یادداشت؛ به بهانه اقدام قابل تامل سازمان تبلیغات تهران:
غفلت از آداب شکرگزاری عملی زیر سایه سنگین برنامه های نمادین
متاسفانه بعضی دستگاهها تنها در پیچ و خم جلسات خبری و ارائه آمار رفع تکلیفی ماندند و از بنر و همایش و سمینارها فراتر نرفتند.
شیرازه، از سال 94 با خط شکنی امام خامنهای هفتم تا دوازدهم تیر ماه هفته حقوق بشرآمریکایی نامگذاری شد. چرا که واقعاً حقوق بشر آمریکایی در قالب های مختلف قتل و ترور و کشتار جمعی و ... در این چندروز در کشور ما یک چیز واضح و بارزی است.
این جنایات که از جمله آنها میتوان به بمباران شیمیایی سردشت، فاجعه هفتم تیر و حمله به هواپیمای مسافربری ایران اشاره کرد برخی مستقیم از سوی آمریکا انجام شده و برخی دیگر نیز از سوی گروهها و رژیمهایی که مورد حمایت آمریکا و کشورهای اروپایی هستند.
در مورد 17 هزار شهید مظلومی که در اقدامات تروریستی دشمنان انقلاب به شهادت رسیدهاند، جای خالی اقدامات تحقیقی و هنری در قالب های مختلف مستند، فیلم و کتاب و شعر و داستان و...وجدانهای بیدار را رنج میدهد. نکته تاسفبار این که آن کسانی که این ترورها را انجام دادند، امروز آزادانه در کشورهای غربی در حال رفت و آمدند و هر روز نیز با بهانههایی، ایران را به نقض حقوق بشر متهم میکنند. حضرت آقا در دیدار با خانواه شهدای هفتم تیر در سال 94 دلیل این نامگذاری را ضرورت دشمن شناسی درزمان حاضر اعلام میکنند و تاکید دارند: لازم است امروز آن وقایع دشمن را خوب بشناسیم و راه خیانت را با شناخت و آگاهی لازم برای کسانی که امروز سعی میکنند از این هیولا یک چهرهی موجّهی معرّفی کنند، ببندیم.
اما نکته جالب توجه اینجاست که حتی وقتی شخص مقام معظم رهبری خودشان به این وضوح به جای کم کاری همه دستگاههای عریض و طویل پیشنهاد عملی میدهند و سنگر به سنگر جلو میآیند کسی نیست که قدم بعدی را بردارد. از سال 94تا کنون لیست برنامههای دستگاههای مرتبط گویای این ضعف است. البته باز هم مثل همیشه گروههای مردمی با تفاوت فاحش جلوترند و هفته حقوق بشر آمریکایی بین مردم بهتر و بیشتر از مسئولین جا افتاده است.
متاسفانه بعضی دستگاهها تنها در پیچ و خم جلسات خبری و ارائه آمار رفع تکلیفی ماندند و از بنر و همایش و سمینارها فراتر نرفتند و حالا نهایت خلاقیت شان شده مراسم شکرگزاری! که در خوش بینانه ترین حالت مصداق بارز دوستی خاله خرسه را به ذهن متبادر میکند.
اینکه ایده مراسم شکرگزاری از کجا نشات میگیرد واقعا جای سوال است. کسی که ذره ای با مرام امام خامنه ای آشنایی داشته باشد چنین پیشنهاداتی به مخیله اش هم خطور نمیکند حتی اگر با روحیات ایشان آشنا نباشند، حداقل میتوانند قبل از عملی کردن این ایدههای شاذ به نمونههای تاریخی مشابه رجوع کنند سابقه برخورد ایشان با نمونههای تملق به صورت آشکار در دل تاریخ ثبت شده است و سوال مهمتر اینکه کسی که تا این حد با مرام ولی نا آشناست در این جایگاه خطیر چه می کند؟
کاش به جای مراسم نمادین شکرگزاری عملا شکرگزار نعمت ولایت بودیم.
