از معضل ترافیک تا بیعدالتی و شکاف طبقاتی در شیراز
«احتراما ضمن خیر مقدم، خوش آمدگویی و تبریک انتصاب جنابعالی از جانب رهبر معظم انقلاب(حفظه الله)؛ نظر به توصیه موکد معظم له در خصوص ارتباط گیری با اقشار مختلف علیالخصوص جوانان و ارتباط با دانشگاهیان و تأسی جنابعالی از توصیههای رهبر فرزانه انقلاب طی مدت کوتاه حضورتان، گروه مطالعات شهری فاطر را بر آن داشت که من باب استحضار و اشراف جنابعالی بر اهم موضوعات شهری و شهرسازی، روندهای موجود و امور مبتلابه شهرشیراز، وجیزهای تقدیم نماید.
گروه مطالعات شهری فاطر یک کانون تفکر مستقل و مردم نهاد بوده و از تعدادی جوانان دانشجو و فارغ التحصیل رشتههای شهرسازی و مرتبط با مدیریت شهری و برخی اساتید دانشگاه، تشکّل یافته است. گروه فاطر طی قریب به پنج سال فعالیت خود تلاش داشته است که به رسالت و تکلیف خود در برابر شهر و مردم شریف و نجیب شیراز پایبند بوده و در زمینه نظارت اجتماعی و امر به معروف و نهی از منکر در حوزههای تخصصی فعالیت نماید. این فعالیتها به فضل و توفیق الهی منشا اتفاقات مثبت و خیری نیز بوده است. طی این مدت بیش از 10 نشست تخصصی از جمله اولین همایش «شهرسازی اسلامی و چشم انداز شهر شیراز»، تعداد 18 بیانیه تحلیلی فصلی با هدف ارتقاء آگاهی های عمومی و مکاتباتی متناسب با اقتضائات روز و مسائل شهر و فعالیت های پژوهشی و ترویجی و انتقادی متعددی انجام و منتشر شده است که اهم آن در پایگاه اطلاع رسانی گروه مطالعات شهری فاطر قابل دسترسی است.
محور اول؛ معضل ترافیک
مشکل ترافیک و اختلال در حمل و نقل، مشکلی نیست که مختص شهر شیراز باشد. این مساله در بسیاری از شهرها و کلان شهرها وجود دارد اما با این تفاوت که در برخی از این شهرها برای حل یا کاهش معضل ترافیک، برنامهای جامع و مانع و اقدامات اصلاحی قابل رویت و محسوس است. در برخی نیز از چند دهه پیش، مدیریت شهری با برنامه ریزی و اقدام به موقع مانع از عمیق شدن این مسأله و از دست رفتن فرصت ها شده و با اقدامات اصلاحی تا حدود زیادی توانسته است پیش از وقوع، علاجی برای واقعه بیاندیشد. اما متاسفانه مدیریت شهری در شهر شیراز طی دهههای گذشته با عدم اهتمام به برنامههای بلند مدت و اساسی و پرداختن به اقدامات سلیقه ای، غیر کارشناسی، سطحی و موقتی، توأم با کوتاه نظری و نزدیک بینی در پی رتق و فتق موقت امور خود برآمد. با تغییر هر مدیریت نیز همان برنامهها و اقدامات دفعی نیز دستخوش تغییر و دگرگونی شد و عملا روند توسعه باری به هر جهت و سلیقای در شهر شیراز رقم خورد. پروژهها (به خصوص پروژه های ترافیکی) و کاربری اراضی (به خصوص کاربری های جاذب جمعیت و ترافیکزا) به گونهای تصادفی و فاقد ارتباط ساختاری، در شهر توزیع و شبکه معابر بدون ارتباط با کاربری اراضی ایجاد شد. سیستم حمل و نقل عمومی نیز به دلایل متعدد با کمترین بازدهی، کمترین نقش در حمل و نقل مسافر را به خود اختصاص داد و همه، زمینهساز وضعیت نابسامان ترافیک در شهر شیراز شد.
