معنویت گرایی جدید و کرونا
عجز طب جدید از درمان کرونا عرصه را برای جولان مدعیان درمانگر معنوی فراهم آورده است برخی از کانالها آثار درمانگران معنوی مانند قانون شفا کاترین پاندر، شفای کوانتومی دیپاک چوپرا و درمان با عرفان وین دایر و… را بازنشر میکنند.
به گزارش شیرازه؛ ظهور ناگهانی و سریع ویروس کرونا با ویژگیهای منحصر به فرد و مرموزش توانست بزرگترین تکانهها را در عرصههای مختلفی اجتماعی، فرهنگی، علمی، سیاسی و اقصادی در سطح جهانی ایجاد کند تا جایی که بسیاری از کشورها در مقابل این بحران درماندگی و استیصال خود را با صدای بلند اقرار کردند.
تمدن مدرنیته از بدو ظهور عامل بحرانهای مانند جنگ، حقوق بشر، بحران محیط زیست و بحران معنویت و … بوده است که هر کدام از این بحرانها میتوانست در سست کردن و فروریزی پایههای تمدن مدرنیته مؤثر باشد، اما تمدن غربی با نقاب جنتلمنی و نجیبزادگی نمیخواست دست برتر را ببازد تا عرصه را به رقبای تمدنی خود تحویل دهد. اگر در جنگها فجیعترین کارها مانند کودک کشیها را رقم میزد و اخلاق را میباخت اما سعی میکرد خود را برنده اخلاق نشان دهد، دست خونین خود را میشست و با دستکش مخملین دست نوازش بر ستمدیدگان میکشید. این استراتژی شوی اخلاقی تا امروزه توانسته بود جان نیمه رمق تمدن غربی را سرپا نگه دارد. البته این استراتژی بیشتر برای شیفتگان و دلداگان غربزده وشنفکرنمایان بیشتر مؤثر بود تا حدی که همیشه اخلاق نمایشی غرب را همچون پتک بر سر فرهنگ و تمدن بومی خود کوبیدهاند.
اما با پیدا شدن سر و کله ویروس کرونا، جامعه جهانی بخصوص جامعه غربی در حال حاضر جدیترین بحران تمدنی را متفاوت از بحرانهای پیشین تجربه میکند. این ویروس میخواهد پردهها بیاندازد و نقاب از چهره مزوّرین برکشد و چهره واقعی هر کس را نمایان کند. نقاب اخلاق مداری متمدنین غربی برافتاد تا جایی که برای بقای حیات خود صف خرید اسلحه بهراه انداختند. اخبار و تصاویر بیماران رها شده در کنار خیابانها، غارت فروشگاهها و سرقت کالاهای کمکی، ننگی اخلاقی بر جبین غرب باقی خواهد ماند. علم سالاران پوزیتیویست دیگر بلوفهای علمی خود را در رد متافیزیک فریاد نمیزنند. این ویروس کشورهای توسعه یافته را با کشورهای درحال توسعه همردیف کرد.
اما با شناختی که از نظام سرمایهداری تمدن غربی داریم آنها دستآموزانی دارند که سر بزنگاه ورود میکنند و بحران را به نفع خود مدیریت میکنند. یکی از جریانهای شکافزی که نقش دستگاه تنفس مصنوعی برای تمدن مرده غرب را ایفا میکند « جریان معنویتگرایی جدید» است. سابقه تاریخی حاکی از این است هر وقت سخن از بحرانی شده معنویتگرایان با ژست منجیگرایانه ظهور میکنند و برای تبیین، توجیه یا حل آن بحران عرض اندام میکنند.
