کد خبر: ۱۳۱۵۰۰
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۵ - ۰۳ مرداد ۱۳۹۸

اظهارات اعضای جدا شده مجاهدین خلق



اظهارات تکان دهنده فراری ها

یکی از اعضای گروهک رجوی که موفق به فرار از اردوگاه مخوف اشرف شده است، اظهار داشت : از زمان حمله آمریکا به عراق در سال 2003، رهبران گروه، استراتژی خود را تغییر داده‌اند و اردوگاه اشرف به زندانی تبدیل شده است که ساکنان آن امکان ارتباط با دنیای خارج از این اردوگاه را ندارند.
به گفته وی، از آن زمان تا کنون، رهبران منافقین با صرف میلیون‌ها دلار، اعضای این گروهک را برای مقابله با نیروهای عراقی و شدت ‌بخشیدن به انجام حملات تروریستی آموزش می‌ دهند.

بر اساس اظهارات افشاگرانه سه عضو فراری از اردوگاه اشرف، سران منافقین، اعضای این گروهک را مورد آزار و شکنجه قرار داده و اجازه خروج از این اردوگاه و پیوستن به خانواده‌هایشان را به آنان نمی‌دهند.
 
به گفته آنها، بسیاری از اعضای منافقین می‌ خواهند از این اردوگاه بگریزند اما می ‌ترسند و از آینده خود مطمئن نیستند.

کشته شدن دهها نفر به دستور رجوی
این افراد در ادامه اعترافات خود از کشته شدن دهها نفر از اعضای گروهک منافقین به فرمان سرکردگان آنها پرده برداشتند.
 
 سرکردگان منافقین به ساکنان اشرف گفته‌اند، در صورتی که این اردوگاه را ترک کنند، به دست نیروهای عراقی کشته می‌شوند اما بر خلاف آن‌چه رهبران مجاهدین می‌گفتند، نیروهای عراقی با آنان با احترام برخورد کردند.
 
به گفته یکی دیگر از این افراد، رهبران منافقین از هر راهی برای شستشوی مغزی و تحت‌فشارقراردادن ساکنان اشرف استفاده می‌کنند.
 
همچنین این افراد اظهار داشتند کسانی که در اردوگاه اشرف هستند، به هیچ عنوان اجازه تماس با خارج از اردوگاه را نداشته و در صورت اقدام به فرار یا هدف گلوله نگهبانان قرار گرفته و یا دستگیر و اعدام می‎شوند.

اعترافات مریم سنجابی یک عضو جدا شده از منافقین :

تا قبل از جدایی از تشکیلات فرقه‌ای سازمان مجاهدین، عضو شورای رهبری این سازمان بوده و همچنین عضو شورای ملی مقاومت هستم. بدین وسیله جدایی خودم را از این شورا نیز اعلام می‌کنم.
 
به گزارش مهر به نقل از العالم و پرس تری وی، سنجابی در ادامه گفت : من بنا بر تشخیص خودم و پس تجربه تلخ 20 ساله‌ای که در این سازمان داشتم، تصمیم به جدایی از آن گرفتم. طبق قوانین فرقه‌گرایانه‌ای که در این سازمان وجود دارد، هیچ کس حق جدایی از آن را ندارد، به همین دلیل به طور مخفیانه خود را به نیروهای عراقی رسانده و از کمپ اشرف خارج شدم.
 
رجوی هیچ کس را به جز خودش قبول ندارد
مسعود رجوی بیش از سی سال است که رهبری این سازمان را به دست گرفته، نظر و ایده هیچ کس را قبول ندارد و به جز خودش در این سازمان کسی را به رسمیت نمی‎شناسد و هر روز خودکامه‎تر شده و با فشار و پیچیدگی بیشتری اعضا را مجبور به اطاعت و فرمانبرداری از خودش می‎کند.
 
خیلی کوتاه می‌خواهم برایتان توضیح دهم. من می‌خواهم از ساده‌ترین حقوق انسانی هر فرد صحبت کنم که اعضای این سازمان از آن محروم هستند. نزدیک به 25 سال است که اعضای کمپ اشرف از اولیه ترین حقوق خود محروم هستند.
 
