مردم را با کاپشن مشکی نخواهید!
در صحنه توهین نماینده سراوان دو نفر حاضر و نقش آفرین بودند؛ نماینده گمرک و آقایی با کاپشن مشکی. هردو نفر عصبانی و معترض می شوند اما واکنش ها متفاوت است.
به گزارش شیرازه، محسن مهدیان فعال رسانهای درباره ماجرای نماینده سراوان در کانال تلگرامی خود نوشت:
یکم. در صحنه توهین نماینده سراوان دو نفر حاضر و نقش آفرین بودند؛ نماینده گمرک و آقایی با کاپشن مشکی. هردو نفر عصبانی و معترض می شوند اما واکنش ها متفاوت است. با این تفاوت کار داریم.
دوم. یک نمانیده مجلس به کارمند دولت توهین میکند. این رفتارش خلاف قانون و اخلاق است. اما تعداد قابل اعتنایی نماینده مجلس از جمله رئیس دستگاه تقنین که وظیفه صیانت از قانون را بر عهده دارند از قانون شکنی حمایت می کنند.
سوم. ماجرا را در سطح یک خبر نبینید. ابعاد ماجرا دارای رنج عمیقی است. این حادثه با همه اخبار حواشی اش، رویارویی میان اخلاق و قانون با حاکمیت قلدرمآبانه تعدادی ژنرال سیاسی است. دقت کنیم؛ اگر با خطای نماینده منطقی رفتار می شد چنین تقابلی شکل نمی گرفت. اما حمایت تمام قد مجلس ازین نماینده و خط و نشان کشیدن برای کارمند گمرک و وزیر اقتصاد، یعنی تقابل جریانی آشوبگری که به پشتوانه قدرت، علیه قانون و اخلاق ایستاده است.
اما خروجی این تقابل در صحنه اجتماعی چیست؟
برگردیم به بند اول. کارمند کمرگ رفتاری منطقی و قانونی دارد. اما نماینده سراوان مقابل او می ایستد و توهین می کند، همین توهین موجب عصبانیت فرد دیگری می شود که کاپشن مشکی به تن دارد. او نمی تواند عصبانیت خودش را کنترل کند و نهایتا با تندی و واکنش عصبی، نماینده مجلس را بیرون می کند.
کارمند کمرگ، نماد مردم است. یعنی اگر خلاف قانون و اخلاق، رفتاری ببینند، برنمی تابند و بدون واکنش عملی، تذکر می دهند. فرقی هم نمی کند که عامل بی قانون، خودش قانونگذار است یا مجری قانون یا چه. این موقف از مردم را قدر بدانیم. قدر دانستن این بلوغ از مردم، یعنی تکریم کارمند گمرک، نه تهدید آن به اخراج.
اما رانت و تبعیض ساختاری و تقابل ژنرال های سیاسی با مردم، عصبیتی ایجاد کرده است که در نهایت و برخلاف انتظار، "کاپشن مشکی" هشتگ شبکه های اجتماعی شده است. یعنی با دست خودمان، نماد کارمند کمرگ که نماد عقلانیت و اعتراض آرام به بی قانونی است را به نماد کاپشن مشکی تبدیل کردیم. مسوولین بترسند ازین که آقایی با کاپشن مشکی نماد مردم شود.
بترسید از روزی که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست و یک انفجار حاصل شود. از آنروز بترسید که ممکن است یک ایام الله حاصل شود و آنروز دیگر به 22 بهمن باز نمی گردید، فاتحه همه تان را می خوانند.
عبارت فوق از امام راحل است. روحش شاد که به این مردم جرئت حق خواهی و حریت داد...
یکم. در صحنه توهین نماینده سراوان دو نفر حاضر و نقش آفرین بودند؛ نماینده گمرک و آقایی با کاپشن مشکی. هردو نفر عصبانی و معترض می شوند اما واکنش ها متفاوت است. با این تفاوت کار داریم.
دوم. یک نمانیده مجلس به کارمند دولت توهین میکند. این رفتارش خلاف قانون و اخلاق است. اما تعداد قابل اعتنایی نماینده مجلس از جمله رئیس دستگاه تقنین که وظیفه صیانت از قانون را بر عهده دارند از قانون شکنی حمایت می کنند.
سوم. ماجرا را در سطح یک خبر نبینید. ابعاد ماجرا دارای رنج عمیقی است. این حادثه با همه اخبار حواشی اش، رویارویی میان اخلاق و قانون با حاکمیت قلدرمآبانه تعدادی ژنرال سیاسی است. دقت کنیم؛ اگر با خطای نماینده منطقی رفتار می شد چنین تقابلی شکل نمی گرفت. اما حمایت تمام قد مجلس ازین نماینده و خط و نشان کشیدن برای کارمند گمرک و وزیر اقتصاد، یعنی تقابل جریانی آشوبگری که به پشتوانه قدرت، علیه قانون و اخلاق ایستاده است.
اما خروجی این تقابل در صحنه اجتماعی چیست؟
برگردیم به بند اول. کارمند کمرگ رفتاری منطقی و قانونی دارد. اما نماینده سراوان مقابل او می ایستد و توهین می کند، همین توهین موجب عصبانیت فرد دیگری می شود که کاپشن مشکی به تن دارد. او نمی تواند عصبانیت خودش را کنترل کند و نهایتا با تندی و واکنش عصبی، نماینده مجلس را بیرون می کند.
کارمند کمرگ، نماد مردم است. یعنی اگر خلاف قانون و اخلاق، رفتاری ببینند، برنمی تابند و بدون واکنش عملی، تذکر می دهند. فرقی هم نمی کند که عامل بی قانون، خودش قانونگذار است یا مجری قانون یا چه. این موقف از مردم را قدر بدانیم. قدر دانستن این بلوغ از مردم، یعنی تکریم کارمند گمرک، نه تهدید آن به اخراج.
اما رانت و تبعیض ساختاری و تقابل ژنرال های سیاسی با مردم، عصبیتی ایجاد کرده است که در نهایت و برخلاف انتظار، "کاپشن مشکی" هشتگ شبکه های اجتماعی شده است. یعنی با دست خودمان، نماد کارمند کمرگ که نماد عقلانیت و اعتراض آرام به بی قانونی است را به نماد کاپشن مشکی تبدیل کردیم. مسوولین بترسند ازین که آقایی با کاپشن مشکی نماد مردم شود.
بترسید از روزی که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست و یک انفجار حاصل شود. از آنروز بترسید که ممکن است یک ایام الله حاصل شود و آنروز دیگر به 22 بهمن باز نمی گردید، فاتحه همه تان را می خوانند.
عبارت فوق از امام راحل است. روحش شاد که به این مردم جرئت حق خواهی و حریت داد...
انتهای پیام/
نظرات بینندگان