جدیترین مشکل نظام سلامت «بحران بی اعتمادی» است/ طرح تحول سلامت به ضد خودش تبدیل شد/ کاندیدای انتخابات مجلس نمی شوم
کامران باقری لنکرانی، متولد ۱۳۴۴ است، نامش در دولت نهم با نشستن بر صندلی وزارت بهداشت بیشتر بر زبانها افتاد، در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم نیز کاندیدا شد و به نفع سعید جلیلی کنار رفت. ساکن شیراز است و چند سالی است دور از دنیای سیاست در این شهر تدریس و طبابت میکند.
برایمان از مهمترین اقداماتش در دوران وزارت، مشکلات اساسی نظام سلامت، ارتباطش با قاضیزاده هاشمی و تصمیمش درباره حضور در عرصه سیاست و... سخن گفت که در ادامه مشروح این پرسش و پاسخ را بخوانید:
آقای دکتر به نظر شما بزرگترین مشکل نظام سلامت چیست؟ و اگر شما اکنون وزیر بهداشت بودید در ابتدا برای رفع کدام مشکل برنامهریزی انجام میدادید؟
لنکرانی: در نظام سلامت با بحران مهمی مواجه هستیم که از بحران مالی، ساختاری و سایر مشکلاتی که با آن درگیر بوده مهمتر است و آن بحران بیاعتمادی است، به این معنا که ما با بیاعتمادی جدی در بدنه وزارت بهداشت و ارائه دهندگان خدمات سلامت مواجه هستیم، بیاعتمادی که به دلیل مسائل غیرقابل پیشبینی که طی سالهای اخیر پیش آمده هرروز به آن دامن زده شده است و این موضوع باعث شده هر نوع تصمیم مدیریتی و مداخله حاکمیت با نوعی مقاومت یا حداقل بیاعتنایی روبه رو شود.
بی اعتمادی مردم به نظام سلامت
تعدد تصمیمات و تصمیمهایی که با هدف خیر و با نتایج غیرمطلوب انجام شد باعث شده این بیاعتمادی روز به روز بیشتر شود و هرکسی که بخواهد سکان این وزارت خانه بر به دست بگیرد باید در ابتدا اعتمادسازی ایجاد کند، مردم هنوز به نظام سلامت اعتماد دارند و این موضوع سرمایه بزرگی برای این حوزه است هرچند به اعتماد مردم نیز لطمه وارد شده است، وقتی مسئولان دولتی اعلام میکنند که همه مردم کشور بیمه شدهاند و فردی با دفترچه بیمه سلامت ایرانیان به داروخانه و بیمارستان مراجعه میکند و به او اعلام میشود که ظرفیت پذیرش بیمه به پایان رسیده و دفترچه اعتباری ندارد بیاعتمادی ایجاد میشود.
با وجود اینکه در این حوزه نیز شاهد فعالیت برخی پزشکان ثروتطلب هستیم اما مردم به پزشکان اعتماد دارند و جنبههای انسانی عملکرد پزشکان غالب است ،حتی پزشکانی که خارج از ضوابط مبالغی را دریافت میکنند به دنبال بهبود یافتن بیمار هستند و بیمار نیز به آن فرد نیز اعتماد دارد. سرمایه فعلی نظام سلامت اعتماد مردم به ارایه کنندگان خدمات سلامتمحور است و ما باید تلاش کنیم با حفظ این موضوع بیاعتمادی کارکنان و مردم را به نظام سلامت از بین ببریم و این موضوع باید یکی از مهمترین اقدامات وزیر باشد.
پزشکان هم به وزارت بهداشت بیاعتماد هستند؟
لنکرانی: پزشکان به بدنه وزارت بهداشت اعتماد ندارند، پژوهشها نشان میدهد طی سالهای گذشته در تصمیمگیریها هویت حرفه پزشکی خدشهدار شده و کرامت آنها حفظ نشده است. ممکن است آمار دهیم که درآمد پزشکان در برخی رشتهها افزایش داشته اما اتفاقی که افتاده همین افزایش درآمد نیز به هنگام به دست آنها نرسیده یا تصمیماتی که پس از کسب درآمد گرفته شده بیاعتمادی جامعه پزشکی را در پی داشته است.