به راستی نمی توان با بودجه قابل توجه این سازمان و سازمانهای مشابه عملا با تحقق هرچه ملموس تر شرح وظایف صریحی چون شناسایی و معرفی آثار نمونه فرهنگی و هنری، افراد و شبکههای تبلیغی- مردمی جامعه اسلامی و تهیه و عرضه فراوردهها و آثار نمونه فرهنگی- هنری، در جهت ارائه الگوهای مناسب هنرمندان متعهد و انقلابی و حمایت از آنان یا برنامهریزی وانجام اقدام لازم برای هرچه فعالتر شدن افراد تأثیرگذار مانند: روحانیون، دانشگاهیان، معلمان و هنرمندان در جهت رشد فرهنگ اسلامی و مقابله با آثار نامطلوب فرهنگهای بیگانه، برنامهریزی، نظارت و هماهنگی در برگزاری هرچه بهتر مراسم و شعائر انقلابی و دینی در کشور با مشارکت کلیه نهادهای مردمی و دولتی یا همکاری با وزارتخانهها و سازمانهای دولتی و وابسته به دولت و نهادهای انقلابی به منظور تعمیق و گسترش فرهنگ و معارف اسلامی در محیط سازمانهای دولتی و نهادهای انقلابی شکرگزار نعمت ولایت بود؟
واقعا در مسیر تلاش در جهت احیا و اشاعه معارف، فرهنگ و تاریخ تشیع از همه راههای ممکن، با تأکید بر وحدت تمام مذاهب اسلامی و حراست از آن، یا تحقیق و بررسی در خصوص تبلیغات سو و تهاجم فرهنگی دشمنان و شناسائی و تحلیل ترفندهای تبلیغی علیه انقلاب اسلامی با هماهنگی سایر دستگاههای ذیربط و ارائه سیاستهای لازم در جهت خنثیسازی آنها و تنویر افکار عمومی، تأسیس و اداره موسسات آموزشی و مراکز دانشگاهی در جهت تربیت مبلغان کارآمد و هنرمندان متعهد و مربیان دینی وتأسیس مراکز اطلاعرسانی تخصصی، تبلیغی و دینی نمیتوان دل ولی را شاد کرد و شکرگزار حضور و رهنمودهایش بود؟
آیا لازم است برای بزرگداشت روزهایی چون روز جهانی مسجد و روز مقاومت اسلامی و... هم مستقیما خود حضرت آقا ورود کنند و ایده بدهند تا حداقل یک نشست خبری و یک برنامه بخش نامه ای در این دستگاههای عریض و طویل راه بیفتد؟ نمیتوان قبل از فرمان صریح منویات ایشان را عملی کرد؟
با توجه به این همه فرمان صریح بر زمین مانده برخی ایدههای این چنینی مانند برگزاری مراسم شکرگزاری، متاسفانه مصادیق بارزی از کفر نعمت را به تلخی در دل تاریخ ثبت میکند.
این جنایات که از جمله آنها میتوان به بمباران شیمیایی سردشت، فاجعه هفتم تیر و حمله به هواپیمای مسافربری ایران اشاره کرد برخی مستقیم از سوی آمریکا انجام شده و برخی دیگر نیز از سوی گروهها و رژیمهایی که مورد حمایت آمریکا و کشورهای اروپایی هستند.
در مورد 17 هزار شهید مظلومی که در اقدامات تروریستی دشمنان انقلاب به شهادت رسیدهاند، جای خالی اقدامات تحقیقی و هنری در قالب های مختلف مستند، فیلم و کتاب و شعر و داستان و...وجدانهای بیدار را رنج میدهد. نکته تاسفبار این که آن کسانی که این ترورها را انجام دادند، امروز آزادانه در کشورهای غربی در حال رفت و آمدند و هر روز نیز با بهانههایی، ایران را به نقض حقوق بشر متهم میکنند. حضرت آقا در دیدار با خانواه شهدای هفتم تیر در سال 94 دلیل این نامگذاری را ضرورت دشمن شناسی درزمان حاضر اعلام میکنند و تاکید دارند: لازم است امروز آن وقایع دشمن را خوب بشناسیم و راه خیانت را با شناخت و آگاهی لازم برای کسانی که امروز سعی میکنند از این هیولا یک چهرهی موجّهی معرّفی کنند، ببندیم.
اما نکته جالب توجه اینجاست که حتی وقتی شخص مقام معظم رهبری خودشان به این وضوح به جای کم کاری همه دستگاههای عریض و طویل پیشنهاد عملی میدهند و سنگر به سنگر جلو میآیند کسی نیست که قدم بعدی را بردارد. از سال 94تا کنون لیست برنامههای دستگاههای مرتبط گویای این ضعف است. البته باز هم مثل همیشه گروههای مردمی با تفاوت فاحش جلوترند و هفته حقوق بشر آمریکایی بین مردم بهتر و بیشتر از مسئولین جا افتاده است.
