نبوغ به خرج دادن نویسنده این مقاله در حالی است که نزدیک به 80 درصد بودجه
کل کشور مستقیماً در اختیار دولت است و در قبض و بسط 20 درصد دیگر نیز نقش
مؤثر دارد.
از سوی دیگر هر چند دولت یکی از 3 قوه محسوب میشود اما عمده اختیارات اجرایی کشور، نه در اختیار مجلس یا قوه قضائیه بلکه دولت است.
پیشنهاد نویسنده به طرح این ادعا که اختیارات دولت 15 درصد بیشتر نیست، در
حالی که آقای روحانی پنج سال ریاست جمهوری خود را میگذراند و در تبلیغات
انتخاباتی و قبل و بعد از آن، وعدههای اقتصادی گوناگون به مردم داده و
روزنامههای حامی دولت از جمله همین روزنامه جمهوری اسلامی نیز با آب و تاب
فراوان، آن وعدهها را بازنشر دادهاند. چرا روزنامه بیصداقت با مردم، در
انتخابات ریاست جمهوری امسال، همین منطق فرافکنانه و مسئولیتگریزانه را
پیش نکشید بلکه سفت و سخت به تبلیغ آقای روحانی و وعدههای وی میپرداخت.
یعنی خبر داشت که او دارای اختیار 15 درصدی است و به تحمیق و فریب مردم
مشغول بود؟! وعدههایی مانند رفع رکود و بیکاری و تورم و افزایش سطح معیشت
مردم به قدری که نیاز به یارانه نداشته باشند و...
همگی در انظار رسانهها و از جمله روزنامه مورد اشاره مطرح شده و اکنون از
نگاه مردم مسموع نیست که حامیان دولت پس از نشان دادن در باغ سبز و ارائه
انوع وعدههای چرب و شیرین، اکنون که خرشان از پل انتخابات گذشته، با
بهانهجویی بگویند مسئولیتی ندارند.
انتقاد نایب رئیس اتاق بازرگانی به مصاحبه تشریفاتی روحانی
نایب رئیس اتاق بازرگانی میگوید آسانگیری مجری در مصاحبه با رئیس جمهور، افسوس شهروندان را در پی داشت.
حسین سلاحورزی در یادداشتی نوشت: دکتر حسن روحانی به تلویزیون آمد و رو در
روی یک مجری نسبتاً باسابقه تلویزیونی نشست و به پرسشهایش جواب داد.
میلیونها شهروند ایرانی با شور و شوق به این گفتوگو گوش دادند.
یک نظرسنجی نهچندان پرشمار و ژرف از کسانی که فعال اقتصادی به حساب
میآیند درباره این نشست رئیسجمهوری انجام دادم و متأسفانه همانطور که
میشد حدس زد سخنان رئیس دولت رضایت چندانی ایجاد نکرده است.
البته انتساب مصاحبهگر رفتار رسمی، محافظهکارانه و بهنوعی بسیار
آسانگیر داشت و رئیس دولت نیز با استفاده از تجربه 37 سال حضور در صحنه
سیاست نیز از آسانگیری پرسشگر بیشترین بهره را برد و با طولانی کردن
پاسخهای اولیه در این مصاحبه بهگونهای رفتار کرد که زمان از دست برود.
پاسخهای کلیشهای از سوی رئیسجمهوری بهویژه درباره مهمترین رخداد ارزی
ایران در هفتههای تازه سپریشده، رونق این بازار را نیز کساد کرد و به نظر
میرسد دوباره که ایشان به تلویزیون بیاید بینندگان کمتری پای تلویزیون
بنشینند.
برای روشن شدن این روایت غصه آور به پاسخ ایشان خوب توجه کنید که درباره نرخ ارز افسارگسیخته حرف دقیقی نزد.
ایشان با ساده کردن مسئله دردسرساز نوسان پردامنه در نرخ ارز تنها به این
بسنده میکند که دولت موظف است ارز کشور را تامین کند. این البته نادرست
نیست اما هرگز بیم مردم درباره تحولات ارز را جواب نمیدهد.
جدای از اینکه جناب رئیسجمهور چگونه به این نتیجه رسید که مصارف ارزی
ایران 75 میلیارد دلار است، هرگز به احتمال کاهش نرخ تبدیل دلار به ریال
نیز اشاره نکرد.
به نظر میرسد آسانگیری مصاحبهگر که میتوانست درباره نرخ ارز و تحولات آن بپرسد، کار رئیسجمهوری را سهل و ساده کرد.
کاش مصاحبهگرانی جسور با رئیسجمهوری صحبت میکردند. کاش رئیسجمهوری به
چالش کشیده میشد و از او میپرسید که آیا دلار به 5 هزارتومان نزدیک
میشود یا نه؟ کاش در این گفتوگو بهجای یک مصاحبهکننده، دستکم 4
روزنامهنگار جسورتر که در اقتصاد، در سیاست، در فرهنگ و در امور اجتماعی
تخصص داشتند با روحانی به طور واقعیتر گفتوگو میکردند. مصاحبهگر
آسانگیر و رئیس زیرک، گفتوگویی کردند که به افسوس شهروندان منتهی شد.
