مجلس هوشیار باشد؛ آغاز مذاکره مجدد با آمریکا تیر خلاص به کفایت سیاسی حسن روحانی است/ مذاکره با ترامپ یعنی دولت توانایی اداره کشور را ندارد
اگر دولت راهکار دیگری بجز تکرار تجربیات آزموده شده قبلی نداشته باشد، باید یا خودش و یا در صورت لزوم مجلس با صدای بلند فریاد بزند که این دولت دیگر کفایت لازم برای اداره کشور را ندارد.
به گزارش شیرازه، کمتر از سه ماه قبل بود که ایالات متحده آمریکا با یک امضای ترامپ بدون هیچ هزینهای از برجام خارج شد. او بلافاصله پس از این اقدام در سخنانی اعلام کرد که «میدانم که سران ایران میگویند که حاضر به مذاکره برای توافقی جدید نیستم. اگر من هم در موقعیت آنها بودم، همین را میگفتم اما اگر روزی آنها برای توافقی که به نفع همه باشد آماده باشند، من هم آمادهام.» سپس وزارت خارجه آمریکا در بیانیهای اعلام کرد که با همکاری متحدان خود به دنبال «راه حلی واقعی، جامع و پایدار» برای مواجهه با تهدید ایران است که شامل «ممانعت از تولید سلاح هستهای، حذف موشکهای بالستیک ایران و فعالیتهای خطرناک ایران در خاورمیانه و تمام دنیا» باشد.
بر خلاف جنگ روانی برخی در داخل کشور، هدف تیم جدید حاکمیت ایالات متحده از خروج از برجام، نه حرکت به سمت جنگ بلکه نقطه عزیمتی برای حصول یک توافق جامع و فراگیر با رخنه به حوزههای اقتدار جمهوری اسلامی از جمله حوزه موشکی و منطقهای است. علیرغم ترکیب به ظاهر ترسناک و ضدایرانی «پمپئو-بولتون» بعنوان بازوهای دیپلماتیک و امنیتی ترامپ، حتی در تندترین اظهارات این حلقه تا کنون هیچ اثری از تهدید نظامی دیده نشده است.
بر خلاف جنگ روانی برخی در داخل کشور، هدف تیم جدید حاکمیت ایالات متحده از خروج از برجام، نه حرکت به سمت جنگ بلکه نقطه عزیمتی برای حصول یک توافق جامع و فراگیر با رخنه به حوزههای اقتدار جمهوری اسلامی از جمله حوزه موشکی و منطقهای است. علیرغم ترکیب به ظاهر ترسناک و ضدایرانی «پمپئو-بولتون» بعنوان بازوهای دیپلماتیک و امنیتی ترامپ، حتی در تندترین اظهارات این حلقه تا کنون هیچ اثری از تهدید نظامی دیده نشده است.
جان بولتون مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا بلافاصله پس از خروج ترامپ از برجام به صراحت اعلام کرد که معنای خروج آمریکا از برجام حرکت به سمت جنگ نیست. مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا نیز در تندترین سخنرانیهای خود و حتی سخنرانی معروفی که در بنیاد هریتج داشت و در آن دوازده شرط برای رفع فشار از جمهوری اسلامی مطرح کرد، کوچکترین اشارهای به تهدید نظامی نداشت و تنها مطالباتی در زمینه هستهای، موشکی و منطقهای مطرح کرد.
همه اینها در حالی است که آمریکای اوباما بارها و بارها ایران را تهدید به حمله نظامی و حتی حمله اتمی کرد. یک نگاه کلان به خوبی نشان میدهد که تیم ترامپ نه به دنبال حرکت به سمت «جنگ» بلکه به دنبال افزایش فشار و کسب امتیازات بیشتر از ایران «پای میز مذاکره» است.
در داخل کشور، به دنبال خروج آمریکا از برجام، دولت حسن روحانی که تمامی برنامههای خود را بر حوزه سیاست خارجی و نگاه به دستان بیگانگان معطوف کرده بود، در واقع ایده مرکزی گفتمان خود را از دست رفته میدید و تحت فشار شدید افکار عمومی و رسانههای داخلی قرار گرفته بود. هر چند روحانی در یک موضعگیری تعجببرانگیز خود را از پاسخگویی مبرا کرد و گفت «اکنون زمان پرسیدن سوال نیست» و پس از پنج سال توهین به منتقدان و مخالفان خود به یاد آورد که امام خمینی(ره) چنین جملهای دارد که «هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید»، از سوی دیگر با طرح ایده برجام اروپایی نشان داد که هنوز از ماجرای برجام عبرت کافی نگرفته و مایل است در همان ریل قبلی قطار کشور را معطل نگه دارد.