سنجابی در ادامه اظهار داشت : با وجود تبلیغات گسترده مجاهدین برای عدالت، آزادی و آزادی‌خواهی، و با وجود اینکه آنها از حربه عدالت‌خواهی به شدت در مجامع بین المللی سوءاستفاده می‌کنند، در تشکیلات این سازمان همواره بسیار به صورت پیچیده و علنی کلیه اعضای سازمان را تحت استثمار شدید فکری و محرومیت از حقوقشان قرار می‌دهند.
 
عاقبت وطن فروشی و خدمت به دشمنان نظام
این عضو جدا شده گروهک تروریستی منافقین در ادامه اظهارات تکان دهنده خود درباره وضعیت اردوگاه اشرف می گوید : هیچ کدام از اعضای اشرف حق ارتباط آزادانه با خانواده‌هایشان را ندارند و به آنها اجازه دیدار با اعضای خانواده‌هایشان داده نمی‌شود. در قرن ارتباطات هیچ کدام از اعضای اشرف حق استفاده از تلفن و موبایل و اینترنت را ندارند. افرادی در اشرف هستند که گاه تا 20 سال از خانواده‌هایشان هیچ اطلاعی ندارند و حتی از سرنوشت آنها هم تا کنون هیچ‌وقت خبری نداشته‌اند. حتی امکان تماس تلفنی برای بیماران وجود ندارد تا به خانواده‌هایشان اطلاع دهند. فقط پس از مرگ هر نفر در اشرف، به صورت تلفنی به خانواده وی اطلاع می‌دهند که فرزندت فوت کرده و این‌طور خانواده‌های آن‎ها را دق‌مرگ می‌کنند. افراد حق داشتن خانواده، زن، شوهر، فرزند را ندارند و این‌ها همه ممنوع است.
 
بیش از 90 درصد از وقت مسئولان سازمان صرف این می‌شود که این ایدئولوژی را به اثبات برسانند و متاسفانه نتوانسته‌اند کاری را از پیش ببرند و متاسفانه همه اعضا درگیر این موضوع هستند و این موضوع را قبول ندارند و این به یک معضل تشکیلاتی در سازمان تبدیل شده است. اگر به آمار و ارقام نیز نگاه کنیم، از 80 میلیون ایرانی فقط سه هزار و 500 نفر هستند که به این سازمان پیوسته‌اند و با آگاهی که من دارم، یک سوم اعضا نیز به صورت اتفاقی و ناخواسته به این سازمان پیوسته‌اند.
 
محرومیت اعضای منافقین از ساده ترین امکانات
اعضای این سازمان هیچ‌کدام حق دسترسی به هیچ‌یک از منابع خبری آزاد مثل کانالهای خبری و رادیو‌های دنیا را ندارند. تنها کانال خبری این سازمان محسوب می‌شود که این کانال مختص به خودش است. افراد این سازمان حتی امکان دسترسی به تلفن‌های داخلی را هم ندارند؛ ارتباط با همدیگر ندارند و همه نفرات در کمپ‌هایشان به صورت کنترل ‌شده نگه‌داری می‌شوند. در امکانات صنفی، غذایی و حتی دارویی و حتی امکانات کاری تبعیض وحشتناکی بین زنان و مردان در اشرف وجود دارد.

سنجانی در ادامه گفت : مخصوصا زنان فرمانده آن هم در سازمانی که مستمر دم از آزادی، حقوق بشر و جامعه بی‌طبقه می‌زنند؛ زنان فرمانده در شورای رهبری از بهترین امکانات رفاهی برخوردارند در حالی که مردان را از اولیه‌ترین امکانات زندگیشان محروم می‌کنند.
 
حق آزادی فکر و اندیشه، حق انتخاب دوست، داشتن ارتباط با همکاران، صحبت‌ کردن، دیدن دوستان، و حتی دیدن خواهر و برادر و فامیل در این سازمان ممنوع است. این‌ها در اشرف جرم است. اینها از اولیه‌ترن حقوق هر انسانی در دنیا هستند که به طرز وحشتناکی در این سازمان ممنوع است.
 
هیچ کس هویتی از خود ندارد
سنجانی افزود : تشکیل جلسات صد نفره و گاهی هزار نفره در این سازمان به یک روال و قانون تبدیل شده که در این جلسات نفرات را وادار می ‌کنند که حتی خصوصی‌ترین افکاری را که از ذهنشان عبور کرده است، در جمع مطرح کنند و سپس آن جمع را علیه آن فرد بشورانند و مورد تحقیر و توهین و آزار قرار دهند. در تشکیلات فرقه‎‌ای این سازمان به طور رسمی اعلام شده است که هیچ فردی از خودش هیچ هویتی ندارد. زن، شوهر و کلیه افراد خانواده، همه چیزش متعلق به رهبری است. به طور خاص می‌گویند که جانشان مال مسعود رجوی و روح و افکارشان متعلق به مریم رجوی است و این زیربنای ایدئولوژی کثیف این سازمان است، یعنی افراد نباید خودشان هیچگونه تصمیم گیری و یا فکر و اندیشه و یا اختیاری بر امور خصوصی خود داشته باشند.
 