گزارش بیانضباطی مالی دولت تکاندهنده است
«فلسفه وجودی قانون بودجه، با گزارش تفریغ بودجه سال 95 زیر سؤال است.»
روزنامه جامجم به قلم محمدکاظم انبارلویی درباره بیانضباطی مالی دولت
نوشت: گزارش تفریغ بودجه سال 95 در مجلس توسط آقای عادل آذر، رئیس دیوان
محاسبات کل کشور در مجلس قرائت شد. بررسی جزئیات این گزارش نشان میدهد در
بودجه سال گذشته فقط 20 درصد احکام بودجه به طور کامل اجرا شده و 80 درصد
یا اجرا نشده یا به صورت ناقص به اجرا در آمده است. فلسفه وجودی بودجه که
پیشبینی درآمدها و هزینههای یک سال است با گزارش تفریغ بودجه سال 95 زیر
سؤال میرود. سازمان برنامه و بودجه کشور زمان زیادی را صرف تدوین بودجه
میکند و همچنین مجلس برای تصویب آن زمان زیادی میگذارد، اما گزارشها
حاکی از تحقق 20درصدی بودجه است. اگر قرار است فقط 20 درصد بودجه محقق شود،
بهتر است در این شرایط دولت و مجلس بودجهای تدوین و تصویب نکنند و زحمتی
بر دوش هم نگذارند.
در گزارش دیوان محاسبات کل کشور، مشخص شد 20 هزار میلیارد تومان در بخش
نفت به خزانه واریز نشده که این موضوع، بیانضباطی گسترده را نشان میدهد.
برخی شرکتهای دولتی و بنگاههای اقتصادی احکام بودجه را رعایت نمیکنند و
وجوهی را که باید به خزانه واریز شود، انکار میکنند که این کار باعث اخلال
در نظام اقتصادی کشور میشود.
با توجه به اعداد و ارقامی که قابل تامل بوده و به خزانه واریز نمیشود،
مسئله مهمتر کسری بودجه است. دولت باید بخشی از درآمدهای خود را به خزانه
واریز و به بخشهای تخصیصیافته پرداخت کند، اما از این کار صرفنظر میکند
و جالب این که کسری بودجه در دولت را با چاپ اسکناس پوشش میدهد. در این
شرایط مشخص میشود کسری بودجه نیز غیرواقعی است و از جیب همه مردم ایران
باید ناکارآمدی مالی پوشش داده شود.
چاپ اسکناس و افزایش نقدینگی به معنای کاهش ارزش پول ملی است و رقم
نقدینگی از ابتدای فعالیت دولت یازدهم تاکنون بیش از ۳ برابر شده و دیوان
محاسبات در این زمینه باید وارد شود و نقش نظارتی خود را بهخوبی ایفا کند.
دیوان محاسبات میتواند گزارشهای اجمالی و کلی در مورد بودجهها تهیه کند
و نباید همسو با دولت باشد. اخیرا هم شنیده میشود آقای لاریجانی، رئیس
مجلس شورای اسلامی به کمیسیون برنامه و بودجه مجلس دستور داده این
بیانضباطی مالی را پیگیری کنند. دیوان محاسبات در این اعمال نظارت نقش مهم
و اساسی را ایفا میکند و تخطی در این زمینه باعث بیاعتمادی سرمایههای
اجتماعی و افزایش بیانضباطی دولت میشود.
راغفر: سیاست تعدیل اقتصادی سرمایه اجتماعی را به تاراج میبرد
یک کارشناس اقتصادی با بیان اینکه رئیسجمهور در مصاحبه اخیر به هیچ چیز
پاسخ نداد، گفت: اصلاحطلبان وامدار سرمایهداران شدهاند و دولت در تسخیر
اصحاب ثروت است.
حسین راغفر در نشست حزب ندای ایرانیان با انتقاد از اجرای سیاست تعدیل
اقتصادی در دولت سازندگی و پس از آن گفت: بازار باید در خدمت جامعه باشد نه
بازار رها باشد که مثل امروز شاهدیم که دولت در تسخیر اصحاب ثروت است،
نابرابریهایی که در بازار بر اثر بخت و اقبال ایجاد میشود باعث انتقال
فقر بین نسلهاست. ممکن است عدهای دچار خوش اقبالی شوند و در خانوادهای
متمول متولد شوند بدون اینکه آن را انتخاب کرده باشند.
به گزارش «امیدنامه» راغفر تاکید کرد: اصل برابری فرصتها اصلی است که باید
همه جوامع آن را بپذیرند ولی در جامعه مبتنی بر بازار افراد سعی میکنند
ارزان بخرند و گران بفروشند.