جریان غربگرای داخل کشور که تمام حیثیت سیاسی خود را به برجام و نتایج خیالی آن گره زده بود، در جریان انتخابات ریاست جمهوری اخیر ایالات متحده، آرزوی پیروزی هیلاری کلینتون را در سر داشتند تا به خیال خودشان با حضور او در کاخ سفید، شیشه عمر سیاسی لیبرالهای داخل ایران حفظ شود. فارغ از اینکه آیا تفاوت ماهوی میان آمریکای ترامپ با آمریکای اوباما و کری و کلینتون وجود دارد یا نه، بخت با اصلاحطلبان یار نبود و از میان ترامپ و کلینتون، گزینهای به کاخ سفید راه یافت که مورد علاقه اصلاحطلبان نبود. شاید مهمترین اقدام ترامپ در حوزه سیاست خارجی آمریکا، دیدار با رییس کره شمالی و آغاز مذاکراتی برای حل مناقشه هستهای این کشور بود.
در داخل کشور، به دنبال خروج آمریکا از برجام، دولت حسن روحانی که تمامی برنامههای خود را بر حوزه سیاست خارجی و نگاه به دستان بیگانگان معطوف کرده بود، در واقع ایده مرکزی گفتمان خود را از دست رفته میدید و تحت فشار شدید افکار عمومی و رسانههای داخلی قرار گرفته بود. هر چند روحانی در یک موضعگیری تعجببرانگیز خود را از پاسخگویی مبرا کرد و گفت «اکنون زمان پرسیدن سوال نیست» و پس از پنج سال توهین به منتقدان و مخالفان خود به یاد آورد که امام خمینی(ره) چنین جملهای دارد که «هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید»، از سوی دیگر با طرح ایده برجام اروپایی نشان داد که هنوز از ماجرای برجام عبرت کافی نگرفته و مایل است در همان ریل قبلی قطار کشور را معطل نگه دارد.
جریان غربگرای داخل کشور که تمام حیثیت سیاسی خود را به برجام و نتایج خیالی آن گره زده بود، در جریان انتخابات ریاست جمهوری اخیر ایالات متحده، آرزوی پیروزی هیلاری کلینتون را در سر داشتند تا به خیال خودشان با حضور او در کاخ سفید، شیشه عمر سیاسی لیبرالهای داخل ایران حفظ شود. فارغ از اینکه آیا تفاوت ماهوی میان آمریکای ترامپ با آمریکای اوباما و کری و کلینتون وجود دارد یا نه، بخت با اصلاحطلبان یار نبود و از میان ترامپ و کلینتون، گزینهای به کاخ سفید راه یافت که مورد علاقه اصلاحطلبان نبود. شاید مهمترین اقدام ترامپ در حوزه سیاست خارجی آمریکا، دیدار با رییس کره شمالی و آغاز مذاکراتی برای حل مناقشه هستهای این کشور بود.
این اقدام اما در ایران با واکنش عجیب اما قابل پیشبینی اصلاحطلبان همراه شد: «جوزدگی». نگاهی به روزنامهها و مواضع آن روزهای غربگرایان داخلی به وضوح نشان میداد که حامیان دیروز هیلاری کلینتون امروز حاضرند برای مذاکره با ترامپ هر کاری بکنند.
حالا و پس از پیشنهاد جدید ترامپ مبنی بر آمادگی برای ملاقات بدون پیش شرط با حسن روحانی، باز هم دامن از دست غربگراها در رفته است و مشغول جادهصافکنی مذاکره با ترامپ شدهاند. علی اکبر ناطق نوری توصیه کرده است تا پیشنهاد ترامپ در شورای عالی امنیت ملی بررسی شود. او بدون اشاره به نتایج خسارت بار برجام افزود: «ایران نباید ابتدا به ساکن پیشنهاد مذاکره رییس جمهوری آمریکا را رد کند. لازم است این موضوع با تامل و در شورای عالی امنیت ملی مورد بحث قرار بگیرد.» محسن هاشمی رفسنجانی، رییس شورای شهر تهران هم ضمن مقایسه ی شرایط امروز با زمان جنگ و بیان ماجرای قطعنامه 598 و تحمیل آن به حضرت امام خمینی(ره) و بدون توجه به تجربه مفتضح برجام گفت: «فشار تحریمها که از نیمه دوم سال افزوده خواهد شد، این شرایط را سختتر خواهد کرد و ما را به این نکته واقف میکند، که نجات ایران در گرو تصمیم امسال ماست، تصمیم سختی که سی سال قبل توسط مسئولان کشور گرفته شد و صلحی پایدار، پرفایده و کمهزینه را برای ایران و نظام جمهوری اسلامی به ارمغان آورد.» عناصر فراری و دستاندرکاران فتنه88 نیز به کمک سازشکاران آمده و افکار عمومی را به سمت مذاکره با آمریکای ترامپ منحرف میکنند!
حسن روحانی اخیرا در سخنانی اعلام کرده است: «امروز در برابر آمریکا حرف زدن، مذاکره کردن و سخن گفتن معنایی جز تسلیم ندارد و تسلیم به معنای پایان دستاوردهای چهل ساله ملت ایران است. این جماعتی که امروز در آمریکا روی کار هستند، اگر در برابرشان تسلیم شده و یک قدم به عقب برویم تمام منافع ملت را غارت میکنند و در این شرایط ما نترسیده و تا آخرین قطره خونمان در برابر آنها میایستیم.»