به طور مثال فردی در سال ۹۶ طبابت کرده، الان به وی اعلام میکنند که از درآمد شما مالیات پلکانی کسر خواهد شد، در صورتی که باید برای این پول جبران ارزش نیز در نظر گرفته شود، برخی از تصمیمات نیز باعث شده درآمد پرستاران و کادرهای غیر پزشکی با پزشکان اختلاف فاحشی پیدا کند و برای پرداختها مقرراتی تعیین شده که منافع برخی بیشتر درنظر گرفته شده همین موضوع باعث بیاعتمادی این اقشار شده است.
مشکلات نظام تعرفهگذاری
برخی از پزشکان معتقدند در تعرفه گذاری خدمات سلامت رانت وجود دارد این موضوع را تایید میکنید؟لنکرانی: حتی چشمپزشکان از تعرفهها گلهمند بودهاند و نباید گفت که چون وزیر بهداشت چشمپزشک بوده منافع این گروه را بیشتر در نظر گرفته است، نظام تعرفهگذاری ما از زمانی که کتاب «کالیفرنیا» ترجمه شد با مشکل مواجه است، در آن زمان تصور بر این بود که ضریب جراحی (K) همه رشتهها یکسان است به طور مثال عمل جراحی در چشم پزشکی ۵کا، در زمینه گوش و حلق و بینی 3 کا در نظر گرفته شده و از آنجایی که K جراحی رشته چشم پزشکی بالاتر بوده درآمد آنها بالاتر رفته است، متخصصین گوش و حلق و بینی نیز معمولا از تعرفه خدمات خود گلایه دارند. تعرفه عمل لوزه که جراحی پیچیدهای است در مقابل جراحی آب مروارید که وابسته به تکنولوژی بوده کمتر است. ترجمه جدید کتاب نظام پزشکی که در زمان دکتر فاضل انجام شد را با ترجمه قدیم به طور کامل مقایسه نکردهام اما به نظر میرسد که تلاش زیادی برای رعایت عدالت در تعرفهگذاری انجام شده است.
آیا میتوان با کاهش هزینههای سلامت جلوی هدر رفت منابع را گرفت؟
لنکرانی: شرایط کشور ما مثل تمام کشورهای دنیا است. در کشور ما سالمندی رو به افزایش است، جمعیت بیماران مزمن ما نیز در حال افزایش است، بیماریهای مزمن باعث شده افرادی که سنشان بالای ۶۵ سال است به طور متوسط بیش از ۵ قلم دارو استفاده کنند، فاصله امید به زندگی حدود ۷۷ سال است که فاصله آن با امید به زندگی سالم حدود ۱۳ سال بوده که این موضوع در خانمها بیشتر است، این موضوعات یعنی در آینده با جمعیتی مواجه خواهیم شد که نیاز آنها به مراقبتهای بهداشت زیاد دارند، از سوی دیگر هزینههای دارو و خدمات رو به افزایش است به طور مثال حدود سی سال قبل داروهای ضد سرطان محدود بود، از داروهای بایولوژیک محدود استفاده میشد اما این روند رو به افزایش بوده است.
افزایش هزینههای سلامت در دنیا موضوعی جدی بوده که این موضوع باعث میشود سهم سلامت از سرانه درآمد ملی افزایش پیدا کند و سهم سلامت در بودجههای عمومی افزایش یابد، البته قدرت تأمین مالی کشورها محدود است. اینکه فکر کنیم میتوانیم در هزینههای سلامت روند کاهنده ایجاد کنیم نشان میدهد با وضعیت سلامت دنیا آشنا نیستیم. در کشورهای مختلف با توجه به توان مالی دولت بسته حمایتی مختلف ارایه میشود که این بسته در همه کشورها رو به افزایش است. زمانی به یکی از کشورهای آفریقایی سفر کرده بودم از آنها سوال کردم که برنامه شما برای درمان بیماران دیالیزی چیست که پاسخی برای گفتن نداشتند و گفتند با توجه به هزینههای دیالیز بودجهای برای حمایت از این بیماران نداریم، و افراد ثروتمند برای خودشان تجهیزات دیالیز تهیه کردهاند!
