نابغهای که در هجده سالگی به زیر خاک رفت
صحبت از مرحوم نوید محمدی است، پسر هجدهسالهای که در کمتر از سه سال موفق شد با شکست تمام حریفان خود روی سکوی قهرمانی آسیا، قهرمانی جهان و در نهایت با کسب نشان مدال طلای بازیهای المپیک جوانان آرژانتین با بدست آوردن خوش رنگ ترین مدال نام خود را بر سر زبان ها بیندازد. پسری پر تلاش، سربه زیر و فنی، پسری که هنوز خوب به خاطر داریم، سال گذشته در بازیهای المپیک خبری در مورد او در رسانه ها منتشر شد، مبنی بر اینکه نوید محمدی نخستین مدال آور تاریخ کاراته ایران در المپیک لقب گرفت. پسری خوش اخلاق، پرتلاش، با معرفت و آرام. پسری از دیار شعر و ادب، اما حالا دیگر او بین ما نیست و تنها خاطراتش و داغ جوان مرگی او در تاریخ ورزش به تلخی به یادگار مانده است.
چنین حوادث تلخ و غیر قابل باوری در تاریخ ورزش ایران به وفور دیده میشود، به عنوان مثال اواخراسفندماه سال گذشته، حسن خادمی که مدال طلای رقابتهای قهرمانی جوانان ووشو آسیا را در کارنامه داشت، در یک حادثه رانندگی به دیار باقی شتافت و پس از آن سوم فروردین ماه در پی سانحه رانندگی که در جاده ماسوله برای کشتی گیران گیلانی رخ داد، سهیل پرسته قهرمان کشتی ساحلی جوانان جهان و نفر دوم انتخابی تیم ملی جوانان، سید علی موسوی نفر اول مرحله اول انتخابی تیم ملی کشتی آزاد بزرگسالان، حسن علی نیا و جواد قربان زاده قهرمان کشتی استان دار فانی را وداع گفتند.
سال 97 نیز مشابه همین اتفاقات برای مهدی قائدی بازیکن استقلال در بوشهر رخ داد. مهدی قائدی یکی از جوان ترین بازیکنان تاریخ باشگاه استقلال بود که طبق آنچه که گفته شد، برای انجام امور مربوط به دانشگاهش به بوشهر رفته بود، که در حال بازگشت از تماشای مسابقات فوتبال ساحلی در اتوبان امام علی بوشهر خودرو اش واژگون شد و به دلیل شدت جراحات راهی بیمارستان شهدای خلیج فارس شده است. مهدی قائدی بازیکن استقلال به همراه پنج نفر دیگر سوار بر خودرویی بودند که به علت سرعت زیاد خودرو واژگون شد و بازیکن استقلال آسیب زیادی دید، اما جان سال از این حادثه بدر برد اما احمدرضا شاکر از بازیکنان پایه در این حادثه جان خود را از دست داد و حالا همچنان قائدی درگیر پرونده مرگ این جوان است!
مرگ حق است و ما هم در برابر تصمیمات خداوند که کمال محض است، سر تعظیم فرود میآوریم، اما سوال اصلی ما این است که آیا مسئولان ورزش، باشگاهها، خانواده ورزشکاران در پیشگیری از چنین حوادثی چقدر سهیم هستند؟ آیا نباید هر کدام از این گزینهها که نام آنها مطرح شد، بیشتر در حفظ سرمایههای خود کوشا باشند؟ آیا وقتی کاراتهکای جوانی که در سن 17 سالگی در بزرگترین آوردگاه دنیا به خوشرنگ ترین مدال دنیا میرسد، باید پس از کسب مدال و ارتقاء جایگاه ایران در رنکنیگ دنیا به حال خود رها شود؟!
اینکه نوید محمدی جوان در بدترین شرایط سنی به خوش رنگ ترین مدال دنیا می رسد، آیا کسی به این باور نرسیده بود که جوان 18 سالهای که سرشار از غرور است و هنوز شور و هیجان در خون او جریان دارد، نباید به حال خود رها شود؟! آیا چنین قهرمان بزرگی که از سرمایههای اصلی ورزش ایران هستند، نباید زیر نظر روانشناس و مشاور باشند؟ چرا باید مسئولان ورزش کشور ما فقط به کسب مدال خوش رنگ او بسنده کنند؟ چرا مسئولان ورزش باید چنین نابغه بزرگی را که سال ها برای رسیدن به سکوی قهرمانی برای او هزینه شده را بعد از مسابقات در کوچه و خیابان تنها رها کنند؟
بدون شک نوید محمدی یکی از سرمایه های بزرگ کاراته ایران بود که میتوانست سالهای سال در تمام رقابتهای بزرگ دنیا برای کاراته ایران مدال کسب کند، اما به خاطر کوتاهی مسئولان ورزش و ... این گوهر کمیاب را خیلی زود از دست دادیم. وقتی جوانی که در 17 سالگی به تمام مدال های، آسیایی، جهانی و المپیک میرسد، نشان میدهد که نابغه بی نظیر در این رشته است و در کاراته ایران از بین خانواده پر جمعیت خود صید بزرگی را کرده و نباید شاه ماهی بزرگ کاراته ایران به این راحتی به حال خود رها میشد. اینکه حالا ما دیگر نوید محمدی را نداریم، آیا کسی از خود سوال کرده که برای داشتن یک نوید دیگر ما چقدر باید در ورزش ایران هزینه کنیم تا شاید، آن هم شاید، بتوانیم یک نوید دیگر در کاراته ایران داشته باشیم؟!
خداوند متعال جامع جمیع کمالات وجودی است، خلق می کند چون خالق است، رزق می دهد چون رازق است، زنده و حی ّ می کند چون محیی است و ... اگر خدا خلق نمی کرد خدا نبود؛ چون اگر خلق نمی کرد خالق نبود و اگر خالق نبود فاقد این صفت کمالی بود و اگر فاقد یکی از کمالات بود ناقص بود و اگر ناقص بود، واجب الوجود نبود و موجودی که واجب الوجود نیست، خدا نیست. پس خدا می آفریند چون آفریدن کمال ذاتی اوست اما نباید فراموش کنیم که در برخی مواقع این ما هستیم که سرنوشت خود را به غلط رقم میزنیم.
جان کلام اینکه جوان مرگ شدن نوید محمدی بزرگترین خسارت را به ورزش ایران و از جمله خانواده عزیز محمدی وارد کرد. خسارتی که اگر سئول نشینان ورزش ایران فقط کمی از آن بودجه چندهزار میلیاردی را صرف نابغههای ورزش ایران کنند، شاید دیگر شاهد چنین فاجعهای نباشیم. به هر حال ما در ورزش ایران به تعداد انگشتان یک دست هم نوابغ ورزشی نداریم، پس اگر با یک برنامه ریزی دقیق چنین قهرمانان بزرگی را تحت حمایت داشته باشیم، بدون شک در آیندهای نه چندان دور آنچه که در مزرعه ورزش کاشتهایم را پربارتر درو خواهیم کرد.
فارس
انتهای پیام/