نکات بسیار زیاد دیگر غیر قابل انکاری در این سازمان وجود دارد که هیچ‌گاه قادر به پاسخ قانع کننده‌ای به آن نخواهم بود و این مطلب تنها بخشی از روابط فرقه گونه این سازمان است. من از زمانی که عضو شورای رهبری این سازمان شدم، به من ابلاغ شد که دیگر هرگز نمی‌توانم این سازمان را ترک کنم و اگر زمانی بخواهم از این سازمان جدا شوم، حکم من مرگ است و باید با قرص سیانور خودکشی کنم. شما لطفا به من بگویید، آیا در جهان یک وزیر و یا یک مقام امنیتی، حتی یک رئیس جمهور اگر نخواهد کارش را انجام دهد، می‎تواند یا نه؟ اگر دارد لطفا به من بگویید. این چه سازمانی است که اینگونه حکم می‌کند؟ این قانون این سازمان است که علیه مخالفان خودش حکم مرگ می‌دهد، حکم فرار و هرگونه جدایی از این سازمان مرگ است. این بارها توسط مسعود رجوی مورد تاکید قرار گرفته است. در این رابطه می‌خواهم اشاره کنم که در سال‎های قبل حتی دو تن از شورای رهبری را در این رابطه به قتل رسانده‎اند. همین الان تعدادی از اعضای شورای رهبری هستند که جدا شده‌اند و در آنجا زندانی هستند.

خیلی ها می خواهند فرار کنند ولی می ترسند

به گزارش مهر، این عضو جدا شده فرقه رجوی در ادامه می گوید : تعداد بسیار زیاد دیگری نیز هستند که می‌خواهند آنجا را ترک کنند، ولی از ترس جان و موقعیتشان جرات نمی‎کنند که عقایدشان را ابراز کنند. اینکه افراد می‌توانند خودشان انتخاب کنند که در اشرف باشند یا نه، دروغی بیش نیست و این یک واقعیت غیر قابل انکار است که هرکس که موفق به فرار یا خروج از اشرف شده می‌تواند آن را شهادت دهد. متاسفانه آقای مسعود رجوی فکر می‌کند که با خون انسان‌ها و جان آن‌ها می‌تواند افکار توهم آمیز خود را پیش ببرد و در قرن 21 مثل سایر رهبران خودکامه در جهان کشورگشایی کند. رهبری که سال‌ها خودش را پنهان کرده و اینگونه افراد خود را به کشتن دهد.
 
زندگی انسانها بیش از هر چیز دیگری در دنیا ارزش دارد و کسی حق ندارد برای زندگی کسی تصمیم بگیرد، چه رسد به اینکه آن‎ها را مجبور به کشتن کنند.
 
درحالی که در این فرقه به صراحت و در جلسات عمومی گفته می‎شود که تنها کسی که در این سازمان ارزش دارد رهبری است و همه باید جانشان را فدای او کنند. سازمان مجاهدین در راستای سیاستهای فرقه گرایانه خود، همواره دخالتی آشکار در امور داخلی عراق داشته است، از جمله ستادهای خاصی به منظور این کار تشکیل شده، ستادهایی به نام روابط عراق، سیاسی و اجتماعی و مستمرا دخالت در امور عراق را در دستور کار خود قرار داده از جمله ایجاد حمایت از سازمان، ایجاد شورش و ناآرامی در کشور عراق با حمایتهای مادی کلان. من از همه مجامع بین‎المللی درخواست می‎کنم برای کمک و یاری، برای آزاد کردن سایر اعضای باقی مانده در بند و در زندان این تشکیلات کمک کنند. با آنها مصاحبه آزاد و خصوصی انجام دهید و آن‎ها را به کشورهای نخود پناه دهید. بنابراین من از همه شما درخواست کمک و یاری رساندن به اعضای محصور در تشکیلات فرقه‎ای رجوی دارم .
 
