کد خبر: ۱۱۹۴۴۳
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۶ - ۲۵ بهمن ۱۳۹۶

اثبات صادرات خاک ایران به دبی در تلویزیون

مستند «رقص روی سیم خاردار» شب گذشته از شبکه مستند پخش شد و پس از آن نشست نقد و بررسی‌اش برگزار شد.
به گزارش شیرازه، پنجاه و سومین قسمت از برنامه «به اضافه مستند» با پخش مستند «رقص روی سیم خاردار» همراه بود و پس از آن نشست نقد و بررسی با حضور مهمانان ویژه، شهاب طلایی عضو هیئت علمی پژوهشکده سیاست پژوهی حکمت و مهدیه جهانگیر مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه گردشگری برگزار شد.

در ابتدای این نشست شهاب طلایی صحبت کرد و در مورد مستند «رقص روی سیم خاردار» گفت: این مستند با رویکرد تغییرات زمین‌شناسی و اثرات اکوسیستمی کارهایی که کشورهای حاشیه خلیج فارس در توسعه خودشان انجام می‌دهند، صحبت می‌کند. جهت‌گیری توسعه‌ای که کشورهای حاشیه خلیج فارس به ویژه امارات و قطر شروع کرده‌اند، در بعد توریسم و گردشگری تعریف می‌شود. در حقیقت با این هدف ساختارها و امکانات خود را توسعه می‌دهند. آن چیزی که در این مستند دیدیم، جزایر مصنوعی بود که توسط امارات ایجاد می‌شد و آن می‌توانست تغییرات اکوسیستمی در خلیج فارس رخ بدهد و تغییرات آب و هوایی ایجاد کند. هم‌چنین صادرات خاک ایران به آن منطقه چه به صورت قاچاق و چه به صورت قانونی را دیدیم. این که این موارد چه تاثیری می‌تواند بر خود منطقه و کشور ما داشته باشد، یکی از محورهای اصلی است که در مستند مورد بحث قرار می‌گیرد.

مهمان‌نوازی ایرانیان یکی از عوامل جذب توریست به کشور است

مهدیه جهانگیر در ادامه صحبت کرد و در مورد ظرفیت گردشگری ایران گفت: کشورمان ظرفیت‌های زیادی از نظر اماکن تاریخی، جاذبه‌های طبیعی و ... دارد. هم چنین از نظر فرهنگ دارای تکثر می‌باشیم که همه‌ی این موضوعات باعث جذب توریست می‌شود. یکی از مواردی که بهش دقت نشده است، مردم ایران و رفتار آنان است. مهمان‌نوازی ایرانی و رفتاری که مردم با توریست‌ها دارند، خود جاذبه است. تعاملی که بین توریست و مردم ایران برقرار می‌شود، یکی از بهترین خاطراتی است که برای انان باقی می‌ماند. توریست‌های جنوب اروپا و چینی‌ها می‌گویند که 50 سال پیش فرهنگی شبیه به ایران داشته‌اند اما دیگر چنین نیست. خاطرم هست که در کنار زاینده رود بودیم و خانواده‌ای آن طرف‌تر شیرینی و چای می‌خوردند. دیدم که آمدند و به توریست‌هایی که همراه من بودند، شیرینی تعارف کردند. آنان از این موضوع بسیار خوش‌حال شده بودند. می‌خواهم بگویم که مهمان‌نوازی ایرانی‌ها خود ظرفیتی برای جذب توریست است. این موضوع فارغ از جاذبه‌های آب و هوایی، تاریخی و سنتی ایران است. جالب است که یکی از مواردی که ایرانیان به آن مشهور شده‌اند، مهمان‌نوازی ایرانی است و همین موضوع می‌تواند باعث تبلیغات برای ما بشود.

طلایی اضافه کرد: این که می‌گویند ایران کشوری با ظرفیت است به دلیل پتانسیل‌های بالای آن در بخش‌های مختلف است. برای مثال می‌گویند که ایران جز 10 کشور برتر در حوزه‌ی جاذبه‌های طبیعی دنیا است و هم‌چنین در حوزه‌ی تمدن و فرهنگ جز 5 کشور برتر دنیا است. ما 22 اثر ثبت شده‌ی جهانی داریم که هر سال به این آمار اضافه می‌شود. این موضوع جز ظرفیت‌های ملموس کشور در این بخش است. علاوه بر این، کشور دارای یک سری ظرفیت‌های ناملموس است که از آن جمله می‌توان به مواردی هم‌چون مهمان‌نوازی، وقوع رخدادهای خاص مثل محرم و جشنواره‌های محلی و ... اشاره نمود. کشورهای دیگر از مواردی خیلی کم‌رنگ‌تر از این‌ها درآمدزایی دارند و تبلیغات می‌کنند اما ما این ظرفیت بالقوه را بافعل نکرده‌ایم. بنابراین منظور از ظرفیت‌ها، ظرفیت‌های ملموس در بعد تاریخی و فرهنگی است اما غیر ملموس‌ها در موضوعات ذکر شده است.