اقدامات مقطعی، موضعی و بدون توجیه و ارتباط ساختاری با شبکه راهها و کاربری اراضی، سالهاست که به نام خدمات مدیریت شهری صورت گرفته و بارها روبان افتتاح آن توسط بزرگان شهر و مقامات کشوری و لشکری چیده شده است. اما می بینیم که همچنان مشکل پابرجاست و تنها تاثیر پروژههای به شدت گران نیز، تحمیل هزینههای بدون بازده به مردم و انتقال معضل ترافیک از نقطه ای به نقطه دیگر بوده است.
محور دوم؛ باغهای شیراز
چنانچه مستحضرید محدوده باغهای شهر شیراز یکی از گنجینههای با ارزش این شهر محسوب میشود. اهمیت این بخش از فضای سبز بر کسی پوشیده نیست اما علیرغم اهمیت و ارزش آن، طی دهههای گذشته مورد دستبرد های متوالی قرار گرفته است. به باغ های شیراز با رویکردهای منفعت طلبانه مکررا دست درازی شده و مدام از مساحت آن کاسته شده است.
به رغم اظهارات و ادعاهای مسوولین سابق و فعلی شهری و استانی، این روند، بی وقفه در حال تداوم است. کاشت درختان و حفظ سبزینگی توصیه موکد دین مبین اسلام و اولیای الهی است. این حجم از تخریب پهنۀ باغ های شیراز توسط یا با مجوز منصوبین و کارگزاران نظام اسلامی مایه تاسف مضاعف است!. عدم توجه به این مهم و ادامه روند تخریب ها، به هضم باقی مانده پهنه باغ ها در هاضمۀ سیری ناپذیر جریان سرمایه داریِ نوکیسۀ رانت جو منجر خواهد شد.
محور سوم؛ بافت فرهنگی - تاریخی شیراز
بافت تاریخی شیراز یکی از مهمترین و با ارزشترین میراث هویتیِ شهرِ فرهنگی مذهبی ماست که متاسفانه کرارا مورد تعرض واقع شده و زخم های کهنه فراوان بر پیکر بی رمق آن مشهود است. شهر شیراز طی قرون متمادی محدود به پهنه 370 هکتاری بوده و علما و فضلا و عرفا و شعرا و بزرگانی که اکنون موجب فخر ایرانیان اند، در کوچه و بازار و مساجد و مساکن این بخش از امروز شیراز زیسته اند. اکنون با گذشت قرن ها آنچه که از آن تاریخ باشکوه باقی مانده، صرف نظر از میراثی معنوی، همین محدوده تاریخی است.
از اواخر قاجار و ورود خودرو و تمایلات توسعه طلبانه پهلوی اول، تعرض به این پهنه آغاز شد و تاکنون نیز ادامه داشته است. نکته مشترک و جالب توجه مطالعه تاریخ تحولات معاصر بافت تاریخی، تخریب است!. با وجود رویکردهای گوناگون و متفاوت و ظواهر کاملا متضادِ متولیان امر، نتیجه همه مداخلات صد ساله گذشته در بافت تاریخی، همگی تخریب آن بوده است. روزی با توجیه رساندن ایران به دروازه های تمدن جهانی و در واقع با قصد انهدام آخرین بازمانده های تمدن بومی و آخرین پایگاه های مقاومت در برابر غرب زدگی، بر تاریخ این مملکت تاختند و روزی دیگر با توجیه توسعه و پیشرفت و خدمت به خلق الله و ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی و در واقع با اهداف سودمحور جریان سرمایه سالار و در روز دیگر با توجیه توسعه حرم و تسهیل دسترسی به حرم و خدمت به زوار! اما نتیجه همه یکی بود، تخریب بافت تاریخی و بخشی از هویت فرهنگی شهر مقدس شیراز!. طی همین ماه های اخیر با کمال تأسف به کارنامه سیاهِ مجری توسعه حرم، تخریب دو بنای با ارزش و ثبت ملی شدۀ دیگر اضافه شد.