اظهارات تکان دهنده عبداللطیف چهاردری :

دیگر عضو گروهک تروریستی منافقین که موفق به فرار از اردوگاه مخوف اشرف شده است، در اظهارات خود در یک نشست مطبوعاتی در بغداد گفت : من عبداللطیف چهاردری به مدت 25 سال در فرقه رجوی بودم. من از 15 سالگی در این سازمان بودم و الان 40 سال دارم. در مقاطع مختلف مسئولیتهای مختلفی داشتم. من هم ضمن تایید صحبت‌های خانم سنجابی، به دلیل فشارهایی که در این سالیان تحمل می‌کردم، تصمیم گرفتم از این سازمان جدا شوم، اما نمی‌توانستم به سادگی از این سازمان جدا شوم.

چگونگی فرار از اردوگاه مخوف
 
شب ساعت سه از خواب بیدار شدم، از مسیرهای طولانی و صعب العبور عبور کردم تا به پست‌های بازرسی مجاهدین برخورد نکنم و بازداشت نشوم. من ساعت 4 و 30 دقیقه خودم را به نیروهای عراقی معرفی کردم. نیروهای عراقی به من کمک کردند تا از آنجا خارج شوم.
 
اجازه دهید به یک نکته اشاره کنم، از موقعی که از آن جا خارج شدم، نیروهای عراقی خیلی در این راستا به ما کمک کردند. برعکس آن چیزی که مجاهدین در ذهن ما خوانده بودند و می‌گفتند که نیروهای عراقی شما را اذیت و آزار می‌کنند، چنین اتفاقی نیفتاد.
 
من چند نکته را می‌خواستم مطرح کنم، در طی هشت سال گذشته متاسفانه هیچ امکانی برای اعضای کمپ اشرف فراهم نشده تا بتوانند آزادانه صحبت‌هایشان را مطرح کنند. فقط یک بار و آن هم در سال 2003 یا 2004 بود که حدود هفت­صد نفر رفتند. اما موضوعی که من می‌خواستم امروز درباره آن صحبت کنم، موضوع دوگانگی مواضع سازمان است.
 
رجوی فقط دروغ می گوید

وی گفت : همان طور که شما دوستان در جریان هستید، بعد از جنگ آمریکا و عراق، مریم و مسعود رجوی در روابط بین‌المللی اعلام کردند که ما جنگ و مبارزه مسلحانه را رد می ‌کنیم. آنها گفتند که ما خواستار برگزاری انتخابات آزاد هستیم، اما در موضوع داخلی این سازمان، به دنبال هیچ چیزی جز جنگ مسلحانه نیستند. شعار درونی این سازمان جنگ و مبارزه مسلحانه است و همواره به نیروها این گونه وانمود می‌کنند که یک روزی با دولت عراق کنار می‌آییم، سلاح‌هایمان را پس می‌گیریم و به جنگ و مبارزه مسلحانه ادامه می‌دهیم. اعتقاد به مبارزه مسلحانه، مشی مسلحانه، عملیات انتحاری و جنگ همواره اصلی‌ترین پایه این سازمان بوده است.
 
تشکیلات سازمان مجاهدین یکی از بنیادی‌ترین و متحجرترین ایدئولوژی‌ها را دنبال می ‌کند و در نوع خود بی‌نظیر است. از جمله در قرن بیست و یکم اعتقاد به مبارزه مسلحانه و جنگ و کشتار انسان‌ها، محدودیت‌های شدید فیزیکی، به بند کشیدن اعضا، نشست‌های اجباری، آموزش‌های اجباری، ایدئولوژی فرقه گرایانه و حق نداشتن هیچ گونه اعتراض و بحث سیاسی با رهبران آن، از اعتقادات این سازمان است. هیچ کدام از اعضا حق اعتراض به صحبت‌های سیاسی رجوی را ندارد.
 
چهاردری در ادامه می گوید : همچنین اضافه می‌کنم که این سازمان همان طور که قبلا گفتم در درون معتقد به مبارزه مسلحانه و جنگ صد برابر است. مسعود رجوی بارها در تلویزیون اعلام کرده که معتقد به جنگ صد برابر است. علاوه بر این که در طی این سالیان سازمان مجاهدین نسبت به هشدارهای دولت عراق درباره اینکه این سازمان نمی‌تواند در عراق باقی بماند، نه تنها به این هشدارها هیچ اعتنایی نکرده برعکس تدارک جنگ نیز دیده شده است.
 