سلامت میتواند چاه ویل باشد یا ارتقا دهنده کیفیت زندگی ، اگر هزینهها به درستی صرف شوند میتوانیم جان انسانها را نجات دهیم
طبیعی است که هر کشوری باید بر اساس سرمایهایش بسته تدوین کند، اگر از این منظر به موضوع نگاه کنیم میبینیم که طرح تحول سلامت گام بلندی برای ایجاد تحول در حوزه سلامت بود، این مقوله در بودجههای سنواتی همیشه مغفول واقع میشد به طوری که سال ۸۵ بودجه بخش سلامت کمتر از رشد عمومی بودجه بود، به طور مثال اگر بودجه عمومی با افزایش دو برابری همراه بود بودجه بخش سلامت تنها ۳۰ درصد افزایش داشت و کمبود مزمن بودجه همیشه در حوزه سلامت محسوس بود.
طرح تحول سلامت به ضد خودش تبدیل شد
برخی از کارشناسان طرح تحول سلامت را به چاه ویل تشبیه میکنند و اعلام میکنند طرح تحول سلامت به ضد خودش تبدیل شد، با این موضوع موافقید؟
لنکرانی: طرح تحول سلامت از نقاطی بود که بودجه جهش پیدا کرد، البته سالهایی داشتیم که سهم بودجه سلامت از سرانه کشور 3.5 درصد بوده که به مرور افزایش پیدا کرده و در مقاطعی به ۵ و ۷ درصد رسید، این افزایش تقریبا قابل پیشبینی بود اما نکته اصلی نحوه هزینهکرد آن بود. سلامت میتواند چاه ویل باشد یا ارتقا دهنده کیفیت زندگی، اگر هزینهها به درستی صرف شوند میتوانیم جان انسانها را نجات دهیم، پیشگیری از بروز بیماری و افزایش کیفیت زندگی را داشته باشیم. اما اگر صرف هزینه بدون برنامه صورت گیرد نتیجه آن ایجاد نیاز القایی است و بیماری که میتواند با روش تشخیصی ارزان درمان شود از روشهای گران قیمت استفاده میکند. وقتی بودجه بخش سلامت کم باشد به دنبال درمان مرحلهای خواهیم بود اما وقتی احساس ثروتمندی داشته باشیم بلافاصله آخرین مرحله درمان را انتخاب میکنیم. ثروتمندی به این معنا نیست که عدهای برای پول خدمات پیچیده را ترویج دادهاند بلکه دلیل آن ورود خدمات بدون توجه به نظام سطربندی بوده است.
وقتی خدمتی ارایه میشود باید به راهنمای استفاده و سطحبندی توجه کنیم. طرح تحول سلامت از این جهت که به موضوع سلامت توجه ویژه داشت و با هدف خیر کاهش پرداخت از جیب از مردم انجام شد طرح ارزشمندی بود اما به دلیل توجه نکردن به این نکات پس از گذشت مدت زمان کوتاهی به ضد خودش تبدیل شد.
شهریور ماه سال ۹۳ حدود ۴ ماه از اجرای آن گذشته بود رهبر معظم انقلاب طی سخنانی فرمودند طرح خوبی شروع شده است اما من نگرانم که این طرح به ضد خودش تبدیل شود، این موضوع یکی از عبارات حکمتآمیز رهبری بود که این هشدار را دادند، اگر به این هشدار بههنگام توجه میشد شیرینی آن به کام مردم مینشست.
افزایش بودجه سلامت رضایت مردم را به همراه نداشت
چرا افزایش بودجه سلامت رضایتمندی مردم را در پی نداشت؟
لنکرانی: اگر مردم از بابت هزینههای سلامت نگرانی نداشته باشند دغدغه آنها کاهش پیدا میکند و به حاکمیت اعتماد بیشتری میکنند، در طرح تحول سلامت با وضعیتی مواجه شدیم که هزینه صرف شد اما رضایتمندی به وجود نیامد، درحالی که هزینههای بخش سلامت از چیزی حدود ۴۲هزار میلیارد تومان به حدود ۱۷۰ هزار میلیارد تومان افزایش یافت و حدود ۹۰ هزار میلیارد آن از بودجههای عمومی دولت بود رضایت مردم را به دست نیاورد.
با ورود بخش خصوصی به حوزه پزشکی موافق هستید؟
لنکرانی: واقعیت این است که هرکاری که باید انجام دهیم نباید تقلیدی باشد، بخش خصوصی سالهاست متولی آموزش پزشکی است و دانشکدههای پزشکی و داروسازی در این زمینه فعال هستند اگر به این اتفاق بیتوجه باشیم و صرفا به دلیل اینکه برخی از کشورها از این موضوع استفاده کردهاند بخواهیم این کار را انجام دهیم نتیجه آن مشخص نیست. سیالیت اجتماعی یکی از افتخارات کشور است به طوری که اگر به پزشکان نگاه کنیم بخش مهمی از آنها شغل پدریشان پزشکی نبوده است که این موضوع باعث از بین رفتن سیالیت اجتماعی خواهد شد این امر شیوع پیدا خواهد کرد که افراد ثروتمند به دنبال تحصیل در رشتههای پزشکی بروند.