مهم‌ترین اثر گردشگری، اثر اجتماعی و فرهنگی آن است/ گردشگری گردش مالی ایجاد می کند نه درآمدزایی

شهاب طلایی در مورد صحبت یکی از کاندید‌های انتخابات مبنی بر ایجاد 4 میلیون شغل به واسطه‌ی گسترش گردشگری در کشور گفت: در مورد بحث اثرات اقتصادی گردشگری باید بگویم که گردشگری بر روی این پدیده اثرات متفاوتی دارد. هم اثرات فرهنگی دارد، هم اثرات سیاسی دارد و ... اما آن چیزی که در ادبیات کشور ما وجود دارد، بحث ظرفیت اقتصادی این حوزه است. طبیعتا گردشگری می‌تواند ظرفیت‌های اقتصادی داشته باشد و این موضوع اثر ملموس آن است اما مهم‌ترین اثر گردشگری، اثر فرهنگی و اجتماعی است که در یک کشور باقی می‌گذارد و بسیار بلند مدت‌تر و عمیق‌تر است. گردشگری در اصطلاح یک صنعت شیشه‌ای است. بدین معنی که اثرات اقتصادی این صنعت دستخوش تغییرات سیاسی و رویکردهای سیاسی است. برای مثال ترکیه را می‌بینیم که اتفاق بین این کشور با روسیه، باعث ایجاد کنشی شد که تاثیر مستقیم بر روی توریسم ترکیه داشت و باعث شد تا ترکیه و دولت در برابر آنان کوتاه بیاید. این موضوع به دلیل وابستگی بود که این کشور به آن داشت. نکته ای که باید مدنظر داشته باشیم این است که گفته می‌شود گردشگری باعث افزایش درآمد ارزی می‌شود. در این جا با خلط مبحث مواجه هستیم. مهم‌ترین اثر اقتصادی گردشگری درآمدزایی نیست بلکه ایجاد گردش مالی است که در آن کشور به وجود می‌آید. در حقیقت اثر آن بر روی درآمد ارزی نیست بلکه بر گردش مالی بخش‌های مختلف کشور به واسطه‌ی حضور توریست تاثیرگذار است و این موضوع باعث ایجاد اشتغال‌زایی می‌شود. وقتی از گردشگری صحبت کی‌کنیم باید تفکیک کنیم. یک گردشگری داخلی داریم بدین معنی که کسانی که در داخل کشور مسافرت می‌کنند. هم‌چنین گردشگری خروجی داریم بدین معنی که کسانی که از کشور خارج می‌شوند و در نهایت گردشگری ورودی داریم که به کسانی اطلاق می‌شود که وارد یک کشور می‌شوند.

تعریف حاکمیت از گردشگر، تنها گردشگر ورودی است/ وزن گردشگری داخلی کم است

وی بیان داشت: وقتی روند توسعه‌ی گردشگری در کشورهای پیشرو این صنعت را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم که روند توسعه از توجه به گردشگری داخلی شروع شده است. بدین معنی که تمام ظرفیت را برای گردشگر داخلی فراهم کردند. حال وقتی توانستم که برای جمعیت کشور خودم که چندین میلیون است این ظرفیت را فراهم کند تا به راحتی مسافرت کند، طبیعتا اگر چند میلیون نفر دیگر بیایند و از آن استفاده کنند، باز هم موفق خواهم بود. نکته این جااست که وقتی در کشور گردشگری را تعریف می‌کنیم، فقط منظورمان گردشگری ورودی است. بنابراین وزن گردشگری داخلی علیرغم تمام کشورهای توسعه یافته در این زمینه، کم است و از آن غافل شده‌ایم. نمونه‌ای این موضوع این است که بسیاری از مردم ما در سال مسافرت نمی‌روند در حالی که کشورهای توسعه‌یافته 2-3 برابر جمعیت خودشان سفر دارند. وقتی تمام سیاست‌های ما برای ایجاد زمینه گردشگری ورودی باشد، طبیعتا برای کسانی آماده می‌شویم که از خارج به ایران وارد می‌شوند اما از مردم خودمان، گردشگری داخلی و گردش مالی ناشی از آن غافل شده‌ایم.