وی در پایان خاطر نشان می کند : مدتها پیش بود که مجاهدین دنبال آماده سازی جنگ بودند از آن جمله آماده سازی لباس، تمرینهای نظامی و حتی تلاش برای گرفتن سلاح از نیروهای عراقی نحوه اسیر کردن نیروهای عراقی و تحریک این نیروها به صورت روزمره است. این مسائلی که درون این سازمان هنوز هست و روزانه ادامه دارد. ممکن است نیروهای عراقی از این مسأله اطلاع نداشته باشند ولی من خود جزء کسانی بودم که در اردوگاه اشرف و پشت خاک ریزها و دور از چشم نیروهای عراقی آموزش می‌دیدم.
 
به گزارش مهر، محمد العسکری سخنگوی وزارت دفاع عراق تاکید کرده است اطلاعات و گزارشهای موثقی وجود دارد که بسیاری از ساکنان این اردوگاه، قصد دارند از آن خارج شده و عراق را ترک کنند؛ و تا کنون دهها نفر از منافقین و حتی فرماندهان آنها پس از فرار از این اردوگاه خود را تسلیم دولت عراق کرده اند.
 
خاطر نشان می شود گروهک تروریستی منافقین در موضعی فریبکارانه و در تلاش برای مظلوم نمایی مدعی شده بود ارتش عراق مرتکب جنایت شده و 31 نفر از اعضایش را کشته و بیش از 300 نفر را زخمی کرده است؛ این در حالی است که ارتش عراق با هدف اعمال حاکمیت دولت بر تمام کشور بر اساس قانون اساسی وارد اردوگاه اشرف شده بود که با اقدامات خشونت آمیز اعضای گروهک تروریستی منافقین روبرو شد .
 
اقدامات خشونت آمیز منافقین در اردوگاه اشرف (عراق جدید) و درگیری آنها با نیروهای عراقی، این گروهک تروریستی را به ادامه سیاست جوسازی علیه دولت منتخب مالکی با هدف تحریک افکار عمومی جهان و جلوگیری از اخراج آنها بر اساس قانون اساسی عراق واداشت.
 
گروهک منافقین به این طریق و با مظلوم نمایی سعی دارد افکار عمومی جامعه جهانی را با خود و علیه دولت عراق همراه کند؛ این گروهک با تکیه بر حمایتهای گسترده غربی ها از جمله آمریکا و اخیرا حمایت اتحادیه عرب تلاش می کند همچنان حاکمیت و استقلال عراق را به چالش بکشاند.
 
دولت عراق پرونده امنیتی اردوگاه عراق جدید(اشرف) را اوایل سال 2009 از نظامیان آمریکایی تحویل گرفت و نیروی امنیتی ویژه ای برای حمایت از این اردوگاه تشکیل داد؛ حدود 3466 عضو گروهک منافقین در این اردوگاه به سر می برند.
دولت عراق اخیرا برای خروج اعضای این گروهک تروریستی از خاک این کشور تا پایان سال جاری میلادی ضرب الاجل تعیین کرد.
 
اردوگاه اشرف دراستان دیاله عراق حدود 3500 نفر از اعضای گروهک تروریستی منافقین را در خود جای داده است. گروهک تروریستی منافقین از دهه هشتاد پادگان نظامی اشرف دراستان دیاله (57 کیلومتری شمال شرق بغداد ) را به عنوان مقر خود برگزید.
 
گروهک تروریستی منافقین علاوه بر اقدامات تروریستی علیه ملت ایران در همکاری با رژیم دیکتاتوری بعث و القاعده جنایتهای فراوانی نیز علیه ملت عراق مرتکب شد.

قانون های حیوانی 
 
با قانونمندی دنیای حیوانی که نمی شود مسائل دنیای انسانی را حل و فصل کرد فقط می‌توان آنرا خراب کرد. وقتی تشکیلات وارد خانواده می‌شود خانه را ویران می‌کند و برعکس اگر خانواده هم وارد تشکیلات شود، تشکیلات را ویرانه می‌کند. هر چیز جای خودش. کم کم به ویژه پس از به اصطلاح انقلاب ایدئولوژیک ( بخوانید افتضاح ایدئولوژیک) خانواده جزیی از تشکیلات و مشمول سلسه مراتب تشکیلاتی و نظامی شد. مسائل خانه هم به سازمان مربوط شد و حتی پا را از این هم فراتر نهادند و در مسائل زناشویی زن و شوهر هم دخالت کردند و آن را زیر نظر گرفتند و یکی از سئوالات این بود که هفته‌ای چند بار با همسرت ... می‌شوی؟ سازمان وارد خانواده شد و با دخالت در امور خانواده سعی کرد آن را از درون سست و بی‌ریشه  کند. 
 