ویژگیهای منحصر به فرد ویروس کرونا عرصه را برای جولان معنویتگرایان بهتر فراهم میآورد. که به چند نمونه از این ویژگیها و عکسالعمل معنویتگرایان به اختصار اشاره میشود
یکی ازویژگیهای بخصوص ویروس کرونا، ابهامات علمی در مقابل این پدیده است که زمینه را برای تفسیرهای رازورزانه معنویتگرایان جدید فراهم میکند. برخی از معنویتگرایان با خلأ تبیینهای علمی درباره منشأ ویروس و علل گسترش وسیع آن تحلیلهای معنوی و رازورزانه را ارائه دادهاند. عدهای منشأ ویروس را واکنش دفاعی زمین بیان میکنند. عدهای نیز کارما و بازتاب عمل را توجیهگر پیدایش و گسترش دانستهاند. برخی از مدعیان معنوی هم با خودشیفتگی تمام غضب خود از مردم و نفرینشان را عامل گسترش ویروس گفتهاند.
یکی دیگر از ویژگی های این ویروس جهانشمولی آن است همین امر موجب شده تفسیرهای آخرالزمانی از این ویروس به اوج خود برسد. مدعیان معنویت جنبش عصرجدید (New age) در دهههای گذشته پروژه ۲۰۱۲ را در فیلمها و کتابهای خود مانند کتاب ابداع زندگی نیل دونالدوالش مطرح کرده بودند. خانم بارابارا مارکس هابرد نیز با راه اندازی سایت shift 2012 با شعار ( بحران ما یک تولد است our Crisis is a Birth) خبر از انتقال تمدنی و آغاز روز نخست تمدن غربی را در ۲۲ دسامبر ۲۰۱۲ وعده داد. اما جامعه جهانی در این تاریخ بیشتر منتظر یک بحران آخرالزمانی بودند. ظهور ویروس کرونا توانست چهره جهانی را بیشتر شبیه جهان آخرالزمانی بکند به همین جهت جنبش معنویت عصر جدید مانند کرایون با تغییر دیدگاه خود در تاریخ طلوع عصرجدید ۲۰۲۰ را به عنوان اتفاق آخرالزمانی اعلام کردند. سناریوی آخرالزمان سازی جنبش عصرجدید سرآغاز عهد جدید را در احیای دوباره تمدن غربی البته با رویکرد معنوی دنبال میکند.
این ویروس با ایجاد نگرانی وسیع و استرس موجب اختلال در سلامت روانی جوامع شده است. مدعیان معنویت عصر جدید برای مدیریت سلامت روانی جامعه عرصه را برای ترویج باورهای معنوی خود مانند قانون جذب، کارما، مثبت اندیشی، مدیتیش، مسرّتمحوری، زیستن در حال و … فراهم دیده و با ارائه تکنیکهای کاربردی به نهادینهسازی آموزههایشان پرداختند. دیپاک چوپرا، اکهارت توله و جووایتالی در کلیپهای جداگانه مدیتیشن و زیستن در حال و توجه به درون را برای آرامش پیشنهاد میدهند. جوئل اوستین هم در یک کلیپ برای آرامش روان یاداوری روزهای خوش را پیشنهاد میدهد. علیرضا آزمندیان هم با ارائه یک کلیپ در فضای مجازی با تأکید بر قانون جذب جانب احتیاط را کنار میگزارد و ادعا میکند یک در میلیارد احتمال ابتلا است و بعد جمله معروف خود را بیان میکند ( زندگیت رو بکن بابا). محمود معظمی یکی دیگر از مروجین معنویت عصرجدید با بیان دیگری از قانون جذب در قالب قانون انتظار و کوانتوم از هرگونه منفینگری نهی کرده و انتظار خوشبختی و مثبت اندیشی را توصیه میکند. برخی از مروجین هم خواندن کتابهایی مانند (هنر ظریف رهایی از دغدغه ها مارک منسن) را توصیه کردند.
