کد خبر: ۱۲۲۲۸۳
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۸ - ۰۶ خرداد ۱۳۹۷

شغل جدید در شیراز؛ بیمار معرفی کنید پول بگیرید!

واژه بیماربر را قبلا شنیده بودم که به افرادی که وظیفه حمل و نقل بیماران در بیمارستان و وسایل و تجهیزات را به عهده دارند، اطلاق می‌شود اما این بیماربر با آن بیماربری که من تصور می‌کردم زمین تا آسمان فرق دارد.
به گزارش شیرازه، واژه بیماربر را قبلاً شنیده بودم که به افرادی که وظیفه حمل و نقل بیماران در بیمارستان و وسایل و تجهیزات را به عهده دارند، اطلاق می‌شود. اما این بیماربر با آن بیماربری که من تصور می‌کردم زمین تا آسمان فرق دارد.

قصه از آنجا شروع شد که دنبال آدرس یک مرکز سونوگرافی می‌گشتم و از یک مرد جوان آدرس را پرسیدم. به من آدرس و اسامی چند آزمایشگاه و سونوگرافی دیگر را به جای آدرسی که پرسیدم داد و با آب و تاب زیادی از آنها نیز تعریف می‌کرد. هم برایم عجیب بود و هم از او پرسیدم که دکتر یا پرستار است که جوابش منفی بود. به هر حال به نشانی‌های او توجهی نکردم و در نهایت آدرس همان مرکزی را که قرار بود مراجعه کنم پیدا کردم. بعد از اتمام کارم به یکی از دوستانم که در آزمایشگاهی نزدیک این مرکز کار می‌کند سری زدم تا احوالش را بپرسم و بعد مدت‌ها به قول خودمان دیداری تازه کنیم. قضیه آدرس پرسیدن و مرد جوانی را که سعی داشت مرا برای مراجعه به مراکز پیشنهادی خود متقاعد کند را هم برای این دوست تعریف کردم که گفت از این افراد این روزها زیاد شده که بیماربر هستند. گفتم یعنی بیمارها را جابه‌جا می‌کنند یا مسوولیت پزشکی دارند که جواب نه داد و گفت اگر باز هم بیایی همین فرد یا افراد دیگری از این دست را در اطراف بیمارستان‌ها و مجتمع‌های پزشکی می‌بینی که به نوعی بازاریابی غیر رسمی برای مراکز خصوصی آزمایشگاهی، سونوگرافی و ... انجام می‌دهند.

موضوع عجیب و البته جالبی است تا مرا به گفت‌وگوی میدانی با چندین بیمار و همراه بیمار که از شهرستان‌های دیگر به شیراز آمده‌اند بکشاند.

در اطراف یکی از بیمارستان‌های مرکز شهر که همواره همراهان بیمار در اطراف آن پرسه می‌زنند و به انتظار نشسته‌اند با پرس‌وجو، یک نفر را پیدا می‌کنم که گویا از طریق یک بیماربر قرار است به آزمایشگاه و سونوگرافی و رادیولوژی برده شود. منتظر بیماربر هستیم که بالاخره از راه می‌رسد و با دادن آدرس و کارت مخصوص این مراکز با ما همراه می‌شود تا آدرس را سریع‌تر پیدا کنیم. وقتی از او می‌پرسم که این همراهی برای او چه نفعی دارد به بهانه‌های مختلف طفره می‌رود اما وقتی دور از چشم بیمار به او می‌فهمانم که می‌دانم بیماربر است در نهایت چند جمله درباره کارش می‌گوید.

خود را علی معرفی و بیماربری را یک شغل عنوان می‌کند و ادامه می‌دهد: با مراکز آزمایشگاهی، سونوگرافی و ... که خصوصی هستند قرارداد می‌بندم که به ازای تعداد معینی بیمار که برایشان ببرم، پورسانت مشخص دریافت کنم.

وی اکثر مشتریان خود را مسافران و بیمارانی معرفی می‌کند که از شهرها و شهرستان‌های اطراف برای دوا و درمان آمده‌اند و بیان می‌کند: اکثر این افراد به دلیل عدم آشنایی با شهر برای مراجعه به این مراکز دچار مشکل هستند و ما آنها را راهنمایی و معرفی می‌کنیم.

با حالت طنزی می‌افزاید: این کار خدمتی به بیماران غریبه است تا بتوانند مراکز مورد نظر خود را پیدا کنند و البته قرارداد بستن با این مراکز به هیچ وجه غیرقانونی نیست و برخی پزشکان هم با داروخانه و آزمایشگاه طرف قرارداد خود کار می‌کنند.

علی خداحافظی می‌کند و می‌رود و من می‌مانم که این کار خیر است، یا اشتغال یا نمی‌دانم اصلا درست است یا غلط؟

به هر حال بیماربری در این حالت با آن تعریف اصلی بیماربر خیلی متفاوت بود و من نه می‌توانم بگویم که کار خوبی است یا نه اما قدر مسلم نیاز به تفکر دارد...

فارس

نظرات بینندگان