زنان و شوهران تشویق شده بودند که از یکدیگر گزارش نویسی و جاسوسی کنند و حتی مسائل جنسی خود را به مسئولان خود اطلاع دهند. صبح شنبه که می‌رسید، روی میز همه روسای سازمان و لشکرها پر بود از همین گزارشها، این امر باعث بی‌اعتباری و حرمت شکنی‌ در خانواده و عدم اعتماد اعضای آن نسبت به یکدیگر شده بود. سازمان به بعضی از زنان یا شوهران، برحسب آن که کدام یک تشکیلاتی تر بودند، می گفت:‌« این هفته خانه نرو یا این که دیروقت برو». اگر طرف دیگر سئوال می‌کرد:‌« تا این موقع کجا بودی.» همسر جواب می‌داد:‌« کار داشتم، کار سازمان را نمی‌شود رها کرد و فوری دوید خانه»‌ همسر سئوال می کرد:‌‌ «مگر از شب جمعه تا 4 بعد از ظهر کار تعطیل و همه در اختیار خود نیستند؟»‌ به همسر یاد داده بودند که بگوید:‌«‌مگر مبارزه شب جمعه و شنبه دارد. مگر انقلاب تعطیل‌بردار است؟» 
 
زنها به بهانه کسب حقوق بالاتر و همطراز شدن با مردان و کسب حقوق به اصطلاح برابر آنقدر دریده و بی‌ادب شده بودند که به شوهرانشان هر چه دلشان می‌خواست می گفتند. مردان آن قدر سنگ دل و بی عاطفه شده بودند که با زنان به خشونت رفتار می‌کردند و بچه ‌ها این وسط قربانی شده بودند. 
 
طلاق‌های به اصطلاح ایدئولوژیک 
 
این طلاق‌ها دیگر رسما و با اعتراف خود رجوی مسئله صددرصد ایدئولوژیک بودند. نه رنگ و بوی سیاسی داشتند و نه وسیله تبلیغات بیرونی بودند. 
 
انقلاب در طلاق‌کشی از قبل مورد نظر رجوی بود. رجوی در نشست‌ها بارها و بارها اعلام کرد که هدف اساسی از این طلاقها این است که قلب زن مال شوهرش نیست و قلب شوهر هم مال زنش نیست، همه قلب‌ها مال منند و قلبها باید به من عشق بورزند و سینه‌ها باید برای من بتپد. 
 
در این نشست‌ها مسعود یک سینی برداشت و حلقه‌ها را جمع‌آ‌وری کرد و گفت:‌همه زنها به مردها حرامند و تا سرنگونی رژیم هیچ کس حق ندارد زن خود را ملاقات کند حتی در ایران هم نمی‌َشود به زنانتان رجوع کنید و از همین حالا باید آنها را سه طلاقه کنید. 
 
او مردی به نام « م – ع»‌ را بلند کرد و گفت :‌ «‌تو باید عشق همسرت را از دل بیرون کنی، ‌زن ناموس تو نیست، من ناموس توام. باید تلقی مالکیت را در مورد زنت از ذهنت بیرون کنی و او را آزاد بگذاری که مال خودش باشد. برای این که انقلابت پذیرفته شود باید کلید اتاق خوابت را به من بدهی و من با زنت در اتاق تنها بمانم. هر وقت توانستی برای این کار خودت را راضی کنی و مقاومتهای ذهنی و تعصبات کهنه‌پرستانه را کنار بگذاری آن وقت از تو قبول می‌کنیم که انقلاب کرده‌ای. این انقلاب نفی مالکیت زن است. زنهایتان مال شما نیستند و زنها هم بدانند که شوهرانشان مال آنها نیستند، همه مال رهبری هستند. باید عشقها نثار من و مریم شوند.» 
 
