بازیگوشیهای کودکانه در کنار خورده فروشهای مواد مخدر تا درد و دلهای یک کارتنخواب
چشمهایشان پر از سؤال بود و گاهی هم که سوژه عکاسی میشدند، به ابروها گره میانداختند و بعضیها هم با تندی نگاه میکردند، رفتارشان در ظاهر شاید بد بود اما درواقع ترشروییشان نشاندهنده وجود عزتنفس در آنها بود، نمیخواستند صرفا ترحم برانگیز و سوژه باشند؛ هرچند در محیطی نهچندان خوشنام زندگی میکردند.
خیلی از بچهها تن لاغری داشتند که یا نتیجه بازیهای توی کوچه و تحرک بیشازاندازه بود که گوشت و چربی را از استخوانهایشان میکند و آب میکرد یا اینکه کمتر غذا میخوردند و بهقولمعروف، در حد بخورونمیر زندگی میکردند، هیچ هم بعید نبود که سالی به دوازده ماه غذای خوب بخورند و از انواع ویتامینها و پروتئینها تغذیه شوند.
روبروی کوچه پارکی وجود داشت که بهجای میزبانی از کودکان شاد، معتادان کارتنخواب را در خود جای میداد.
با همکار رسانهایام کمی از گروه فاصله گرفتیم و به سمت پارک محله رفتیم؛ در همان قدمهای اول خانمی را دیدم که با ظاهری نامرتب و ژولیده روی چمن دراز کشیده بود، نمیدانم چه حالی داشت اما تنهاییاش غم انگیز بود.
یک کتابخانه نقلی در پارک خودنمایی میکرد، کتابخانهای که به قول کتابدارش 100 عضو دارد اما تنها 10 الی 12 نفر بهطور مداوم به کتابخانه سر میزنند و کتاب به امانت میبرند، وی میگفت باید یک تیم تشکیل شود و کارهای انگیزشی در محله انجام بدهند تا بعد بتوانیم کودکان و نوجوانان و بزرگسالان را به سمت کتابخانه و استفاده از خدمات فرهنگی و آموزشی هدایت کنیم، اما چنین تیمی وجود ندارد.
جمعی از خبرنگاران و عکاسان خبری شیراز که به دعوت سپاه بقیهالله شیراز دیروز (سهشنبه) در قالب یک اردوی چندساعته به محله کوزهگری شیراز آمده بودند؛ نظارهگر منطقه و شنونده گلایهها و درد و دلهای برخی اهالی بودند.
معتاد برای ترک و برگشتن به زندگی نیاز به حمایت همهجانبه دارد
یکی از اهالی که مویی سپید کرده بود با بیان اینکه بزرگترین مشکل ما عدم وجود امنیت است، گفت: من نمیگویم معتادان این محله را جمع و از بین ببرند اما از زندگی مردم دور کنند و آنها را موردحمایت قرار دهند تا ترک و دوباره به زندگی برگردند.
مرد جوان دیگری که به قول خودش 15 سال مصرفکننده مواد مخدر بود و 5 سال پاکی را سپری میکرد، ابراز داشت: معتاد شاید در آشغالها بگردد و ظاهر خوبی هم نداشته باشد اما دلپاکی دارد؛ باید پای حرفها و درد دلهایش بنشینید، من کارتنخواب و معتاد بودم اما روزی رسید که اراده کردم و با حمایت پدر و مادرم مواد را ترک کردم.
وی ادامه داد: معتاد شخصیت دارد، فقر و بیچارگی و وجود خلأ او را به این سمت میکشاند، معتاد برای ترک و برگشتن به زندگی نیاز به حمایت همهجانبه دارد، باید ریشه بدبختی معتاد را ببینیم.
در دسترس بودن مواد مخدر به اندازه خرید یک شکلات
جوان دیگری هم که از فعالین فرهنگی محله بود به میان خبرنگاران آمد و بیان کرد: متأسفانه حاشیهنشینی به قلب سومین حرم اهلبیت رسوخ کرده است، روستائیان به خاطر خشکسالی و به امید پیدا کردن شغل به شهر میآیند اما با حاشیهنشین شدن با مشکلات فرهنگی مواجه میشوند.
وی تصریح کرد: اینجا بارانداز مواد مخدر است، مواد مخدر به راحتی خرید یک شکلات در دسترس عموم است؛ همه مسؤولان مشکلات منطقه را میدانند اما نمیدانم چرا وارد فاز اجرایی نمیشوند.
این فعال فرهنگی شیراز افزود: ما هرچه کار فرهنگی بکنیم، کمتر نتیجه میگیریم چراکه کودک یا نوجوان خارج از محیط زندگیاش نیست و در طول روز معتاد و فروشنده مواد مخدر و برخی مسائل دیگر را میبینند و یاد میگیرد؛ جو محیط بر کودکان و نوجوانان غالب است.
در ادامه بازدیدی از مسجد نیمه ساختهشده داشتیم، پشت دیوارهای مسجد مسئلهای توجه ما را جلب کرد؛ یکی از اعضای هیئتامنا میگفت که زباله بیمارستانی در این منطقه آورده و بعد آتش زده میشود. حجم مواد سوخته شده اما به زباله یک درمانگاه شبیهتر بود.
همصحبتی با خانواده پایدار از ماجراهای جالب این بازدید بود، پایدار یکی از خیرین شهر شیراز است که زمینی را جهت احداث مسجد و درمانگاه واگذار کرده که مردم روستای سلطانآباد، ده پیاله، گچی و... هم از آن بهرهمند شوند اما به دلیل اختلاف و سوءاستفاده یکی از اعضای هیئتامنا کار متوقفشده بود اما آقای پایدار امیدوار بود که بهزودی خبرنگاران و عکاسان خبری را برای افتتاح این مرکز درمانی دعوت کند.
نیمهتمام ماندن برخی پروژههای عمرانی در این محدوده از شهر شیراز، نبود فضاهای تفریحی مناسب برای نوجوانان و جوانان در کنار خورده فروشی مواد مخدر و فقر فرهنگی و اقتصادی ازجمله مشکلات منطقه بود.
پایان این برنامه به نماز مغرب و عشا ختم شد که پسازآن، فرمانده سپاه ناحیه بقیهالله شیراز ضمن قدردانی از خبرنگاران و عکاسان خبرنگار درخواست انعکاس مشکلات مردم منطقه و مطالبه از مسؤولان مربوطه را خواستار شد.
فارس