وی با تاکید بر اینکه سرمایه اجتماعی به خاطر سیاستهای تعدیل ساختاری به
تاراج و حراج گذاشته شد گفت: باید منتظر بحرانهای بعدی باشیم. وی افزود:
نشانه این بحران مصاحبه اخیر رئیسجمهور است و دیدیم که به هیچ چیز پاسخ
ندادند و اظهاراتشان تایید سلطه جریانهای تجاری است. وی ادامه داد: صاحبان
سرمایه ترسیدهاند و شعار «نترسید نترسید ماهمه با هم هستیم» را از دل
روزنامههای زرد میشنویم که میگویند نرخ بنزین و ارز را بالا ببرید و
نترسید. تا دیدگاههای حاکم بر سیاستهای اقتصادی مبتنی بر مردم تغییر نکند
با مشکلات زیادی مواجه خواهیم بود.
راغفر که در انتخابات از روحانی حمایت میکرد افزود: ما باید تغییر جهت
اساسی در جهتگیری اقتصادی شکل دهیم چون در شکلدهی وضع کنونی علاوهبر
بلاهت سیاسی، مسئله نفوذ خارجی هم موثر بوده است.
این اقتصاددان با بیان اینکه اصحاب و احزاب اصلاحطلب بشدت وامدار صاحبان
سرمایه شدهاند و به همین دلیل جهتگیریشان به سمت بازار است، تصریح کرد:
بسیاری از بزرگان اصلاحات حرفی برای گفتن ندارند و خزعبلات نئولیبرالیسم را
تکرار میکنند.
وی افزود: اقتصاد آمریکا به دلیل نابرابریها از دست رفته است و ما باید مواظب باشیم که در این دام نیفتیم.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه نسل جوان باید مطالبهگر باشد، گفت:
ایران ما خیلی قدرتمند است و ما ظرفیت عبور از مشکلات را داریم.
وی با تاکید بر اینکه اصلاحطلبان همسو با جریان کارگزاران هستند گفت:
احزاب باید از حقوق مردم دفاع کنند نه از کانونهای قدرت و ثروت.
راغفر ضمن اشاره به اینکه بازار باید در خدمت جامعه باشد گفت: کار دولت
کارخانهداری نیست و باید حافظ منافع عموم مردم از جمله سرمایهدار باشد.
گزارش تفریغ بودجه 95 نشانگر ریختوپاش گسترده در وزارت نفت
گزارش تفریغ بودجه سال 95 حاکی از ریختوپاش گسترده در وزارت نفت است.
روزنامه شرق از قول غلامحسین حسنتاش نوشت: گزارش تفریغ بودجه ٩٥ نشان
میدهد که حدود 11/5 هزار میلیارد تومان از وجوه حاصله از فروش گاز و حدود
4/5 هزار میلیارد تومان از وجوه دریافتی از پتروشیمیها بابت خوراک از سوی
شرکتهای زیرمجموعه وزارت نفت به خزانه واریز نشده است.
به نظر من یکی از دلایلش این بوده که عمده فشار پرداخت یارانههای نقدی بر
دوش این شرکتها بوده است. دلیل دیگرش این است که متأسفانه ریختوپاش
فراوانی در صنعت نفت وجود دارد؛ بهعنوان نمونه بنده بارها در مصاحبهها
گفتهام که چندین شرکت و دستگاه در سطح صنعت نفت وجود دارند که با
هزینهکرد عظیم، هیچ بازدهیای ندارند و حتی بعضا هیچ مأموریتی ندارند، اما
درهرحال این مسئله منعکسکننده بیضابطگی مالی در صنعت نفت است، چراکه اگر
حسابوکتاب و ضابطه وجود داشت، در صورتی که بودجههای صنعت هم واقعا کفایت
نمیکرد، باید متمم بودجه را میبردند و دولت و مجلس را قانع و طبق قانون
عمل میکردند.
اگر مثلا مشکل توسعه فازهای پارس جنوبی، مشکل ٢٠ ساله و اقتصادی ماست، مشکل
بیقانونی مشکل ٢٠٠ ساله و مشکل ریشهای و مادر مشکلات کشور است. تبعات
این مبالغ، کسر بودجه و بدهی دولت به بانک مرکزی و تورم و تضعیف پول ملی و
تشدید عدم شفافیت است. ضمنا موارد مربوط به نفت در این گزارش به این هم
محدود نمیشود و موارد مهم دیگری مانند بیحسابوکتابی میان شرکتهای داخلی
صنعت نفت و عدم اقدامات لازم در مورد توسعه میادین مشترک نیز وجود دارد.
در مورد دیگری، شرکت پالایش و پخش فراوردههای نفتی ٣٧٠ میلیارد تومان از
وجوهی را که باید صرف زیرساخت پالایش و توزیع میکرده، صرف امور دیگری کرده
است. مورد مهم دیگر هم بدهی ٢٦٦ میلیاردتومانی شرکتهای خصولتیشده
پتروشیمی به وزارت نفت است؛ شرکتهایی که از یکسو فشار میآورند که قیمت
سوخت و خوراکشان پایین باشد و از سوی دیگر پول آن را هم نمیدهند و با ارز
محصولات صادراتیشان هم بازار ارز را بههم میریزند؛ یعنی بنگاههای
رانتجو که نتیجه یک خصوصیسازی بیمطالعه هستند و دستگاه رگولاتوری هم
برای کنترلشان وجود ندارد.