یکی دیگر از آثار این ویروس توجه جهانی به ناپایداری دنیا، مسئله معنا و مواجهه با مسئله مرگ بود. همین امر تمدن مادی را با چالش جدی مواجه کرده است. به همین جهت مجال مناسبی برای اقبال و مراجعه به آموزههای دینی مانند نماز، توسل، عبادت، اطاعت الهی و … فراهم شد اما ناباورانه شاهد شبههافکنیها و هجمه سنگین علیه آموزههای دینی و نهاد دین بودیم تا عرصه برای رقیب بدیل کاذب خود یعنی معنویتگرایی جدید مهیّا گردد. معنویتگریی جدید برای مسئله معنا تا به امروز نسخههای تخدیری زیادی را برای معناجویان غربی ترویج کرده است. ریشه معناجویی در تفکر معنویت جدید انفسیگرایی و خودبسندگی است که با مراقبه سکوت و تعمق در خود حاصل میشود به شدت شریعتگریز است. این نوع معناگرایی خودمحور انسان را از هرگونه واقعیت و رخداد بیرونی منقطع میکند و در یک خلسه درونی، نیروی زندگی را در جان خود جستجو میکند. به طوری که تمام واقعیات هستی را وابسته به ذهن خود میپندارد. این دیدگاه معناجویانه خدا را به عنوان یک وجود متعالی در بیرون جستجو نمیکند بلکه در درون او و مخلوق ذهن او خواهد بود.
عجز طب جدید از درمان کرونا عرصه را برای جولان مدعیان درمانگر معنوی فراهم آورده است برخی از کانالها آثار درمانگران معنوی مانند قانون شفا کاترین پاندر، شفای کوانتومی دیپاک چوپرا و درمان با عرفان وین دایر و… را بازنشر میکنند. برخی از مربیان یوگا توصیههای درمانی ارائه میکنند. دیگر طبهای مکمل معنوی هم بازارشان سکه شده و از تنظیم چاکرا و پاکسازی هاله گرفته تا فروش سنگهای شفابخش و عود برای پیشگیری و درمان را توصیه میکنند. محمدعلی طاهری سرکرده فرقه حلقه نیز که اخیراً به کانادا فرار کرده، برای اثبات ادعای تأثیر فرادرمانی بر اپیدمی کرونا را تجربیات و آزمایشات قبلی (تأثیر شعور بر میکروارگانیزمها) صورت گرفته بیان میکند و همفازی کیهانی و ارتباط عام را برای درمان توصیه میکند(اطلاعیه ۸ اسفند). البته لازم به ذکر است که در حال حاضر به خاطر همین تجویزهای عرفان حلقه تعداد زیادی آسیبدیده دچار مشکلات شدید جسمی وروحی در کشور وجود دارد.
جمع بندی
شاید گفته شود معنویتگرایی جدید فارغ از مشکلات جدی مبنایی، هستیشناختی و معرفتشناختی، و آسیبهای جسمی ناشی از درمانهای ناکارآمد بتواند در حل بحرانهایی مثل بحران کنونی کرونا یک کارکرد حداقلی روانشناختی ایفا کند. اما باید به ین نکته توجه داشت که شعارهای امیدآفرین اگرچه نقش مهمی در مدیریت فضای روانی کشور دارد اما همین شعارها با فرض تثبیت آموزهها و خافههایی مانند قانون جذب و فراموشی جانب احتیاط میتواند خطر آفرین هم باشد
معنویتگرایی جدید بیشتر از اینکه خود را در تقابل تفکر مادی بداند خود را در تقابل با تفکر دینی میداند لذا همیشه سعی کرده توجیهگر تفکر مادیگرا باشد اگر چه این تفکر مرده هم باشد معنویت گرایی جدید روحی میشود بر بدن بیجان آن.
معنویتگرایی جدید به دلیل خودبسندگی، خودخواهی را ترویج میدهد و هیچگونه تعهد اخلاقی نسبت دیگران و جامعه قائل نیست تقابل دو تفکر معنویت دینی خدامحور و معنویت سکولار خودبسنده را میتوان در تقابل صفهای گروههای جهادی برای کمک به همنوعان و صف خرید اسلحه برای تنازع بقا مشاهده کرد.
