اشتغال 400 نفر در گرو حمایت شهرداری شیراز/ هر معتادی تمایل داشته باشد که یکقدم برای ترک کردن بردارد همه هزینههای آن را پرداخت میکنیم
پایگاه خبری تحلیلی شیرازه؛ به سختی آدرسش را پیدا می کنم. نشانی اتاق مدیر کارخانه را از نگهبانی می پرسم. کانکسی را نشانم می دهد...
حالا در کانکس نشسته ام روبروی مدیر کارخانه بازیافتی که شرایط استخدامش کمی عجیب است. مدیر کارخانه همان اول صحبت سفره دلش را باز می کند که اینجا را با خون و دل ساخته ام....
باید دست افراد دارای اعتیاد به مواد مخدر را گرفت
علیاصغر احسان نیا هستم؛ برای اینکه بتوانیم کمکی در موضوع آسیبهای اجتماعی به جامعه کنیم باید دست افراد دارای اعتیاد به مواد مخدر را گرفت و به آنان کمک کرد. به دلیل اینکه خودم درگیر این موضوع بوده ام این افراد را درک میکنم و یکی از شرایطی که برای پذیرش افراد در کارخانهدارم این است که افراد باید دارای سابقه کیفری و اعتیاد باشند!
درک معتادها برای خیلی ها سخت و متفاوت است اما ما درد همدیگر را میفهمیم، من 10 ماه نتوانستم کرایه منزلم را پرداخت کنم، هفت ماه آخر چراغ خانه را از ترس صاحبخانه روشن نمیکردیم، صبح که از خواب بیدار میشدم از خاموش بودن چراغ خانه نمیدانستم ظهر است یا شب، هنگامیکه فرزندم به دنیا آمد 47 ساعت در بیمارستان بود، 67 هزار تومان هزینه ترخیص را نداشتم که پرداخت کنم، دو الی سه روز در پارکها میخوابیدم، به همین دلیل که خودم این گرفتاریها را چشیدهام کارگرانم را درک میکنم.
اگر معتادی را در خیابان میبینم کمک میکنم و میگویم یک روزی وضع من بدتر از تو بود، میشد الان شما جای من باشی و من جای شما، من خواستم و توانستم، شما هم اگر بخواهید میتوانید، هر معتادی تمایل داشته باشد که یکقدم برای ترک کردن بردارد همه هزینههای آن را پرداخت میکنم.
تقریباً ده سال پیش، ابتدا صنایع پلیمری از بازیافت بود که ما بطری آبمعدنی را پیدا می کردیم که البته در آن زمان کسی توجه ای به این بطریها نداشت و فقط آن را پرس میکردند و به شهرستانهای دیگر میفرستادند.
برای آغاز این کار خط "هات واش" را در ایران ندیده بودیم فقط چینی آن موجود بود آنهم باقیمت یک میلیارد و 750 میلیون تومان که ما به نان شب خودمان محتاج بودیم، پس از آن با سرچ در اینترنت دستگاهایی را مشاهده و آغاز به ساختن آن کردیم در واقع به دلیل اینکه بطریهای ایرانی با سایر کشورها متفاوت است تغییراتی را در ساخت دستگاه دادیم.
حدود 18 ماه درگیر ساختوساز دستگاهها بودیم در این بین کم و بیش باری هم تولید میشد و به تهران میفرستادیم، اما یک الی 2 باری که تولید شد موجب موفقیت ما شد، به دلیل اینکه یک صنعت نو بود و زمانی که چند بار اول کار ما را مشاهده کردند استقبال بسیاری صورت گرفت و گفتند که هر چه قدر بار تولید کنید ما خریداریم.
شرط استخدام: سابقه زندان یا اعتیاد!
هنگامیکه مواد پلیمری به چرخه برمیگردد کمک بزرگی به صنعت پتروشیمی میشود، خدا را شکر تاکنون که اینجا هستیم بیش از 110 نفر نیرو داریم که تعداد 30 نفر از آنان را بهتازگی جذب کرده و ما بقی نیز نیروی بیمهای هستند و این را هم اضافه کنم افرادی که در این کارخانه حضور دارند یا درگیر مواد مخدر بودند یا سابقه زندانی دارند، و خدا کمک کرده و ما فقط وسیله بوده ایم که انها را به عنوان نیروی کار مفید اجتماع برگردانیم.
شرایط کار در حال حاضر خوب است اما اگر بخواهیم نیروهای بیشتری جذب کنیم نیاز به حمایت داریم، هیچ ارگانی تاکنون به ما کمک نکرده است، در این مسیر تنها هستیم ولی اگر کمکی از سوی مسئولان صورت میگرفت میتوان گفت 400 الی 500 نفر افزایش نیرو را خواهیم داشت.