آیا فرهنگ‌سازی لازم برای گردشگر داخلی انجام شده است؟

جهانگیر در بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت: من 6 سال است که در این حوزه کار کردم. در مورد گردشگری داخلی باید بگویم که امکانات سخت‌افزاری برای گردشگری داخلی نداریم و این موضوع درست است اما آیا فرهنگ‌سازی لازم برای این گردشگری را انجام داده‌ایم؟ برای مثال یک سایت و منطقه در مازندارن داشتیم که به دلیل عدم فرهنگ‌سازی نابود شد. در حقیقت ما این حس را در گردشگر ایجاد نکرده‌ایم که وقتی وارد چنین منطقه‌ی بکری می‌شود باید آن را حفاظت کند. در حقیقت توسعه‌ی پایدار را در گردشگری داخلی در نظر نگرفته‌ایم. من به بعضی از گردشگران ایرانی گردشگر نما می‌گویم. بدین معنی که شمال می‌روند و سیستم این منطقه را بهم می‌ریزند. در حقیقت آنان برای آن جامعه سود چندانی ندارند چرا که خودشان ویلا دارند و به آن‌جا می‌روند. یک نظریه وجود دارد و آن این است که وقتی یک توریست وارد جامعه‌ای می‌شود، در ابتدا برای محلی‌‌های منطقه جذاب است چرا که جدید است اما بعد از مدتی می‌بیند که از او درآمدی ندارد و از امکانات او استفاده می‌شود. این موضوع باعث ایجاد خصومت او با گردشگر می‌شود. اکنون چنین موضوعی را در شمال داریم. در حقیقت قبل از این که بخواهیم گردشگر‌ی داخلی را از نظر سخت‌افزاری توسعه بدهیم، باید آن را از نظر نرم‌افزاری تقویت کنیم.

تمام مشکلات سخت افزاری پیرامون صنعت گردشگری کشور؛ از کمبود هتل تا مشکلات حمل و نقل

وی اضافه کرد: در اقتصاد گردشگری، گردشگر ورودی مانند صادرات است چرا که با خود ارز وارد کشور می‌کند و در مقابل گردشگر خروجی، واردات است. این که در این زمینه چه مشکلاتی داریم به زمینه‌های نرم افزاری و سخت افزاری برمی‌گردد. بدین معنی که ما از نظر زیر ساخت‌ها از جمله هتل مشکل داریم. برای مثال در اصفهان، فقط یک هتل 5 ستاره خوب داریم و بقیه در رده‌های بعدی قرار می‌‌گیرند. این موضوع باعث می‌شود که همه‌ی گردشگرها تمایل به حضور در آن هتل داشته باشند. مشکل زمانی به وجود می‌آید که در بهار و اردیبشهت، ظرفیت این هتل پر می‌شود و ظرفیت ندارد. این اتفاق باعث می‌شود که تور لغو شده و در خرداد ماه برگزار شود. در حقیقت توری که در اردیبهشت می‌تواند برای ما درآمد خوبی داشته باشد، در خرداد برگزار می‌شود و تور خرداد به صورت کل کنسل می‌شود. مشکل دیگر مربوط به سیستم حمل و نقل ما است. این سیستم جوابگوی این حجم از توریست نیست. من شینده‌ام که گفته‌اند می‌خواهند 20 میلیون گردشگر بیاورند. باید بگویم که ما زیر ساخت این عدد را نداریم و از نظر حمل و نقل و هتل با کمبود مواجه هستیم. در کشورهای دیگر به راحتی و با قطار می‌توانید از یک شهر به شهر دیگر بروید اما راه‌آهن ما کاربردی نیست و شاید خیلی راحت نتوانید از یزد به اصفهان بروید. به نظرم جاده‌های ما نیاز به بازسازی دارند. در مسیر شیراز به یزد و شیراز به اصفهان مراکز رفاهی مجلل نداریم که شاید حتی برای گردشگر ایرانی هم خیلی جذاب نباشد. مشکل بزرگ دیگر مربوط به مشکلات مالی است. یکی مشکلات مالی داخلی و دیگری مشکلات مالی بین‌المللی. مشکل بزرگ آژانس این است که می‌خواهند پول را از یک کشور خارجی بگیرند و به داخل بیاورند. در حقیقت می‌خواهند که با خارج تبادل مالی داشته باشند اما این کار بسیار سخت انجام می‌شود. هم‌چنین در بسیاری از شهرها امکان استفاده از کارت‌های پول بین‌المللی برای گردشگر وجود ندارد. بنابراین وقتی گردشگر وارد ایران می‌شود، مجبور است که با حجم زیادی از پول نقد بیاید که امنیت او را به خطر می‌اندازد. اگر برای گردشگر خارجی این امکان را فراهم کنیم که وقتی وارد ایران می‌شود یک کارت پول ایرانی دریافت کند، مشکلات او و لیدر بسیار کمتر می‌شود.

