کد خبر: ۱۳۶۷۵۸
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۶ - ۱۴ اسفند ۱۳۹۸

مجموعه عکس نوشته/ به بهانه کرونا

همزمان با شیوع ویروس کرونا در کشور، مجموعه عکس نوشته "به بهانه کرونا" حول محور "سنّت‌های عمومی در آفرینش انسان"،"سنّت‌ »امانتداری» در آفرینش انسان" و "سنّت «بیماری» در آفرینش انسان" توسط مرکز تولید و نشر دیجیتال انقلاب اسلامی استان فارس منتشر شد.
به گزارش شیرازه، مرکز متنا سازمان فضای مجازی بسیج سپاه فجر فارس اقدام به تولید و توزیع مجموعه عکس نوشته "به بهانه کرونا" کرده که متن آن را در ادامه می خوانید:

مجموعه عکس نوشته/ به بهانه کرونا
 
1. بسم الله
بیماری واگیرداری که در این گیرودار دامن‌گیر مردم ما و دیگر مردمان شده، زمینه توجه مردم به ظرافت‌های بهداشتی را فراهم‌تر کرده است. این رخداد بهداشتی که انشاءالله بزودی با تلاش متخصصان و عموم مردم ریشه‌کن خواهد شد، دارای حواشی گوناگونی است که بعضا از خود بیماری ماندگارتر، عمیق‌تر و شاید مسری‌تر باشد؛ منابع خبری ما کجا است و کجا باید باشد؟ همبستگی اجتماعی ما چه اندازه است و چه اندازه باید باشد؟ و اینکه باورهای دینی ما در مواجهه با چنین ابتلائاتی چگونه است و چگونه باید باشد؟ «به بهانه کرونا»، فرصتی داریم تا توهمات خرافی را از شناخت‌های صحیح دینی تفکیک کنیم؛ تا باورهایمان را درباره بیماری‌ها و مصیبت‌ها، براساس منطق قرآن و اهلبیت «علیهم‌السلام» راستی‌آزمایی کنیم!
«به بهانه کرونا»، منبری با موضوع «سنّت‌های الهی در آفرینش انسان» است که دغدغه‌های مومنانه شما را در مواجهه با بیماری‌ها در چهارده شماره پاسخ می‌دهد!

2. سنّت‌های عمومی در آفرینش انسان (1)
قرآن، از قوانینی یاد می‌کند که بر آفرینش حاکم است. از این قوانین به «سنّت‌های الهی» تعبیر می‌شود. قرآن، تأکید می‌کند: سنّت‌های الهی، تغییر نمی‌کند «لَنْ‌تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلاً» و سنّت‌های الهی جابه‌جا نمی‌شود «لَنْ‌تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَحْوِيلاً»(فاطر،43). بخشی از سنّت‌های الهی، مطلق است، یعنی همواره برقرار است؛ مثل سنّت «هدایت» که خداوند با وحی، عقل و تجربه مسیر سعادت را به انسان نشان می‌دهد «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً»(انسان،3)، مثل سنّت «آزمایش»، یعنی خداوند همواره بندگانش را با خوشی‌ها و سختی‌ها آزمایش می‌کند «نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً»(انبیاء،35) و مثل سنّت «امداد»، یعنی خداوند در دنیا انسان‌ها و جوامع را در مسیری که انتخاب کنند، کمک خواهد کرد «كُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاَءِ وَ هَؤُلاَءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّكَ»(اسراء،20).

3. سنّت‌های عمومی در آفرینش انسان (2)
براساس سنّت‌های الهی، انسان بنده خدا «إِنَّهُمْ عِبَادُكَ»(مائده،118)، جانشین خدا «جَعَلَكُمْ خَلاَئِفَ فِي الْأَرْضِ»(فاطر،39) و هدف خلقتش، بندگی خدا است «مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ»(ذاریات،56). زمین، امانتی است که باید آن را آباد کنیم «اِسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا»(هود،61). مردم، به‌ویژه پدر و مادر، خانواده و خویشاوندان، یتیمان، فقرا، همسایگان و درراه‌ماندگان، امانت‌هایی هستند که باید به نیازهایشان رسیدگی کنیم «بِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً وَ بِذِي‌الْقُرْبَى وَ الْيَتَامَى وَ الْمَسَاكِينِ وَ الْجَارِ ذِي‌الْقُرْبَى وَ الْجَارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ‌السَّبِيلِ»(نساء،36). اموال، امانتی است که باید در مسیر صحیح مصرف کنیم «أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ»(حدید،7). بنابراین، مصرف اموال در مسیر ضرر به بدن، اسراف است «إِنَّمَا الْإِسْرَافُ، فِيمَا أَفْسَدَ الْمَالَ وَ أَضَرَّ بِالْبَدَنِ» (کافی،ج4،ص54) و هر انسان اسراف‌کاری، نابود می‌شود «أَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ»(انبیاء،9).