باید شرایط بومی خودمان را ببینیم و تصمیمگیری کنیم، معتقدم این موضوع باعث انحصار در طبابت خواهد شد و باعث میشود طبیان نسل آینده فرزاندان افراد ثروتمند باشند، یکی از نکات مثبت جامعه پزشکی این است که بسیاری از پزشکان درد قشر ضعیف را درک کردهاند یا اینکه خودشان از طبقه متوسط بودهاند.
برخی اعلام میکنند مسائل شرعی در بیمارستانها رعایت نمیشود و خانمها ترجیح میدهند پزشکان خانم آنها را ویزیت کنند، این موضوع از نظر شما قابل اجرا است؟
لنکرانی: در حال حاضر در شرایطی هستیم که طبابت از طریق پزشک همگن در بسیاری از مناطق امکانپذیر است، اما در برخی شهرها ممکن است تنها متخصص بیهوشی یا جراح مرد باشد. به اعتقاد من ظرفیت کشور افزایش پیدا کرده است و مشکل ما در این زمینه نیست بلکه مشکل اینجاست که مثلا بیمارستانی در کلانشهرها برای ۳۰ نفر ساختهایم و امروز ۴۰۰ نفر بیمار مراجعه میکنند، بیمار در نوبت میماند تا پزشک او را ویزیت کند، در برخی بیمارستانها شاهد هستیم که به دلیل ازدحام بیماران در شلوغی ویزیت میشوند و بخش اصلی مشکلات مربوط به رعایت نکردن کرامت انسانی مربوط به مراکز دولتی به خصوص در کلانشهرها است. مراکز شیراز، تهران، مشهد و... دارای ظرفیت تخت اضافه هستند و دلیل این موضوع کمبود تخت نیست.
با افزایش تختهای بیمارستانی مخالفم
با افزایش تخت بیمارستانی مشکلات ازدحام حل میشود؟
لنکرانی: با این صحبت که برخی اعلام میکنند باید تعداد تختهای بیمارستانی ۳ برابر افزایش پیدا کند ۱۰۰درصد مخالفم، به دلیل اینکه با توجه به وضعیت اقتصادی انجام این کار منطقی نیست، اضافه کردن یک تخت بیمارستانی حداقل یک میلیارد و دویست میلیون تومان هزینه دارد. باید به فکر انجام مراقبت در منزل، واکینگ کلینیک و راهاندازی کلینیک روزانه باشیم تا میزان بستری کاهش پیدا کند، با افزایش تخت بیمارستانی یا ساخت بیمارستان جدید دوباره با کمبود نیروی انسانی مواجه خواهیم شد، بر طبق اعلام رسمی اکنون حدود ۲۰هزار پرستار کم داریم، این موضوع به دلیل افزایش تختهای بیمارستانی است و این اتفاق باعث ایجاد فرسودگی شغلی، استرس و خستگی شدید در پرسنل فعال خواهد شد و کار پیچیدهتر میشود.
با قاضیزاده هاشمی دیدار رسمی نداشتم
با وزیر بهداشت سابق چقدر ارتباط داشتید؟
لنکرانی: پیش میامد که در فرودگاه همدیگر را ملاقات کنیم یا اینکه در حین بازدید وی از مراکز همدیگر را ببنیم اما به صورت جلسات رسمی دیداری صورت نگرفت و تنها به دلیل ابلاغی که وی در شورای عالی پیوند به من داده بود در برخی جلسات حضور مییافتم.
به وزیر سابق بهداشت مشاوره و راهنمایی در خصوص حل مشکلات نظام سلامت ارایه نکردید؟
لنکرانی: پس از اینکه از وزارتخانه خارج شدم، هر زمانی احساس کردم که لازم است مطلبی را به گوش وزیران وقت برسانم آن را به هر طریق ممکن اطلاع دادهام ولو اینکه آنها از من درخواستی نداشته باشند، گاهی حرفهارا به نزدیکان آنها، گاهی از طریق نامه و در مواقعی که دیدم حرف شنوی وجود ندارد، از طریق رسانهها، سعی کردهام مشکلات را به گوششان برسانم و از تمام ابزار ممکن استفاده کردهام.