فاز دوم این کارخانه آماده افتتاح است فقط از لحاظ مالی و تأمین بار مشکل داریم.سازمان پسماند خیلی به ما میتواند کمک کند. تاکنون علی رغم پیگیری ها متاسفانه تعاملی با سازمان پسماند اتفاق نیفتاده است، سازمان پسماند شهرداری میتواند بخشی از بارها را زیر نظر خودشان به ما بسپارند، کاری که اکنون یک ایرانی آن را میخرد و به یک تبعه افغانی میسپارد. این کارگران نیاز به امنیت شغلی دارند و اگر این بارها را سازمان پسماند به ما واگذار کند امنیت شغلی برای کارگران ایجاد میشود.
بیش از 200 الی 300 کارگاه در شهر وجود دارند کارگرهای
آنان بدون پرداخت بیمه، مالیات و عوارض و تبعه خارجی هستند، اما امثال من که میخواهند
کارآفرینی کنند باید با این موضوعات درگیر باشد، به همین دلیل توان فروش و تولید
از من گرفته میشود، به این معنا که نه تنها حمایت نمی شویم بلکه از رقابت هم عقب میمانیم.
نیازمند یاری سازمان پسماند شهرداری
با توجه به اینکه کارگران این کارخانه درگیر مواد مخدر بودهاند 99 درصد علت بهبودی آنان کار است، اگر شغل وجود داشته باشد فرد وقت آزاد ندارد که بخواهد به مواد فکر کند ازاینرو ما تقاضا داریم که مسئولان بهویژه سازمان پسماند و شهرداری از ما حمایت کنند.
این کارخانه طراح و سازنده دستگاههای بازیافتی است و چند مورد اختراع را هم به ثبت رسانده ایم، حتی حسابدار این کارخانه چهار ثبت اختراع در صنایع نفت و
گاز دارد.
ایکیوسان مجموعه
خدا را شاکر هستیم که توانستیم کاری انجام دهیم که گرهی از مشکلات جامعه و افراد را برطرف کنیم، از روزی که به خودمان اعتقاد پیدا کردیم و آغاز به ساختن دستگاهها کردیم اینقدر خوشحال بودیم که سر از پا نمیشناختیم، حتی دستم در دستگاه آسیب شدید دید و الآن دستم پیوند است.
یکی از کارگاهها در قم دستگاهی را به قیمت 850
میلیون تومان از چینیها خریداری کرده بودند همان دستگاه را با سه برابر توانایی بیشتر با یک پنکهی 600 هزارتومانی ساختهام. اکثر دستگاههایی که در این مجموعه کار میکنند را
با هزینه بسیار کمتر ساختهام.
قاتل حافظ کل قرآن کریم!
یکی از کارگرهای جالب کارگاه را به ما معرفی می کنند. خودش را حنیف فاضل منش(رضا) 38 ساله معرفی می کند که به جرم قتل، 10 سال در زندان بوده، از طرف "اداره خروج پس از زندان" به اداره کار و از اداره کار به این مکان معرفیشده است.
می گوید: امیدواریم این مکان با حمایت دولت از علی آقا همیشه
پابرجا بماند که ما هم بتوانیم در این مکان کار کنیم. او در ادامه میگوید: با توجه به معلولیتی که دارم در هیچ جا نمیتوانستم
فعالیت کنم اما لطف خدا و همت علی آقا شامل حال من شد.
اعلام پاکی
با یکی دیگر از کارگرها وارد صحبت می شوم: علی هستم یک معتاد بیش از چهار سال است که پاک هستم، علی آقا از زمانی که میخواستند این کار را آغاز کنند هیچ نداشتند جز یک وانت نیسان، با همان ماشین، من، علی آقا و شخصی به نام ابراهیم برای کار و خریدن ضایعات به شهرک صنایع میرفتیم، زمانی هم که کار تمام میشد به دلیل اینکه مواد را ترک کرده بودیم به کلاس انجمن میرفتیم اما علی آقا نمیتوانستند در کلاس انجمن حضور پیدا کنند به این خاطر که ایشان بدهکار بودند و افراد طلبکار به آنجا میآمدند اما خداوند به ایشان نگاه کرد و این فرد نیز وسیلهای شد که دست افرادی مانند من را بگیرد.
او در ادامه میگوید: به این دلیل هم افراد انجمنی در این کارخانه مشغول هستند که خود علی آقا از جنس این افراد هستند.
من نیروی شهرداری بودم، به دلیل سوسابقه از آنجا اخراج شدم، اگر علی آقا دست من را نمیگرفت شاید باز بهسوی خلاف کشیده میشدم، در واقع ایشان نه تنها از ما حمایت میکند بلکه جامعه را از آسیبهای اجتماعی پاک میکند.