شهاب طلایی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که درآمد مالی ما از گردشگری در چه حوزه‌هایی است، گفت: در مورد صحبت‌های قبلی خانم جهانگیر و جزئیاتی که اشاره کردند باید بگویم که این موارد جز مشکلات اصلی ما است. این موارد ناشی از سه مشکل اصلی است. مشکل اول مربوط به نگاه نظام به گردشگری است. بدین معنی که مجموعه‌ی حاکمیت هنوز تکلیف خود را با این پدیده مشخص نکرده است. نمی داند که می خواهد از بعد فرهنگی آن استفاده کند، می‌خواهد از بعد اقتصادی آن استفاده کند و ... اکنون که 40 سال از جمهوری اسلامی گذشته است، هنوز سند جامع گردشگری نداریم. مشکل بعدی ناشی از عدم مشارکت بین دستگاه‌ها است. چرا که صنعت گردشگری ماحصل مشارکت بین دستگاه‌ها است. یک گردشگر در مسیر رفت و برگشت خود با امکانات و ظرفیت‌های بسیاری از دستگاه‌ها درگیر است. این که فقط توقع داشته باشیم که سازمان گردشگری این صنعت را متحول کند، این گونه نخواهد بود. در صورتی که پلیس، وزات راه و ... درگیر آن هستند. حتی در مواردی تداخل و موازی کاری نیز ایجاد می‌شود. طبیعتا هر موضوعی که جایگاهش در سطوح عالی حاکمیت بالاتر برود، قدرت اثرگذاری آن بالاتر می‌رود. اگر یک سازمان وزارت‌خانه بشود، حتما تبعیت ارگان‌های دیگر از آن بیش‌تر خواهد بود. مشکل سوم نیز مربوط به اولویت‌بندی گردشگری است. اشاره شد که بعضی از شهرها تبدیل به مقصد‌های سنتی گردشگر‌های داخلی شده است. بنابراین جغرافیای گردشگری را برای جامعه تبیین نکرده‌ایم. ما باید بدانیم که در جمهوری اسلامی می‌خواهیم روی کدام بعد از گردشگری هدف‌گذاری کنیم. گردشگری زیارتی، سیاحتی یا ... ؟ هر کدام که در اولویت کشور قرار بگیرد، سیاست‌گذاری‌های مبتنی بر آن بر روند اجرایی اثرگذار خواهد بود.