پالایشگاه داری وزارت بهداشت صحیح نیست
یکی از مشکلات شاید جنجالی دوران وزارت آقای هاشمی موضوع پالایشگاه داری وزارت بهداشت بود، در این خصوص توضیح دهید؟
لنکرانی: در سال ۱۳۸۷ بدهی وزارت بهداشت به پرسنل زیاد شده بود و دولت مصوب کرد که بخشی از این بدهی پرسنل از سهام پالایشگاه اصفهان تخصیص پیدا کند، ما به دانشگاهها اعلام کردیم که دانشگاهها میتوانند برای مطالبات خود سهام دریافت کنند و تنها یک یا دو دانشگاه این موضوع را پذیرفتند. پس از گذشت چند وقت تصمیم گرفتیم که سهام را بفروشیم و پول آن را به دانشگاهها پرداخت کنیم اما قیمت سهام در اواخر سال ۸۸ به صورت تصنعی کاهش زیادی یافت و ما دیدیم که حقوق کارکنان وزارت بهداشت پایمال خواهد شد و تصمیم گرفتیم به نیابت از دانشگاهها سهام نگه داشته شود و اعلام کردیم که در نهایت این سهام باید به فروش برسد و وزارت بهداشت نباید سهامدار باشد.
در وزارت بهداشت تنها چند شرکت سهامی دارویی و پالایش و پژوهش وجود داشت که طبق اصل ۴۴ واگذار شدند و دلیلی نداشت وقتی شرکتهای سلامتمحور را واگذار کردیم سهام دار باشیم. متاسفانه پس از دوران وزارت من این اتفاق رخ نداد و مکاتبات من نیز نشان میدهد که به دنبال فروش سهام بودیم و با افزایش قیمت سهام به فروش برسد البته دو یا سه مرحله سود سهام برای ما واری شد که ما سود آن را بین دانشگاهها تقسیم کردیم، به اعتقاد من نگه داشتن سهام پالایشگاه اصفهان کار صحیحی نیست و در سال ۸۹ نیز قیمت سهام افزایش یافت که اگر به فروش میرسید کمک زیادی به دانشگاهها میشد.
مخالف انحصار در حوزه دارو هستم
برخی معتقدند واردات دارو در کشور در انحصار چند شرکت خاص است و این رانت باعث شده بسیاری از شرکت های خصوصی به ورشکستگی برسند.نظر شما چیست؟
لنکرانی: هزینه ارزی دارو حدود ۲ میلیارد یورو در سال است، مجموعه کشورهای حاشیه جنوب خلیج فارس که در مجموع جمعیت آنها نصف ایران است ۱۵ میلیارد یورو واردات دارو دارد،کشور ترکیه حدود ۶ میلیارد یورو در سال واردات دارد و بیش از سه برابر ما دارو وارد میکند، از این ۲ میلیارد، ۸۰۰ میلیون یورو مواد اولیه است، حدود ۸۰۰ میلیون یوروی دیگر داروهایی است که در کشور وجود ندارد. مانند داروهای شیمی درمانی، حدود ۴۰۰ میلیون یورو نیز صرف واردات داروهای مشابه تولید داخل میشود. مبلغ ۴۰۰ میلیون یورو به این دلیل بود که ظرفیت تولید این داروها در کشور پاسخگوی نیاز نبود و برای کنترل بازار اقدام به واردات آن کردیم.
این بخش از نقاط قابل مدیریت است و میتوان با کنترل واردات این داروها بخشی از این مبلغ را در حوزه تولید داروهای وارداتی هزینه کنیم، هرچند این اتفاق رخ داده و در زمینه داروهای بایولوژیک توانستهایم ۲۱ قلم دارو را در داخل کشور تولید کنیم، در حالی که کشور چین ۱۰ قلم و ژاپن ۳۰ قلم را تولید میکند. کیفیت این داروها نیز مناسب است.
