چرا روحانی امروز از کوره در رفت؟!
چرا روحانی در دو سال پایانی دولت و در حالی که برخی دادگاههای مفاسد اقتصادی به نتیجه رسیده است، به یاد افشاگری افتاده است؟ آیا پیشتر روحانی از این موارد و جزئیات خبر نداشت؟ چه شده است که وی به شیوه احمدینژاد روی آورده است؟
به گزارش شیرازه، دو سال تا پایان دولت دوم روحانی زمان باقی مانده است اما او امروز در قامت کاندیدای ریاست جمهوری و به شیوهای کاملا احمدینژادی سخن گفت.
محمود احمدینژاد نیز در پایان دولت دوم خود و زمانیکه قوه قضائیه عزم خود را برای برخورد با برخی مفاسد اقتصادی نظیر محمدرضا رحیمی و یا سعید مرتضوی جزم کرده بود این چنین بر میآشفت و هر روز بگم بگمی علیه قوهقضائیه براه میانداخت که واضحترین شکل آن در ماجرای یکشنبه سیاه مجلس و پخش فایل صوتی از فاضل لاریجانی رخ داد!
احمدینژاد کابینه خود را خط قرمزی دانسته بود که کسی سراغ آن نیاید! در روزهای اخیر نیز روحانی در موقعیت مشابهی قرار دارد.
حسین فریدون برادر وی به اتهاماتی راهی زندان شده است و برخی چهرههایی که نزدیک به دولت یا وزرای وی محسوب میشوند یا از دادگاه حکم گرفته و یا در انتظار صدور حکم هستند.
البته برخوردهای قوه قضائیه محدود به این موارد نبوده و بنظر میرسد مبارزه جدید آغاز شده علیه فساد جناحی نیست چه اینکه برخی برخوردها و دستگیریها از درون قوهقضائیه نیز بوده است. طبری و بیژن قاسمزاده از جمله این موارد است.
با این حال روحانی در سخنان امروز خود در یزد از اعداد و ارقام میلیاردی (مطرح شده در پرونده بابک زنجانی) یاد کرد و خواستار برخورد قوه قضائیه با آن شد.
اما این آشفتگی امروز روحانی و فارغ از اینکه قوه قضائیه میبایست به موارد ذکر شده با جدیت برخورد کند، چند پیام آشکار دارد.
چرا روحانی در دو سال پایانی دولت و در حالی که برخی دادگاههای مفاسد اقتصادی به نتیجه رسیده است، به یاد افشاگری افتاده است؟ آیا پیشتر روحانی از این موارد و جزئیات خبر نداشت؟ چه شده است که وی به شیوه احمدینژاد روی آورده در حالی که بارها منتقد این شیوه و منش بوده اکنون به همان ورطه گرفتار شده است؟
چرا در شش سال گذشته روحانی سکوت کرده است؟ آیا آشفتگی امروز روحانی و براه انداختن بگم بگم، این پیام را مخابره نمیکند که مسئله او نیز مانند احمدینژاد، برخورد با فساد است؟!
یزد رسا
انتهای پیام/
محمود احمدینژاد نیز در پایان دولت دوم خود و زمانیکه قوه قضائیه عزم خود را برای برخورد با برخی مفاسد اقتصادی نظیر محمدرضا رحیمی و یا سعید مرتضوی جزم کرده بود این چنین بر میآشفت و هر روز بگم بگمی علیه قوهقضائیه براه میانداخت که واضحترین شکل آن در ماجرای یکشنبه سیاه مجلس و پخش فایل صوتی از فاضل لاریجانی رخ داد!
احمدینژاد کابینه خود را خط قرمزی دانسته بود که کسی سراغ آن نیاید! در روزهای اخیر نیز روحانی در موقعیت مشابهی قرار دارد.
حسین فریدون برادر وی به اتهاماتی راهی زندان شده است و برخی چهرههایی که نزدیک به دولت یا وزرای وی محسوب میشوند یا از دادگاه حکم گرفته و یا در انتظار صدور حکم هستند.
البته برخوردهای قوه قضائیه محدود به این موارد نبوده و بنظر میرسد مبارزه جدید آغاز شده علیه فساد جناحی نیست چه اینکه برخی برخوردها و دستگیریها از درون قوهقضائیه نیز بوده است. طبری و بیژن قاسمزاده از جمله این موارد است.
با این حال روحانی در سخنان امروز خود در یزد از اعداد و ارقام میلیاردی (مطرح شده در پرونده بابک زنجانی) یاد کرد و خواستار برخورد قوه قضائیه با آن شد.
اما این آشفتگی امروز روحانی و فارغ از اینکه قوه قضائیه میبایست به موارد ذکر شده با جدیت برخورد کند، چند پیام آشکار دارد.
چرا روحانی در دو سال پایانی دولت و در حالی که برخی دادگاههای مفاسد اقتصادی به نتیجه رسیده است، به یاد افشاگری افتاده است؟ آیا پیشتر روحانی از این موارد و جزئیات خبر نداشت؟ چه شده است که وی به شیوه احمدینژاد روی آورده در حالی که بارها منتقد این شیوه و منش بوده اکنون به همان ورطه گرفتار شده است؟
چرا در شش سال گذشته روحانی سکوت کرده است؟ آیا آشفتگی امروز روحانی و براه انداختن بگم بگم، این پیام را مخابره نمیکند که مسئله او نیز مانند احمدینژاد، برخورد با فساد است؟!
یزد رسا
انتهای پیام/
نظرات بینندگان