با چند نفر دیگر که دورمان جمع شده اند وارد صحبت می شویم: وحید هستم، هفت سال به دلیل درگیری و مواد در زندان بودم، اکنون سه سال و هفت ماه و 27 روز است که پاکم و با تلاشی علی آقا که برای آزادی و پاکی من کردند در این کارخانه مشغول هستم.
محمد معتاد، به لطف خدای مهربون سه سال و یک ماه سه روز است که پاک هستم و تازه ازدواج کرده ام.
بهرام هستم، سه ماه دیگر به هشت سال مانده است که دیگر مواد مصرف نمیکنم و از روز نخست پاکی هم در این کارخانه مشغول کار هستم.
بهرام می گوید: برای شخصی که مواد نمیکشد و در گذشته نیز معتاد بوده بسیار سخت و دشوار است که در زمان پاکی برای او کار و شغلی وجود نداشته باشد در واقع یک ترس و نگرانی برای کار است.
همچنین بزرگترین ترسی که برای یک فرد معتاد وجود دارد و در گذشته نیز آن را از دست داده ناامیدی است، به همین دلیل اگر شغل و کاری پس از ترک اعتیاد برای او وجود نداشته باشد شاید دوباره به مواد روی بیاورد.
من در گذشته کارشناس شهرداری در منطقه شش بوده م که به دلایلی کارم را از دست دادم و از زمانی که در این کارخانه مشغول کار شدم دوباره امیدم را به دست آورده ام که میتوانم باز زندگی خود را بسازم.
اسماعیل هستم یک معتاد، حدود 17 سال بود که اعتیاد داشتم اما اکنون به لطف خدا 10 ماه و 24 روز است که پاکم و در این کارخانه مشغول به کار هستم و خدا را شکر زندگی خوبی دارم و از آن راضی هستم.
محسن هستم، 9 سال و هشت ماه و 21 روز است که در این کارخانه مشغول کار هستم، از روز اول هیچ نداشتم و از زمانی که علی آقا پیشنهاد کار را به من داد تا رسیدن به خانه از خوشجالی نمیتوانستم بر روی پای خود بیایستم.
کارگاه از روز اول با هفت الی هشت نفر آغاز شد که ذره ذره توسعه پیدا کرد، توسعه کار، اول با پشتوانه خداوند و در مرجله بعد همت علی آقا بود که اکنون بیش از 112 نفر در این کارخانه مشغول کار هستند.
مجید هستم یک معتاد، خدا را شکر 14 ماه است که پاک شدهام از روزی که به این مکان آمدهام بسیار خوب شده است و به لطف خدا و علی آقا توانستهام خانهای را رهن کنم.
وحید هستم یک معتاد، رو به بهبود به خاطر سابقه مواد و درگیری، هفت سال سابقه زندان دارم البته اشتباهی بود که در زمان گذشته انجام شد، اکنون به یاری خداوند، علی آقا ما را از زندان بیرون آورد و به کمپ ترک اعتیاد فرستاد و از زمانی که ترک کردم استارت کار را در کارخانه زدم اکنون سه سال و هفت ماه و 27 روز است که از زندان آزاد شدهام و تا کنون کار میکنم.
امثال ما اگر بخواهیم در هر کارخانه یا جایی مشغول کار بشویم نباید سو سابقهای داشته باشیم، اما تنها مکانی که افراد سابقه دار را برای کار پذیرش میکند این کارخانه است.
مسعود هستم معتاد، 4 سال و 6 ماه و 24 روز است که پاک هستم، یک ماه است که در این کارخانه حضور دارم، در گذشته وانت داشتم اما شهرداری وانتم را توقیف کرد، پس از این با علی آقا تماس گرفتم و ایشان هم قبول کرده با توجه به اینکه مدت زیادی نیست که در این کارخانه کار میکنم به من وام بدون ضامن و سود دادهاند که لطف بسیار بزرگی در حق من و امثال من است.
وانت نیسانی که یادگار مانده است
وجه صحبت همه کارگرها یک جمله است لطف علی آقا . خود علی آقا میگوید این لطف خداوند است که شامل حال من شده و الا من همانم که یک زاپاس نیسانش را میفروخت و مواد میکشید، گواهینامه اش را گرو مواد میگذاشت و 200 میلیون تومان بدهی داشت. اما خدا را شکر الان توانسته ام دست عده ای را بگیرم و در این اتفاقها جز لطف خدا چیز دیگری را نمیتوان دید.
چطور میتونم ادرس و شماره تماستونو داشته باشم برای کمک به یه بنده خدا که هیچ کسیو جز خدا نداره تمام زندگیشو باخته گرفتار اعتیاده لطفا کمکش کنید خواهش میکنم .....