ماجرای تورهایی که بدون لیدر ایرانی برگزار می‌شوند

مهدیه جهانگیر در مورد وضعیت ایران در صنعت گردشگری جهان گفت: جایگاه ما زمانی معلوم می‌شود که یک امار دقیق و مطالعه‌ی جامع در این حوزه انجام شده باشد. معمولا آمارهای ما دقیق نیست. برای مثال در آمار‌های مرکز به ما گفتند که گردشگری چند درصدی پایین آمده است اما گردشگری زیارتی پایین آمده بود. دلیل آن هم این بود که مقداری از توریست‌های کشورهای حاشیه خلیج فارس را از دست دادیم. خیلی نمی‌توان راجع به این موضوع صحبت کرد. این که چه برنامه‌هایی می‌خواهد انجام شود، چه مقدار پول کسب کرده‌ایم و... مشخص نیست. در سیاست‌های کلان هنوز تکیلف ما با گردشگری مشخص نشده است. یکی از مشکلاتی که در یکی دو سال اخیر درگیر هستیم، تورهای بدون لیدر ایرانی است. جالب است که فرض کنید یک چینی وارد کشور می‌شود، فارسی را دست و پا شکسته یاد می‌گیرد، خانه‌ای اجاره می‌کند و به همین واسطه یک گروه گردشگر را از کشورش وارد ایران می‌کند. حال در خانه‌ی خود به آنان جا می دهد و آن گردشگر دیگر به هتل نمی‌گیرد. این موضوع باعث می‌شود که آن پول دیگر وارد چرخه‌ی اقتصاد ایران نشود. هم‌چنین در همان مکان برایشان غذا درست می‌کند و رستوران ایرانی حذف می‌شود. خودش راهنما است و چرخه‌ی مالی به شدت ضعیف می‌شود. این کار از بعد امنیتی برای او مشکل درست می‌کند. بدین معنی که امنیت تروریست و امنیت کشور ما در خطر می‌رود. ممکن است که برای توریست مشکلی ایجاد بشود و پلیس کشور ما اصلا خبردار نشود. هم‌چنین ممکن است که آن توریست جاسوسی کند. برای جلوگیری از این مشکل نظارت کافی وجود ندارد. قطعا سازو کار قانونی وجود دارد که مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. روند کار به صورت قانونی این چنین است که راهنمای تور با کارت خود کدی از ناجا می‌گیرد و اگر مشکلی پیش بیاید، از آنان کمک می‌گیریم.

طلایی در مورد این موضوع اضافه کرد: باید بگویم که در موضوع هتل‌های 5 ستاره با خانم جهانگیر هم عقیده نیستم چرا که توریست‌های بسیار کمی دنبال هتل‌های گران قیمت هستند. حتی توریست‌های اروپایی هم اقامتگاه‌های سنتی ما را ترجیح می‌دهند. کشورهای دنیا برای این موضوع از ظرفیت‌های مختلفی استفاده کرده است که از جمله‌ی آن می‌توان به اجاره دادن خانه‌ها توسط افراد اشاره کرد، اما متاسفانه در ایران این موضوع کمرنگ است و بر روی آن ساماندهی نشده است. در دنیا می‌بینیم که این موضوع در ابتدا در اختیار گردشگری داخلی قرار گرفته است. موضوعاتی مانند سرویس‌های بهداشتی بین‌راهی در دولت تصویب شده و  ردیف بودجه‌ی سالانه دارد. برای مثال 10 سال پیش مصوب شده است که 1000 سرویس بین راهی ساخته شود، در این چند سال سازمان این ردیف بودجه را گرفته است اما اتفاقی رخ نداده است.

جهانگیر در پاسخ گفت: من موافق این نیستم که هتل‌های 5 ستاره نیاز داریم چرا که تورها به دلیل کمبود آن کنسل می‌شود اما این که بخواهیم اقامت‌گاه‌های بومی را توسعه بدهیم، یک راه حل مقطعی است.

هیچ سیاست‌گذاری برای جذب توریست از کشورهای همسایه انجام نشده است

طلایی بیان داشت: باید این سوال را پاسخ بدهیم که چرا چینی‌ها خودشان خانه می‌گیرند؟ اگر حدود 5 میلیون گردشگر به صورت سالانه داشته باشیم، حدود 200 هزارتای آنان با تور می‌آیند و بقیه بدون تور می‌آیند. بنابراین آن قوانین که اشاره شد، در مورد آنان اجرایی نمی‌شود. من نمی‌گویم که هتل 5 ستاره ایجاد نشود بلکه می‌گوییم راه را گم نکنیم. در مورد کاهش یافتن سفرهای زیارتی باید بگویم که قانون جهانی می‌گوید که بسیاری از گردشگری‌ها از همسایه‌های همان کشور است. طبیعتا مسافرین اول ما کشورهای همسایه ما هستند. ما 17 همسایه داریم که بیش از 500 میلیون نفر جمعیت دارند اما هیچ سیاست‌گذاری روی آنان انجام نشده است. ترکمنستان سال 1394، 215 هزار گردشگر داشت اما در سال 95 این مقدار به 104 هزار نفر کاهش یافت. آیا در آن‌جا هم مشکل کشورهای حاشیه خلیج فارس بود؟