4. سنّت‌های عمومی در آفرینش انسان (3)
یکی از سنّت‌ها و قوانین الهی در آفرینش این است که جز در موارد ضرورت (مثل معجزات پیامبران و کراماتی که از اهلبیت «علیهم‌السلام» مشاهده می‌شود) امور براساس اسباب عادی محقق می‌شود «أَبَى اللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ الْأَشْيَاءَ إِلَّا بِأَسْبَابٍ» و برای هر پدیده‌ای، علتی قرار داده است «فَجَعَلَ لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ سَبَباً»(کافی،ج1،ص183)؛ مثلا «آتش می‌سوزاند». عالَم، عالَم اسباب و مسببات است. وحی، عقل و تجربه، می‌گویند: یک پدیده می‌تواند اسباب و آثار متنوعی داشته باشد؛ مثلا برای تولید «برق»، انرژی فسیلی، خورشیدی، هسته‌ای و شاید راه‌های ناشناخته دیگری قابل‌استفاده است و «برق» می‌تواند کاربردهای مفید یا مضرّی داشته باشد. وحی، عقل و تجربه، می‌گویند: در کنار عوامل قابل احساس و مشاهده، عوامل غیرمشهود و «غیبی» می‌تواند در پدیده‌های عالَم موثر باشد.

5. سنّت‌های عمومی در آفرینش انسان (4)
وحی، عقل و تجربه، به کمک می‌آید تا پدیده‌های انسانی را بشناسیم تا بتوانیم از وضع موجود به سمت وضع مطلوب حرکت کنیم. برای این هدف، باید پدیده‌های انسانی، اسباب و آثار آن‌‌را بشناسیم. شناخت وضع مطلوب، مشروط به شناخت کامل ظرفیت‌ها و نقاط ضعف انسان است تا با شکوفا کردن استعدادهای انسان به وضع مطلوب برسیم. چنین شناخت کاملی، در صلاحیت وحی است؛ زیرا خداوند می‌داند چه آفریده و راه کمال آن چیست. درحالی‌که شناخت‌های عقلی، تابع وحی و  تجربه است. شناخت‌های تجربی، تدریجی و براساس آزمون و خطا است. دین، وضع مطلوب، استعدادها و ضعف‌های انسانی را مطرح کرده اما در شناخت وضع موجود و کشف راه‌حل، انسان را مأمور به استفاده از عقل و تجربه کرده است.

6. سنّت‌ »امانتداری» در آفرینش انسان (1)
براساس سنّت‌های الهی، انسان، امین خداوند است. اولین امانت، خود «انسان» است. اگر انسانی در حق خود خیانت کند، نمی‌توان از او انتظار داشت که درباره دیگران، محیط زیست (زمین) و اموال، امین باشد. خودمراقبتی، در منطق دین، یعنی انسان همواره در هر رفتاری با دیگران، محیط زیست و اموال، خدا را ناظر بر خود ببیند و در مقابل خدای متعال احساس مسئولیت کند؛ از این مراقبت در قرآن به «تقوا» یاد می‌شود و نشانه کرامت انسان شمرده شده «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ»(حجرات،13). تقوای مالی، یعنی بهره‌وری کامل و تلف نکردن مال. تقوای مردمی، یعنی ضایع نکردن حقوق دیگران در روابط اجتماعی و ظالم‌پرور نبودن. تقوای محیط‌زیستی، یعنی در رسیدگی و استفاده از محیط زیست کوتاهی و زیاده‌روی نکنیم.

7. سنّت‌ »امانتداری» در آفرینش انسان (2)
براساس سنّت‌های الهی، انسان امین خداوند و امانت الهی است. رعایت حق امانتداری و مبتلا به خیانت در امانت نشدن می‌طلبد که نیازهای امانت را بشناسیم؛ اگرنه هر تلاش مخلصانه‌ای می‌تواند میخی بر تابوت خودمان باشد؛ چنانکه امام‌صادق «علیه‌السلام» فرمودند: انسانی که نسبت به عواقب رفتار خود شناخت نداشته باشد «الْعَامِلُ عَلَى غَيْرِ بَصِيرَةٍ»، با شتاب گرفتن در اقدام، راه خود را دورتر خواهد کرد «لَايَزِيدُهُ سُرْعَةُ السَّيْرِ إِلَّا بُعْداً»(کافی،ج1،ص43). اولین مرحله شناخت «انسان»، شناخت اجزای اصلی انسان است. قرآن، انسان را ترکیب خاصی از جسم و روح می‌داند. جسم، وسیله‌ای در اختیار روح است. روح، با استفاده از جسم می‌تواند مسیر کمال را طی کند. روح، بخش اصلی و اصیل وجود انسان، و جسم، امانتی در اختیار روح است.