در گفتمان دینی فلسفه بلایا برای بیداری معنوی، یقظه، بازگشت و توجه به درگاه ربوبی، انقطاع از عالم ماده و صل شدن به حقیقت عالم است. این نوع معنویت جلب رحمت الهی را در رحم و کمک به دیگران جستجو میکند
رسول حسنزاده
تمدن مدرنیته از بدو ظهور عامل بحرانهای مانند جنگ، حقوق بشر، بحران محیط زیست و بحران معنویت و … بوده است که هر کدام از این بحرانها میتوانست در سست کردن و فروریزی پایههای تمدن مدرنیته مؤثر باشد، اما تمدن غربی با نقاب جنتلمنی و نجیبزادگی نمیخواست دست برتر را ببازد تا عرصه را به رقبای تمدنی خود تحویل دهد. اگر در جنگها فجیعترین کارها مانند کودک کشیها را رقم میزد و اخلاق را میباخت اما سعی میکرد خود را برنده اخلاق نشان دهد، دست خونین خود را میشست و با دستکش مخملین دست نوازش بر ستمدیدگان میکشید. این استراتژی شوی اخلاقی تا امروزه توانسته بود جان نیمه رمق تمدن غربی را سرپا نگه دارد. البته این استراتژی بیشتر برای شیفتگان و دلداگان غربزده وشنفکرنمایان بیشتر مؤثر بود تا حدی که همیشه اخلاق نمایشی غرب را همچون پتک بر سر فرهنگ و تمدن بومی خود کوبیدهاند.
اما با پیدا شدن سر و کله ویروس کرونا، جامعه جهانی بخصوص جامعه غربی در حال حاضر جدیترین بحران تمدنی را متفاوت از بحرانهای پیشین تجربه میکند. این ویروس میخواهد پردهها بیاندازد و نقاب از چهره مزوّرین برکشد و چهره واقعی هر کس را نمایان کند. نقاب اخلاق مداری متمدنین غربی برافتاد تا جایی که برای بقای حیات خود صف خرید اسلحه بهراه انداختند. اخبار و تصاویر بیماران رها شده در کنار خیابانها، غارت فروشگاهها و سرقت کالاهای کمکی، ننگی اخلاقی بر جبین غرب باقی خواهد ماند. علم سالاران پوزیتیویست دیگر بلوفهای علمی خود را در رد متافیزیک فریاد نمیزنند. این ویروس کشورهای توسعه یافته را با کشورهای درحال توسعه همردیف کرد.
اما با شناختی که از نظام سرمایهداری تمدن غربی داریم آنها دستآموزانی دارند که سر بزنگاه ورود میکنند و بحران را به نفع خود مدیریت میکنند. یکی از جریانهای شکافزی که نقش دستگاه تنفس مصنوعی برای تمدن مرده غرب را ایفا میکند « جریان معنویتگرایی جدید» است. سابقه تاریخی حاکی از این است هر وقت سخن از بحرانی شده معنویتگرایان با ژست منجیگرایانه ظهور میکنند و برای تبیین، توجیه یا حل آن بحران عرض اندام میکنند.
ویژگیهای منحصر به فرد ویروس کرونا عرصه را برای جولان معنویتگرایان بهتر فراهم میآورد. که به چند نمونه از این ویژگیها و عکسالعمل معنویتگرایان به اختصار اشاره میشود
یکی ازویژگیهای بخصوص ویروس کرونا، ابهامات علمی در مقابل این پدیده است که زمینه را برای تفسیرهای رازورزانه معنویتگرایان جدید فراهم میکند. برخی از معنویتگرایان با خلأ تبیینهای علمی درباره منشأ ویروس و علل گسترش وسیع آن تحلیلهای معنوی و رازورزانه را ارائه دادهاند. عدهای منشأ ویروس را واکنش دفاعی زمین بیان میکنند. عدهای نیز کارما و بازتاب عمل را توجیهگر پیدایش و گسترش دانستهاند. برخی از مدعیان معنوی هم با خودشیفتگی تمام غضب خود از مردم و نفرینشان را عامل گسترش ویروس گفتهاند.