حضرت حجت الاسلام، اینها که به راحتی نابود شد، یکی از معدود باقی ماندههای دوران طلایی و باشکوه حضور و رونق تمدن ایرانی-اسلامی بود. این آثار میتواند درس آموز برای احیای تمدن و شهر اسلامی باشد. تخریب بافت، گنجینه ای از تجارب، ذوق، هنر، معارف و فضایل اجدادمان را نابود کرده و میکند. حضرتعالی نیک مستحضرید که آثار معماری صدر اسلام در دو شهر مدینه و مکه توسط اذناب شیطان و خائنین به حرمین شریفین نابود شده و اکنون از بناهایی که روزی مزین به وجود مبارک رسولالله(ص) و ائمه هدی(علیهم السلام) بود دیگر اثری باقی نمانده است. زیبنده نیست که توسط کارگزاران جمهوری اسلامی و تولیت حرمین احمدی و محمدی(علیهم السلام)، به آل سعود تاسی شود و علمای بلاد صرفا ناظر باشند.
محور چهارم؛ بیعدالتی و شکاف طبقاتی
جناب دژکام، چنانچه مستحضرید نابرابری اجتماعی خصیصه ذاتی جوامع و نظامات سرمایه داری است. شهرهای با ساختار ناعادلانه در این جوامع امری پذیرفته شده و اجتناب ناپذیر تلقی میشود. اساسا مفهوم عدالت در نظام لیبرال- سرمایهداری، به عنوان یک اصل اساسی جایگاهی ندارد و صرفا تلاش می شود با اتخاذ سیاستهای حمایتی، شرایط به گونهای برای طبقه محروم و فقیر، قابل تحمل شود. به این ترتیب تنشها و آشوبهای اجتماعی به گونهای مدیریت و عملا طبقه سرمایه دار از هرگونه گزند محافظت شود. این است که ساز و کار بازار آزاد و سازمان توزیع ثروت در جوامع لیبرال- سرمایه داری، اعیان سازی در شهرها را نه تنها به نتیجه و محصول طبیعی تطور و تکامل شهرنشینی تلقی نموده؛ بلکه آن را به امری مستحسن تبدیل کرده است. در نتیجه، قطبی شدن شهرها و ایجاد شکاف طبقاتی توسط دولت های محلی از طریق برنامه و طرح های توسعه شهری حمایت نیز شده است. این وضعیت با اعمال سیاست های مبتنی بر کاپیتالیسم (دولت حداقلی، کاهش حمایت های تامین اجتماعی و حذف یارانه ها و ...) طی دو دهه گذشته توسط دولت های مختلف به صورت تدریجی و خزنده تقویت شده و به خصوص با رانت های ساختاری و ایجاد شکل جدیدی از تراکم ثروت در کشور، شکاف طبقاتی را به ضرر اقشار فقیر و کم درآمد عمیق تر کرده است. تاثیر این شیوۀ مدیریت اقتصادی در شهرهای معاصر ایران به صورت اعیان سازی و زاغه نشینی متبلور شده است.
با قطبی شدن جغرافیای شهری، تنش و تضاد بین قطبها به صورت خصیصه ای معمول و قابل انتظار بروز کرده که بخشی از آن را طی ماههای گذشته شاهد بودیم. نمیتوان احساس فقر، محرومیت و نابرابری را در ناآرامی های اخیر منکر شد. متاسفانه فقدان فهم درست از روندها و مکانیسم های ایجاد نابرابری و دو قطبی سازی، در مدیریت شهری (که درد کهنهای است)، شورا و شهرداری را به اقدامات بعضا نمایشی و فاقد اثر متمایل کرده است. بزرگواران با احداث چند تقاطع غیر همسطح یا مجتمع تجاری یا معدود پارک و بوستانها در مناطق محروم و مستضعف نشین وانمود می کنند که در جهت محرومیت زدایی و کاهش اختلاف در برخورداری مناطق مختلف شهری گام برداشتهاند. حتی در شورای شهر پیشین، با این اقدامات مدعی یک دست سازی شهر شده بودند. متاسفانه مدیریت شهری با سرگرمی به امور فاقد اولویت، بی انضباطی و عدم پیروی از یک مکتب فکری واحد، فقدان برنامه های منسجم، کارآمد و مبتنی بر اصل عدالت شهری؛ وجود شیوه های تصمیم گیری خلق الساعه و کدخدامنشانه و اولویت دادن به منافع فردی و جناحی بر منافع جمعی و ملی، به نفع طبقه مرفه، سپر و سلاح خود را در دفاع از محرومین انداخته و عملا توسعه شهر را به جریان سرمایه، سپرده است. در این میان با احداث تعدادی پروژههای فاقد برنامه ریزی و تصادفی در بخشی از مناطق محروم، سعی می کند کم کاری و بیمسوولیتی خود را توجیه و لاپوشانی کند. هر دو گروه سیاسی اصولگرا و اصلاح طلب در این حوزه، عملکرد مشابهی داشته اند. هر دو گروه همنوایی طرح ها و برنامه های شهری را با افراطی ترین گرایش های نظام سرمایه داری دنبال کردند و رونق اقتصادی را به حضور سرمایه گذار و انباشت سرمایه نسبت دادند و بر آتش این دو قطبی دمیدند.