خراسان
مجوز ویژه برای جریمه ساختمان های دولتی پرمصرف
با توجه به اختیارات ناشی از قانون اصلاح الگوی مصرف انرژی مصوب سال 1389 به دولت، یک مقام مسئول در نامه ای به وزیران نفت و نیرو به آن ها تاکید کرده است، در صورتی که ساختمان های متعلق به دستگاه های اجرایی حداکثر ظرف دو سال موفق به تهیه برنامه ای برای رسیدن به الگوی مناسب مصرف انرژی و اجرای آن تا 1399 نشوند، تعرفه حامل های انرژی آن ها را با معیار درج شده در این قانون (که امکان افزایش تا 100 درصد قیمت را می دهد) محاسبه و دریافت کنند.
دستور کابینه به یک مسئول برای پیگیری 2 لایحه جنجالی از مجلس
بر اساس ابلاغیه روزهای اخیر یک مسئول ارشد اجرایی به معاون پارلمانی رئیس جمهور، تاکید شده است با توجه به ماده 104 آیین نامه داخلی مجلس، از قوه مقننه تقاضا شود در خصوص لایحه الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون بین المللی مقابله با تامین مالی تروریسم و لایحه اصلاح قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم که در آبان تقدیم مجلس شد، تقاضای اولویت از سوی دولت مطرح و پیگیری شود.
ایران
خرسندی نتانیاهو از ائتلاف با اعراب
نخستوزیر رژیم صهیونیستی در سخنانی گفت: ما با کشورهای عربی، بهدلیل وجود
دشمنی مشترک با ایران، ائتلافاتی را تشکیل دادهایم که پیش از این در
مخیلهمان هم نمی گنجید.به گزارش مهر به نقل از العهد، «بنیامین نتانیاهو»
از روابط مستحکم تل آویو با کشورهای عربی خبر داد و گفت: ما در حال حاضر
ائتلافات استراتژیکی را با کشورهای عربی تشکیل دادهایم.
مخالفت دومای روسیه با پیشنهاد ائتلاف سردار صفوی
«لئونید اسلوتسکی»، رئیس کمیته امور بینالملل دومای روسیه در گفتوگو با
خبرگزاری «نووستی»، در واکنش به پیشنهاد سردار رحیم صفوی، دستیار و مشاور
عالی نظامی فرمانده معظم کل قوا برای ایجاد ائتلاف جدیدی علیه امریکا، گفت
که، از نظر وی، نباید هیچ ائتلاف رسمی جدیدی شکل داده شود.به گزارش
«تابناک»؛ سردار صفوی پیشنهاد کرده بود که ائتلافی با مشارکت روسیه برای
مقابله با ائتلاف امریکا در منطقه تشکیل شود و در آن علاوه بر روسیه و
سوریه، عراق و پاکستان نیز مشارکت داشته باشند. این مقام روس گفته است: ما
اکنون به همراه ایران با تروریسم بینالمللی در سوریه میجنگیم و در چارچوب
فرآیند آستانه نیز با یکدیگر در تعامل هستیم».اسلوتسکی با تأکید بر اینکه
باید انتظار چنین پیشنهادهایی از طرف ایران را داشت، گفت: ولی ما باید بر
اساس سیاست خودمان عمل کنیم که در همه جنبهها با سیاست ایران هماهنگ نیست.
نصیحت جلیلی به اصولگرایان
نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی بر کمک به دولت روحانی در راستای حل
مشکلات مردم تأکید کرد. سعید جلیلی در توئیتر نوشته است: «اگر منتظر باشیم
تا در دولتی که با ما همسو نیست مشکلات بیشتر شود تا در اثر آن مردم
به ما اقبال کنند، چنین نگاهی مبنای دینی ندارد. باید کمک کرد تا مشکلات مردم در همین دولت حل شود.»
رسیدگی به درخواست تجدیدنظر پرونده بقایی
با تعویق دادگاه حمید بقایی موافقت نشد. علی اکبر جوانفکر دیروز در کانال
تلگرامیاش با اعلام این خبر گفت: آقای مهران عبداللهپور وکیل جدید آقای
بقایی، روز شنبه با حضور در شعبه 68 دادگاه تجدید نظر، درخواست کرد تا به
وی برای مطالعه پرونده و فراهم آوردن مستندات، جهت دفاع از موکل خود فرصت
بیشتری داده شود؛ اما قاضی این شعبه با درخواست عبداللهپور موافقت نکرده
است..