8. سنّت‌ »امانتداری» در آفرینش انسان (3)
براساس سنّت‌های الهی، روح امانتدار و جسم امانت است. خدواند، برای اینکه روح توان امانتداری داشته باشد، چند ابزار مهم در اختیار او قرار داده است: 1.حواسّ شامل بینایی، شنوایی، لامسه، چشایی و بویایی «أَنْشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصَارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلاً مَا تَشْكُرُونَ»(مومنون،78). 2.وحی، یعنی علومی که مستقیما از طرف خداوند به انسان تعلیم داده می‌شود و در قرآن «نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَاناً لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ»(نحل،89) و نزد پیشوایان معصوم «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ»(رعد،43) موجود است و باید از ایشان پرسیده شود «فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ بِالْبَيِّنَاتِ وَ الزُّبُرِ»(نحل،43-44). 3.عقل، یعنی دستگاه اندیشه و تجزیه و تحلیلی که شناخت‌های حسّی و وحیانی را بررسی می‌کند و از آنها محصولات علمی جدید بدست می‌آورد «مَا يَعْقِلُهَا إِلاَّ الْعَالِمُونَ»(عنکبوت،43).

9. سنّت‌ »بیماری» در آفرینش انسان (1)
اگر انسان از تجربه، وحی و عقل درجهت سلامت روح و جسم خود استفاده نکند، خائن است و خداوند خیانت‌کاران را دوست ندارد «إِنَّ اللَّهَ لاَيُحِبُّ الْخَائِنِينَ»(انفال،58). دین، برای حفظ این امانت گرانبها، برخی خوراکی‌ها را ممنوع کرده است: 1. هرچیزی که ضرر قابل توجهی داشته باشد «لَاضَرَرَ وَ لَاضِرَارَ»(کافی،ج5،ص280). 2. خوردنی‌های پلید، خبیث و چندش‌آور «يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ»(اعراف،157). پاکیزگی، شعار اسلام و آلودگی منفور دین است «بِئْسَ الْعَبْدُ الْقَاذُورَةُ»(کافی،ج6،ص439). 3. خوردنی‌های نجس. 4. هرچیزی که «اِثم» آن از منفعتش بیشتر باشد. اِثم، یعنی حالتی که انسان در انجام کار خیر دچار سستی شود. به همین سبب، شراب و منفعت حاصل از قمار، ممنوع است «إِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا»(بقره،219). خوردنی‌های غصبی نیز همین ویژگی را دارد. 
 
10. سنّت‌ «بیماری» در آفرینش انسان (2)
وحی، در کنار اسباب محسوس تحقق پدیده‌های انسانی، بر تأثیر عوامل «غیبی» و نامحسوس تأکید دارد. عوامل مثبت، منجربه تحقق پدیده‌های مطلوب همچون سلامتی و طول عمر می‌شود؛ مثلا امام صادق «علیه‌السلام» فرمودند: چیزی را سراغ نداریم که به اندازه صله رحم در طول عمر مفید باشد «مَا نَعْلَمُ شَيْئاً يَزِيدُ فِي الْعُمُرِ إِلَّا صِلَةَالرَّحِمِ»(کافی،ج2،ص152). تذکر سنّت «حبط و تکفیر» در اینجا ضروری است: 1.تکفیر، یعنی نابود شدن اثر گناهان سابق در اثر کارهای خیر «لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ»(عنکبوت،7). 2.حبط، یعنی نابود شدن اثر کارهای خیر سابق در اثر گناه «حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ»(بقره،217). عملکرد همه عوامل غیبی و محسوس در سرنوشت انسان، تابع این دو سنّت است. عوامل حبط و تکفیر، در آیات و روایات مطرح شده است.