یکی دیگر از ویژگی های این ویروس جهانشمولی آن است همین امر موجب شده تفسیرهای آخرالزمانی از این ویروس به اوج خود برسد. مدعیان معنویت جنبش عصرجدید (New age) در دهههای گذشته پروژه ۲۰۱۲ را در فیلمها و کتابهای خود مانند کتاب ابداع زندگی نیل دونالدوالش مطرح کرده بودند. خانم بارابارا مارکس هابرد نیز با راه اندازی سایت shift 2012 با شعار ( بحران ما یک تولد است our Crisis is a Birth) خبر از انتقال تمدنی و آغاز روز نخست تمدن غربی را در ۲۲ دسامبر ۲۰۱۲ وعده داد. اما جامعه جهانی در این تاریخ بیشتر منتظر یک بحران آخرالزمانی بودند. ظهور ویروس کرونا توانست چهره جهانی را بیشتر شبیه جهان آخرالزمانی بکند به همین جهت جنبش معنویت عصر جدید مانند کرایون با تغییر دیدگاه خود در تاریخ طلوع عصرجدید ۲۰۲۰ را به عنوان اتفاق آخرالزمانی اعلام کردند. سناریوی آخرالزمان سازی جنبش عصرجدید سرآغاز عهد جدید را در احیای دوباره تمدن غربی البته با رویکرد معنوی دنبال میکند.
این ویروس با ایجاد نگرانی وسیع و استرس موجب اختلال در سلامت روانی جوامع شده است. مدعیان معنویت عصر جدید برای مدیریت سلامت روانی جامعه عرصه را برای ترویج باورهای معنوی خود مانند قانون جذب، کارما، مثبت اندیشی، مدیتیش، مسرّتمحوری، زیستن در حال و … فراهم دیده و با ارائه تکنیکهای کاربردی به نهادینهسازی آموزههایشان پرداختند. دیپاک چوپرا، اکهارت توله و جووایتالی در کلیپهای جداگانه مدیتیشن و زیستن در حال و توجه به درون را برای آرامش پیشنهاد میدهند. جوئل اوستین هم در یک کلیپ برای آرامش روان یاداوری روزهای خوش را پیشنهاد میدهد. علیرضا آزمندیان هم با ارائه یک کلیپ در فضای مجازی با تأکید بر قانون جذب جانب احتیاط را کنار میگزارد و ادعا میکند یک در میلیارد احتمال ابتلا است و بعد جمله معروف خود را بیان میکند ( زندگیت رو بکن بابا). محمود معظمی یکی دیگر از مروجین معنویت عصرجدید با بیان دیگری از قانون جذب در قالب قانون انتظار و کوانتوم از هرگونه منفینگری نهی کرده و انتظار خوشبختی و مثبت اندیشی را توصیه میکند. برخی از مروجین هم خواندن کتابهایی مانند (هنر ظریف رهایی از دغدغه ها مارک منسن) را توصیه کردند.
