دانشجویان به شیرازه گفتند؛ دلیل افول یا مرگ جنبش دانشجویی چیست؟
«يكدستسازي» و «گلخانيزاسيون» بلای جان جنبش دانشجویی شده/ خطوط قرمز بیشتری برای دانشجو به وجود آمده است
شیرازه، به مناسبت روز دانشجو، «دلیل افول یا مرگ جریان دانشجویی در ایران» را از تعدادی از فعالان دانشجویی، جویا شد.
به گزارش شیرازه، روز دانشجوی امسال در حالی گذشت که در سالهای اخیر، التهابات و مسائل بسیاری جامعه را فرا گرفته بود؛ از اعتراضات دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ تا افشاگری پروندههای فساد و... .
اما میبینیم که جریان دانشجویی در سکوتی کر کننده به سر میبرد و تقریبا جز چند خطی بیانیه، هیچ کنش دیگری از دانشجویان سر نمیزند. اکنون دانشجویان نه تنها دیگر آوانگارد و پیشرو نیستند بلکه حتی در متن جامعه نیز حضور نداشته و تنها در چهاردیواری دفاتر تشکلهای خود به سر میبرند.
شیرازه، به مناسبت روز دانشجو، «دلیل افول یا مرگ جریان دانشجویی در ایران» را از تعدادی از فعالان دانشجویی، جویا شد.
در ادامه نظرات آنها را میخوانید:
طباطبایی: مسئولان از گسترش فعالیت دانشجویی در خارج از دانشگاه میترسند
سيد مهدي طباطبايي، دبير مجمع يادواره شهداي دانشجویان دانشگاه شيراز، گفت: از دلايل افول يا مرگ جريان دانشجويي در ايران، ديده نشدن دانشجو و نشنيدن حرفهاي اوست. در حدي كه بايد و شايد به دانشجو اهميت داده نشده و این جریان به ويژه در پنج سال گذشته، بسيار منفعل شده است.
همچنین فعاليتهای دانشجويي در سطح دانشگاه باقي مانده است و مسئولان از گسترش اين فعاليتها و مطالبهگريها، به ويژه اگر سياسي باشند، در سطح شهر و جامعه هراس دارند. شاهديم در اتفاقاتي نظير اعتراضات مردمي، تشكلهاي دانشجويي به دادن چند بيانيه اكتفا ميكنند و كار عملي يا تجمعاتي صورت نميگيرد، چرا كه مسئولان دانشگاه از اين اقدامات و تجمعات ميترسند.
زبرجد: جریان دانشجویی نمرده بلکه مسئلهمحور شده است!
عليحسين زبرجد، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی شیراز، اظهار داشت: اعتقاد به مرگ جريان دانشجويي ندارم. در ديدار رمضاني حضرت آقا با تشكلهاي دانشجويي، ايشان به قضيه هفتتپه اشاره داشته و فرمودند كه دانشجويان به اين موضوع ورود و مشكل كارگران هفتتپه را حل كردند.
به تعبير حضرت آقا و مسئولان بسيج دانشجويي، جريان دانشجويي از حالت هيجاني خارج و مسئلهمحور شده است؛ چرا كه اكنون شاهديم فضاي هيجانزده و دو قطبي، ديگر در دانشگاهها و تشكلهاي دانشجويي وجود ندارد و جريان دانشجويي ماهيت خود را تغيير داده است.
مسئلهمحوري جريان دانشجويي در ابتداي راه خود است و زمان ميبرد تا به اوج برسد و انشااله در نسلهاي بعد، اين شكوفايي حاصل شود.
پرهیزگار: ۸۸ دانشجویان را به سمت لابیگری و قدرتطلبی برد/سیاستهای حکومت جریات دانشجویی را به این روز کشانده است
سید حمزه پرهیزگار، دبیر انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه شیراز، عنوان کرد: سياستهاي حكومت، كثرت تشكلهاي دانشجويي و قدرتطلبي و رانتجويي دانشجويان از دلايليست كه موجب ضعف و يا مرگ جريان دانشجويي شده است.
عليرغم گفتمان عدالتخواهي كه هر تشكل دانشجويي بايد معتقد به آن باشد، شاهديم بين دو گفتمان اصيل اصلاحطلبي و اصولگرايي، گفتماني هيجاني به وجود آمده كه هيچ چارچوب و گفتماني را نميپذيرد.
اكنون به دليل سركوبها و رخنه موريانه فساد در ساختار مدیریتی کشور، همه يا به سمت عدالتخواهي رفتهاند يا به سمت گفتمانهايي با هيچ مانيفست فكري؛ و يا تنها خواهان ماندن در تركيب فساد و نزديكي به سران قدرت هستند.