11. سنّت‌ »بیماری» در آفرینش انسان (3)
گناه، ازجمله عوامل «غیبی» بد شدن وضع زندگی انسان است. امام صادق «علیه‌السلام» فرمودند: وقتی خدا به بنده‌ای نعمتی می‌دهد، از او نمی‌گیرد «لايُنْعِمَ عَلَى الْعَبْدِ بِنِعْمَةٍ فَيَسْلُبَهَا إِيَّاهُ» مگر اینکه با گناهی، صلاحیت داشتن آن نعمت را از خود سلب کند «حَتَّى يُحْدِثَ الْعَبْدُ ذَنْباً يَسْتَحِقُّ بِذَلِكَ النَّقِمَةَ»(کافی،ج2،ص273). فردی از امیرالمومنین «علیه‌السلام» پرسید: موفق به انجام نماز شب نمی‌شوم! چرا؟ امام فرمودند: آثار بد رفتارت، تو را به زنجیر کشیده است «قَدْقَيَّدَتْكَ ذُنُوبُكَ!»(کافی،ج3،ص450). گناه، چون با فطرت و آفرینش جسم و روح انسان ناسازگار است، می‌تواند باعث اختلال و بی‌نظمی در عملکرد روح و جسم انسان شود، یعنی باعث بیماری شود؛ بنابراین، با شیوع هر گناه جدید، باید منتظر یک بیماری جدید بود!

12. سنّت «بیماری» در آفرینش انسان (4)
یکی از سنّت‌ها و قوانین الهی به‌هم خوردن سلامتی، یعنی نظم عملکرد جسم انسان، درصورت ایجاد اختلال در تأمین نیازهای جسمی و پرهیز نکردن از آفات جسمی است. همچنین، چون جسم و روح با هم پیوند و ارتباط نزدیک دارند، هر اختلال جسمی بر روح و هر اختلال روحی بر جسم اثرگذار است هرچند ما بسیاری از جزئیات این اثرگذاری را نمی‌شناسیم؛ مثلا ناامیدی، جسم را رنجور و بیمار می‌کند. دین، در مواقع بیماری توصیه‌هایی دارد: تلاش برای درمان با مراجعه به نهادها و افرادی که دانش، انگیزه و مهارت کافی دارند. بنابراین، هیچ مومنی حق ندارد به بهانه توکل بر خدا، از تلاش برای بهبود در حدّ توان کوتاهی کند. توّکل، یعنی انجام وظیفه و واگذاری نتیجه به خدا!

13. سنّت «بیماری» در آفرینش انسان (5)
دین، در کنار تلاش برای درمان بیماری، توصیه‌هایی دارد: 1. ذِکر، یعنی یادآوری شدت ضعف و ناچیزی خود در برابر عظمت خدا «أَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ، لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ»(انعام،42). 2. دعا، یعنی تقاضا از خدا برای بهبودی «أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ»(بقره،186). 3. تفکر، یعنی اندیشه در علل ابتلا به بیماری: «چه کوتاهی کردم که به این بلا مبتلا شدم؟» مومن، از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود «الْمُؤْمِنُ، لَا يُلْسَعُ مِنْ جُحْرٍ مَرَّتَيْنِ»(کافی،ج2،ص241). 4. بصیرت، یعنی بیماری زمینه امتحان انسان است. بیمار می‌تواند با ذکر، درمان، دعا، اندیشه و رضایت از خدا، زمینه رشد و نشاط جسمی و روحی خود را فراهم کند. قرآن، استقامت حضرت ایوب «علیه‌السلام» در برابر بیماری را تمجید می‌کند «إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِراً! نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ»(ص،44).

14. حرف آخر
نمی‌دانم وقتی‌که آخرین جلسه منبر را مطالعه می‌کنید، «کرونا» در چه وضعی است اما اطمینان دارم به وعده خدا که با تلاش و همت دانشمندان و مرام و مردم‌داری شما مردم، کلک این ویروس منحوس زده خواهد شد! این هم عرصه جهادی است که مانند سایر عرصه‌ها، عده‌ای تلاشگرند، جمعی تشویق‌ می‌کنند، عده‌ای نظاره می‌کنند، جمعی نق می‌زنند و عده‌ای هم کیسه می‌دوزند! این کشتی، به لطف خدا، تلاش تلاش‌گران، تشویق تشویق‌کنندگان، سکوت ناظران و علی‌رغم نق‌زن‌ها و کیسه‌دوزها به ساحل آرامش خواهد رسید! کشتی دل را در دریای نور شناور می‌کنیم و با دعای امام سجاد «علیه‌السلام» منبر را به پایان می‌بریم: ای آنکه گره گرفتاری‌ها به دست قدرتت باز می‌شود... «يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ...» (صحیفه‌سجادیه، دعای7).






نظرات بینندگان