روی تابلو عکسی کشیده بود باشکم گنده، قد کوتاه، سرطاس و زشت به نام آقاجمال و آقاجمال مظهر شکم گندگی و زشتی بود. زنان را بلند می کرد و می گفت:‌« من می خواهم تو را به آقا جمال شوهر بدهم. باید خود را راضی کنی.» زنی را بلند کرد و می‌گفت:‌«شوهرت را خیلی دوست داری، خیلی خوشگله.» یا مردی را بلند می کرد و همین حرفها را به او می‌گفت. دلقک‌بازی‌های رجوی و پامنبری زنش در این نشست آدم را یاد نمایش‌های روحوضی می‌انداخت. در این نشستها اصطلاحاتی ساخته بودند به نام «‌کسر معاصی»‌و روی آن بحث می‌کردند. 


ربستان یک هواپیما طلا به منافقین کمک کرد

عضو جداشده گروهک منافقین با بیان اینکه سازمان منافقین غرب را مخاطب خود می‌داند و تمام تلاش خود را می‌کند تا دل اسرائیل را به دست آورد، از کمک عربستان و غرب به این سازمان پرده برداشت.

ابراهیم خدا بنده افزود: در زمان دستگیری گمان می‌کردم با شکنجه‌های سختی مواجه شوم بنابراین به بازجو گفتم که با پوست و خونم از سازمان دفاع خواهم کرد و حسرت اطلاعات را بر دل نظام خواهم گذاشت.
 
عضو سابق و ارشد سازمان منافقین افزود: بازجو در ابتدا پرسید، شام خوردی؟ من هم با کمال تعجب پاسخ دادم در هواپیما چگونه شام بخوریم که او رفت، شامی آماده کرد که آن را در آبدارخانه خوردیم و تا اذان صبح هم حرف زدیم.
 
وی تصریح کرد: وقتی بازجویی می‌شدم، متوجه شدم اطلاعات نظام از منافقین به اندازه کافی است به طوری که همه مسائل سازمان را می‌دانستند.
 
خدابنده با بیان اینکه از منافقین حدود ۷۰۰ نفر از عفو استفاده کرده و به کشور بازگشتند و عضو انجمنی به نام «انجمن نجات» شدند، در ارتباط با رابطه آمریکا و سازمان منافقین در پاسخ به دانشجویان گفت: برادر من مترجم مسعود رجوی بود و کتاب‌هایی را که آمریکایی‌ها برای او می‌فرستادند را می‌خواند و ترجمه می‌کرد، رجوی هم آنچه از این کتاب‌ها می‌آموخت را مستقیماً اجرا می‌کرد.
 
کمک به منافقین در انگلیس در پوشش کمک به یتیمان
 
وی درباره تأمین منابع مالی سازمان منافقین خلق افزود: در انگلستان یک سازمان برای کمک به یتیمان ایران ایجاد شده بود که هیچ کس نمی‌دانست متعلق به منافقین است.
 
عضو سابق و ارشد سازمان منافقین تصریح کرد: عربستان هم به اندازه کافی طلا به رجوی داد، مقدار این طلا به قدری بود که با هواپیما امکان حمل آن وجود نداشت، مدت‌ها با فروش این طلا‌ها در بازار‌های مختلف هزینه‌های سازمان را تأمین می‌کردیم. 
 
وی در ادامه با بیان اینکه فرار از اشرف کار چندان سختی نبود، اما بند‌های ذهنی اجازه فرار را نمی‌داد ادامه داد: فرقه‌هایی، چون منافقین همواره به دنبال جذب افراد هستند مخصوصاً جوانان نخبه‌ای که احساس می‌کنند امکان تصدی پست را دارند و از هر فرصتی برای این کار استفاده می‌کنند.
 
خدابنده با اشاره به اینکه سازمان افراد کم‌تجربه را به کار می‌گرفت و خود را مجموعه‌ای مسلمان و انقلابی نشان می‌داد گفت: سازمان مجاهدین خلق با سرکوب روانی کار را پیش می‌برد، این مجموعه غرب را مخاطب خود می‌داند و تمام تلاشش را می‌کند تا دل اسرائیل را به دست آورد.
 
وی ایران اسلامی را مستقل‌ترین کشور دنیا دانست و با بیان اینکه این کشور با وجود انواع و اقسام توطئه‌های دشمن به قدرت پیش می‌رود اظهار کرد: آمریکا با استقلال ایران مشکل دارد، زیرا منافع دنیای غرب در وابسته کردن دیگر کشورهاست.
 