دستگیری تیم 21 نفره داعش در غرب کشور
قرارگاه نجف اشرف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تعدادی از نیروهای داعش که
قصد ورود به خاک کشور را داشتند دستگیر کرد. روابط عمومی قرارگاه نجف
نیروی زمینی سپاه در اطلاعیه ای اعلام کرد: با رصد دقیق اطلاعاتی نیروهای
قرارگاه نجف نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک تیم تروریستی 21
نفره از گروهک تکفیری داعش که در منطقه غرب کشور وارد خاک جمهوری اسلامی
ایران شده بودند، تحت تعقیب و مراقبت قرار گرفتند و سرانجام صبح دیروز
درگیری با آنها آغاز شد؛در این اطلاعیه افزوده شده است: در این درگیری
اکثریت اعضای تیم، توسط رزمندگان دلاور و شجاع قرارگاه نجف دستگیر شدهاند.
آرمان
چرا دستگیری گنجی اشتباه بود؟
شنیده شد که مشاور رئیسجمهور خاطرهای جالب از داریوش شایگان در مورد اکبر گنجی نقل کرده است. حسامالدین آشنا در صفحه تلگرام خود نوشت: برای قرائت پیام رئیس محترم جمهور در مراسم بزرگداشت استاد دکتر سیدمصطفی محققداماد شرکت کرده بودم. چند دقیقه بعد دکتر داریوش شایگان وارد شد و این فرصت دست داد تا چند کلامی با یکدیگر همکلام شویم. به یادشان آوردم که روزی در سال 1376 با دکتر مجید تهرانیان به منزلشان سر زدیم و آنجا بود که یک جمله به یادگار گفته بودند. آن جمله این بود: «دستگیری اکبر گنجی یک اشتباه بزرگ بود؛ قبلا که به من سر میزد یک روشنفکر متوسط بود ولی بعد از آزادی از زندان که به من سر زد، او را یک چریک تمامعیار یافتم!» خندهای کرد و به یاد آورد و گفت هنوز هم بر همان عقیدهام. این روزها این متفکر شناختهشده- چه با دیدگاههایش موافق باشیم یا مخالف-که نقشی مهم در شکلدهی به جریان خودآگاهی ملی، غربآگاهی و هویت سیال ایرانی- اسلامی داشته است، در بستر بیماری است. بازخوانی اندیشههای پربار و بحث انگیز شایگان هنوز نیز جذاب و مفید است.
نجفی بیش از 15بار به قالیباف رأی داد
شنیده شد که عضو سابق شورای شهرگفت: در شورای دوم به قالیباف رأی دادم و در شورای سوم با قالیباف به مشکل خوردیم و با توجه به اینکه ترکیب شورا 15 نفر بود، هفت نفر به آقای قالیباف و هفت نفر نیز به آقای خادم رأی میدادند و یک نفر نیز رأی سفید میداد که آن آقای شیبانی بود. حبیب کاشانی افزود: در واقع بنبستی بهوجود آمد که ناچار شدیم ١٥بار برای انتخاب شهردار رأی بگیریم. آقایان نجفی، ساعی و مسجدجامعی و خانم ابتکار که اعضای اصلاحطلب شورای سوم بودند جزو آن هفت نفری بودند که در آن بنبست ایجادشده، هر بار به قالیباف رأی میدادند. وی مدعی شد: شخص محمدباقر قالیباف نیروی کاری و اجرایی بود و ما نیز بهدنبال تعامل بودیم و دوست نداشتیم انتصابها را از طریق رسانهها متوجه شویم و میخواستیم که بیشتر در امور قرار بگیریم. نهایتا قالیباف در شورای سوم رأی آورد و بیش از 15بار آقای نجفی به قالیباف رأی مثبت داد، الان به چه ایراد دارند؟!
مسمومیت 15 فرنگیکار در جام تختی
شنیده شد که ۳۰ فرنگیکار ایران در سیوهشتمین دوره رقابتهای بینالمللی کشتی فرنگی جام تختی، یک هفته قبل از آغاز این رقابتها با صلاحدید کادر فنی تیمملی اردوی تدارکاتی خود را در شهر بندری ماهشهر در استان خوزستان بهعنوان میزبان رقابتهای جام تختی برپا کردند تا با تغییر مکان اردوهای تیمملی با آمادگی روحی و روانی هرچه بیشتر در این رقابتها حاضر شوند. اما وضعیت غذای محل اسکان فرنگیکاران تیم ملی در ماهشهر از کیفیت لازم برخوردار نبود و همین امر از روز نخست کشتیگیران را با مشکلات جدی مواجه کرد و درنهایت مسمومیت غذایی و همچنین آنفلوآنزا کار ۱۷ فرنگیکار ایران که باید در جام تختی به مصاف حریفانشان میرفتند را به بیمارستان کشاند. این موضوع حتی تا روز وزنکشی نیز ادامه داشت و کشتیگیران هر روز مجبور به استفاده از سرم بودند.