سال ۸۸، تشكلهاي دانشجويي اصلاحطلب تحت فشار قرار گرفته و بسياري از آنها توقيف شدند، به همين دليل پس از آن سال، اين تشكلها براي بقا و ماندن در صحنه، به سمت قدرتطلبي و لابيگري رفتند.
اكنون بسيج دانشجويي از اصالت خود دور شده است و عدهاي از بچههاي بسيج كه قلبشان براي كشورشان ميتپد و سياستهاي بسيج را برنميتابند، عدالتخواه شدهاند.
در کشور ما كسي «پسر خوب» است و به او اهميت بيشتري ميدهند كه حلقه به گوش اربابان باشد! که اين سياست حاكميت است و فرهنگسازي شده است تا تشكل هاي دانشجويي خاموش و منفعل شوند.
«فرهنگ» را حاكميتها به وسيله تابلوها و ارزشهايي كه ميسازند؛ به وجود ميآورند و اكنون با اين فرهنگ انفعالي جريان دانشجويي، دانشجويان دیگر نمیتوانند از خطوط قرمزي كه قبلا عبور ميكردند، رد شوند و خطوط قرمز بیشتری برای دانشجو به وجود آمده است
شهبازیزاده: «يكدستسازي» و «گلخانيزاسيون» بلای جان جنبش دانشجویی شده است/ با کارمند-دانشجویانی که برای قدرت لهله میزنند مواجه هستیم!
حسين شهبازيزاده، دبیر اسبق جنبش عدالتخواه دانشجویی، خاطرنشان کرد: چيزي با عنوان جنبش دانشجويي هيچگاه در ايران وجود نداشته و در سطح جهان، در مواردي استثنايي با كمي اغماض ميتوان گفت تنها در دورههايي جريان دانشجويي وجود داشته است.
روند «يكدستسازي» و «گلخانيزاسيون» در سطح فضاي سياسي ايران موفق بوده و در دانشگاهها اين عمل، كاملا موفق بوده است.
اكنون با «كارمند-دانشجوياني» مواجه هستيم كه براي جذب در بدنه حاكميت لهله ميزند! دانشجوياني كه در روز دانشجو، «آنها» به دفتر مسئولان ميروند و در پشت درهاي بسته به جلسه مينشينند؛ به جاي اينكه مسئولان را به دانشگاه بخوانند و از آنان سوالات اساسي بپرسند. اگر از اين جلسات تصويري بگيريم، مشخص نيست كه كدام يك از اينان مسئول است، كدام يك معاون مسئول، كدام يك دانشجو و... .
البته رهبر انقلاب هم اين موضوع را ديدهاند و در موردش صحبت كردهاند. امروز، فعاليت در تشكلهاي دانشجويي به دورههاي كارآموزي براي گرفتن پست و مقام در دوران پسا-دانشجويي تبديل شده است و اينگونه دانشجويان چگونه ميتوانند رابط مردم و مسئول باشند؟!
در يك سال گذشته برخي اتفاقات بسيار خبرساز شد و اذهان عمومي را به خود جلب كرد، از جمله: نامهنگاري هاي دو عضو مجمع تشخيص، پرونده ترور دانشمندان هستهاي، اعتراضات بنزيني و... . در اين بين، تشكلهاي دانشجويي كجا بودند؟جريان دانشجويي كجاست؟
نبايد تنها به بعد سياسي جريان دانشجويي و دانشگاه نگاه كرد بلكه شاهديم علم، عقلانيت و خرد پروري نيز در دانشگاههاي ما توليد نميشود و اين حاصل نگاه امنيتي و يكدستسازي در دانشگاههاست.
شهابی: فشارهای بیرونی، استقلال را از دانشگاه گرفته است
سيد محمدباقر شهابي، دبير انجمن وفاق و توسعه دانشگاه شيراز، بیان کرد: هنگاهي كه دانشگاه به دليل ضعف مديريت يا فشارهاي نهادهاي بيروني، استقلال خود را از دست ميدهد و نميتواند به آنچه معتقد است، عمل كند و با ديد سياسي مسائل را مينگرد؛ دانشجو دیگر قادر به انجام آزادانه فعالیتهای خود نیست.
به دليل سختگيريها دامنه فعاليت دانشجو بستهتر ميشود و يواش يواش به بيخاصيتي جريان دانشجويي ميانجامد.
همچنین به دليل مطالعه كم دانشجويان، دغدغههاي اصيل و مهم در ذهن آنها شكل نميگيرد و دانشجو تنها به برگزاري چند برنامه تالاري در روز دانشجو بسنده ميكند. اين افول جريان دانشجويي را حتي ميتوان در استقبال دانشجويان از برنامههايي مانند جُنگهاي شادي و ميزگردهاي جريانشناسي ديد!
