سر و ته یک کرباس
بسیار مهم است که ما در این سوی میدان، متوجه باشیم که ترامپ و مشاورانش چه سیاستی اتخاذ کردهاند. دولت آمریکا، لایههای پیچیده و تصمیم سازی دارد که در دولت ترامپ، دقیقاً به اندازه دولت اوباما محاسبه گرند و به عواقب جنگ با ایران میاندیشند.
به گزارش شیرازه، محسن پیرهادی در روزنامه رسالت نوشت:
دونالد ترامپ در حساب کاربری خود در توئیتر نوشته است: «اگر ایران میخواهد بجنگد، این پایان رسمی ایران خواهد بود. هرگز دیگر ایالات متحده را تهدید نکنید». این در حالیاست که جمهوری اسلامی ایران، جز در مقام مقابله با تهدیدات و دفاع از خود، هرگز هیچ کشوری را تهدید نکرده است و این دولت آمریکاست که به ویژه در هفتههای اخیر، با غوغاسالاری و ماجراجویی، خبر از اعزام بمب افکنهای B-52 و ناو آبراهام لیکلن به منطقه داده است.
سیاست دولت آمریکا هم فشار و جنجال برای آوردن ایران به پای میز مذاکره است. دولت آمریکا، اساساً به همین میز مذاکره، حتی فارغ از آنکه نتیجه چه باشد، برای امور تبلیغاتی خود نیاز دارد؛ اگر نه دولت ترامپ و حلقه اطرافش، در مذاکره با کیم جونگ اون، چه عایدی خاصی داشتند؟ آیا جز این بود که خود نمایش مذاکره برایشان کارکرد تبلیغی داشت؟
بسیار مهم است که ما در این سوی میدان، متوجه باشیم که ترامپ و مشاورانش چه سیاستی اتخاذ کردهاند. دولت آمریکا، لایههای پیچیده و تصمیم سازی دارد که در دولت ترامپ، دقیقاً به اندازه دولت اوباما محاسبه گرند و به عواقب جنگ با ایران میاندیشند. اگر دولت فعلی آمریکا، ظاهری خشن و سخت از خود نشان میدهد، این تصمیم چند نفر یا شخص ترامپ یا گروه B نیست، بلکه خروجی یک سیستم است که تصمیم گرفته در شرایط فعلی جهان، از در تهدید و فشار و اعمال زور و قلدری وارد شود. کیست که نداند عمده توافق برجام و روح و جسم آن، در دولت پیشین آمریکا هم زیر سوال رفته بود و جز پوسته، چیزی از آن نمانده بود. مقامات آمریکایی، ممکن است در حوزههای مختلف، سلیقه و روش متفاوتی داشته باشند اما در مسائل کلان، تفاوتی با هم ندارند و آن طور که میگویند مهار ایران – بخوانید تغییر حکومت یا تغییر ماهیت آن – یکی از اهداف کلان و قطعی تمام دولتهای آمریکاست.
نظر به این تحلیل، شخصاً سیاست ایجاد اختلاف و فاصله گذاری میان مقامات آمریکایی را قبول ندارم بلکه در مواردی آن را بیشتر شبیه به لطیفه می دانم.
موضع وزیر محترم امور خارجه در پاسخ به ترامپ، حامل این گزاره است که او همچنان به تعامل با بخشهایی از هیئت حاکمه آمریکا باور دارد. ظریف در توئیتر نوشته است: «دونالد ترامپ به درستی از مجتمع نظامی -صنعتی که ایالات متحده را به سوی جنگهای همیشگی میراند، اعلام انزجار میکند. ولی اینکه به "تیم B” اجازه داده شود دیپلماسی را از بین ببرند و همدستی در جنایات جنگی … هیچ نتیجهای جز تقویت همین مجتمع ندارد.» این اظهار موضع، دو اشکال دارد.
اول آنکه به دلیل پیش گفته، حاکی از امید به فاصله گذاری میان مقامات آمریکایی است و ثانیاً، برای پاسخ به شخص یاوه گویی که حرف از پایان رسمی ایران میزند، بسیار ناامید کننده است. باید با ترامپ به زبان خود او سخن گفت.