پدرم در آب نپریده است
شنیده شد که راهبه پورقربانیفر گفت: «من کارشناسیارشد روانشناسی دارم و در جایگاه فردی که علم و تخصص این رشته را دارم، میتوانم بگویم که پدرم از سلامت روحی و روانی کامل برخوردار بود، پدرم هیچگونه مشکلی از نظر سلامت روحی و روانی در طی سالهای خدمتش نداشته که دست به خودکشی بزند یا اقدام به پریدن در آب کرده باشد.» وی افزود: بهنظر من حتی فکرکردن به چنین احتمالاتی در مورد فرد زحمتکش و مسئولی که جانش را در راه خدمت از دست داده است، کملطفی است و همه درخواست من برای چنین فردی که متعهدانه به کشورش خدمت کرده، صدور رأی شایسته از مسئولان مربوطه است؛ اقدامی که میتواند دلگرمی باشد، نهتنها برای خانواده بلکه برای تمامی افرادی که در مملکت خود صادقانه به این آب و خاک خدمت میکنند.»
درگیری سپاه با تیم ۲۱نفره داعش
شنیده شد که روابط عمومی قرارگاه نجف نیروی زمینی سپاه در اطلاعیهای از درگیریهای رزمندگان این قرارگاه با یک تیم تروریستی گروهک تکفیری داعش در کشور خبر داد. در این اطلاعیه آمده است: با رصد دقیق اطلاعاتی نیروهای قرارگاه نجف نیروی زمینی سپاه پاسداران یک تیم تروریستی ۲۱نفره از گروهک تکفیری داعش که در منطقه غرب کشور وارد خاک جمهوری اسلامی ایران شده بودند، تحت تعقیب و مراقبت قرار گرفتند و سرانجام درگیری با آنها آغاز شد. در این اطلاعیه افزوده شده است: در این درگیری با همکاری سربازان امام زمان(عج) تاکنون اکثریت اعضای تیم، توسط رزمندگان دلاور و شجاع قرارگاه نجف دستگیر شدهاند.
پاورلیفتینگ بانوان را شروع نکنید!
شنیده شد که رئیس فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام گفت: فعلا پاورلیفتینگ بانوان را در سالنها شروع نکنید تا من در تهران پاسخ بدهم! ناصر پورعلیفرد در مجمع انتخابات هیات بدنسازی و پرورش اندام لرستان بیان کرد: این استان قهرمانان ارزندهای دارد و باید قدر آنان را بدانیم. پورعلیفرد با اشاره به صحبت یکی از کاندیداهای ریاست هیات در خصوص پاورلیفتینگ بانوان تاکید کرد: پاورلیفتینگ بانوان را در سالنها شروع نکنید تا من در تهران پاسخ بدهم! اقدامات این کار را انجام دادهایم و جلسات زیادی تشکیل شده که مثل فیتنس نیاز به زمان دارد و شاید چند ماه زمان ببرد. هماکنون در حال طراحی لباس و چگونگی حضور هستیم.
سوءقصد نافرجام به نماینده آیتا... سیستانی
شنیده شد که مدیر دفتر نماینده مرجع عالیقدر شیعیان عراق از سوءقصد نافرجام به جان وی خبر داد. «مرتضی الحسینی» مدیر دفتر «شیخعبدالمهدی کربلایی» در گفتوگو با خبرگزاری «نون» عراق، اعلام کرد که شیخ کربلایی هنگام ایراد خطبه نماز جمعه در کربلا مورد سوءقصد از سوی یکی از عوامل مرتبط با برخی طرفهای ضاله قرار گرفت. وی افزود، این تلاش ناکام ماند و شیخ عبدالمهدی خطبههای نماز جمعه را ایراد کرد. الحسینی متذکر شد که شیخ کربلایی، نماینده آیتا... سیستانی در صحت و سلامت است و فعالیت روزانه خود در عتبهحسینی را بهخوبی انجام میدهد و از عموم زائران استقبال میکند.
* فرهیختگان
- دلار و بنزین بیش از ایـنگـران شوند،برخی صنایع نابود می شوند
فرهیختگان نوشته است: کارشناسان اقتصادی بیکاری و افزایش نرخ تورم را در کنار تعطیلی واحدهای تولیدی از جمله عواقب و تبعات افزایش نرخ حاملهای انرژی میدانند؛ موضوعی که در سالهای اخیر همواره یکی از مباحث مهم اقتصاد ایران بوده و به واسطه تبعات اجتماعی و فراگیر چنین طرحی همواره دولتها در برخورد با آن دستبه عصا حرکت کردهاند؛ موضوع مهمی که این روزها درباره آن اظهارنظرهای متعددی صورت میگیرد. در همین رابطه «فرهیختگان» در گفتوگویی با غلامحسین جمیلی، رئیس اتاق بازرگانی زنجان به بررسی این موضوع پرداخته است. جمیلی میگوید: «اگر قرار است دولت برای صادرات اهمیت قائل شود و افزایش صادرات و حفظ بازارهای صادراتی و مسائلی که از زبان بسیاری از مسئولان عالی رتبه کشور از جمله شخص رئیسجمهور و وزرا گفته میشود، شکل جدی و واقعی به خود بگیرد، حداقل باید آن بخش از صنایعی که در حوزه صادرات و تولید محصولات صادراتمحور فعالیت میکنند، از آسیب افزایش قیمت حاملهای انرژی و قیمت تمامشده تولید مستثنی شوند.