عضو سابق و ارشد سازمان منافقین افزود: آمریکا در موضعی است که یکصد سال گذشته زور گفته و مایل است همچنان زور بگوید، اما ۲۲ بهمن ۵۷ اتفاقی افتاد که چرت دولتمردان این کشور را بر هم زد، به همین دلیل می‌خواهند تکلیف جمهوری اسلامی را به دلخواه خود مشخص کنند هرچند تا به امروز جز شکست چیزی عاید آن‌ها نشده است.
 
وی با بیان اینکه اروپا و امریکا هیچ گاه در تضاد نبودند، اما تضادی که امروز پیش آمده به خاطر ایستادگی ملت ایران در برابر زورگویی غرب است گفت: کار تا جایی پیش رفته که رسانه‌های دموکرات آمریکایی هم بسیاری از توطئه‌های منافقین را رو کردند.
 
خدابنده با بیان اینکه برای اولین بار پرچم به دست شیعه افتاده تا استثمار و سلطه‌گری آمریکا را عقب براند افزود: ترامپ از موضع ضعف صحبت می‌کند و مقهور ایستادگی ایران شده است.
 
رجوی می‌گفت: برای جلوگیری از فرار زنان ۱۰۰ نفر هم کشته شوند ارزش دارد!
 
وی با اشاره به اینکه ترس غرب از موشک‌های ایران نیست بلکه از نیروی قدس می‌ترسد گفت: ایران تنها موشک نیست، بلکه ایدئولوژی است که به پیش می‌رود و علم استقلال را بلند کرده است.
 
عضو سابق و ارشد سازمان منافقین با بیان اینکه جمهوری اسلامی نه عیوب دموکراسی را دارد و نه عیوب دیکتاتوری را گفت: به همین دلیل است که این نظام می‌تواند در مقابل آمریکا بایستد.
 
وی در پاسخ به دانشجویان درباره برخی از زنان جدا شده از سازمان بیان کرد: یک اصل در سازمان وجود دارد که اجازه فرار به زنان داده نشود، حتی رجوی می‌گفت: برای جلوگیری از فرار زنان ۱۰۰ نفر هم کشته شوند ارزش دارد!
 
خدابنده با بیان اینکه رجوی اعلام کرد که همه زنان در عقد او هستند افزود: راستش ما فکر می‌کردیم که این موضوع یک ایدئولوژی است، اما واقعی بود و برخی از زنان در این خصوص حرف زدند، سازمان هم آن را تکذیب نکرده است.
 
وی با اشاره به اینکه مسعود رجوی از زنان سوء استفاده جنسی می‌کرد و اسمش را گذاشته بود «رقص رهایی» در ادامه گفت: حریم حفاظتی رجوی خیلی محکم بود به طوری که خود او یک بار گفته بود یکی از افرادم مرا خواهد کشت، حالا هم مشخص نیست امروز کجای عربستان پنهانش کرده‌اند.
 
چون ما در آب استقلال شنا می‌کنیم متوجه نیستیم چه نعمتی داریم
 
عضو سابق و ارشد سازمان منافقین در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه مردم بسیاری از کشور‌ها از ایستادگی ایران در مقابل آمریکا، خوشحال می‌شوند گفت: یکی از این کشور‌ها آلبانی است حتی این خوشحالی در مردم انگلیس نیز مشاهده می‌شود، اما دولت‌هایشان وابسته هستند.
 
وی با تأکید بر اینکه زمان شاه، ایران فقط تهران بالاتر از خیابان انقلاب بود اظهار کرد: شاه مجبور می‌شد اسقاطی‌های نظامی آمریکا و انگلیس را بخرد، اما امروز خود ایران در این زمینه تولیدکننده است که این موضوع یک افتخار است.
 
خدابنده با بیان اینکه، چون ما در آب استقلال شنا می‌کنیم متوجه نیستیم چه نعمتی داریم افزود: امروز علیرغم تبلیغات عده‌ای در ایران زنان آزادتر از دوران شاه هستند و اختیارات و امنیت بیشتری دارند، دشمنان می‌خواهند که امنیت ما را از بین ببرند تا ایران نیز سوریه و یمن شود.
 
وی با تأکید بر اینکه سرمایه اصلی ایران اسلامی جوانان هستند تصریح کرد: امروز در دنیا مسائل جهانی در حال تغییر است، ایران در این زمینه سردمدار است که تداوم این قدرت با حفظ ارزش‌ها و سرمایه‌های این مرزوبوم شدنی است.




نظرات بینندگان