انحصار خوب نیست، زمانی تحقیقی را با اساتید آیندهپژوه دانشگاه امیر کبیر انجام دادیم و سوال ما این بود که چه چیزی دسترسی دارو را برای همه مردم تضمین میکند؟ پیش فرض ما پایین بودن قیمت داروها بود، اما نتایج تحقیق به ما نشان داد که رفع انحصار در واردات، تولید و توزیع میتواند دسترسی مردم به دارو را آسان کند، به همین دلیل در نیمه دوم مسئولیتم این کار را پیگیری کردم هرچند عدهای به انتقاد از ما پرداختند، زمانی که وارد کنندهها ۱۰ الی ۱۲ شرکت بودند آسیبپذیری ما در برابر تحریم زیاد بود اما وقتی این آمار به ۶۰ شرکت رسید مشکلات دارویی با وجود تحریمها کاهش یافت. در موج اول تحریم کمبود داروها به ۱۰۰ قلم رسید اما با از بین بردن انحصار در بخشهایی این مشکلات رفع شد.
هرچه بتوانیم در واردات انحصاری عمل نکنیم و واردات را به جای داروهای برند به داروهای ژنریک اختصاص دهیم کمک بیشتری به ما خواهد شد.
لزوم حمایت از محققان کشور
در خبرها میشنویم که داروهایی در کشور کشف شد، چند درصد این داروها به خط تولید میرسند؟
لنکرانی: آییننامهای در وزارت بهداشت نوشته شد تا مشخص شود دارو برای رسیدن به خط تولید باید چه شرایطی را گذرانده باشد، بسیاری از داروهایی در کشور موجود هستند و داروهای گران قیمتی هستند حاصل تحقیقات دانشمندان ایرانی بود و برخی از آنها مانند نیتروگلیسیرین بسیار پرمصرف و ارزشمند هستند، باید از این موضوع حمایت جدی صورت گیرد، گاهی میبینیم فردی در دانشگاهی مولکول دارویی را میسازد؛ اما نمیتواند آن را به مرحله صنعتی شدن برساند که لازم است از این اتفاق حمایت کرد، قبل از انقلاب 30 درصد داروهای ما تولید داخل بود و بیشتر آنها در کشور بستهبندی میشد، اما امروز ۹۷ درصد داروها در کشور تولید میشوند.
با برنامه ریزی قبلی وزیر نشدم
اگر یکبار دیگر پیشنهاد وزارت را به شما بدهند میپذیرید؟
لنکرانی: روزی که من به عنوان وزیر بهداشت انتخاب شدم با برنامهریزی قبلی این اتفاق رخ نداد، روزی که آقای احمدی نژاد به من اعلام کرد که به مجلس معرفی شدم من در عمل انجام شده قرار گرفتم، آقای دانشجعفری قبل از مستقر شدن دولت با من تماس گرفتند و گفتند که در جلسهای در خصوص نظام سلامت صحبت خواهیم کرد، پس از این جلسه نزد آقای احمدی نژاد رسیدیم و وی از من پرسید برنامه خود را برای وزارت اعلام کنم و من گفتم که من فقط برای عرض تبریک اینجا حاضر شدهام و برای مرخصی راهی تبریز شدم، چند روز بعد از استانداری تبریز با من تماس گرفتند و اعلام شد که رییس جمهور درخواست ملاقات با شما را دارد. حدود ساعت ۸ شب نزد رییس جمهور رسیدم. وی گفت که شما برای وزارت به مجلس معرفی شدهاید. ورود من به این کار خود خوانده نبود، اما افتخار میکنم که توفیق خدمت را داشتهایم و امیدوارم اگر قصوری نیز صورت گرفته مردم ما را ببخشند.
داوطلب وزارت نخواهم بود
از این به بعد نیز روال به همین صورت است و نباید داوطلب وزارت نخواهم بود، تلاش ما باید بر روی این موضوع باشد که همه به وظیفه خود عمل کنند، معتقدم وظیفه من وزارت بهداشت نیست، وزارت بهداشت نیاز به نیروهای جوان دارد و اگر امروز جای رییس جمهور بودم میانگین سنی کابینه را ۴۰ سال قرار میدادم. یکی از مشکلات ما میانگین سنی بالا است، وقتی وزیر بودم یکی از وزرای حاضر که در آن دوران نیز وزیر بود به من گفت شما چند ساعت در روز کار میکنید. من گفتم از ساعت ۶ صبح تا ۱۲ شب مشغول به کار هستم، وی به من گفت باید ساعت ۸ در محل کار حاضر شد و ۵ عصر نیز به کار روزانه پایان داد. تصورم میکنم وزاری کشور باید بتوانند روزانه ۱۵ ساعت کار مفید انجام دهند، باید بتواند با جوانان ارتباط بگیرد و رابطه خوبی با مردم برقرار کند.