چند سال است که ما این موضوع یعنی بحث آزادسازی قیمتها و پرداخت یارانه با هدف اصلاح قیمتها را در کشور تجربه میکنیم. در طول این چند سال این تجربه را به شکل واقعی در بازار دیدهایم که متاسفانه وقتی تصمیمی برای موضوعی گرفته میشود، به تمامی بخشها و حوزههای مختلف تعمیم داده میشود و نمیتوان برای آن استثنائات درست و منطقی قائل شد، لذا اگر قرار است موضوع صادراتی افزایش صادرات و حفظ بازارهای صادراتی و مسائلی که از زبان بسیاری از مسئولان عالیرتبه کشور از جمله شخص رئیسجمهور و وزرا گفته میشود، شکل جدی و واقعی به خود گرفته و برای دولت اهمیت داشته باشد، حداقل باید آن بخش از صنایعی که در حوزه صادرات و تولید محصولات صادراتمحور فعالیت میکنند، برای دولت اهمیت داشته باشند و از آسیب افزایش قیمت و بهای تمامشده کالا مستثنی شوند.
بیتردید نمیشود برای واحد تولیدی که بالاخره اقلام خاص و کالاهای اساسی تولید میکند، یک نسخه مشخص و برای تولیدکنندهای که کالای غیراساسی و غیرضروری هم تولید میکند، با همان نسخه رفتار کنیم و در این میان برای کالاهای صادراتیمان هم با همان شیوه و نگاه عمل کنیم. لذا تا وقتی دولت نتواند این تمایزها را در بخشهای مختلف قائل شود، قطعا فرصتهای رقابتپذیری بین تولیدکنندگان داخلی و خارجی بهشدت تهدید شده و ما مرتب بازارهای صادراتی خودمان را از دست میدهیم. اگر دولت نمیتواند در تعرفه حاملهای انرژی برای واحدهای تولیدی با آن مختصاتی که اشاره کردم، تفاوتهایی با سایر بخشها قائل شود، حداقل باید بتواند از سیاست حمایتی مشابه همان موضوعی که درباره مشوقهای صادراتی خاص است بهره ببرد یا حتما با دیپلماسی خارجی و سیاستهایی که با کشورهای مختلف دنبال میکند، تعرفههای ترجیحی را شکل دهد و با اتخاذ تدابیری در راستای جبران این موضوع اقدام کند.
واحدهای تولیدی به این امید که بتوانند خسارتهای گذشته را جبران و شرایط را در آینده بهبود داده و به اصطلاح مسیر خود را بازیابی کنند، به فعالیتهایشان ادامه میدهند. در نتیجه ممکن است دچار سیکل معیوبی شوند که این سیکل مشمول ضرردهی آنها شده و حاشیه سود و فعالیتشان را بهشدت کاهش و تحت تاثیر قرار دهد، بنابراین یک واحد تولیدکننده عادی ممکن است به خاطر چنین سیاستگذاریهایی در رده واحدهای دارای مشکل قرار بگیرد. اما اینکه میگویید آیا بعد از افزایش نرخ حاملهای انرژی واحدهای تولیدی تعطیل میشوند، باید بگویم طبیعتا تعطیلی در همان وضعیت اتفاق نخواهد افتاد، بلکه واحدهای اقتصادی وقتی تعطیل میشوند که به بحرانهای شدیدتر و غیرقابل جبرانی مبتلا میشوند که این موضوع صرفا مشکلات ناشی از این موضوع را مضاعف میکند. درباره این مساله که آیا افزایش نرخ حاملهای انرژی منجر به افزایش واردات خواهد شد نیز باید بگویم من این مساله را قبول ندارم. اگر لیست اقلام وارداتی کشور را که منابع رسمی گمرک منتشر میکنند، مرور کنیم، خواهیم دید ما اقلام مصرفی چندانی وارد کشور نمیکنیم. بخش عمده کالاهای مصرفی ما بهصورت غیررسمی یا اصطلاحا قاچاق وارد کشور میشود که به هرحال ربطی به افزایش قیمت حاملهای انرژی ندارد و مسیر خود را طی میکند. یا بهعنوان مثال، بخش مهمی از واردات ما مواد اولیهای است که نیازمند تولید کارخانهها هستند و نمیتوانند تاثیر چندانی روی این جریان بگذارند، چراکه در واقع واردات به یک تعادلی رسیده و به نوسانات بازار ارز، سختگیریها، کیفیت خرید و سبد مطلوبیت خانوارها و حتی تقاضا و بحرانهای رکودی، کاری نداشته و این موارد روی آن تاثیری ندارد. بنابراین متاسفانه واردات همان رویه همیشگی خود را ادامه میدهد و تحت هر شرایطی به هیچیک از این مسائل کاری ندارد.
