پاسداشت آیتالله صدرالدین حائری شیرازی؛ از ممنوعالمنبری تا پخت نان برای رزمندگان
سخنران این مراسم که با حضور اقشار مختلف مردم برگزار خواهد شد، آیتالله دژکام، نماینده ولی فقیه در استان فارس و امام جمعه شیراز است.
همچنین توسل به اهل بیت بهویژه امام حسین (ع) را قبل از نماز وتر نماز شب و خواندن مناجات شعبانیه در هر روز ماه شعبان را از دست ندهند.
اینها توصیههای آیت الله شیخ صدرالدین حائری شیرازی است، عالمی مجاهد که در سال 1309 در شیراز به دنیا آمد و مانند چنین روزی در 17 خرداد و در سن 74 سالگی رخ در نقاب خاک کشید.
پدرش آیتالله شیخ عبدالحسین حائری شیرازی بود که آیتالله بهجت درباره ایشان میفرماید: «با مرحوم شیخ عبدالحسین مراوده داشتم. او تالی تلو معصوم بود.»
صدرالدین، آموختن را از نزد پدر آغاز و در 13 سالگی به قم مهاجرت کرد.
او در قم از درس حضرات آیات سید مهدی روحانی، حسین نوری همدانی و سید محمدباقر سلطانی طباطبایی بهره گرفت و سپس در درس خارج فقه و اصول حضرات آیات عظام خمینی، بروجردی و میرزاهاشم آملی حاضر شد.
او همزمان از درس تفسیر و فلسفه علامه طباطبایی استفاده کرد و در عرفان و سیر و سلوک هم به جرگه شاگردان آیت الله شیخ محمدجواد انصاری همدانی درآمد.
سیرهاش در تدریس چنان بود که خود، شاگردش را انتخاب میکرد و او را مورد تفقد بیاندازه قرار میداد و متناسب با هر شاگرد، آموزش خاصی میداد. همچنین اگر وضو نداشت و کسی خدمت ایشان میرسید، از او برای تجدید وضو اجازه میگرفت و سپس به سخن گفتن و همکلامی با مراجعه کننده میپرداخت.
ایشان دوستی صمیمانهای با عالم مبارز، حجت الاسلام سید علی اندرزگو داشت و به همین دلیل، اندرزگو در جریان مبارزه با شاه و فرار از دست ماموران، مرتب به شیراز سفر میکرد و در این شهر، نزد آیتالله حائری شیرازی بود.
آیتالله حائری شیرازی فعالیتهای مهم تبلیغ خود را با تبلیغات ضد فرقه ضاله بهائیت – که در شیراز و در سالهای 1330 تا 1340 به تبلیغ وسیعی پرداخته بودند – آغاز کرد و تلاش داشت تا سیره استادش، یعنی امام را در زمینه مبارزه با رژیم ستمشاهی پیگیری کند و آن را در شیراز تحقق بخشد.
او در این راه تلاش میکرد تا از طریق برپایی نشستهای متعدد مذهبی سیاسی، مردم را بیش از پیش نسبت به اوضاع و احوال زمانه آشنا سازد و در این راه، تکثیر و توزیع نوارها و اعلامیههای امام را در دستور کار داشت.
آیت الله حائری شیرازی همچنین با آیتالله خامنهای، پایهگذاری جریانی به نام «بعثت» را آغاز کرد که در آن میکوشیدند تا همه اندیشههای آیت الله خمینی را به صورت نوشته و مکتوب درآورند و عرضه کنند.
ایشان در این سالها مکررا، حمایتهای مکتوب و اعلامیههای دفاع از راه و سیره آیت الله خمینی را امضا میکرد و حتی سایر علما را هم به این کار تشویق میکرد؛ به طور مثال در جمع آوری نامه و امضا از مراجع برای تایید مرجعیت و اجتهاد آیت الله خمینی برای جلوگیری از تعرض رژیم به ایشان، نقش بارزی داشت که موجب شد امام با این نامهها و امضاها، مصونیت قانونی پیدا کند و جان ایشان محفوظ بماند.
وی همچنین در جریان دستگیری امام در سال 1342، تلاش حداکثری داشت تا علمای ایران از سراسر کشور به تهران مهاجرت کنند و از امام حمایت داشته باشند.
آیتالله صدرالدین حائری شیرازی در سالهای مبارزه با رژیم ستمشاهی، بارها مورد تعقیب ساواک قرار گرفت، بازداشت و تبعید شد و همچنین وضعیت ممنوع الخروجی و ممنوع المنبری را هم تجربه کرد.
ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم با اجازه امام وارد کارهای اجرایی نشد و تلاش داشت تا با اجازههایی که از امام داشت، نمایندگی ایشان بهویژه در زمینه رسیدگی به امور حوزههای علمیه فارس و استانهای مجاور مانند بوشهر و کهگیلویه و بویر احمد را پیگیری کند.
او در جریان جنگ تحمیلی نیز بارها به مناطق عملیاتی سفر کرد و موجب روحیه رزمندگان اسلام بود. همچنین در این سفرها از نزدیک مشاهده کرد که نان رزمندگان غالبا کپک زده به دست آنان میرسد؛ این بود که طرح پخت نان محلی و خشک کردن آن در شیراز و ارسال به خط مقدم جبههها را در دستور کار قرار داد و پس از آن هم موفق شد تا با پیگیریهای فراوان، کارگاههای طبخ نان محلی شیراز را در برخی مناطق عملیاتی اجرایی سازد.
این عالم مجاهد سرانجام در 17 خرداد 1383 به ملکوت اعلا پیوست و پس از آن که آیتالله بهجت بر پیکرش اقامه نماز کرد، در صحن اصلی حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س)، بین حجره سه و پنج و در کنار مزار یار و همراهش، عارف کامل، مرحوم حاج اسماعیل دولابی به خاک سپرده شد.