یکی دیگر از آثار این ویروس توجه جهانی به ناپایداری دنیا، مسئله معنا و مواجهه با مسئله مرگ بود. همین امر تمدن مادی را با چالش جدی مواجه کرده است. به همین جهت مجال مناسبی برای اقبال و مراجعه به آموزههای دینی مانند نماز، توسل، عبادت، اطاعت الهی و … فراهم شد اما ناباورانه شاهد شبههافکنیها و هجمه سنگین علیه آموزههای دینی و نهاد دین بودیم تا عرصه برای رقیب بدیل کاذب خود یعنی معنویتگرایی جدید مهیّا گردد. معنویتگریی جدید برای مسئله معنا تا به امروز نسخههای تخدیری زیادی را برای معناجویان غربی ترویج کرده است. ریشه معناجویی در تفکر معنویت جدید انفسیگرایی و خودبسندگی است که با مراقبه سکوت و تعمق در خود حاصل میشود به شدت شریعتگریز است. این نوع معناگرایی خودمحور انسان را از هرگونه واقعیت و رخداد بیرونی منقطع میکند و در یک خلسه درونی، نیروی زندگی را در جان خود جستجو میکند. به طوری که تمام واقعیات هستی را وابسته به ذهن خود میپندارد. این دیدگاه معناجویانه خدا را به عنوان یک وجود متعالی در بیرون جستجو نمیکند بلکه در درون او و مخلوق ذهن او خواهد بود.
عجز طب جدید از درمان کرونا عرصه را برای جولان مدعیان درمانگر معنوی فراهم آورده است برخی از کانالها آثار درمانگران معنوی مانند قانون شفا کاترین پاندر، شفای کوانتومی دیپاک چوپرا و درمان با عرفان وین دایر و… را بازنشر میکنند. برخی از مربیان یوگا توصیههای درمانی ارائه میکنند. دیگر طبهای مکمل معنوی هم بازارشان سکه شده و از تنظیم چاکرا و پاکسازی هاله گرفته تا فروش سنگهای شفابخش و عود برای پیشگیری و درمان را توصیه میکنند. محمدعلی طاهری سرکرده فرقه حلقه نیز که اخیراً به کانادا فرار کرده، برای اثبات ادعای تأثیر فرادرمانی بر اپیدمی کرونا را تجربیات و آزمایشات قبلی (تأثیر شعور بر میکروارگانیزمها) صورت گرفته بیان میکند و همفازی کیهانی و ارتباط عام را برای درمان توصیه میکند(اطلاعیه ۸ اسفند). البته لازم به ذکر است که در حال حاضر به خاطر همین تجویزهای عرفان حلقه تعداد زیادی آسیبدیده دچار مشکلات شدید جسمی وروحی در کشور وجود دارد.
جمع بندی
شاید گفته شود معنویتگرایی جدید فارغ از مشکلات جدی مبنایی، هستیشناختی و معرفتشناختی، و آسیبهای جسمی ناشی از درمانهای ناکارآمد بتواند در حل بحرانهایی مثل بحران کنونی کرونا یک کارکرد حداقلی روانشناختی ایفا کند. اما باید به ین نکته توجه داشت که شعارهای امیدآفرین اگرچه نقش مهمی در مدیریت فضای روانی کشور دارد اما همین شعارها با فرض تثبیت آموزهها و خافههایی مانند قانون جذب و فراموشی جانب احتیاط میتواند خطر آفرین هم باشد
معنویتگرایی جدید بیشتر از اینکه خود را در تقابل تفکر مادی بداند خود را در تقابل با تفکر دینی میداند لذا همیشه سعی کرده توجیهگر تفکر مادیگرا باشد اگر چه این تفکر مرده هم باشد معنویت گرایی جدید روحی میشود بر بدن بیجان آن.
معنویتگرایی جدید به دلیل خودبسندگی، خودخواهی را ترویج میدهد و هیچگونه تعهد اخلاقی نسبت دیگران و جامعه قائل نیست تقابل دو تفکر معنویت دینی خدامحور و معنویت سکولار خودبسنده را میتوان در تقابل صفهای گروههای جهادی برای کمک به همنوعان و صف خرید اسلحه برای تنازع بقا مشاهده کرد.
در گفتمان دینی فلسفه بلایا برای بیداری معنوی، یقظه، بازگشت و توجه به درگاه ربوبی، انقطاع از عالم ماده و صل شدن به حقیقت عالم است. این نوع معنویت جلب رحمت الهی را در رحم و کمک به دیگران جستجو میکند
رسول حسنزاده
نظرات بینندگان