مهمترین اقدام دوران وزارت شما چه بود؟
لنکرانی: یکی از مهمترین کارها این بود که دو سال با وزارت رفاه وقت به دنبال این بودیم که پزشک خانواده را اجرایی کنیم اما وزارت رفاه ایرادهایی میگرفت و متاسفانه این امر در آن زمان محقق نشد و یک فرصت طلایی از دست رفت، در سال ۸۶ در پزشک خانواده روستایی چهره موفقی داشتیم و اگر وزارت رفاه همکاری میکرد این موضوع محقق میشد و اکنون در شرایطی هستیم که وزارت بهداشت بخواهد کاری در این زمینه انجام دهد با بدبینی مردم و پزشکان مواجه است، مرگ و میر تصادفات جادهای ۸۰ سال بود که با افزایش مواجه بود، در سال ۸۵ برای اولین بار شاهد کاهش حوادث ترافیکی بودیم و هیچ کشوری نتوانسته بود در این بازه زمانی کوتاه به این موفقیت دست یابد. در حال حاضر شاهد افزایش مرگ و میر ناشی از تصادف ترافیکی هستیم که باید به این موضوع توجه داشت.
استقرار پایگاههای اورژانس از چه زمانی در کشور ایجاد شد؟
لنکرانی: مجلس در قانون بودجه در سال ۸۳ و ۸۴ اعتبار خوبی برای نوسازی اورژانس در نظر گرفت، با روی کار آمدن ما این موضوع پیگیری شد و با همکاری خودروهای سازی بخشی از آمبولانسها در داخل منتاژ شد، تهران در آن دوران تنها ۶۰ پایگاه اورژانس داشت و توانستیم صدمین پایگاه اورژانس در کشور را افتتاح کنیم. پایگاه اورژانس جادهای از حدود ۴۰۰ به ۷۵۰ پایگاه رسید و ما به این موضوع افتخار میکنیم.
*** در انتخابات مجلس شرکت خواهید کرد؟
لنکرانی: مجلس نمیآیم و فعلا تصمیمی برای انتخابات ریاست جمهوری ندارم و تصمیمگیری در این خصوص زود است.
آقای دکتر شما لاکچری زندگی میکنید؟
لنکرانی: هنوز در منزلی سازمانی در بیمارستان نمازی شیراز زندگی میکنم، خودروی من تویوتا است. البته آقای قاضیزاده در دوران وزارت من رییس دانشکده پزشکی تهران بود، در آن دوران وی برای جراحی با هزینه شخصی خودشان به منطق محروم نظیر بشاگرد سفر میکرد و به محرومین کمک میکرد، وی در کمک به محرومین پیشتاز بوده و من شاهد این موضوع بودهام.
درحال حاضر به تدریس و طبابت در شهر شیراز میپردازم و کارهای درمانی را به دستیاران آموزش میدهم و بخش دیگری از وقتم در حوزه تحقیق میگذرد.
برنامهای برای انتخابات ریاست جمهوری دارید؟
لنکرانی: آن زمان که با اصرار ثبت نام کردم؛ اما بی برنامه و بدون اطلاع نبودم، اکنون برای این کار آمادگی ندارم و برنامهریزی نکردهام که نقطه ضعفی برای بنده است. شخصی که میخواهد به این حوزه ورود کند باید برنامه جامع داشته باشد و باور کند که در آن موقعیت کسی موفقتر از او نیست. در آن دوران نیز من وقتی متوجه شدم که آقای جلیلی قصد ثبت نام دارند روند حذف خود را پیش گرفتم و فکر میکنم در سال ۱۴۰۰ نیز افراد موفقتری حضور خواهند داشت.
بهترین وزیر بهداشت از نگاه شما چه کسی است؟
لنکرانی: من همیشه آقای دکتر مرندی را تحسین میکنم به دلیل اینکه بحث شبکه بهداشت در سختترین شرایط کشور و زمان جنگ پیگیری و انجام شد و هنوز ما به این اقدام افتخار میکنیم. در آن دوران مجلس به او میگفت وزیر آمریکایی و نخست وزیر روابط خوبی با وی نداشت اما با وجود تمام فشارها اقدام تحسینبرانگیزی را انجام داد.