طرفۀ ماجرا اینجاست که انقلابیون و مبارزان پیشین و پیشکسوتان جریان های مذهبی در شهر شیراز، مدت هاست که تئوریسین سرمایه داری و مدافع و تسهیل کننده جریان مخرب تجاری سازی در شهر شیراز شدند و تجاری سازی را به عنوان اقداماتی در راستای سیاست های اقتصاد مقاومتی و منویات مقام معظم رهبری معرفی کردند!. در نتیجه موج تجاری سازی در شهر شکل گرفت و شیراز شد بارانداز و مقصد محموله های قاچاق کالا!. تبعات چنین سیاست گذاری شهری فقط در کالبد شهر باقی نماند و عوارض آن چون سرطانی به حوزه فرهنگ و اجتماع نیز سرایت کرد. قطعا یکی از متهمین اصلی وضعیت فرهنگی امروز شهر شیراز، مجتمع های تجاری و مال ها هستند.
محور پنجم؛ شفافیت
امام جمعه محترم، موضوع شفافیت، امروز به یکی از الزامات نظامات جاری کشورها تبدیل شده است. اهمیت و کارآمدی آن در پیشگیری و حذف مفاسد و رانت، افشای تعارض منافع مسئولین، ایجاد برابری و مساوات و افزایش بهرهوری و کارآمدی بر کسی پوشیده نیست. اما متاسفانه علیرغم اظهار نظرهای فراوان در باب اهمیت و ضرورت شفافیت، کمترین اقدام عملی انجام نشده و ایجاد شفافیت در حد گفتاردرمانی باقی مانده است. به نظر می رسد آگاهی مسوولین و موظفین شفافیت به کارکرد های شفافیت، مانع از عملیاتی شدن آن شده است!. لذا چنانچه از جانب بزرگان و توده مردم مطالبه نشود، پیش بینی می شود که هرگز محقق نشود.
حضرت حجتالاسلام دژکام، در این وجیزه تلاش شد که تعدادی از مهمترین مسائل و معضلات شهر شیراز به صورت مجمل جهت آشنایی و استحضار جنابعالی توضیح و توصیف شود. تعمدا از ارائه راه حل و پیشنهادات ایجابی پرهیز شد. چراکه تفصیل آن در این مجال نمیگنجید و نیازمند جلسات حضوری و تصمیم عاجل برای راهگشایی از وضع موجود شهر است.
اما
اجمالاً عرض می شود که شفافیت فرایندها و اقدامات به گونه ای است که بخشی
از مشکلات موصوف را تخفیف داده و در صورت تحقق شفافیت میتوان امیدوار بود
که بخشی از زمینههای بروز مسایل گفته شده، نمایان گردد و با نمایان شدن آن
و مشارکت عموم مردم و نخبگان میتوان امید به اصلاح امور و به سامان شدن
آینده شهر داشت. اگر بگوییم که شفافیت نوشدارویی است که مشفی هر بیماری
است، اغراق نکردهایم و به جهت همین اهمیت مجددا بر آن تاکید میکنیم.»
فارس