وزیر خارجه، نماینده ملت ایران است و برای غرور ایرانیان سراسر دنیا هم که شده باید به ترامپ یادآوری کرد که مراقب باشد حرفهایش، موجب نگرانی بیش از پیش خانوادههای سربازان آمریکایی نشود!
دونالد ترامپ در حساب کاربری خود در توئیتر نوشته است: «اگر ایران میخواهد بجنگد، این پایان رسمی ایران خواهد بود. هرگز دیگر ایالات متحده را تهدید نکنید». این در حالیاست که جمهوری اسلامی ایران، جز در مقام مقابله با تهدیدات و دفاع از خود، هرگز هیچ کشوری را تهدید نکرده است و این دولت آمریکاست که به ویژه در هفتههای اخیر، با غوغاسالاری و ماجراجویی، خبر از اعزام بمب افکنهای B-52 و ناو آبراهام لیکلن به منطقه داده است.
سیاست دولت آمریکا هم فشار و جنجال برای آوردن ایران به پای میز مذاکره است. دولت آمریکا، اساساً به همین میز مذاکره، حتی فارغ از آنکه نتیجه چه باشد، برای امور تبلیغاتی خود نیاز دارد؛ اگر نه دولت ترامپ و حلقه اطرافش، در مذاکره با کیم جونگ اون، چه عایدی خاصی داشتند؟ آیا جز این بود که خود نمایش مذاکره برایشان کارکرد تبلیغی داشت؟
بسیار مهم است که ما در این سوی میدان، متوجه باشیم که ترامپ و مشاورانش چه سیاستی اتخاذ کردهاند. دولت آمریکا، لایههای پیچیده و تصمیم سازی دارد که در دولت ترامپ، دقیقاً به اندازه دولت اوباما محاسبه گرند و به عواقب جنگ با ایران میاندیشند. اگر دولت فعلی آمریکا، ظاهری خشن و سخت از خود نشان میدهد، این تصمیم چند نفر یا شخص ترامپ یا گروه B نیست، بلکه خروجی یک سیستم است که تصمیم گرفته در شرایط فعلی جهان، از در تهدید و فشار و اعمال زور و قلدری وارد شود. کیست که نداند عمده توافق برجام و روح و جسم آن، در دولت پیشین آمریکا هم زیر سوال رفته بود و جز پوسته، چیزی از آن نمانده بود. مقامات آمریکایی، ممکن است در حوزههای مختلف، سلیقه و روش متفاوتی داشته باشند اما در مسائل کلان، تفاوتی با هم ندارند و آن طور که میگویند مهار ایران – بخوانید تغییر حکومت یا تغییر ماهیت آن – یکی از اهداف کلان و قطعی تمام دولتهای آمریکاست.
نظر به این تحلیل، شخصاً سیاست ایجاد اختلاف و فاصله گذاری میان مقامات آمریکایی را قبول ندارم بلکه در مواردی آن را بیشتر شبیه به لطیفه می دانم.
موضع وزیر محترم امور خارجه در پاسخ به ترامپ، حامل این گزاره است که او همچنان به تعامل با بخشهایی از هیئت حاکمه آمریکا باور دارد. ظریف در توئیتر نوشته است: «دونالد ترامپ به درستی از مجتمع نظامی -صنعتی که ایالات متحده را به سوی جنگهای همیشگی میراند، اعلام انزجار میکند. ولی اینکه به "تیم B” اجازه داده شود دیپلماسی را از بین ببرند و همدستی در جنایات جنگی … هیچ نتیجهای جز تقویت همین مجتمع ندارد.» این اظهار موضع، دو اشکال دارد.
اول آنکه به دلیل پیش گفته، حاکی از امید به فاصله گذاری میان مقامات آمریکایی است و ثانیاً، برای پاسخ به شخص یاوه گویی که حرف از پایان رسمی ایران میزند، بسیار ناامید کننده است. باید با ترامپ به زبان خود او سخن گفت.
وزیر خارجه، نماینده ملت ایران است و برای غرور ایرانیان سراسر دنیا هم که شده باید به ترامپ یادآوری کرد که مراقب باشد حرفهایش، موجب نگرانی بیش از پیش خانوادههای سربازان آمریکایی نشود!
نظرات بینندگان