متاسفانه بعضی دستگاهها تنها در پیچ و خم جلسات خبری و ارائه آمار رفع تکلیفی ماندند و از بنر و همایش و سمینارها فراتر نرفتند و حالا نهایت خلاقیت شان شده مراسم شکرگزاری! که در خوش بینانه ترین حالت مصداق بارز دوستی خاله خرسه را به ذهن متبادر میکند.
اینکه ایده مراسم شکرگزاری از کجا نشات میگیرد واقعا جای سوال است. کسی که ذره ای با مرام امام خامنه ای آشنایی داشته باشد چنین پیشنهاداتی به مخیله اش هم خطور نمیکند حتی اگر با روحیات ایشان آشنا نباشند، حداقل میتوانند قبل از عملی کردن این ایدههای شاذ به نمونههای تاریخی مشابه رجوع کنند سابقه برخورد ایشان با نمونههای تملق به صورت آشکار در دل تاریخ ثبت شده است و سوال مهمتر اینکه کسی که تا این حد با مرام ولی نا آشناست در این جایگاه خطیر چه می کند؟
کاش به جای مراسم نمادین شکرگزاری عملا شکرگزار نعمت ولایت بودیم.
به راستی نمی توان با بودجه قابل توجه این سازمان و سازمانهای مشابه عملا با تحقق هرچه ملموس تر شرح وظایف صریحی چون شناسایی و معرفی آثار نمونه فرهنگی و هنری، افراد و شبکههای تبلیغی- مردمی جامعه اسلامی و تهیه و عرضه فراوردهها و آثار نمونه فرهنگی- هنری، در جهت ارائه الگوهای مناسب هنرمندان متعهد و انقلابی و حمایت از آنان یا برنامهریزی وانجام اقدام لازم برای هرچه فعالتر شدن افراد تأثیرگذار مانند: روحانیون، دانشگاهیان، معلمان و هنرمندان در جهت رشد فرهنگ اسلامی و مقابله با آثار نامطلوب فرهنگهای بیگانه، برنامهریزی، نظارت و هماهنگی در برگزاری هرچه بهتر مراسم و شعائر انقلابی و دینی در کشور با مشارکت کلیه نهادهای مردمی و دولتی یا همکاری با وزارتخانهها و سازمانهای دولتی و وابسته به دولت و نهادهای انقلابی به منظور تعمیق و گسترش فرهنگ و معارف اسلامی در محیط سازمانهای دولتی و نهادهای انقلابی شکرگزار نعمت ولایت بود؟
واقعا در مسیر تلاش در جهت احیا و اشاعه معارف، فرهنگ و تاریخ تشیع از همه راههای ممکن، با تأکید بر وحدت تمام مذاهب اسلامی و حراست از آن، یا تحقیق و بررسی در خصوص تبلیغات سو و تهاجم فرهنگی دشمنان و شناسائی و تحلیل ترفندهای تبلیغی علیه انقلاب اسلامی با هماهنگی سایر دستگاههای ذیربط و ارائه سیاستهای لازم در جهت خنثیسازی آنها و تنویر افکار عمومی، تأسیس و اداره موسسات آموزشی و مراکز دانشگاهی در جهت تربیت مبلغان کارآمد و هنرمندان متعهد و مربیان دینی وتأسیس مراکز اطلاعرسانی تخصصی، تبلیغی و دینی نمیتوان دل ولی را شاد کرد و شکرگزار حضور و رهنمودهایش بود؟
آیا لازم است برای بزرگداشت روزهایی چون روز جهانی مسجد و روز مقاومت اسلامی و... هم مستقیما خود حضرت آقا ورود کنند و ایده بدهند تا حداقل یک نشست خبری و یک برنامه بخش نامه ای در این دستگاههای عریض و طویل راه بیفتد؟ نمیتوان قبل از فرمان صریح منویات ایشان را عملی کرد؟
با توجه به این همه فرمان صریح بر زمین مانده برخی ایدههای این چنینی مانند برگزاری مراسم شکرگزاری، متاسفانه مصادیق بارزی از کفر نعمت را به تلخی در دل تاریخ ثبت میکند.
*نجمه اشرفی
نظرات بینندگان