نقش آفرینان واقعی تنگه ابوقریب خاطرات خود را مرور کردند
بر این اساس، مهدی شیعاوی، گفت: آنچه در این فیلم دیدم دقیقا تداعی گر لحظاتی است که در منطقه عملیاتی تنگه ابوقریب تجربه کردم، هست؛ شاید حجم هواپیماهایی که تنگه ابوقریب را زیر حمله خود قرار می داد، یک دهم آنچه است که تماشاگران در این فیلم می بینند.
این رزمنده دوران دفاع مقدس که اکنون از پیشکسوتان عرصه جنگ و جبهه به شمار می رود، عنوان کرد: این فیلم حس و حالی را برایم تداعی می کند که از ابتدای آن برای همسرم بازنمایی کردم.
وی با بیان اینکه چنانچه شکست در تنگه ابوقریب مصادف می شد با سقوط اندیمشک و دزفول همراه بود، درخصوص آزادی تنگه ابوقریب افزود: آنچه یادم می آید از بامداد ۲۱ تیرماه ۱۳۶۷بمباران مناطق دشت عباس، شرهانی و تنگه ابوقریب آغاز شد؛ از ساعت ۵ بامداد که عراق حمله کرد، تا ساعت ۲ بعد از ظهر وارد موضع ما شدند و نیروهای عراقی تا ۵۰ متری رزمندگان ایرانی پیش آمدند و قبل از آن از سلاح شیمیایی استفاده کردند.
او که از بیماری پارکینسون رنج می برد و زاده خرمشهر است، عنوان کرد: هنگام یورش عراقی ها به این بخش از جبهه های جنگ ۵ نفر بودیم که من در کنار ۴ رزمنده ترک آذری پیاده به سمت جاده دهلران، اندیمشک رفتیم و با بولدوزر به سوی تنگه ابوقریب راهی شدیم؛ در ایستگاه صلواتی آب تهیه کردیم درحالیکه هر قطره آب در دهان ما مانند باران در کویر، خشک می شد؛ لایق نبودیم که ما هم به شهیدان بپیوندیم.
شیعاوی آنچه در این فیلم را برایش خاطره انگیز کرده، حمله هواپیماهای جنگی در دسته های ۸ تایی به تنگه ابوقریب دانست که هنوز بمبارانشان تمام نشده دسته بعدی به تعداد ۱۰ فروند حمله را ادامه می دادند.
این رزمنده دوران دفاع مقدس که روحیه خود را حفظ کرده گفت: ما نمونه بارز آثار باقیمانده جنگ تحمیلی هستیم؛ زمانی که جنگ متولد شد با ما متولد شد؛ من متولد ۵ مرداد ۱۳۳۹ هستم که ۳۰ سال از آن دورانی که بر ما رفت می گذرد.
او که از ابتدای جنگ تحمیلی در خرمشهر به مبارزه با متجاوزین پرداخته گفت: من از جمله کسانی بودم که با استفاده از ککتل مولوتوف به مقاومت در خرمشهر پرداختم؛ من بیشتر در مناطق عملیاتی دشت عباس، شهرانی، فکه و ابوقریب بودم.
شیعاوی با این وجود ادامه داد: کسانی که جنگ را ندیدند با تماشای این فیلم ها می توانند بخشی از جنگ را تجربه کنند؛ مهم این است که کشور اکنون امنیت دارد و در هیچ کجای دنیا چنین امنیتی برقرار نیست.
او که در معرفی خود از سردار بی نام و نشان استفاده می کند، افزود: ما برای دین و رضای خدا جنگیدیم و در پی درجه نبودیم و نیستیم.
شیعاوی در عین حال عنوان کرد: تا امروز، نه ریالی از بنیاد شهید گرفتم، نه برای معروفیت با کسی عکسِ یادگاری انداختم و نه برای فرزندانم از سهمیهای برای دانشگاه و معافیت سربازی استفاده کردم! زیرا هرچه داریم از برکت خون شهداست.
این در حالیست که صالح شیعاوی، فرزند بزرگ این رزمنده پیشکسوت دفاع مقدس، که از چهرههای فرهنگی و ادبی شیراز میباشد و سابقه بسیاری در ترانهسرایی، شعر طنز و فیلمنامه نویسی دارد، بدون استفاده از امتیازِ بصورت چراغ خاموش مسیر رشد و ترقی را طی کرد و تاکنون کمتر کسی می دانست که فرزند مهدی شیعاوی، رزمنده با ارزشِ روزهای جبهه و جنگ است؛ این رزمنده در اثر حمله شیمیایی عراق از ناحیه دو چشم دچار مجروحیت شده است.
اسماعیل ثابت، یکی دیگر از رزمندگان حاضر در تنگه ابوقریب که در دوران دفاع مقدس کارش تعمیر و ساخت سلاح بوده به خبرنگاران گفت: آرزوی ما هنگام جنگ داشتن یک قبضه موشک ضد تانک برای مبارزه بود.
او یادآور می شود: امروز به لطف خدا و همت جوانان چنان سلاح هایی ساختیم که از جمله می توان به موشک دهلاویه اشاره کرد که هیچ تانکی از تیررسش توان خارج شدن نیست.
«تنگه ابوقریب» روایتی از دفاع گردان عمار یاسر لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) در برابر لشکرکشی رژیم بعث به فکه و شرهانی در روزهای پایانی جنگ است.