شعبانی: «سودمحوری» گروههای اجتماعی را از بین میبرد
محمدسبحان شعباني، دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فسا، توضیح داد: عوامل بسیاری منجر به افول و مرگ جريان دانشجويي در ايران شده است. علامه محمدرضا حكيمي در بحثي به دو مقوله «تربيت: فرد صالح براي برپايي جامعه صالح» و «سياست: جامعه صالح براي تربيت فرد صالح» اشاره دارد. در كشور ما هر دوي اينها مخدوش شدهاند بدان معنا كه ساختار، فرد صالح پرورش نميدهد. ساختار نظام حوزوي و آموزش عالي ما در كنار پرهزينه شدن فعاليتهاي اجتماعي، تربيت فرد را با اختلال مواجه كرده است.
اكنون اصالت دادن به «لذت» به عنوان يك خردهفرهنگ اجتماعي كه عافيتطلبي را رواج ميدهد و به فرد ميگويد در لحظه زندگي كن و به فكر آينده نباش؛ نسلي عافيتطلب و لذتجو را به وجود آورده است.
همچنین جامعه ما به سرعت به سمت سوداگري به پيش ميرود. هرگونه ارتباط با غير، بر محور «سود» تعريف ميشود. مثلا رابطه معلم و شاگرد به رابطه مالي و خادم و مخدوم نزول كرده است و پيشتر معلم، كه فردي نقشآفرين در جامعه بود و سود دهي داشت؛ اكنون به كاسب و فروشنده بدل شده است.
اين سودمحوري و كالاييسازي اموري مانند بهداشت و آموزش؛ گروههاي اجتماعي را از هم ميپاشاند و اجتماعيزدايي از ساحت جامعه رخ داده ميدهد. این اجتماعزدایی نیز افول جریان دانشجویی را در پی دارد.
زارع: فساد و فشارهای امنیتی باعث رخوت جنبش دانشجویی شده است
نکیسا زارع، دبیر تشکل امید ایران دانشگاه آزاد اسلامی شیراز، گفت: ابتدا باید به امکان تاثیرگذاری جنبش دانشجویی اشاره کرد. اکنون شاهد افول قدرت این جنبش هستیم، زیرا در اثر فشارها، تهدیدات و نادیده گرفتنها این جنبش از درون با سرخوردگی مواجه شده است. در این روزها نیز بیشتر گمان بر همین علل است. در واقع باید ابتدا علت را از درون برخوردها و تنگنظریها جستجو کرد و دوم اینکه این نوع برخوردها سبب سرخوردگی از امکان تغییر است. مهمتر اینکه ساختار سیاسی فاسد در کنار فشارهای امنیتی بر دانشگاه و دانشجو سبب افول و رخوت جريان دانشجويي در ايران شده است.
قطعا دانشجویان و جوانان در هر حرکت اجتماعی پیشرو هستند اما به دلیل نبود امكان فعاليت تشكلهاي دانشجويي به دلايل امنيتي و مالي، دانشجویان ترجیح میدهند که فعالیتهای خود را بیرون از دانشگاه و در بین مردم انجام دهند زیرا هزینه كمتري در پي دارد. اکنون زمین کنش دانشجویان، از دانشگاه به جامعه تغییر کرده است.
در مجموع این تغییر زمین فعالیت دانشجویی از دانشگاه به جامعه، به زیان هم دانشگاه و هم کلیت جامعه خواهد بود؛ زیرا اعتراضات را به سمت شعارهای عوامگرایانه میبرد.
در حقیقت سیاستهای اشتباه در کنترل دانشگاه، سبب افول اجباری تشكل هاي دانشجويي شده است، که در طولانی مدت قطعا زیان اصلی متوجه کلیت نظام جمهوری اسلامی خواهد بود.
علي زاده: جریانهای سیاسی و اشخاص، به خواستههای دانشجویان نمیپردازند!
حامد علیزاده، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه شیراز، تاکید کرد: اصلیترین دلیل افول جریان دانشجویی در ایران، ضعف بنیه فکری و تئوریک دانشجویان است. این ضعف اندیشهای، باعث شده است که جریان دانشجویی با انتخابهای نسبتا اشتباه، خود را خرج جریانهای سیاسی کشور و یا اشخاص کند.
از طرفی نیز جریانهای سیاسی و اشخاص، پس از به قدرت رسیدن، انگونه که باید به شعارها و خواستههای جریان دانشجویی نپرداخته و آنها را کنار میگذارند. درنتیجه جریان دانشجویی اعتماد خود را از دست داده و در مقابل آن روی به انفعال یا فعالیتهای غیر موثر در جامعه آورده است.
همچنین شرایط علمی دانشگاهها، نبود امید برای ورود به بازار کار و عدم اصلاح ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور؛ پویایی را از دانشجو میگیرد چراکه لازمه جنبش و تحرک دانشجو و جریان دانشجویی، امید باری اثرگذاری بر جامعه است.
انتهای پیام/
نظرات بینندگان