کد خبر: ۱۲۷۱۱۹
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۰ - ۱۲ دی ۱۳۹۷

امر اجتماعی در مسلخ سیاست

به گزارش شیرازه، علیرضا صدقی در ابتکار نوشت:

گزاره‌های فراوانی پیرامون مسئله سیاست‌زدگی و قلب مفاهیم گوناگون در حوزه‌های مختلفی نظیر اجتماع، اقتصاد، فرهنگ و هنر در مواجهه با امر سیاسی وجود دارد. گزاره‌هایی که با انگاره‌ها و خاستگاه‌های متفاوت و گاه متعارض در ادبیات رسمی و حتی غیررسمی کنش‌گران عرصه‌های متفاوت وارد شده‌اند.


این گزاره‌ها حکایت از آن دارند که دامان بلند سیاست پیش پای بسیاری از حوزه‌های دیگر قرار گرفته و کثیری از موضوعات با سنجه‌ها و معیارهای سیاست سنجیده و ارزیابی می‌شوند. معیارهایی که نمی‌توانند و نمی‌شود که از آن‌ها انتظار درک عمیق و ژرف از مفاهیم دیگر حوزه‌ها داشت.


در این میان موضوعات و مسائل اجتماعی بیش از پدیده‌ها و پدیدارهای هر حوزه دیگری به مسلخ ارزیابی‌ها و داوری‌های سیاسی می‌روند و هربار از آن‌ها شکست می‌خورند. این روند درازدامان که به روالی همیشگی در ساختار سیاسی ایران درآمده است، پیامدهایی گاه جبران‌ناپذیر و نگران‌کننده را در پی خواهد داشت.

چه اینکه اصحاب و ارباب سیاست نمی‌توانند از قاب‌های تنگ و گاه تاریک سیاست، به تحلیل جامع و ژرف موقعیت‌ها و پدیده‌های تخصصی دیگر حوزه‌ها بنشینند. اگر برای سیاست تعریفی جز تمشیت امور در نظر گرفته شود، آنگاه می‌توان به ابعاد خطرخیز وجود و تداوم چنین رویکردهایی توجه ویژه و خاص داشت.


در روزهای اخیر خبری منتشر شد که علی‌رغم غیرسیاسی بودن ذات آن، بازتاب‌های متعدد سیاسی له یا علیه‌اش به وجود آمد و آرام آرام می‌رود که اصل ماجرا با تاکید بر غیرسیاسیبودن آن در هنگامه این پژواک‌های سیاسی گم و ناپیدا شود.


ماجرا به رد کلیات طرح «کودک‌همسری» در کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی بازمی‌گردد. مسئله این نوشتار اما به اصل رد یا تایید این طرح ارتباطی ندارد. گرچه این موضوع به قدر کفایت مهم و حائز اهمیت است و می‌طلبد که متخصصان و کارشناسان مرتبط با موضوع نسبت به مسئله اظهارنظر کرده و مسئله را مورد واکاوی و مطالعه قرار دهند.


لیکن بنا است در این مجال بیش از هرچیز بر موضوع مواجهه سیاسی با مسئله حیاتی و غیرسیاسی «کودک‌همسری» پرداخته شود. در حقیقت این موضوع به دلیل حساسیت و نگرانی‌هایی که پیرامون آن وجود دارد، می‌تواند به امری بسیار حساس و مخاطره‌آمیز تبدیل شود. موضوعی که به تنهایی ابعاد و وجوه مختلفی داشته و از ظرفیت‌های قابلملاحظه‌ای برخوردار است.

حال آن‌که در برخورد با این مسئله به غایت تخصصی که از یک سو ریشه در سرنوشت و آینده کودکان بی‌شماری دارد و از سوی دیگر، تعامل و ارتباطی تنگاتنگ با بسیاری هنجارها و ناهنجاری‌های اجتماعی پیدا می‌کند، به جز چند تحلیل کم‌جان و کم‌رمق تخصصی و کارشناسی، الباقی از منظر سیاست به تحلیل آن پرداختند.


بحث بر سر موافقت یا مخالفت با آن نیست. مسئله بیشتر بر سر آن است که مخالفان این طرح به استثنای انگشت‌شماری از آن‌ها هرگز دلیلی تخصصی و کارشناسی در مخالفت‌شان ابراز نکردند و تنها با سیاسیکردن این طرح سعی در یارگیری اجتماعی داشتند.

یارگیری‌هایی که گاه اسیر نوعی رادیکالیزم هم شده و امکان هر نوع گفت‌وگو و مفاهمه‌ای را از طرف‌های مقابل سلب می‌کند. در حقیقت گرچه گاهی در ظاهر بحث‌ها به لحاظ شکلی، رنگ گفت‌وگو و دیالوگ پیدا می‌کرد، اما در باطن امور، مسئله را به صورت یک‌سویه و خارج از قواعد گفت‌وگوی میان دوطرف بررسی می‌کردند.


استفاده از ابزارهایی البته نخ‌نماشده‌ای مانند اتهام‌زنی، فرافکنی، توهین و تهمت بی‌دینی به طرف مقابل، نشان از آن دارد که مخالفان بههیچ‌وجه حاضر نیستند که استدلال‌ها و دلایل طرف مقابل را شنیده یا به آن‌ها فکر کنند.


طبیعی است که این حجم از مخالفت، نه از سر تحلیل کارشناسی یا برداشت‌های تخصصی که با نگاه و عینک سیاست صورت می‌گیرد. البته این مشکل در طرف مقابل هم وجود دارد. موافقان طرح هم گویی اسیر این سیاست‌بازی شده و سعی می‌کنند موضوع را در همین بستر دنبال کنند. در حقیقت موافقان بهویژه موافقان ژورنالیستی

هم بازی دفاع از این طرح را در زمین سیاست دنبال می‌کنند. گویی آن هم دلیل درستی برای دفاع‌شان نمی‌توانند یا نمی‌خواهند اقامه کنند. حال آنکه در دفاع از این طرح، موضوعات و مسائل بی‌شماری وجود دارد که موافقان می‌توانند و باید با تکیه بر آن‌ها از این طرح دفاع کنند.


آنچه بیش از هر نکته دیگری حائز اهمیت می‌نماید عدم حضور و وجود نخبگان و کارشناسان و متخصصان حوزه‌های مرتبط در چنین مباحثی است. این عدم حضورها و بی‌توجهی به وجه تخصصی مسائل موجب می‌شود تا مسائل بسیار مهم اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و… در قربانگاه سیاست به مسلخ رفته و اصل و فرع موضوع قربانی سیاسی‌کاری و سیاست‌بازی ارباب قدرت شود.
اتهای پیام/
نظرات بینندگان