وی بیان داشت: در تقسیم‌بندی ورودی و خروجی باید بگویم که گردشگر ورودی امسال کم شده بود. کشور عراق و آذربایجان به تنهایی چیزی در حدود 50 درصد گردشگران ورودی کشور ما را تشکیل می‌دهند. بنابراین در راس اولویت‌های شما باید این دو کشور باشد نه کشورهای دورتر. چرا از سال 91 و 92 به این طرف ورودی گردشگر از عراق به کشور ما کم شده است؟ مگر ما با آنان مشکلی داریم؟ این نشان می‌دهد که در این مورد و مدیریت گردشگرهای عراقی مشکل داشتیم. چرا در سالیان اخیر گردشگران سلامت در کشور ما کم شده است؟ به این دلیل است که طرف را با پول بیمارستان 5 ستاره آورده اند اما به یک بیمارستان ضعیف بردند و او را عمل کردند و نهایت بیمارترش کرده‌اند. امسال براساس آمار ترکیه، گردشگران خروجی ما به این کشور حدود 50 درصد افزایش یافته است. این موضوع قابل سیاست‌گذاری است.

برای توریستی که برای بار دوم و سوم به ایران می‌آید، برنامه‌ی جدیدی تدوین نکرده‌ایم/ بازدید‌ها منحصر به مسیر کلاسیک است

مهدیه جهانگیر در بخش دیگری از صحبت‌های خود در مورد ارتقا دادن صنعت گردشگری علیرغم مشکلات گفت: به نظرم می‌توان ان را ارتقا داد چرا که هنوز در پکیج‌های تورها، مسیر کلاسیک است. این مسیر شامل تهران، کاشان، اصفهان، یزد و شیراز است. حال فکر کنید که گردشگری که برای اولین بار به ایران می‌آید، از همین مسیر کلاسیک استفاده می‌کند. همین اولین بار آمدن او نیز به دلیل پروپاگاندا علیه ما بسیار سخت و پیچیده است. حال توریستی که برای بار دوم و سوم می‌خواهد به ایران بیاید، هیچ برنامه‌ای نداریم. برای مثال در بسیاری از کشورها، برنامه‌های جدید برای گردشگر وجود دارد که می‌تواند از آن استفاده کند اما در کشور ما چنین چیزی را کمتر داریم. البته کسانی هستند که در حوزه‌ی غذا این کار را دنبال می‌کنند. چرا که ما تنوع زیادی در غذا داریم. به نظرم در توریسم مذهبی ظرفیت بسیار زیادی داریم. نه فقط برای شیعیان بلکه برای توریست‌های دیگر ادیان نیز ظرفیت‌های زیادی داریم. اکنون مکان‌های تاریخی زیادی برای یهودیان و مسیحیان داریم. در حوزه‌ی گردشگری سلامت که اشاره شد، مشکلات زیادی داریم. به نظرم ظرفیت‌های دیگری نیز وجود دارد که ما می‌توانیم برای کسب درآمد از آن استفاده کنیم. یکی از آنان صنایع دستی است. تنوع صنایع دستی ما با هند برابر است اما در آن‌جا وقتی ایرانی‌ها به هند می‌روند، بسیار خرید می‌کنند اما در ایران تنها جایی که صنایع دستی برای فروش دارد، اصفهان است. متاسفانه خلاقیت زیادی در این صنایع ایجاد نشده است و البته اکنون در حال ایجاد شدن است اما بسیار کم است.

گردشگر را در نگاه خودمان، فردی با شکل و شمایل خاص تعریف کرده‌ایم بنابراین کسی که از پاکستان و افغانستان به کشورمان می‌آید، توریسم نمی‌دانیم

شهاب طلایی در مورد این موضوع گفت: اعتقاد دارم که خیلی از تبلیغات سوئی که علیه ما در دنیا می‌شود را خودمان نیز پذیرفتیم. باید نوع گردشگری‌مان را مشخص کنیم. ما در هر نوع از گردشگری مشکلاتی را داریم. در مورد پیشرفت این صنعت باید بگویم که بله می‌توانیم پیشرفت کنیم اما باید بدانیم که دنبال چه نوع بازاری هستیم. وقتی من مسیر گردشگرهای اروپایی را در سال 2017 دنبال می‌کردم میدیدم که در کشور خودشان مسافرت می‌روند. تنها 4 درصد گردشگران اروپا به آسیا مسافرت می‌کنند. حال چه مقدار از این 4 درصد را می‌توانیم به سمت خودمان بکشانیم؟ باید بازار هدفمان را مشخص کنیم. برای مثال ما بیش از 200 میلیون مسلمان در هند داریم. شیعیان این کشور سطح درآمدی پایینی نیز ندارند اما ما هیچ برنامه‌ای روی آنان نداریم. این آمادر در کشورهای دیگر منطقه مانند پاکستان و ... نیز داریم. وقتی ما گردشگر را در نگاه خودمان، فردی با شکل و شمایل خاص تعریف می‌کنیم و مردم آن را می‌پذیرند، کسی که از آذربایجان، افغانستان و پاکستان و ... به ایران می‌آید، در نگاه ما توریسم تعریف نمی‌شود.