زمانی یکی از مهمترین مزیتهای رقابتی کشور ما به لحاظ سرمایهگذاری و استقرار صنایع مختلف بحث انرژی بود که قیمت مناسب آن به جهت اینکه بسیاری از صنایع انرژیبر در کشور میتوانستند احداث شوند، میتوانست یک مزیت برای ما باشد. حتی در آن مقطع خاطرم هست جذابیتهای بسیاری را برای سرمایهگذارهای خارجی ایجاد میکرد که ما به مرور زمان و به بهانه اینکه بتوانیم این مقوله را هدفمند کنیم و این منابع را در مسیر اصولی خودش تخصیص دهیم، آن فرصت ایدهآل را برای برخی صنایع از دست دادیم.
در این وضعیت و با تعرفههای فعلی انرژی در کشور ما آن فرصت و علاقهمندی و جذابیت برای سرمایهگذاری خارجی و استقرار برخی صنایع در کشور از بین رفته است، چراکه ما به نام هدفمندی و اصلاح تعرفهها مزیتها را از بین بردیم و امروز آن جذابیت سابق برای سرمایهگذاری خارجیها در کشور وجود ندارد. ضمن اینکه من تصور میکنم اگر اعداد و ارقام را محاسبه کنیم، انتفاع کشور از استقرار صنایع به واسطه بهای انرژی کمتر و بهرهمندی از اشتغال، بیشتر از درآمدی است که از گرانی و افزایش قیمت حاملهای انرژی به دست میآید. چراکه این افزایش قیمتها باعث شد این فرصتها را از دست بدهیم و نهایتا عددی هم که به دست آمد، عدد قابلقبولی نبود و نتوانستیم در تخصیص و توزیع آن شکل درست و سیاستگذاری اولیهای را که داشتیم، انجام دهیم. تمام این موضوعات باعث شده ما به صورت هیجانی در دو مقطع سال گرانیهای کاذبی را نیز در کشور تجربه کنیم. یک بار زمانی که شاهد بررسی بودجه و موضوعات مربوط به آن و احتمال افزایش قیمت حاملهای انرژی هستیم و یکی هم زمانی که این بودجه قرار است اوایل سال آینده اجرا شود. یعنی این مساله دوباره باعث افزایش قیمت و گرانی در کشور میشود. از طرفی این گرانیها متناسب با این افزایشها نیست و مصرفکننده بسیار متضرر شده و با مشکلات پیچیدهای روبهرو میشود، زیرا نمیتواند به این سرعت، بودجه خودش را تعدیل و کمبودها را جبران کند. از سوی دیگر باید در نظر داشت درکنار این افزایش، شما متغیرهای بسیار زیادی دارید که این متغیرها نیز از اراده تولیدکننده و اتکا به پیشبینی آنها خارج شده است. اگر نرخ ارز و قیمت حاملهای انرژی افزایش پیدا کند و مسائل هیجانی اتفاق بیفتد، واقعا چیزی جز گرانی و نابود شدن سرمایه و نقدینگی کشور به دنبال نخواهد داشت.
ولی اشتغال هرچند نفر- واحد که متاثر از این تصمیم قرار بگیرند، بالاخره قابلتوجه است و مطمئنا آثار این کار میتواند در این مقطع زمانی شرایط جبران ناپذیری را برای وضعیت اشتغال کشور به وجود بیاورد.
به نظرم شیوه نگارش این بودجه و اولویتسنجیهایش شاید قدری متفاوت با سنوات گذشته باشد. البته ما هنوز به لحاظ تدوین بودجه نگاهمان به درآمدهای دولت است. از نظر من اساسا اشتباه است که ما اول ببینیم چقدر درآمد داریم و حالا برای این مقدار درآمد هزینه و ردیف و سرفصل بودجه درنظر بگیریم. در حال حاضر ما باید ببینیم کشور ما چقدر هزینه برای اداره نیازمند است و در بخش عمرانی چقدر بودجه باید در نظر گرفت و برای زیرساختها به چه مقدار هزینه و سرمایهگذاری نیاز داریم. بعد برای همه اینها درآمدهایی را از منابع مختلف پیشبینی کنیم. نظر من این است که دولت در حال حاضر هزینههای خود را و آن بخش از درآمدهایی که میتواند از محل عوارض و مالیاتها و مسائلی از این دست باشد را هم دیده است. درنهایت جاهایی که ضرورت و اولویت نیست را به شانس و احتمال یا بخت و اقبال و اینکه شاید سرمایهگذاری خارجی در کشور صورت بگیرد و... سپرده است، که برخی از اینها ممکن است تحقق پیدا کرده و برخی تحقق پیدا نکند، بهطوری که حتی خود دولتمردان هم شاید به این راحتی باور نداشته باشند که این درآمدها محقق شوند.