اگر فرض کنیم این سخنان مصرف داخلی ندارد، لازم است دولت توجه کند که غربگراهای داخل و خارج کشور تمام تلاش خود را به کار گرفتهاند تا جمهوری اسلامی پای میز مذاکره با ترامپ بنشیند. امروز و در شرایطی که تمامی کارشناسان احتمال اقدام نظامی آمریکا علیه ایران را منتفی میدانند، کسانی که تا دیروز از ترامپ بدون حتی یک مورد تهدید نظامی علیه ایران، یک غول جنگطلب ساخته بودند، از پیشنهاد مذاکره او به وجد آمده و طبق سناریوی تکراری خود در ماجرای برجام مشغول القای دوگانه باطل «جنگ – مذاکره» هستند.
اما امروز شرایط کشور مانند دوران مذاکرات برجام نیست. اکنون که مردم به خوبی تجربه اعتماد به بیگانه و معطل کردن کشور را نظاره کرده و ثمرات اعتماد به آمریکا را در دلار ده هزار تومانی و سکه چهار میلیون تومانی مشاهده میکنند، انتظارشان از دولت تمرکز بر توان داخل کشور و اهتمام ویژه به حل مشکلات اقتصادی است. دولت روحانی دیگر فرصتی برای اتلاف وقت ملت ایران در مذاکرات خوشخیالانه ندارد و هر گونه پالس مثبت از سوی دولت برای مذاکره جدید با آمریکا، مهر تاییدی بر ناتوانی دولت در اداره امور کشور با نگاه به داخل کشور و بازگشت مجدد به تئوری شکستخورده برجام است. اگر دولت راهکار دیگری بجز تکرار تجربیات آزموده شده قبلی نداشته باشد، باید یا خودش و یا در صورت لزوم مجلس شورای اسلامی با صدای بلند فریاد بزند که این دولت دیگر کفایت لازم برای اداره کشور را ندارد.
در چند روز گذشته ظریف مقصر وضعیت فعلی کشور را کسانی معرفی کرد که شکر نعمت برجام را بجا نیاوردند، آخوندی اوضاع آشفته بازار مسکن را ناشی از خروج آمریکا از برجام دانست، بانک مرکزی نیز تلاطمات بازار ارز را مربوط به طراحی دشمن دانست و حسامالدین آشنا طبق رویه قدیمی خود، منتقدان را به همراهی با پمپئو و نتانیاهو متهم کرد. مجموع این موارد یعنی این دولت بنای پذیرش مسئولیت وضع موجود و پاسخگویی شرایط فعلی کشور را ندارد. شاید سناریوی کنارهگیری و واگذاری امور کشور برای دولتی که علاقهای برای پذیرش مسئولیت شکستها و پاسخگویی به ملت را ندارد هم دلنشین باشد.
رجا نیوز
اما امروز شرایط کشور مانند دوران مذاکرات برجام نیست. اکنون که مردم به خوبی تجربه اعتماد به بیگانه و معطل کردن کشور را نظاره کرده و ثمرات اعتماد به آمریکا را در دلار ده هزار تومانی و سکه چهار میلیون تومانی مشاهده میکنند، انتظارشان از دولت تمرکز بر توان داخل کشور و اهتمام ویژه به حل مشکلات اقتصادی است. دولت روحانی دیگر فرصتی برای اتلاف وقت ملت ایران در مذاکرات خوشخیالانه ندارد و هر گونه پالس مثبت از سوی دولت برای مذاکره جدید با آمریکا، مهر تاییدی بر ناتوانی دولت در اداره امور کشور با نگاه به داخل کشور و بازگشت مجدد به تئوری شکستخورده برجام است. اگر دولت راهکار دیگری بجز تکرار تجربیات آزموده شده قبلی نداشته باشد، باید یا خودش و یا در صورت لزوم مجلس شورای اسلامی با صدای بلند فریاد بزند که این دولت دیگر کفایت لازم برای اداره کشور را ندارد.
در چند روز گذشته ظریف مقصر وضعیت فعلی کشور را کسانی معرفی کرد که شکر نعمت برجام را بجا نیاوردند، آخوندی اوضاع آشفته بازار مسکن را ناشی از خروج آمریکا از برجام دانست، بانک مرکزی نیز تلاطمات بازار ارز را مربوط به طراحی دشمن دانست و حسامالدین آشنا طبق رویه قدیمی خود، منتقدان را به همراهی با پمپئو و نتانیاهو متهم کرد. مجموع این موارد یعنی این دولت بنای پذیرش مسئولیت وضع موجود و پاسخگویی شرایط فعلی کشور را ندارد. شاید سناریوی کنارهگیری و واگذاری امور کشور برای دولتی که علاقهای برای پذیرش مسئولیت شکستها و پاسخگویی به ملت را ندارد هم دلنشین باشد.
رجا نیوز
نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
ازدست دل.....
پاسخ