وی در مورد منابع درآمدی از توریست‌ها گفت: توریست 3-4 موضوع اصلی دارد. یکی موضوع حمل و نقل است، دیگری اقامت است و دیگری خرید غذا و نوشیدنی و سوغات است. باید بدانیم که بیش از 75 درصد ورودی‌ها به کشورهای ما از راه زمین است. بنابراین باید آن را تقویت کنیم. از نگاه گردشگری می‌گویم که باید برنامه‌هایی برای این مسیر زمینی داشته باشیم. ما نزدیک به 1 میلیون ورودی از آذربایجان داریم. برای چنین شخصی که از آذربایجان به مشهد می‌رود، چه برنامه‌ای درنظر گرفته شده است؟ اکنون بعضی از هزینه‌های گردشگران ورودی به کشور، در جیب ما نمی‌رود و در جیب کشور مبدا می‌رود. می توانیم با سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی، حداقل بخشی از این هزینه‌ها را به جیب کشور برگردانیم. متاسفانه در این موضوعات اولویت گذاری نکردیم.

جهانگیر گفت: گردشگرانی که به ایران می‌آیند شاید خیلی از کارهایی که در کشور خود می توانند انجام بدهند را در این‌جا نمی‌توانند انجام دهند.

طلایی در پاسخ به این صحبت گفت: طبیعتا هر کشوری قوانین خاص خود را دارد. بیش از 86 درصد ورودی‌ها به کشور ما از OIC (کشورهای همکاری اسلامی) هستند. اینان مسلمان هستند. بهترین کشور برای گردشگران مسلمان ایران است. حتی خیلی از اروپایی‌ها هم ترجیح می‌دهند که برای سفرهای خانوادگی به ایران سفر کنند چرا که بستر این موضوع در ایران فراهم‌تر است.

بسیاری از گردشگران ترجیح می‌دهند که خانوادگی به ایران بیایند

جهانگیر در مورد فرصت ساختن از ظرفیت‌های گردشگری موجود گفت: تاکنون خیلی از گردشگرانی که وارد ایران می‌شدند افراد سن بالا بودند. اما اکنون فضا به گونه‌ای شده است که بسیاری به صورت خانوادگی به ایران می‌آیند. این موضوع ناشی از این است که صحبت راجع به ایران در کشورهای دیگر در حال پخش شدن است. اگر بخواهیم از این ظرفیت استفاده کنیم باید دو موضوع را در نظر بگیریم. اولا در نمایشگاه‌های خارجی قوی‌تر حاضر بشویم. خیلی در این حوزه قوی نیستیم. اهم چنین باید تسهیلاتی را برای گردشگران معلول ایجاد کنیم چرا که گردشگران معلول با شرایط سختی در ایران مواجه هستند. در حقیقت بهینه‌سازی سایت‌ها برای اقشار مختلف گردشگر باید مدنظر قرار گیرد. باید برنامه‌هایی برای کودکان ایجاد کنیم تا سرگرم شوند.

طلایی در مورد این سوال گفت: باید نگاه جامع به گردشگر را تدوین کنیم. تمام صحبت‌هایی که خانم جهانگیر مطرح کردند برای قشر خاص و افراد خاص از گردشگر بود. من این نگاه را تایید می‌کنم. هم‌چنین می‌گویم که اگر از یک طرف می‌گوییم که در سال 96 این مقدار گردشگر فرانسوی بیشتر داشته‌ایم و افزایش داشتیم، در مقابل باید بگوییم که در طی 3-4 سال اخیر حدود 30 درصد گردشگر از عراق کاهش داشتیم. این‌ها بازار اصلی ما بودند. تعریف گردشگر در نگاه افراد سیاسی‌ ما همان تعریفی است که خانم جهانگیر اشاره کردند.

فارس

نظرات بینندگان